عنوان : تعجب از برداشت جناب کوهستانی از وضعیت کارگران ایران
جناب کوهستانی انچه درنوشته ات امده اگر انرا در سالهای اولین پس پیروزی قیام مشاهده میکردم چون امروز تعجب نمیکردم اما دوست گرامی اکنون سی وسه سال از استقرار یا بهتر بگویم دزدیده شدن حاصل انقلاب ملت ایران میگذرد و برای من بسیار تاسفبار است فردی که ادعای مدافع حقوق کارگران را دارد دراین برهه از زمان چنین اولا انتخابات یا همان انتصابات ولی فقیه نادانان را با افزایش حقوق کارگران ایران پیوند بزند و درد حداکثر ملت ایران را افزایش حقوق بداند البته من نمیدانم جناب کوهستانی اصلا اهل کار و کارگاه بوده اند و اصلا هیچ اطلاعی از شرایط کار زنان..مردان..کودکان..نوجوانان..جوانان انهم در شرایط و نوع کار و مکان ان در اقصا نقاط کشور دارند یا اینکه ایشان هم به سبک رفقا و برادران مسیری را برای مبارزه با حکومت اخوندها در نظر گرفته اند البته من هرحرکتی که بشود به نوعی نام حمایت و تلاش برای حق کارگران دردکشیده ایران برروی ان گذاشت احترام میگذارم اما هرکسی که دراین راستا قدم برمیدارد باید توجه خاص به زمان و موقعیت ملت ایران و جنبش کارگری ان داشته باشد و مهم تر از هرچیز اگاهی از انچه امروز مردم چه میخواهند و جز به ان به هیچ چیز نمی اندیشند و ان سرنگونی حکومتی است که سی وسه سال علیه ملت ایران مسلحانه ایستاده و دراین راه خسارات جبران ناپذیر جانی و مالی به مردم شریف کشورمان وارد ساخته پس جناب کوهستانی مشکل ملت ایران و جنبش کارگری ان افزایش حقوق به نوعی که شما مورد توجه دارید نیست چون ولی فقیه و پاسداران درگاهش از داشته و سرمایه های ما چیزی باقی نگذاشته که بخواهد به نوعی که مورد نظر شما میباشد کارگران ایران را ترفیع حقوق بدهد چراکه اکنون تورم امان از هشتاد درصد مردم بریده و با توجه به انحصار بازار و صادرات و واردات دردست برادران قاچاقچی هیچ تضمینی وجود ندارد که اگر حقوق ها افزایش یابند وضع بهتر خواهد شد و از طرفی شما به درصد بیکاری و عدم درامد بخش عظیمی از مردم نگاه کنید که یا به جاشیه شهرهای بزرگ نقل مکان کرده اند و یا در نقاط دور افتاده دهات و روستا در وضعیت مرگ تدریجی عمر میگذرانند.جناب کوهستانی من که درجواب شما اقدام به نوشتن این مختصر کرده ام پنجاه سال درمیان انان زیسته ام و در سراسر کشور برای حقوق انان فریاد زده ام و درد اشنای انانم و خواست انان را میدانم.سرنگونی..سرنگونی..سرنگونی..با احترام کاوه اهنگر فعال کارگری در تبعید
۴۴۲۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۰