سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نامه سرگشاده ی شاهزاده ی قجر به شاهزاده رضا پهلوی - علاءالدین فتح راضی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : الف باران

عنوان : برای آقای ارجمند که ضد جنگ هم هستند...
...این آقای محترم بهتر است که به موقعیت بسیار خطرناکی که ملت ایران را از همه طرف احاطه نموده و بیم حمله بزرگ سرمایه داران جهانی و شرکای اروپائیش بخاطر بحرانهای مالی جهانی که برایشان بوجود آمده...!
(تا اینجا دشمنان ایران مشخص میشوند)
.. و دنبال جنگی خانمان سوز میگردند و با همکاری پادوهای فاشیسم شیعه و اسلامیشان در ایران دست در دست هم زمینه نابودی ایران را تدارک میبینند...

( پس شما معتقد هستید که ملایان پادوهای کشور‌های متجاوز نظامی خارجی‌ هستند ! فرض می‌کنیم که این حرف شما هم درست باشد)...

باید بجای گرد و خاک کردن بر علیه یکدیگر بفکر ایجاد جبهه ای سراسری از تمام عقاید ضد جنگ بر علیه پیشوا ( ولی فقیهه ) برخاست و مواضع ایران بر باد ده او و شرکای داخلیش را افشا کرد...
( چرا فقط ولی‌ فقیه و شرکایش ؟! و کشورهایی که قصد مداخله نظامی دارند فراموش میشود ؟!)
بنظر من نوشتن اینگونه مطالب پوچ در این برهه از زمان حساس دقیقا دانسته یا ندانسته در خدمت ولایت فاشیستی میباشد و این ملت ایران است که در یک شرایط طبیعی خود بهتر تشخیص خواهد داد که چه میخواهند و چه نمیخواهند با فریاد و آسمان و ریسمان بافتن ما نمیتوانیم واقعیت وجودی آقای رضا پهلوی را از خاطره تاریخی ملت ایران بزدائیم....
( پس نتیجه گیری میشود که بحث بعد از آمدن رضا شاه سوم باشد ! )

البته این امر شاید خوشایند من و امثال شما نباشد ولی حقیقت را نمیتوان از بین برد !
آقای ارجمند پس شما یکسره بفرمائید انسانها هم در این قرن بیست و یکم باید همانند مورچه ، زنبور عسل و یا موریانه بر حسب اصل "بلامانع آفرینش" که کارگر باید "کارگر" باشد و شاهزاده شاهزاده و مهم نیست که شاهزاده و شاه که باشند ، مهم فقط آن است که شاهزاده پسر شاه باشد بقیه کارگر و افرادی امثال شما هم دستمال چین دور بشقاب, مقبول خواهید بود ! اتفاقا زمان بسیار مناسبی برای افشای دشمنان کمین کرده ایران است.رضا شاه بیسواد بوسیله کودتایی به ایران تحمیل شد و همینطور پسر همایونیش ! فکر می‌کنید پس از حمله نظامی به ایران پسر خامنه‌ای را روی کار می‌آورند و یا شاهزاده رضا پهلوی بدون حمله نظامی میتواند وارد ایران شود ؟ شاهزاده‌ای که با تمام امکانات میلیاردها دلاری نتواند یک تخصص دانشگاهی داشته باشد چگونه میتواند واجد شرایط رهبری مملکتی باشد!
۴٣۰٨۱ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : شاهزاده و سازمان ملل
جناب حق،
با اکثر آنچه فرمودید موافقم جز یکی دو نکته. بنده با حکومت موروثی مخالفم
و اگر نود و نه در صد هم موافق آن باشند در اقلیت مخالف باقی میمانم. شاهزاده
در سلطنت را نیمه باز میگذارد و من نمیتوانم پشتیبان چنین شخصی باشم.
پرزیدنت جانسون در باره انتخاب دوباره خود به رییس جمهوری گفت من خود
را نامزد نمیکنم. اگر نامزد شدم قبول نمیکنم و اگر انتخاب شدم خدمت نمیکنم.
شاهزاده برای بنده خیلی از این مرحله دور است.

اما راجع به شکایت به سازمان ملل و شورای امنیت. بنده دیگر اعتقادی به
این سازمان ها ندارم که به آنها شکایت برم و آنرا آلت دست قدرت ها میدانم.
وقایع اخیر و حمله به لیبی و افغانستان و عراق و رفتار در باره فلسطین و بحرین و
و یمن و غیره هر گونه تردید را بر طرف میکند. بنا بر این شکایت شاهزاده را
تمهیدی برای دعوت بیگانه و رسیدن به سلطنت میدانم و فریب نمیخورم.
۴٣۰۶٣ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۰       

    از : حمید ارجمند

عنوان : طنز یا لودگی ؟!
آقای علائدین مثل اینکه با نوشتن این مطلب بخیال خود شاهکاری ادبی و طنز سیاسی آفریده است ! این آقای محترم بهتر است که به موقعیت بسیار خطرناکی که ملت ایران را از همه طرف احاطه نموده و بیم حمله بزرگ سرمایه داران جهانی و شرکای اروپائیش بخاطر بحرانهای مالی جهانی که برایشان بوجود آمده و دنبال جنگی خانمان سوز میگردند و با همکاری پادوهای فاشیسم شیعه و اسلامیشان در ایران دست در دست هم زمینه نابودی ایران را تدارک میبینند باید بجای گرد و خاک کردن بر علیه یکدیگر بفکر ایجاد جبهه ای سراسری از تمام عقاید ضد جنگ بر علیه پیشوا ( ولی فقیهه ) برخاست و مواضع ایران بر باد ده او و شرکای داخلیش را افشا کرد بنظر من نوشتن اینگونه مطالب پوچ در این برهه از زمان حساس دقیقا دانسته یا ندانسته در خدمت ولایت فاشیستی میباشد و این ملت ایران است که در یک شرایط طبیعی خود بهتر تشخیص خواهد داد که چه میخواهند و چه نمیخواهند با فریاد و آسمان و ریسمان بافتن ما نمیتوانیم واقعیت وجودی آقای رضا پهلوی را از خاطره تاریخی ملت ایران بزدائیم ، البته این امر شاید خوشایند من و امثال شما نباشد ولی حقیقت را نمیتوان از بین برد !
۴٣۰۵۹ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۰       

    از : حق

عنوان : به پیروز
پیروز گرامی، مخالفت یا موافقت با یک فرد و و یک خاندان یک چیزیست، و مخالفت یا موافقت با یکایک گفتار و کردارش یک چیز دیگریست. من مخالف برقراری نظام پادشاهی بطور کل و در همه کشورها هستم و این حق منست که بعنوان یکی از ۷۵ میلیون شهروند ایرانی نظام جمهوری را معقولانه، منصفانه و متمدنانه تبلیغ و ترویج کنم به امید آنکه بتوانم رای اکثریت مردم را برای جمهوری جلب کنم. من این را خلاف منافع ملی ایران، خلاف اخلاق و فرهنگ سیاسی متمدنانه می دانم که برای نظام جمهوری، به دروغ و دغل بازی و جعل و تحریف تاریخ و مغلطه متوسل شوم و با تقلب رای خود را به کرسی بنشانم. من این حق را ندارم که چون من جمهوریخواه هستم، از کل ملت ایران توقع داشته باشم که باید مثل من جمهوریخواه باشند وگرنه تنبیه و حذفشان خواهم کرد. من این حق را ندارم که درد و رنج ۷۵ میلیون انسان را که در میانشان هم پادشاهی خواه و هم جمهوریخواه هست نادیده بگیرم و آزادی شان را به تعویق بیاندازم چون حاضر نیستم قدمی برایشان بردارم چون اول باید اطمینان حاصل کنم که ایران حتما پس از سقوط این رژیم جمهوری خواهد شد. من برای خودم همانقدر حق قائل هستم که جمهوریخواه باشم که برای هموطن پادشاهی خواهم حق قائلم که پادشاهی خواه باشد. نه من می توانم منکر وجود هموطنان پادشاهی خواه باشم و آنها را به رسمیت نشناسم و نه آنها می توانند منکر وجود جمهوریخواهان شوند و آنها را به رسمیت نشناسند. باید این واقعیت بوسیله هر دو طرف پذیرفته شود که هر دو وجود خارجی در ایران و بیرون از ایران دارند و هر دو حق و حقوق مساوی با یکدیگر در مبارزه متمدنانه و مطابق با منشور جهانی حقوق بشر داشته باشند. من از مبارزه جوانمردانه با پادشاهی خواهان نمی ترسم و معتقدم که نهایتا جمهوری پیروز خواهد شد. حتی اگر چنین اعتقادی را هم نداشتم، حاضر نمی شدم از راههای غیرجوانمردانه آنها را در میدان شکست دهم. این پیروزی نیست، تقلب و زورگویی و خشونت و دروغ است و برخلاف منافع ملی کشورمان تمام خواهد شد. ما یا مردم را آدم حساب می کنیم و برایشان این حق را قائل هستیم که حرف هر دو طرف را بشنوند و داوری کنند و ما داوری شان را بپذیریم و به آن احترام بگذاریم و یا مردم را آدم حساب نمی کنیم و تا وقتی رای شان را قبول می کنیم که مطابق خواست های ما باشند. از آنجا که می دانم شما همانند من منشور جهانی حقوق بشر را پذیرفته اید، باید در عمل هم پایبندی مان به این منشور را هم نشان دهیم. به رسمیت شناختن وجود پادشاهی خواهان در جامعه ایرانی و حق و حقوق مساوی با خود برایشان قائل شدن بوسیله جمهوریخواهان، از پایه ای ترین پایبندی به این منشور است.

مخالفت با کینه و دشمنی متفاوت است. من مخالف نظام پادشاهی ولی دشمن خونین آنها نیستم و در هر جایی که ببینم حرف درستی می زنند یا عمل درستی می کنند که هیچ منافاتی با منافع ملی ایران ندارد یا به نفع ملت ایران است با آنها همکاری می کنم و از آنها هم همین انتظار را نسبت به جمهوریخواهان دارم. شکایت شاهزاده رضا پهلوی از علی خامنه ای به جرم جنایت علیه بشریت، به نفع ملت مصیبت زده ایران است. من با چه دلیل معقول و محکمه پسندی می توانم از آن حمایت نکنم و با وجدان راحت شب را سحر کنم! اگر مجتبی واحدی و شیرین عبادی و اکبر گنجی و حسن شریعتمداری و بهزاد کریمی ... هم چنین شکایتی را کرده بودند، من حمایت می کردم چون این عمل را به نفع ملت ایران می دانستم و برایم فرق نمی کرد که کدامیک از اینها شکایت کرده باشند. باید بگویم که چقدر دلم می خواست که این شکایت را شیرین عبادی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح می کرد. این وظیفه او بود و نکرد که اگر کرده بود، امروز کار مشکل نمی شد که شاکی جمهوریخواه است یا پادشاهی خواه و و و.

آنچه برای من شوک آور بوده است، کسانی هستند که در همه این سالها از طریق رسانه ها و قلمهایشان اینهمه ارادت نسبت به پهلوی ها نشان می داده اند ولی از حمایت از این شکایت شاهزاده سر باز زده و وقتی می پرسم که چرا دوگانه عمل کرده اند، از دست من عصبانی می شوند و پاسخهای سربالا به من می دهند. مشکل ما ملت یکی دو تا و ده تا و صدتا نیست! واقعا ملت ایران نگون بخت است که الیت اش انقدر بی خیال و مسئولیت ناپذیرند. بیخود نیست که رژیم دوام آورده است و ایران را به پرتگاه نابودی کامل کشانده است! چه باید با اینها کرد تا ایران و ملت ایران را از این ورطه خطرناک نجات داد، وظائف الیت در این لحظات پایانی تاریخ ایران چیست و چه باید باشد؟ ما مردم چه می توانیم بکنیم تا اینها را از خواب خرگوشی بیدار کنیم تا مسئولیت بزرگی که بر دوش دارند را بشناسند و وارد عمل شوند؟ مشکل ما پادشاهی یا جمهوری نیست بلکه مشکل ما بود یا نبود ایران است.

در پای نوشته پیشین ف. علاء الدین، پرسیدم که چه کسی این شکایت را باید می کرد که مخالفان خاندان پهلوی عذر و بهانه ای برای حمایت از آن نمی داشتند؟ هیچ پاسخی دریافت نکردم. هم این برای من خیلی سئوال برانگیز و معمایی شده است و هم اینکه چرا شیرین عبادی بعنوان سرشناس ترین فعال حقوق بشر ایران و برنده جایزه نوبل این شکایت را نکرد! این فرد دیگر چه نوع فعال حقوق بشر و برنده جایزه نوبل است!

پیروز گرامی، آیا هنوز اسماعیل نوری علاء و سکولاریسم نو او را دنبال می کنی یا نه؟ عجب اعجوبه هایی ما بجای روشنفکر داریم! نظرات شما و حافظه تاریخ و دیگر دوستان را در بخش "مسئله ملی" اخبارروز همیشه می خوانم، متقاعد می شوم و از آنها در همه جا استفاده می کنم ولی به خاندان پهلوی که می رسد، درست برعکس، آنها را بسیار احساساتی می بینم که برایم متقاعد کننده نیستند. خب، انسانها که قرار نیست کپی یکدیگر باشند و بخاطر ۱۰ درصد اختلاف بجان هم بیفتند. در ضمن من در ادبیات فارسی بسیار ضعیف هستم و منظور کسی را به ندرت از طریق شعر می فهمم. اینهم از برکات تحصیل! در ایران اسلام زده که نصیب من شد! با سپاس پاینده ایران و ملت ایران
۴٣۰۵۱ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۰       

    از : korosh ---

عنوان : ---
تاکنون سفر نامه های زیادی از جانب تاجران و سیاستمداران غربی که در ایران از زمان قاجار به بعد در ایران زیسته بودند به چاپ رسیده است. وجه مشترک بسیاری از این کتابها توصیف فرهنگ رایج چاپلوسی و دروغ ما بین بسیاری از ایرانیان بود. از شاه تا مسعود رجوی و تا خامنه ایی جملگی از دست چاپلوسان و چاکران و مریدان دچار خود بزرگ بینی کاذب شدند. و چه فاجعه ها که بوجود نیاوردند. یکی رویای ژاندارم منطقه بودن داشت دیگر کم کم امام زمان غایب شده و آخری نایب خدا و پیغمبر. تا دلتان بخواهد کاسه لیس و دستبوس و پابوس دورشان بوده واست.
۴٣۰٣٨ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : خشم خامنه‌ای از آن است که سیاست او را به شاه نسبت میدهند !
"...انقلاب ایران نمی‌تواند مورد تایید من بعنوان پادشاه ایران و بعنوان یک فرد ایرانی‌ نباشد.من نیز پیام انقلاب شما را شنیدم.تضمین می‌کنم که حکومت ایران در آینده بر اساس قانون اساسی‌،عدالت اجتمائی و اراده ملی‌ و بدور از استبداد و ظلم و فساد خواهد بود "... این اعتراف رهبر مملکتی است که با انقلاب میلیونها مردم تازه از خواب ۳۷ ساله‌ای بیدار شده است ! قول میدهد که دیگر در برابر خواستهای‌های مردم "کرّ" نباشد و حرفهای آنها را گوش کند ! اعتراف می‌کند که حکومتش،حکومت بی‌ قانونی‌ها ، استبداد و ظلم و فساد بوده است و قیام میلیونی مردم به او تفهیم کرده که در ایران نباید استبداد و ظلم و فساد باشد... اینان که حسرت دوران طلایی گذشته را ترویج و تبلیغ میکنند آیا به اراده مردم به قیام ملت‌ها علیه دیکتاتور‌ها کوچکترین اهمیتی هم میدهند ؟ چطور میشود گفت که خواست ۳۵ میلیون مردم ایران "خواستی دمکراتیک"نبوده و خواست رهبر و امامی (شاه) درست بوده است؟ مگر این همان حرف خمینی نیست ؟ اگر صد بار هم همه پرسی‌ و انتخابات میشد مردم دیگر به دوران گذشته رای نمیدادند،دورانی که شاهنشاه خدایگان اعلیحضرت آریامهر بزرگ ارتشدارانش را، زنده یا مرده هیچ کجای جهان راه نمیدادند. آیا نفرت تمام مردم دنیا از دیکتاتوری چون شاه نادرست بود ؟ خشم خامنه‌ای از آن است که سیاست او را به شاه نسبت میدهند ! در زمان شاه هم اگر امیر عباس هویدا، نخست وزیر , در مقابل شاه تعظیمی با زاویه ۹۰ درجه نمی کرد، شغل و جان خود را از دست داده بود..مگر همین حکومت هم یک حکومت پادشاهی نیست که برای این و آن "شیر یا خط" بیندازیم ؟
۴٣۰٣۵ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : امان از غرور ، امان از عجب
جناب حق،
کامنت دوم من هم منتشر نشد و گله ای ندارم و فکر نمیکنم سانسور شد چون
قبلا نیز چنین اتفاقآتی افتاده است.
در کامنت دوم خدمت جناب کورش عرض کردم که علی رغم کارهای خوب ،
محمد رضا شاه مرتکب گناه کبیره ای شد که دام بلاست و آن گناه غرور بود.
در بارگاه خداوندی ایشان - بنقل از اسدالله علم - حتی وزیران انتصابی خرهم
چه میفهمیدند که آدم به حساب آیند. و شاهد آوردم از پروین که فرعونیت
پایانی نیکی ندارد.

برق عجب آتش بسی افروخته - وز شراری خانمان ها سوخته
خواست تا لاف خداوندی زند - برج و باروی خدا را بشکند
پشه ای را حکم فرمودم که خیز - خاکش اندر دیده خود بین بریز

و این پشه تولید مثل کرد و شرار آن مملکتی را بر باد داد.
شاید بفرمائید که رییس جمهور - غیر اسلامی - هم ممکن است
چنین کند.جواب آنست که اقلا میتوان بعد از چهار سال و یا با
بازخوان انتخابات صدمه را محدود و یا جبران کرد.
۴٣۰۲۵ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣۹۰       

    از : حق

عنوان : با کوروش موافقم
دو نظرم در اینجا تا حالا سانسور شده اند که یکی از آنها تبادل نظرم با پیروز گرامی بود. در این سومین نظر، با نظر کوروش کاملا موافقم. چه دلیلی برای سانسور این نظر اخبارروز می تواند داشته باشد! در هر سه نظرم تمامی قواعد نظردهی اخبارروز رعایت شده بودند.

درباره دو نوشته اخیر ف. علاء الدین حتما در رسانه های دیگر خواهم نوشت و توجه دیگران را به آن جلب خواهم کرد. آن رسانه ها سانسور نمی کنند حتی اگر کلاهشان توی کلاه نظردهندگانشان برود که اخیرا بین من و گرداننده بخش نظرات کیهان لندن رخ داده است.
۴٣۰۱۵ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣۹۰       

    از : چلنگر

عنوان : دومین نوشته
ف.علاالدین برای بار دوم در رابطه با رضا پهلوی نوشته ای را منتشر کردند و این باعث تعجب می باشد زیرا با توجه به اینکه واقع گرایی سیاسی هر گونه امکان رسیدن رضا پهلوی به قدرت را باطل نشان می دهد چرا که او نه در ایران حمایت چندانی ندارد و نه تشگیلاتی که بتواند کاری برای او انجام دهد. رژیم پهلوی خوب یا بد مرد و زنده کردن آن واقع بینانه انجام شدنی نیست و اینکه نویسنده این نوشته بیمورد رضا پهلوی را مطرح می کند شاید ناشی از عدم باور خود او به این حقیقت باشد. کاری نداریم که رضا پهلوی خوب باشد یا نباشد او میراث خوار خانواده ای می باشد که توسط میلیونها ایرانی طرد شدند و رژیم آنها توسط انقلاب سرنگون شد. به صرف خواست عده اندکی از بقایای آن رژیم به بازگشت آن رژیم که رژیم مرده زنده نخواهد شد. بهتر است رضا پهلوی را به حال خود گذاشت که رویا بافی کند اما شاید او بهتر باشد که به فکر نقل مکان گور پدر خود از مصر باشد که به واقعیت نزدیک تر است زیرا اخوان المسلمین برنده انتخابات مصر شد و بعید است آنها نظر خوشی به او یا خانواده او داشته باشند و دیری نخواهد بود که آنها محل مجلل قبر پدر رضا پهلوی را قابل قبول ندانند. واقعیت های تلخی جلوی پای رضا پهلوی خواهد بود اما برگشت رژیم پدر او به قدرت خیال پردازی محض می باشد!
۴۲۹٨۶ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣۹۰       

    از : korosh ---

عنوان : --
در مورد دوران پهلوی زیاد میشه انتقاد کرد ولی من معتقد هستم که باید صادقانه به نکات مثبت آن دوران اشاره شود. حقوقی که به زنان و اقلیت های مذهبی خصوصأ بهایی ها، کلیمی ها و زرتشتی ها داده شد در تاریخ ایران بعد از اسلام بی نظیر بود. مدارس و دانشگاههای رایگان ٫ امکانات فراوان جهت تحصیل در اروپا ؛ تغذیه رایگان در مدارس ٫ کتاب درسی رایگان ، پوشش بیمه نسبتا خوب برای صدها هزار کارمند ٬ قیمت بسیار ناچیز نان ٫ ، قند و شکر ،برنج ، و از طرفی برق و نفت و گاز بسیار ارزان ٬خلاصه کلام تمام این موارد کیفیت زندگی مردم را نسبت به گذشته بسیار بالا برده بود. ارزش بالای ریال. مسافرت بدون ویزا به جهان غرب و آمریکا؛ تحصیل صدها هزار ایرانی در خارج از کشور ٬ احترام زیادی برای مردم کشور به ارمغان آورده بود. سیاست های اصولی ایجاد صنعت توریسم می توانست ایران را حتی از ترکیه هم پیشرفته تر کند و صدها هزار ایرانی را که همچنان در زمان پهلوی در فقر بودند به رفاه برساند. اما انتقادات : جشن ۲۵۰۰ ساله. بازیهای آسیایی ، جشنواره های هنری و... آیا این ولخرجی ها لازم بود. به نظر من بله. ایران میتوانست صد ها برابر این ولخرجی ها را پس از رشد صنعت توریسم بدست بیاورد. نگاه کنید به منطقه !خرید میلیاردی سلاح نظامی :.ایران قویترین قدرت نظامی منطقه بود و دشمنان ایران جرات حمله به ما را نداشتند. در زمانی که از آلمان و ژاپن و ترکیه و عربستان و... پایگاه نظامی آمریکا در کشورشان داشتند ایران هرگز چنین پایگاهی نداشت. در ایران آزادی سیاسی وجود نداشت اما روند پیشرفت اجتمایی ایران و تکنوکرات بودن شاه به ناچار آزادی را به رژیم تحمیل میکرد. صدها هزار دانشجو به خارج میرفتند و با دمکراسی آشنا میشدند و چه بسا ایران کنونی را کاملا اینترنتی و مدرن کرده بودند لذا همانطور که کشورهایی مثل شیلی به طور مسالمت آمیز به طرف دمکراسی حرکت کرد ایران هم میتوانست همین سرنوشت را داشته باشد. به دروغ هر کسی کشته میشد به گردن رژیم گذاشته میشد از بهرنگی و تختی گرفته تا سینما رکس آبادان. به دروغ گفته شد که هزاران نفر را در زندانها کشته اند . امروز میدانیم که از سیاهکل تا ۵۷ حدود ۴۰۰ سیاسی کشته شدند و اکثرأ در درگیری از بین رفتند در ۱۷ شهریور حدود ۶۰ نفر کشته شدند رقم را به ۳۵۰۰ نفر تغییر دادند ۱۵ خرداد هم همین داستان بود. امیدوارم که روزی صادقنه تاریخ ایران بررسی شود.
۴۲۹۷٨ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣۹۰       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست