سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

یاد یاران، یاد هم بندیان یاد باد - فریبا مرزبان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : خواننده سایت

عنوان : سوال
آقای روزبه شما که در باره اعضاء سازمان منحله پیکار این همه اطلاعات دارید چرا پیش از این منتشر نکردید. و خواننده حق دارد به دیده شک بنگرد اینهمه ضدو نقیض بهم بافتید که بگویید چی؟ آیا یکی از زندانیان شناخته شده اطلاعات شما را تایید می کند؟ من که با تردید به اطلاعات شما نگاه می کنم.
۴٨۴۲۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ شهريور ۱٣۹۱       

    از : ر. سماوی

عنوان : فاش و غش روزبه
آقای روزبه در یادداشت تان آمده است
" در پاییز سال ۱۳۶۰، زمانی که این دو در خیابان و در کیوسک تلفنی مشغول تماس بودند، رفیق به ناگهان متوجه می شود که یکی از زندانیان سابق هوادار فداییان که اکنون به سازمان اکثریت پیوسته بود، او را می بیند. وی به سرعت به همسرش فخری می گوید که شناسایی شده اند، آن فرد فدایی اکثریتی، به سمت آنها هجوم می آورد و او را می گیرد و با فریاد، پاسداران کمیته را برای دستگیری او فرامی خواند. بدین گونه هر دو این رفقا دستگیر می شوند.
در زندان هر دو را به شدت شکنجه می دهند. مقدار اطلاعات پاسداران از آنها به قدری وسیع بوده که رفقا متوجه می شوند که آنها مدت ها تحت تعقیب و مراقبت بوده اند."
بهترین فرصت اکنون در اختیار شما قرار دارد که نام آن فدایی اکثرینی را فاش کنی تا مدرکی بشود که فدایی ها این کار شنیع را انجام میدادند البته خودتو هم باید پاسخ گوی تناقض های همین نوشته کوتاهت هم باشی( "دستگیری ناگهانی پای کابین تلفن عمومی" و "مدتها تحت تعقیب ومراقبت بودند) که از هول دچارآن شده ای وگرنه خدای نکرده خوانندگان یادداشت تورا جدی نخواهند دانست
۴٨۴۱٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : روزبه

عنوان : اصغر اکبرنژاد عشاق
باسلام
جهت اطلاع عرض می شود که:

رفیق فخری متولد ۱۳۳۴ در تهران بود. همسرش رفیق اصغر اکبرنژاد عشاق، از اعضای قدیمی مجاهدین بود که در سال ۱۳۵۳، بر اثر یک اشتباه، تیم این رفقا لو رفت و با دستگیری رفیق و فرد دیگری از دانشجویان پزشکی از هم پاشید. رفیق تا زمان پیروزی انقلاب در زندان بود و پس از آن به عنوان یکی از کادرهای سازمان پیکار در کمیته تهران و بخش کارگری فعالیت می کرد.
در کمیته تهران با نام مسعود شناخته می شد. رفیق در سال ۱۳۵۹، با رفیق فخری لک کمری ازدواج کرد. این دو رفیق بنا بر گفته دوستان آنها بسیار عاشقانه در کنار هم فعالیت می کردند. پس از ضربه اول به کمیته چاپ سازمان و موقعیت بحرانی تشکیلات، این دو رفیق با محدودیت های بسیاری مواجه بودند. در پاییز سال ۱۳۶۰، زمانی که این دو در خیابان و در کیوسک تلفنی مشغول تماس بودند، رفیق به ناگهان متوجه می شود که یکی از زندانیان سابق هوادار فداییان که اکنون به سازمان اکثریت پیوسته بود، او را می بیند. وی به سرعت به همسرش فخری می گوید که شناسایی شده اند، آن فرد فدایی اکثریتی، به سمت آنها هجوم می آورد و او را می گیرد و با فریاد، پاسداران کمیته را برای دستگیری او فرامی خواند. بدین گونه هر دو این رفقا دستگیر می شوند.
در زندان هر دو را به شدت شکنجه می دهند. مقدار اطلاعات پاسداران از آنها به قدری وسیع بوده که رفقا متوجه می شوند که آنها مدت ها تحت تعقیب و مراقبت بوده اند.
۴٨۴۰٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : بهروز مطلب زاده

عنوان : یک یادآوری
خانم مرزبان عزیز. شما در زیر نویس مطلب تان (شماره ۴) همایون کتیرائی، یکی از قهرمانان بلند آوازه زندان های شاه را به منشعبین از گروه آرمان خلق منتسب کرده اید. در دوره فعالیت گروه آرمان خلق هیچ انشعابی صورت نگرفت که همایون هم با آنها برود. اعضاء گروه آرمان خالق که در زمان قدر قدرتی پرویز ثابتی دستگیر و زیر شکنجه های وحشتناک قرار گرفتند وچندی بعد هم اکثریت آنان به چوبه های اعدام سپرده شدند عبارت بودند از : همایون کتیرائی، هوشنگ تره گل،بهرام طاهری، ناصر کریمی، ناصر مدنی ویکی دو نفر دیگر. سربلند پیروز باشید
۴٨٣۲۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ شهريور ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست