سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

زنان و قدرت - لاله حسین پور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : پیر دختر

عنوان : مردانی که زیر بار سکه «له» می‌شوند!
فرارو- روز خواستگاری، زیر نگاه‌های سنگین پدر و مادرش، تعداد سکه‌های مهریه را پذیرفت. آن روز حرف از این بود که «کی مهریه را داده و کی گرفته است!» اما امروز پشت میله‌های زندان، فهمیده این خود اوست که باید مهریه کمرشکن را بدهد، و نوعروسش کسی است که آن را خواهد گرفت.

به گزارش سرویس اجتماعی فرارو؛ تعداد افرادی که بابت عدم پرداخت مهریه روانه زندان می‌شوند، نسبت به سال گذشته ۵۰ درصد بیشتر شده است و تنها در مدت ۵۰ روز ۳۲۷ نفر به زندانیان مهریه، افزوده شده است. یعنی به طور میانگین روزانه بین ۶ تا ۷ نفر به این دلیل، کسب و کار و زندگی خود را رها می‌کنند و راهی زندان می‌شوند.

سال ۱۳۸۹ تعداد زندانیان مهریه، ۲۳۰۰ نفر بود، شهریور سال ۹۰ این آمار به ۳۰۰۰ نفر رسید و مهر ماه سال جاری تا ۳۳۲۷ نفر افزایش یافت.

افزایش قیمت سکه و رونق بازار مهریه
با افزایش قیمت سکه، درخواست‌های طلب مهریه هم ضرب‌آهنگ تندتری یافته است و روزبه روز به تعداد متقضایان مهریه در دادگاه‌های خانواده افزوده می‌شود. آن‌ها که می‌توانستند مهریه را ببخشند، دیگر نمی‌بخشند و کسانی هم که برای دریافت مهریه دودل بودند، مطمئن شده‌اند که از حق طبیعی‌شان صرف‌نظر نخواهند کرد.

این روزها، که قیمت سکه از مرز ۶۰۰هزار تومان گذشته است، در جای جای اجتماع جملاتی شنیده می‌شود که به شوخی و جدی خطر پرداخت مهریه را به آقایان گوشزد می‌کند و قدرت خانم‌ها را برای تحت فشار گذاشتن همسرانشان، به رخ می‌کشد.

گویا مردم به این باور رسیده‌اند که افزایش قیمت سکه، اهرم تنبیه مردان را قوی‌تر می‌کند و اگر این روند ادامه یابد، هیچ مردی نه اجازه دارد دست از پا خطا کند و نه می‌تواند روی حرف همسر طلبکارش حرفی بزند.

در مواردی نیز این اهرم، با شدت تمام به کار برده شده است. برای مثال مرد جوانی که ازدواج اولش را از همسرش مخفی کرده بود، به خاطر این دروغ مجبور به پرداخت ۱۳۶۰ سکه شد. همچنین خانمی برای تنبیه همسر بی‌نظم و خشن خود از مهریه ۴۵۰ سکه‌ای‌اش استفاده کرد.

از سوی دیگر، معاون ستاد دیه کشور خبر داده است که تاکنون هیچ زوجی از ثبت عندالاستطاعه بودن مهریه در سند ازدواج خود استفاده استقبال نکرده‌اند. افزایش روز افزون طالبان مهریه و مردان بدهکار و زندانی نیز مهر تأییدی بر این مدعا می‌زند. به ویژه که امروزه دعوای مهریه، از دایره زوج‌های مشکل‌دار خارج شده و به خانواده‌هایی سرایت کرده که پیش از این هیچ‌گاه اختلافی جدی در زندگی خود نداشته‌اند.

خانم‌ها کوتاه نمی‌آیند؛ مردان عاشق می‌پذیرند
میانگین سنی زندانیان مهریه ۲۵ سال، اعلام شده است. به این معنی که زوج‌های جوان و به ظاهر عاشق، زندگی‌های خود را با مهریه‌های سنگین‌تری آغاز می‌کنند و خیلی سریع هم به انتهای خط می‌رسد.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، چشم و همچشمی و رقابت را دلیل تعیین مهریه سنگین و عجیب می‌داند؛ بطوری‌ که مشاهده می‌شود میزان مهریه‌ها نسبت به گذشته، افزایش چشم‌گیری داشته و در بسیاری موارد نامتعارف بوده‌اند.


البته با اوضاع و احوال بازار سکه، دیگر کسی یک خرمن گل مریم، یک خروار پوست پیاز و بال مگس را به عنوان مهریه انتخاب نمی‌کند، و تعیین مهریه‌هایی از قبیل سکه به ارتفاع قله دماوند « ۵ هزار و ۶۱۰ متر»، سکه به ارتفاع قله هیمالیا « ۸ هزار متر» و یا فاصله تهران تا لندن و زمین تا کره ماه، بسیار خلاقانه‌تر و اقتصادی‌تر است.

یک کارشناس آسیب‌های اجتماعی، نگاه تجارت گونه به مهریه و تلقی آن به عنوان صندوق ضمانت زنان را بزرگترین خطای زندگی می‌داند. چرا که بر اساس آمار زوج‌هایی که با مهریه‌های نامتعارف و سنگین زندگی خود را آغاز می‌کنند، بیش از سایرین دچار اختلاف شده و سرانجامشان به دادخواست طلاق و جدایی می‌کشد.

با زیاد شدن شمار زندان مهریه و فروپاشی زندگی‌های بسیار به این دلیل، بسیاری از کارشناسان و حقوقدان‌ها پیشنهاد کرده‌اند که مجلس در قانون مربوط به مهریه بازنگری کند. آنان عقیده دارند که طرح‌های تعیین سقف مهریه به جایی نمی‌رسد، همان‌طور انتخاب مهریه عندالاستطاعه، گره‌گشا نبود. در همین راستا پیشنهاد حذف حکم زندان برای پرونده‌های مهریه، از سوی ستاد دیه کشور به مجلس ارائه شده است. به این امید که پایه‌های زندگی مشترک بر مبنای اندیشه‌های تجاری و اقتصادی شکل نگیرد و کانون هیچ خانواده‌ای با افزایش قیمت سکه، از هم فرونپاشد.
۴۱۱۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹۰       

    از : هدیه از امل

عنوان : آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است!؟
از بچگی همه ما این را شنیده ایم که حقوق زنها پایمال میشود.


آیا واقعاً حقوق زن ها پایمال شده است ؟
از کودکی شروع میکنیم :


در کودکی:
پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد
دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی به ماتحتشان میخورد.
خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟


روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :
پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند
دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند


هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :
پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون
دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود


هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :

پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد
دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند


روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :

پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره ۴ میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند
دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟


در ۱۸ سالگی :
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و ۲ سال از زندگیشان هدر نرود
دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .


در دانشگاه : پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند
دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند


در هنگام نمره گرفتن : پسرها خودشان را جر میدهند تا ۹٫۵ آنها ۱۰ شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند
دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره ۴٫۵ آنها به ۱۷ تبدیل میشود.


در کافی شاپ : پسرها حساب میکنند.
دخترها میگویند : مرسی!


در مخ زدن : پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .
دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.


هنگام خواستگاری : پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و …. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند
دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند


هنگام ازدواج : پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و … را از سر قبر پدرشون تهیه کنند
دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد


هنگام زندگی عشقولانه دو نفره:پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند
دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.


کار کردن : پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند
دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند …
۴۱۰۵۱ - تاریخ انتشار : ۹ آبان ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست