سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

عملکرد کنشها و واکنشهای اجتماعی – روانی
در روابط بین آذربایجانیان و برتری جویان فارس
- اخبار روز

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سهراب فرجام

عنوان : خود شکن آیینه شکستن خطاست
خود شیفتگی افراطی انگونه که امروز در ترکها میبینیم در هیچ یک از اقوام ایرانی نیست.علتش هم این است که فرهیختگانش از جنس همین اقای اکبر محمودی است.نمونه های مختلفی را در جاهای متفاوت از دانشگاه یا پروژه کاری یا حتی سفر مشترک و نظایر ان را دیده ام متاسفانه همواره از موضع خودبرتر بینی با دیگران به جنگ وستیز و ناهمگونی میپردازند گویی دیگرایرانیان به ایشان بدهی تاریخی دارند یا همواره در حال تضییع حقوق ترک ها هستند. بماند که خود نیز با خودشان نمی سازند تبریزی اردبیلی را قبول ندارد اهل رضاییه هر دو ایشانرا. در پشت تمام الفاظ روشنفکری و مدرن ایشان یک کلام دیده میشود "تحقیر فارس و اریا نژاد ها" خوشبختانه امروز غیر فارس بر ایران حاکم است و عملکرد ایشان میتواند برای ایرانیان و همزبانان دکتر محمودی آموزنده باشد. البته اعتقاد شخص من این است که هدف نهایی انهدام ایران و موزاییکی کردن یک سرزمین کهن است که به یقیین با حضور امثال اکبر محمودی به نتیجه میرسند.
۴۶۲٣۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣۹۱       

    از : س. آذر

عنوان : مطلبی بسیار بدیع
مطلبی است بسیار بدیع که شوونیزم مسط در ایران را از منظر دیگری بررسی می کند. با آرزوی نوشته های دیگر از نویسنده ی محترم.
۴۵٣۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : روان نژندی "ملت " فارس
" ۸ «مبتذل‌ترین نوع غرور، غرور ملی است، زیرا کسی که به ملیت خود افتخار می‌کند در خود کیفیت باارزشی برای افتخار ندارد، وگرنه به چیزی متوسل نمی‌شد که با هزاران هزار نفر در آن مشترک است. برعکس، کسی که امتیازات فردی مهمی در شخصیت خود داشته باشد، کمبودها و خطاهای ملت خود را واضح‌تر از دیگران می‌بیند، زیرا مدام با این‌ها برخورد می‌کند. اما هر نادان فرومایه که هیچ افتخاری در جهان ندارد، به مثابه‌ی آخرین دستاویز به ملتی متوسل می‌شود که خود جزیی از آن است. چنین کسی آماده ‏و خوشحال است که از هر خطا و حماقتی که ملتش دارد، با چنگ و دندان دفاع کند».
(برگرفته از کتاب: شوپنهاور، آرتور؛ در باب حکمت زندگی؛ برگردان محمد مبشّری؛ چاپ نخست؛ تهران: انتشارات نیلوفر ۱۳۸۸٫) ".

قربانت گردم ، خوبست که آیینه شوپنهاور را در دست دارید که روان نژندی "ملت کرد " و " ملت ترک " و " ملت عرب " و " ملت بلوچ " را هم نشان میدهد.
۴۵٣۷۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱٣۹۱       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست