سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تحلیل یک گفتار: کردستان به سوی کدامین آینده گام می‌نهد؟ - صلاح الدین خدیو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امید کریمی

عنوان : تحلیل واقع بینانه
واقعا تحلیل واقع بینانه ای است. البته ممکن است به مذاق برخی گروهها خوش نییاید. چون تصور این گروهها از مشروعیت سیاسی کاملا با دمکراسی بیگانه است، تصور می کنند که مشروعیت یعنی برخورداری از سوابق انقلابی و مسلحانه!
٣۷۹۵۷ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۰       

    از : داریوش ب

عنوان : نقد
به نظر من اگرچه نویسنده تلاش کرده به خواننده بگوید که دیدگاهش عینی گرایانه است، ولی در نهایت تحلیلی انتزاعی(آبکی) و بدون فاکتورهای معرفی شده واقعی مثلاً در رابطه با به اصطلاح گفتمان عراقی ارائه داده شده است. سراسر مطلب نیز نوعی احساس شکست و ناامیدی شخصی درونی نگارنده را بروز داده است... به لحاظ سیاسی هم فاقد عقلانیتی سیاسی و کنکرت میباشد و در کل دستاوردهای جنبش کوردی و احزاب سیاسی آنها را با دیدی تقلیل گرایانه - نفی گرایانه، ضرب صفر نموده است..
از سوی دیگر اساسی ترین سوالی که بعد از خواندن نوشتار در نهایت به ذهن متبادر میشود این است که واقعاً راهکار ارائه شده متعین شما(نویسنده) کدام موارد و اجندا هستند؟؟ یعنی راه برون رفت از بن بست خودکرده مبتنی بر تحلیلتان چیست؟؟ خب خارج از گود نشستن و نسخه روشنفکرانه صادر نمودن، نتیجه ای جز افسردگی و انفعال سیاسی و نفی دستاوردهای تاکنونی را به دنبال نداشته و مبرهن است که نوعی اندیشه محلی گرایانه نازل برآن غالب شده است..

جمله هایی چون "طی این ۲۰ سال، کردستان ایران بسیار بیشتر از کردستان عراق هم تغییر کرده، طبقه متوسط در ان شکل گرفته است و اهداف و آرزوهای آنها بسیار متفاوت از سابق است، گفتمان آخرالزمانی چنین واقعیتهایی را نمی‌بیند، اگر هم آن را دیده باشد، نمی‌تواند به تحلیل جدی آن بپردازد" سخنانی است که در بخش اول یک دانشجوی سال اول دانشگاه و محصل دبیرستانی بدان آگاه بوده و در بخش آخر نیز ادعایی کاذب و ذهنی است که خود نویسنده در غرقاب ناکامی و ناتوانی خود، دست به نوعی فرافکنی و تعمیم گرایی پوپولیستی زده است...
٣۷٨۹۹ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣۹۰       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست