عنوان : سلام بر شما دوست عزیز.
... «منظورم آخرین روزهای جنگ دوم جهانی ست.» ...

وقتی مطلب را با حال و هوای داستانی پی می گیرید؛ همان حال و هوا را حفظ کنید. توضیح را هم از قول همان ژاپنی بهتر است بنویسید؛ تا فضا ضربه پذیر نشود. یعنی اگر به جای منظورم، منظورش می نوشتید خیلی بهتر بود. این تکه به نوشته ی شما لطمه زده. ما همه می دانیم که دانای این مطلب شمایید. و نیک می دانیم که دانایی شما را به حساب کس دیگری نباید بگذاریم. اما شما وقتی برای توضیح پا پیش می نهید مطلب از حال و هوای هنری ای که زحمت کشیده اید برایش؛ کمی در می آید و دچار روزمرگی ضد ادبیات می شود. و این در حالی است که شما زحمت زیبایی کشیده اید و تاریخ را ورق زده اید غیر معمول و این ستودنی است. ما به توضیح از سوی شما احتیاج نداشتیم. زیرا وقتی ما را به خطه ی خیال و ادبیات و تاریخ می برید؛ بذار همانجا ها برامون قدمکی بزنیم که خیابان اش نزدیک خانه ی خوش هنر است.

در ضمن لازم بود کمی در باب آن مردک نامرد می نوشتید. علت معلوم نشده؛ ولی به هر حال اینقدر ها که در مطلب شما خموش مانده هم نیست. در ضمن اگر آن مردک سوئدی بوده باید این را هم نوشت به همراه نامش. زیرا ما آسیایی ها و آفریقایی ها همینطوری هم پرونده مان سیاه شده است. حالا بعضی "زرنگ"ها آن را هم به حساب دیگران می گذارند.این موجودات در اروپا اغلب از جریانات راست افراطی نزدیک به فاشیزم هستند. نمونه ی پر سرو صدای آن را اخیراً در نروژ دیدیم.
یعنی اینطوری نیست که یارو یهو زده سرش و آدم کشته. آن شخص نروژی حتی گفت: ما یک سازمان گسترده و سرتاسری در اروپا داریم ولی فردی عمل می کنیم. و این حرف هم شاید برای رد گم کردن زده شده. چون کاری که در نروژ هم زمان در چند نقطه صورت گرفت نشان می داد که نباید فقط کار یک نفر باشد. احتمال دارد یک نفر فدایی جریان می شود تا باقی لو نروند.
مطلب شما بسیار زیباست. اما آدم احساسی چنین دارد که بخشی از آن جا مانده.
شاید شما بگویید که با حال و هوای متن، آن حرف ها همخوانی ندارند. من نیز با شما موافقم. آنوقت می شد در زیر نویس از عملیات راست های فاشیست، که آن شخص نیز به احتمال قوی از اعضای آنهاست؛ کمی و بیشتر پرده برداشت. زیرا مردم از خرمیان انتظارشان بیش از اینهاست. چه برسد به شما که میر خرمیانید.
پیروز و شاد باشید
۴۰۲۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱٣۹۰