سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

شاید فردا برای ما و ساکنان لیبرتی دیر شده باشد - محمدعلی اصفهانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ایرج اعظمی

عنوان : ما پیشتر گفتیم زود دیر می شود ساکنان لیبرتی بدانند دیرشان می شود.
آقای محمدعلی اصفهانی دغدغه شما نسبت به در معرض خطر قراردادن مجاهدین توسط رهبریشان قابل درک می باشد. تلاش می کنی تا چاره یی برای جلوگیری از کشتار چندباره اعضا مجاهدین پیدا کنی . می کوشی تا گرفتارآمدگان در تارعنکبوت روابط رهبری قدرت طلب مجاهدین رانجات دهی تا باردیگر قربانی سیاست های رجوی در خصوص نکهداشتن آنها در عراق کشور همسایه ایران نشوند . مطالب روشنگرانه شما در خصوص سازمان مجاهدین اثرگذار است . اما من نیز خاطره ای واقعی را در راستای موضوع شما عنوان می کنم .در اوان انقلاب رهبر مجاهدین خلق نسبت به شعار درود بر فدایی سلام بر مجاهد چنان حساس بود که بارها مخالفت خود را با رفقای آزادشده از زندان ستمشاهی اعلام میکرد . امروز که دامنه سیاست قدرت طلبانه اسازمان را بررسی می کنیم به علت مخالفت با شعار پیوند چپ و مجاهد پی می بریم . آنان به پیوند خود با روحانیون غلاقمندتر بودند. چونکه در پیوند با آنان امکان حضور در قدرت می رفت . بعد که پیوند با روحانیون منجر به ادا سهمی در قدرت نشد و ۳۰ خرداد سال۶۰ را ایجاد کردند که چپ نیز در آن سوخت . بعد فرار به فرانسه سپس اسکان گرفتن در عراق در حال جنگ با ایران . راستی به این موضوع فکر کرده ایم ؟ آیا در خصوص سیاست نگهداشتن اعضا سازمان مجاهدین توسط رهبری آن اندیشیده اید که چرا سازمان اعضا خود را از عراق خارج نمی کند ؟ فکر کنم رویکرد رهبری مجاهدین در دورنشدن از مرزهای ایران از دوحالت خارج نباشد . نخست این گمانه به ذهن می آید که شاید ناشی از خوی قدرت طلبی رجوی باشد . وی برای فرونشاندن عطش قدرت و امیال شخصی از هرگونه اقدامی دریغ نورزیده چنانچه حتی برخلاف نظر برخی از رهبران سازمان از صدور دستورعملیات فروغ جاویدان ( از مهران تا تهران ) خودداری نکرد . حالت دوم شاید برآمد سیاست بازی با کارت مجاهدین در راستای اعمال فشار به رژیم ایران باشد . بنابراین نگهداشتن نیروهای اشرف وعدم استقبال از طرح بازگشت به کشوری غیر از عراق نمی تواند حالت سومی داشته باشد . چنانچه اگر رهبری لازم دید حتی بجای عراق به افغانستان در دیگر کشورهای همسایه اسکان داده شوند.
در هر دو صورت ادامه ماندن در عراق چه براساس امیال قدرت پرستانه رهبر سازمان و یا درمقام اهرم فشار دول غربی به جمهوری اسلامی طراحی شده باشد ؛ نتیجه واحدی نصیب اعضا ساده اندیش مجاهدین خواهد کرد .نتیچه ای بدینقرار تا عکس های خونین بیشتری از اعضا ذوب شده در رهبری رجوی بر دیوار اتاق رهبر نصب گردد .
۵۲۲۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۱       

    از : امین

عنوان : عراق سوخته
آقای اصفهانی, به همراه تشکر, قدردانی و تحسین فراوان به سبب همهی تلاش هایتان در راه چاره جویی برای هموطنان زجر دیده,پریشان و بیچاره امان در عراق, و آرزوی به ثمر رسیدن این تلاشها.می خواهم به عرضتان به رسانم که این همه بی جهت به واثق دشنام ندهید . نیروهای کینه جوی دیوانه ای در عراق, آمریکایی ها, اسراییلی ها, ترک ها, کردها,عرب ها و عجمهای بد خواه در معرکه ای شیطانی هر روز خدا در برابر چشم و گوش کوروکر ما باعث جان هزران انسان مطلقن بیگناه عراقی می شوند, به امید اینکه عراق سوخته را تلی از خاکستر کنند. آنچنان که با سوریه کردند, و فردا با اردن. رهبری مجاهدین خلق و مردان و زنان وفادار به آن از هم آهنگ کنندگان بسیار کوشای این معرکه ی به شدت شیطانی می باشند. دشمنی واثق با ایشان گرچه صواب نیست ولی بی جهت هم نیست. خود یکبار هر آنچه از جانب او در این مورد گفته اید را مرور کنید و سپس بفرمایید که دروغش در کجاست. او را به سبب شیوهایش/ افکارش هر گونه که مایلید انتقاد کنید اما دشنامش ندهید که راه به جایی نمی برید.
۵۲۱۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۱       

    از : سامان

عنوان : یعنی تحصن؟
اگر به گفته خودتان شما هر آنچه صلاح بوده گوشزد کرده اید و تاثیر نکرده و هر چه بوده که میشده بنویسید نوشته اید و اثر نداده، دیگ دارید توصیه به چه کاری میکنید؟ مثلاً یک تحصن جمعی جلوی در و دروازه شان؟ یک طومار نویسی؟ یک درخواست ملاقات رسمی از سردسته شان؟ چی پیشنهاد میکنید؟
۵۲۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۱       

    از : اختیاری

عنوان : یک پیشنهاد
آقای اصفهانی همانطور که در مقاله "فصلی برای جنایت، ..." گفته اید: "قدر مسلم این است که شخصیت ها و نیرو های شریف اپوزیسیون و فعالان مدنی و حقوق بشری، لازم است که در سطحی تأثیرگذار، به افشای فعال سیاست رهبر مجاهدین بپردازند، و مطمئن باشند که او در شرایط کنونی، ناچار است که تا حدودی مراقب آبروی خود و همسرش که رله کننده ی دستورات و اوامر اوست، در محافل بین المللی باشد، و بنابر این، ابراز علنی و گسترده و پی گیر نفرت عمومی از این بازی کثیف او با جان چند هزار نفر، او را وادار به عقب نشینی خواهد کرد".


شما نیک میدانید که اگر از وضعیت حاکم بر عراق، تصمیمات رجوی در گذشته و خیالات مالیخولیایی او برای آینده چیزی آموخته باشیم اینست که به ظن قریب به یقین کشتار دیگری از افراد محصور در اردوگاه لیبرتی و پادگان اشرف در راه است و این بازی احتمالاً تا به کشتار آخرین نفرات آنها ادامه خواهد داشت؛ و ما همه نیکتر از نیک میدانیم این قربانیان به حقیقت سزاوار مرگی چنین عبث بدست ارتجاع و در خدمت مقاصد و مطامع ارتجاعی دیگر نیستند. پس همانطور که خودتان در بالا متذکر شده اید برای نجات این افراد اسیر میان دو تیغه خونریز ارتجاع و جنگ افروزیهایشان کاری باید کرد. در این میان باید به این نکته نیز توجه داشت که چون در سالهای اخیر حرکات و کمپینهای زرد سازمان داده شده توسط نفوذیهای رجوی خیلی زیاد بوده و بسیاری از ما مارگزیدگان، در نتیجه این خواست و اراده آگاهانه رجوی، به خیل زیادی از ریسمانها و نامها و افراد و رفقای دیروز و راهکارهای پیشنهادیشان دیگر نمیتوانیم اعتماد کنیم و به دلیل همین عدم اعتماد، به بسیاری از اینگونه راهکارها نیز نمی پیوندیم و در این راه عملاً کاری نمی کنیم.

با توجه به شرایط عنوان شده در بالا و تنها بعنوان پیشنهادی در کنار دیگر راه حلهایی که شما یقیناً در نظر داشته اید، من فکر میکنم یکی از راههایی که میتوان به این معضل پرداخت اینست که شخص شما (بعنوان فردی که من و امثال من نیز میتوانند به وی اعتمادی منطقی بکنند)، متنی با مضمون درخواست پناه دادن افراد محصور در اردوگاه لیبرتی و پادگان اشرف در کشورهایی که امکان دسترسی آزادانه نسبی به اطلاعات/آگاهی و نتیجتاً تصمیم گیری نسبی آگاهانه-آزادانه وجود دارد تهییه، ابتدا به امضای شخصیتها و مجامع آزادیخواه ایرانی، مخالف ارتجاع شاهی و ارتجاع حاکم، مخالف "دخالت بشردوستانه ناتو..."، مخالف جنگ طلبی در هر شکلی و منزه از رذالتهای خامنه ای و رجوی رسانیده و سپس از طریق تارنما/تارسرای ققنوس، روشنگری، .... و دیگر امکانات صحنه عمومی به امضای عمومی نیز برسانید و نهایتاً آنرا به دایره پناهندگان ملل متحد و دیگر سازمانهای مشابه جهانی بفرستید.

شاید از این طریق نیز بتوان جلوی کشتاری دیگر از انسانهایی که در راه رسیدن به آزادی و برابری انسان، در نتیجه رذالت و سفلگی رهبری رجوی نام اکنون اسیر بین دو تیغه ارتجاع آمده اند، را نه تنها در حال حاضر گرفت، بلکه و بدین طریق از امکان بازتکرار آن در آینده نیز جلوگیری کرد.

به امید پیروزی آزادی سیاسی-عدالت اجتماعی در سرزمین ما.
۵۲۱۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۱       

    از : سهراب بیرانوند

لجاجت رجوی بر ادامه حضور مجاهدین در عراق، غیر از تلفات غیر ضروری هیچ نتیجه دیگری ندارد. رجوی امید دارد که نقش ارتش به اصطلاح آزادیبخش سوریه را در ایران به عهده بگیرد، اما در شبیه انگاری موقعیت سوریه و ایران کاملا اشتباه میکند. برخورد غرب با ایران و سوریه با توجه به سابقه حکومتهای دو کشور و موقعیت ژئوپولتیک آنها کاملا متفاوت است. غرب هرگز به مجاهدین را به عنوان آلترناتیو رژیم موجود ایران نخواهد پذیرفت. باتوجه به حکومت نیروهای شیعه طرفدار رژیم ایران در عراق، احتمال هر گونه تحرک عملیاتی مجاهدین در خاک عراق صفر است. در شرایط موجود، بهترین عمل خروج نیروهای مجاهدین از عراق و پیوستن آنها به مبارزه مردم ایران در تمام اشکال بر علیه رژیم خامنه‌ای است.
۵۲۱۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۱       

    از : علی قدیمی

عنوان : بگذار بمیرند
با سپاس از اقای اصفهانی که خطر را گوشزد میکنند.متاسفانه رهبر ی سازمان بخاطر عشق به قدرت ا زیکسو و ایمان به اسلام و تشیع از سوی دیگر محلی برای عشق به ایران و سازنده گی و نجات افراد خود ندارد. رهبر ی سازمان مسعود رجوی خود را با لاتر از حسین ابن علی میداند که د رشب عاشورا به یاران خود گفته بود هر کس که نمیخواهد با من باشد میتواند در تاریکی شب برود.حسین این علی نه پادگان اشرفی بوجود اورد ونه لیبرتی .تمام داستان حسین این علی ده روز طول نکشید ولی داستان رجوی و جنایات او بیش از ۳۰ سال است که ادامه دارد.رجویان بیشتر بلشویکهای شیعه هستند که میخواهند در دریای خون وضو بگیرند.
هیچ منطقی و هیچ استدلالی و هیچ فردی ایرانی و خارجی نمیتواند رجوی را متقاعد کند که راهتان خطاست و باید به جنگ دینی خود با اخوندها پایان دهید.شما بازنده دنیا و اخرت خود هستید.رجوی و یارانش از جنم اخوند هستند و تا نابودی اخرین فرد و نابود ی ایران به پیش خواهند رفت.در گشتار سال ۶۷ رجوی گفته بود که قید حیات زندانیان خود و دیگر را زده است. و اکنون نیز خواهد گفت بگذار اشرفی و لیبرتی بمیرند.
۵۲۱۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست