از : روزبه
عنوان : در جایجای ایران کشت و کشتار و زندان و شکنجه است. به همه آنها نه بگوییم.
اگر به عنوان و لینک زیر رجوع کنیم امضاء شیرین عبادی را می بینیم. به تاریخ آن توجه کنید.
"نامه جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی در محکومیت حمله به قرارگاه اشرف - امضاهای نهایی"
مورخ ۱۹ فروردین
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۳۷۳۱۵
محتوای این نامه همانیست که باید باشد. حتما آنرا بخوانید.
من نام اکبر گنجی را در این نامه ندیدم. از آنموقعی که این آقا جایزه نیم میلیون دلاری را گرفت خفقون گرفته است. انگار حق السکوت گرفته است و راضیست!
با ابراهیم خان موافقم که شیرین عبادی تا زمانیکه خاتمی بر سر قدرت بود بجای رساندن صدای دردمند هموطنانمان دغدغه اش زندانیان گوانتانامو بی بود. انگار که در آن دوره اصلا نقض حقوق بشر در ایران صورت نمی گرفت!
یادم می آید سالها پیش در مصاحبه ای گفت که با ایرانیانی که ایران را ترک کرده اند قهرست و حرفی برای گفتن با آنها ندارد. انگار که ما چون به یمن این رژیم مجبور به ترک وطن شدیم و زندگی تبعیدی خود را آغاز کردیم باید مورد بی مهری این برنده جایزه نوبل هم قرار بگیریم! حال که خودش هم مجبور شد به تبعید برود حتما با خودش هم قهرست، یک بام و دو هوا که نمی شود، می شود؟!
آیا شیرین عبادی اقدامی در مورد اعدامهای فله ای وکیل آباد مشهد کرده است یا نه؟ در جایجای ایران کشت و کشتار و زندان و شکنجه است. به همه آنها نه بگوییم. وظیفه شیرین عبادی است که به همه آنها رسیدگی کند و ایرانیان تبعیدی را بسیج کند. باید همبسته عمل کنیم تا پیروز شویم. اعتراضات ما باید برای همه موارد نقض حقوق بشر در ایران یکسان، منسجم و گسترده باشد. همه باید با یکصدا به نقض حقوق بشر در ایران نه بگوییم تا جهان ما را جدی بگیرد. چون به اندازه ای که پول می دهیم آش بما می دهند.
٣۷۰۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹۰
|
از : در جواب به ابراهیم
عنوان : همه و همه محکوم کردند جز جمهوری اسلامی .../
اقا ابراهیم ناراحت نباش کشتار مجاهدین خلق را همه و همه محکوم کردند از ایرانی گرفته تا از امریکا گرفته تا انگلیس و المان و شرق و غرب و عرب و عجم اما فقط جمهوری اسلامی محکوم نکرد و سران جمهوری اسلامی زدند و رقصیدند انگار یادشان رفت همین عراقی ها چه چوبی توی پاچه شان کردند و چه جوری بچه های ایرانی را در مرزها به خاک و خون کشیدند البته بچه های اینها جبهه جنگ نرفنتد گویا پشت جبهه سماغ می مکیدند این همان عراق است هیچ فرقی نکرده اما خب چه می شود گفت از گنجی و منجی و امثالهم زیاد توقع نکن هر چه باشد سال ها در این دم و دستگاه کار کردند ترک عادت موجب مرض است
٣۷۰۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹۰
|
از : آ ـ باهار
عنوان : خانم عبادی
من از اینکه خانم عبادی توجه خودشانرا به خواسته ها ی ملیتها ی داخل ایران معطوف کرده اند بسیار سپاسگزار هستم ۰ آ ـ باهار
٣۷۰۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹۰
|
از : ابراهیم
عنوان : حقوق بشر خودی وغیر خودی
از اینکه خانم عبادی بفکر حقوق بشر است وازمردم خودش دفاع میکن کمال تشکر را داریم.چراکه خانم عبادی بعداز گرفتن جایزه حقوق بشر اول که می خواست انرا تقدیم خاتمی کند وبهد بجای پرداختن به حقوق بشر در ایران تمامی یکسال خودش را صرف رندانیان امریکائی وزندان گوانتانمو کرد وخبری از حقوق بشر در ایران نبود چرا که خاتمی سر کار بود. در ثانی جنایت مالکی علیه مجاهدین را همه محکوم کردن جزء شرین عبادی واکبر گنجی وشورای به اصطلاح راه سبز امید. حالا فهمیدم که حقوق بشر هم خودی وغیر خودی دارد.
٣۷۰۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹۰
|
از : سیامند
عنوان : حقوق بشر جهت دار !
خانم عبادی در رفتاری بسیار پسندیده، با استفاده از موقعیت بین المللی خود در رابطه با کشتار مردم در اهواز به سازمان ملل شکایت برده و از ایشان خواستار پیگیری شده اند که قابل تقدیر است. اما عجیب اینجاست، هنوز ده روزی از کشتار تعداد زیادی از پناهندگان ایرانی مقیم کمپ اشرف در عراق نگذشته است. کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، عفو بین الملل و بسیاری دیگر از نهادهای مستقل بین المللی از جنایت انجام شده توسط رژیم حاکم بر عراق گفته اند و جنایت انجام شده توسط ارتش عراق علیه عده ای افراد غیرنظامی و غیرمسلح را محکوم کرده اند، اما خانم عبادی مهر سکوت بر لب زده و هیچ نگفته اند ! آیا دلیل ویژه ای برای این امر وجود دارد ؟ مواضع مجاهدین خلق و به ویژه رهبری فاسد این سازمان، مورد نقد همه ی کسانی که به اعتراض به این کشتار برخاسته اند، بوده ؛ اما گویی در این کمپ جان عده ی زیادی افراد غیرنظامی توسط یک ارتش ریخته شده است، و لااقل یک بیانیه ی محکومیت کشتار توسط برنده ی ایرانی جایزه ی صلح نوبل می توانست به پیگیری این جنایت انجام یاری رساند. شاید که این افراد، به دلیل هواداری از مجاهدین خلق و رهبری این جریان، دارای نکات افتراق عقیده ی بسیاری با خانم عبادی باشند و حتی شاید از نظر ایشان این هواداری جرم محسوب شود، اما حتی مجرمین را نیز پس از محاکمه در دادگاهی عادل به مجازات می رسانند. آیا خانم عبادی حاضرند وکالت این «مجرمین» را بپذیرند و در مقابل ارتش عراق که آنها را قتل عام می کند، به دفاع از آنها بپردازند ؟
٣۷۰۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹۰
|