از : لیلا مانا
عنوان : سوالی به دوستمان پیروز
آقا یا خانم پیروز
سلام
سوال من این است که شما مقاله را نخوانده اید چرا اظهار نظر می کنید ، جان کلام مقاله یک جمله است آیا من به عنوان یک اقلیت حق دارم بدون دخالت شما برای حوزه جفرافیای خودم ( کردستان ) تصمیم بگیرم یا خیر ؟
جواب شما چیست ؟
۵۱۱۶۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : حق تعیین سرنوشت - منظور ما شنیدن نام تو بوده است - گاهی ز ناصح ار سخنی گوش کرده ایم
جناب ایرانپور ، ممنون از توجه و پاسخ. امید که سال نو بر شما هم مبارک و همراه با سلامت و کامیابی باشد.
پدرم که خداوند رحمتش کند - چون مسلمانی معتقد بود - این جمله را دائما بما گوشزد میکرد که منع کرده , اسب زین کرده است و شمای کرد باید بهتر معنی آنرا بدانید. یعنی منی که دائما اشخاص را از زیاد نویسی منع کرده ام ، در این کامنت احتمالا بر آن اسب سوار خواهم شد.
موضوع تمامیت ارضی و حق تعیین سرنوشت بارها در این سایت و بسیار سایت های دیگر مورد گفتگو قرار گرفته و تکرار بگو مگو ها ملال آور است. اجازه بفرمائید که به اصل قضییه بپردازم .
سالها قبل در جایی خواندم که عاشق بر آن باور است که وصل معشوق حلال جمله مشکلات است و در های بهشت را بر او خواهد گشود.
کردستان سرزمینی کوهستانی ست که تقریبا از مدیترانه تا خلیج فارس ادامه دارد و موطن طوایفی ست که هریک مساله و مشکل خود را دارند و در طول تاریخ هیچگاه کشور واحدی نبوده است.
در صد سال اخیر بعلت تغییرات اوضاع بین المللی و تا حدود زیاد تحریکات داخلی و خارجی بر این باور دامن زده شده است که میتوان کشور واحد و مستقلی بنام کردستان بوجود آورد. شاید چنین چیزی ممکن باشد ولی احتمال وقوع آن بسیار بسیار ضعیف است.
نگاهی به همسایگان عرب و ترک نشان میدهد که با وجود هم زبانی و هم مذهبی و هم نژادی و سابقه امپراتوری های واحد و وسیع تاریخی ، امروز ده ها کشور تکه تکه عرب و ترک زبان وجود دارد که یا بدست خود این " ملت " ها و یا بکمک از ما بهتران بوجود آمده اند و کرد ها نمیتوانند استثنا باشند.
لازم به تذکر نیست که این تکه تکه شدن بنفع کیست. امریکا با تحمل سه در صد تلفات , این حق تعیین سرنوشت را سرکوب کرد و امروز چین و روسیه همان را میکنند.
واعظی بر منبر از مرگ صحبت میکرد که بسیار دردناک است زیرا روحی که سالها دربدن ریشه دوانده باید از بدن جدا شود. گرچه مثال ایشان بر باور غلط بنا شده بود ولی در مورد جدا شدن و خط کشی بین مردمانی که قرنها با هم زیسته اند مصداق دارد و مستلزم خونریزی ها و ویرانی هایی ست که در همسایگی خود شاهد آنیم . این مساله ایست که مرا بیش از هر چیز بفکر وامیدارد.
امید و آرزوی من اینست که ما بجای تلاش برای فصل کردن و ایجاد مرزهای بیشتر , هم خود را صرف وصل کردن نموده و مرز ها را از بین ببریم و مطمئنم که این امید در مرحله آرزو باقی خواهد ماند. موفق باشید .
۵۰۶۶٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣۹۱
|
از : س آذر
عنوان : ناامید نشوید!
دوست عزیز ناصر جان!
سلام و خسته نباشی! ناامید نشو! بنویس و باز هم بنویس! راه دیگری وجود ندارد! درست است که برای بعضی ها «نرود میخ آهنین در سنگ»، ولی به قول ما آذربایجانیها «سن سوزی یئره آت، صاحیبی گوتوره ر». نوشته ی خوبی بود و مثل همه ی نوشته هایت با دلسوزی و صداقت تمام و بدون «سیاست بازی» های نفرت انگیز معمول نوشته شده بود.
۵۰۶۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣۹۱
|
از : ناصر آیرانپور
عنوان : دمکراسی در بعد تاریخی و چون یک قرارداد اجتماعی مدنظر است.
دوست عزیز جناب پیروز،
پیشاپیش سلام و سپاس و تبریک سال نو میلادی.
شما محقید با هر کس و هر عقیدهای مخالف باشید. ولی احتمال میدهم که مضمون اصلی پیام دکتر قاسملو را متوجه باشید، لزوما با نظر آن مخالفت نمیکنید.
حقیقت امر این است که من برای این مینویسم و زیاد و طولانی هم مینویسم که هموطنان عزیز ایرانیام آنچه را کردستان چندین دهه است میگوید، متوجه شوند و اگر هم مخالفت میکنند با مواضع واقعی مخالفت کنند.
۱) دکتر قاسملو این را در بحثی به طرف مقابل گفته که به وی (مصاحبهگر) گفته که ما به کسی اجازه نمیدهیم خود را ایرانیتر از ما بداند. مقصود: اگر شما به ما بدبین هستید، ما هم به شما بدبین هستیم. اگر شما بعنوان یک نیروی اپوزیسیونی عهد خود را بشکنید و فردا به دیکتاتور تبدیل شوید، ما هم عهد خود را خواهیم شکست و این را از همین اکنون به شما میگوئیم.
۲) کردستان همین اکنونش هم تافتهی جدا بافته است، آن هم در کمیت و کیفیت محرومیت و سرکوب. لذا پاسخهایش هم میتواند منحصر به فرد باشد.
۳) تکلیف چیست اگر این دیکتاتوری بر مبنای رأی اکثریت تودههای مردم ایران برپاشده باشد؟ مگر در بعد از انقلاب شاهد آن نبودیم؟ چنین دیکتاتوری فردا هم ـ این بار نه بر مبنای مذهب که بر اساس ملت و ناسیونالیسم ـ ممکن است برقرار گردد. چنانچه اپوزیسیون راست ایران حاکمیت یابد و روزنهای هم نباشد که این دیکتاتوری به دمکراسی واقعی تبدیل شود، کردستان راهی جز استقلال ندارد. این را کسی میگوید که تاکنون و فردا هم برای ماندن در ایران مبارزه میکند.
۴) این اشارهی دکتر قاسملو ناظر بر این عقیده است که دمکراسی واقعی (تسهیمی و توافقی) بستر سالم و ضمانتی برای ماندن کردستان در ایران است.
۵) با همهی این احوال برای یک انسان دمکرات علیالاصول نباید غیرقابل هضم باشد که کردستان تحت شرایط دمکراتیک هم بخواهد جدا شود یا حداقل حق جدایی داشته باشد.
مجددا از توجه شما ممنونم.
ناصر ایرانپور
۵۰۶۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : دمکراسی و دیکتاتوری
با عرض معذرت از نخواندن مقاله بعلت طولانی بودن آن در عصر تویتر، به پراگراف آخر
برای نتیجه گیری رفتم و به " یک نقل قول فکورانه از یکی از رهبران جان باختهی کردستان، دکتر قاسملو، " رسیدم که " از وی پرسیدند: "از کجا معلوم این خودمختاری امروز شما فردا به استقلال تبدیل نخواهد شد؟" وی پاسخ داد: "از کجا معلوم این دمکراسیای که از آن امروز دم میزنید، فردا به دیکتاتوری تبدیل نخواهد شد؟".
با تمام احترامی که برای زنده یاد دکتر قاسملو قائلم در این مورد با ایشان هم عقیده
نیستم و عذر ایشان قابل قبول نیست .
اگر فرض بر تمامییت ارضی و حفظ اتحاد باشد , زمانی که این دمکراسی به
دیکتاتوری تبدیل شد - مانند بلای جمهوری اسلامی - آنوقت همگی در آن گرفتاریم و کردستان نمیتواند تافته جدا بافته باشد. محض اطلاع عرض شد .
۵۰۶٣۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣۹۱
|