سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نگاهی به سکوت تبریز در برابر جنبش سبز - ائلنور ارمغان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ارومیه لی ارومیه لی

عنوان : ارومیه لی
اذربایجان دیگر برای خودش و احیای حق خودش خواهد جنگید نه مثل گذشته برای دیگران
۴۲٣٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱٣۹۰       

    از : اوختای ب

عنوان : آزربایجان اویاخدی - کیملیگینه دایاخدی
آزربایجان (آذربایجان) ساکت نیست.آزربایجان (آذربایجان) تنها در برابر جنبش سبزالهی ساکت بوده وگرنه اخبار حرکت ملی آزربایجان (آذربایجان) که دلیل این نمی شود که در این سرزمین خبری نیست.
ما ناراضی هستیم آری.اما نه فقط از سیاهش که از سبزش هم .از رنگارنگش هم و از تمام کسانی که سودای شکوه بیش از پیش قوم فارس در کشور ایران را دارند.از کسانی که ایران را پارس تعریف کرده اند و چهار نعل هم می تازند و گرد و خاک اطرافشان هم نمی گذارد ببینند در کشور ایران چه ها می گذرد و چه برسرشان خواهد آمد.
٣۷۲۶۵ - تاریخ انتشار : ۵ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : هرزندلی

عنوان : شما فقط خودتان هستید، شما نه ملت ایرانید، نه مردم آذربایجان
جناب حکیمی،

۱. یکی از مشحصات نیروهای تمامیت خواه چه در درون رژیم و چه در اپوزیسیون این است که از طرف همه مردم حرف می زنند. واقعیت این است که هر کدام از ما خوانندگان، نویسندگان و کامنت گذاران فقط و فقط نماینده خودمان هستیم و حق نداریم از طرف همه حرف بزنیم.

۲. شعارهای یک گروه کوچک از نژادپرستان و توهین آنها به زبان فارسی، فارسها و کردها و همینطور عدم موضعگیری قاطع آن اکثریت بزرگ با این عمل زشت، بقیه مردم را از این حرکت منزجر کرد. هیچکس حاضر نیست با کسانی همدردی کند که علنا و در خیابان به او فحش می دهند.

۳. اگر خبرها درست باشند، تبریز هم بالاخره تکان خورده است و به میدان آمده است. اگر هم درست نباشد، من اطمینان دارم که آذربایجان هم دیر یا زود به جنبش سبز ملحق خواهد شد. آنوقت خیلی دوست دارم تحلیل شما را از این واقعه بخواند. آیا شما هم مثل رژیم کودتا جنبش سبز را در آذربایجان "مرده و پایان یافته" اعلام خواهید کرد و مشارکت مردم آذربایجان را "دروغ" خواهید خواند؟
٣۵۷۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨۹       

    از : نامی شاکری

عنوان : نگران حق تاریخی مردم آذربایجان!
حکیم حکیمی عزیز از کجا فهمیدی که من "روشنفکر فارس " هستم ؟ موضوع "ملی" آنقدر موضوع حساس و مستعد سوء تفاهم و سوء استفاده است که مطلقا در باره اش نباید "سهل انگاری" کرد. موضوعی است که شدیدا "قابلیت" ، پوپولیستی شدن دارد و ما به عنوان روشنفکر (اصلا فرض کنید روشنفکر مغول !) حق پوپولیستی کردن آن را نداریم ! اتفاقا در آن روزها من در تبریز بودم و در چهارراه آبرسان ، شاهد مرعوب شدن و حتی کتک خوردن مهمانان فارس تبریز بودم . برای همین هم احساس نگرانی می کنم و بیمناک آنم که حق تاریخی مردم آذربایجان با سهل انگاری و ماجراجویی تباه شود...حل مسئله ملی را در مثل به "جراحی قلب باز" تشبیه می کنم ، اما پوپولیست ها همچون "کشیدن دندان" به آن می نگرند ! می دانید که این موضوع محدود به آذری و فارس نیست . کمی آنطرف تر در آذربایجان و ارمنستان ، مصیبت بزرگ تر است ، مردمی که قرن ها با هم و در کنار هم زندگی کرده اند، ببینید به چه دشمنیی کشانده شده اند. چند وقت قبل با دوستی از مقابل اپرای ایروان می گذشتیم . مرد نابینایی با "دودک" (توتک) آهنگ "ساری گلین" را با حزن فراوان می نواخت . ایستادیم و گوش کردیم . مردم رهگذری هم به شنیدن ایستاده بودند. در پایان از دوست ارمنی ام خواستم که از نوازنده ی نابینا ، نام آهنگ را بپرسد و به پاسخ شنیدم که به لهجه ی ارمنی گفت :" ساری گلین " ! ولوله شد! ارمنی معترضی نامی ارمنی برای آن آهنگ گفت . ارمنی نابینا بر "ساری گلین " تاکید کرد و اضافه کردکه آهنگ آذری است ! هم نوازنده ی نابینا و هم من و دوست ارمنی ام به زحمت از آن معرکه جان به در بردیم ...آنروز دانستم که مدیران قبلی ، "مساله ی ملی " را در اتحادشوروی به درستی درک و حل نکرده اند. دو جمهوری ملی و مستقل وجود دارد با تمام مقتصیات مربوط به مساله ی ملی شان ، اما مسئله در بعد انسانی اش حل نشده ! من و شما بعنوان یک روشنفکر باید متاسف از چنین وضعیتی باشیم و نگران تکرار آن بیخ گوش خودمان!
٣۵۷۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨۹       

    از : حکیم حکیمی

عنوان : دیگربس کنید...
آقای شاکر جملاتی مانند”نفی اقتدارگرائی” “نفی تک صدائی” باورمند به رای مردم” و…جملاتی ظاهرازیبا ولی ماهیتا آش شلم شوربائی هستند که حاکمان فعلی ۳۳ سال است که باآنهاسر مردم را شیره میکشند.مردم آذربایجان دیگر به ان بلوغ سیاسی که نتیجه صدسال تجربه سیاسی جانانه میباشد ،رسیده اندکه نمیخواهند فریب این جملات تو خالی را بخورند!متاسفانه شما وسایرروشنفکران فارس عاجز ازدرک ماهیت جنبش ملی سال ۸۵ مردم آذربایجان گله مند هستید که “اندازه برخوردمردم تبریز” متناسب نبود!!! عجب….نمیدانم بااین تفسیری که از جنبش عظیم یک ملت (نه تنهامردم تبریز)که نوک تیز آن متوجه اسبدادملی ودرماهیت عمیقادمکراسی خواهانه بود میخواهید چه بگوئید؟ شاید از این جهت حق داشته باشید که مردم قهرمان آذربایجان از شماروشنفکران فارس اجازه میزان جنبش خودرانگرفتند! این است دمکراسی شما؟
٣۵۷۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨۹       

    از : نامی شاکری

عنوان : حضور در جنبش سبز یک شکل ندارد!
جنبش سبز،جنبش نفی اقتدارگرایی ، نفی تک صدایی و باورمند به پذیرش نقش و رای مردم در نصب (و مهمتر از آن)عزل اصحاب قدرت سیاسی است. جنبش سبز، جنبش مقابله با پاره پاره کردن ایرانیان با مرزهای عقیدتی ، قومی ، جنسیتی و طبقاتی است . از این رو تمام آنها که از اقتدارگرایی ، تک صدایی ، توزیع غیر دمکراتیک قدرت سیاسی و تفرقه ی مردم آسیب دیده اند در این جنبش شریکند. نیازی هم نیست که فعالان جنبش از چیزی توبه کنند یا وعده ی چیزی را بدهند.این ادعا هم که مردم آذربایجان هنوزبه این جنبش نپیوسته اند، ادعایی جعلی است .آذربایجان در این یکصد سال بیش از همه ، پی گیر اهداف جنبش سبز بوده است .حضور در جنبش و همدلی با آن یک "شکل" ندارد، در عین حال که بسیاری از اقشار و گروه های اجتماعی، که بالقوه در جنبش حضور دارند، تدریجا به صفوف فعالان آن می پیوندند که همیشه قدمشان مبارک است ... اما از آن جریان سال ۱۳۸۵ هنوز بسیاری از دوستان آذری ما با کم لطفی یاد می کنند. بگذارید یادآور شوم که در آن جریان تمام روشنفکران و فعالان دمکراسی با مردم تبریز همدلی و آن توهین را محکوم کردند.اما"اندازه" ی برخورد مردم تبریز رابا آن "فتنه" چندان متناسب ندانستند. همین!
نامی شاکری - تهران ۸/اسفند/۸۹
٣۵۶۵۵ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست