سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

برای بعد از دستگیری احتمالی
رهنورد و کروبی و موسوی آماده شویم!
- محمدعلی اصفهانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ب آگاه

عنوان : به : شافعه وتری
ممنون از درس دستور فارسی شما. "ه" را اگر در جمع برداریم، معانی دگری میدهد. "شده گان" میشوید "شدگان" و "وا داده گان" میشود "وا دادگان" . ایا این جملات در فارسی معانی دارند؟ بهر حال اسن سایت محل تبادل نظر هست نه آموزش زبان. براستی "شافعه وتری" یعنی چه؟ نام فارسی هست؟؟
کل نظر من این هست همانطور که مسولین محترم این سایت جوابیه ای به نامه اخیر کروبی دادند و از کشتار و شکنحه و زندان هزاران هزار انسان آزاده که عزیزانم در بین آنها بودند در دوران طلایی امام و اصلاح طلبان گفتند، من و من نوعی خواهان محاکمه و اشد مجازات موسوی، کروبی و تمامی دست اندرکاران رژیم وحشی و آدمکش اسلامی هستیم (چه اصلاح طلب چه هر صفت بی ربط و با ربط دیگر) این حق در تمامی قوانین مترقی دنیا ثبت شده و هیچ فرد و سازمانی نمیتواند این حق برقراری عدالت و مجازات قاتلین عزیزانمان را از ما بگیرد. کسانی که از این قاتلین حمایت میکنند یا نا آگاهند و یا از خود آنانند.
به امید روز برقراری دادگاه این کشتارگران
٣٣۵۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨۹       

    از : شافعه وتری

عنوان : به ب آگاه
لطفاً به دیکته ی کلمات "غرق شده گان، دلداده گان، ذوب شده گان" توجّه فرمائید. در زبان فارسی برخی صفتها و اسامی جانداران که به "ه" ختم میشوند در جمع با "ان" ؛ "ه" تبدیل به گاف میشود مثل زنده- زندگان، خفته -خفتگان ، فرزانه - فرزانگان، آینده- آیندگان.
همجنین است اسم مصدری که به "ی" ختم میشود مثل خسته- خستگی، آسوده-آسودگی، تشنه- تشنگی، زنده - زندگی، پوسیده -پو سیدگی"
٣٣۴۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨۹       

    از : ب آگاه

عنوان : بسی خوشحالم
بسی خوشالم که کوتاه نوشته من، غرق شده گان در خرافات و پوسیده گی ناشی از تعالیم اسلام را به جنبش درآورد و بر روال فرهنگ اسلامی و بدون نوشتن حتی یک نام مستعار (که نشانی از ترس و وحشت دایمی این مریدان امام دارد) مثلا خواسته اند که نشان دهند نوشته من "صنار و صنار" برایشان ارزش ندارد (حاجی دولت دلخواه شما در حال برداشتن ۶ صفر از پول رسمی هست . یعنی یک میلیون ریال میشود یک ریال و شما هنوز در خواب ۱۴۰۰ ساله در فکر صنار هستید؟) و یا مرا به نا آگاهی و ضدیت کور متهم میکنند. این دلداده گان اسلام و امام که برایشان جداشدن از دین جهل وجنون سخت هست یک نگاه کوتاهی هم به دور و ور شان نمیاندازند تا ببیند مردم به جان آمده در ایران زیر سخت ترین فشار های روزانه نه به خدا ارزشی قایل اند نه به پیغمبر و امام جال چه رسد به پا منبر نشینی های امام (موسوی و کروبی و شرکا).
من رسما برای این ذوب شده گان در جهل و خرافات اسلامی اعلام میکنم که برای من و تمامی کسانی که یک دره انسانیت و احساس همبستگی با میلیون ها انسان به جان آمده از ظلم اسلام و اسلامیون، در وجودشان هست، پشیزی نه به موسوی که ۸ سال تمام به کشتار بهترین فرزندان این سرزمین دست زد، قایل هست نه به تمامی کسانی که آشکار و پنهان برای ادامه چپاول شان، از این حکومت آدمکش و وحشی جمایت میکنند. حال بگذار اینان بدور خود و به خود از درد سرنکونی اشان بپیچند

با سپاس و تشکر از مسولین محترم سایت اخبار روز برای اجازه دادن من و ن ها از صفحه سایت شان در جهت ارایه نظراتم .
٣٣۴۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨۹       

    از : به ب آگاه

عنوان : با این حد از بضاعت عفت کلمه
تکرار حرف های دل خنک کن سی سال گذشته نامش هر چیزی است جز آگاهی. مگر اینکه خود شما بدست خود مدال آگاه را بر سینه خود بزنید وگرنه آنچه از سخن شما بر می آید چشم بستن بر واقعیات موجود در کشور است
٣٣۴٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨۹       

    از : به روایت سوم شخص مفرد

عنوان : توضیح شاید تقریباً غیر ضروری
بحث، بر سر خوب یا بد بودن کسی یا کسانی نیست. بحث، بر سر شرایطی مشخص است و افرادی مشخص در صحنه.
شرایط مشخص، این است که یک اپوزیسیونِ خواهان سرنگونی تمامیت این حکومت، و استقرار یک جمهوری آزاد و دموکراتیک و مستقل و سکولار و مبتنی بر عدالت اجتماعی، بنا به دلایل متعدد، نتوانسته است چه داخل و چه حتی خارج ایران، آن گونه که شایسته است، شکل بگیرد. شکلی که فقط «شکل» نباشد، بلکه از توان بالفعل سازماندهی یک مبارزه ی اساسی نیز برخوردار باشد.
پس باید چه کنیم؟ در انتظار تحقق آرزو های حداکثری خود، امکان های موجود را بسوزانیم؟ یا با استفاده از امکان های موجود، به سمت تحقق آرزو های حداکثری خود حرکت کنیم؟

نه موسوی، نه کروبی، و نه زهرا رهنورد، هیچکدام، آنی نیست که باید باشد. انتقاد های نویسنده، بر این هر سه، بسا و بسا بیشتر از آن است که بعضی از شعار دهندگان حرفه یی و شیران بیشه ی اینترنت می گویند و می نویسند.
اما «انتخابات» واره یی در سال ۱۳۸۸ رخ داد. در همان چهار چوب خود «نظام». و کسانی درون این «نظام»، نتایج واقعی آن را نپذیرفتند، و دست به کاری زدند که «کودتا» نامیده شده است.
مردم، مردمی که اکثراً نه به خاطر موسوی، بلکه به خاطر تغییر دادن فضا و برهم ریختن نسبی معادلات، در این «انتخابات» واره شرکت کرده بودند، احساس کردند که حتی در همین حد نیز نمی توان با این نظام، به نوعی «تعامل» رسید.
موسوی و کروبی نیز از صحنه، خارج نشدند، و اندک اندک، خواسته یا ناخواسته، از روح غالب بر کلیت «نظام» فاصله گرفتند.
در کادر اعتقادات خودشان، با مردم همراهی کردند، و همین پیش آمد که می بینیم:
جنبشی که در حین حرکت به جلو، هم خودش را مرور می کند و تصحیح می کند، و هم کسانی را که با آن همراه شده اند. به نسبت. و به درجات. و در محدوده ی ظرفیت ها.
و همه، ظرفیت هایشان یکسان با هم نیست.

این تصور که اصلاً تمام این ها خیمه شب بازی است و نه تضادی وجود دارد و نه ناهماهنگی یی و نه ناهمگونی یی؛ و همه چیز مطابق یک طرح حاضر و آماده و کنترل شده، به پیش می رود، فقط از یک ذهنیت به غایت عامی بر می خیزد.
خیر! چنین نیست.
و چون چنین نیست، باید تا منتهی الیه مرز پرنسیپ ها ، نه به وحدت (که یگانگی است) بلکه به یک اتحاد مشروط سیاسی فکر کرد.

نوشته های نویسنده در زمینه ی جنبش موجود، در چند سایت، و به صورت کامل، در سایت ققنوس، موجودند.
نویسنده ـ با رعایت آنچه در بالا آمد ـ بر بسیاری از برخورد های موسوی و کروبی و دیگر اصلاح طلبان، و به خصوص در آنجا که به دل نکندن اینان از آن «امام راحل» قاتل بر می گردد نه «خرده» که بسی بیشتر از «خرده» گرفته است.

نویسنده، به عنوان فعال سیاسی، فقط مسئول فعالیت های سیاسی مشخص خود، و به عنوان قلمزن، فقط مسئول آنچه خود می نویسد است. همین و بس.
خطا یا بدتر از خطای دیگران، و یا درستی و بهتر از درستی دیگران، به عهده ی خود آن هاست، نه به عهده ی نویسنده.

متأسفانه، خیلی ها قبل از آن که نوشته یی را حتی یک بار از اول تا آخر بخوانند، فوراً ذهنیت خود را بر آن تعمیم می دهند؛ و این، باعث می شود که نتوانند قضاوتی درست در مورد آن داشته باشند.

بحث هایی مثل ۱۴۰۰ سال است که فلان است و بهمان است، صنار و صنار و صنار برای راقم این سطور، ارزش ندارند.
این بحث ها به درد همان کسانی می خورند که ذهنشان را مثل آخوند ها در ۱۴۰۰ سال پیش متوقف کرده اند، و اساساً نه در امروز بلکه در همان ۱۴۰۰ سال پیشی زندگی می کنند که از آن متنفرند.

این انتظار هم انتظار باطلی است که هر کسی بدون داشتن مقدمات لازم، بتواند به شکل درست و علمی وارد مبحثی که او فاقد مقدمات لازم برای ورود به آن است بشود.
همچنان که این هم انتظار باطلی است از یک نویسنده، که سطح کار خود را تا سطح درک یک نفر دیگر نزول یا صعود دهد.
٣٣۴٨٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣٨۹       

    از : ب آگاه

عنوان : نگران نباشید
آقای اصفهانی واقعا چقدر زمان لازم هست و چقدر دلیل و مدرک لازم هست که انسان از توهمات خود ساخته و یا القا شده، جدا شود؟ شما یک دلیل موجه و یک مدرک مستدل نشان بدهید که موسوی و کروبی و دارودسته اش از خود رژیم نیستند و تمامی این حرف های روزمره محاکمه و غیره نمایشی دیگر از نمایش های ۱۴۰۰ ساله اسلام نیست تا من به ازا هر مدرک شما ۱۰ مدرک ارایه دهم که هست. عقل و خرد و تاریخ میگوید اینان به هیچوجه نه از انسانیت بویی برده اند و نه جامعه انسانی. مگر موسوی هنوز یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نطام نیست؟ مگر بار ها وبار ها نگفته که خواهان بازگشت به دوران طلاای امام هست. مگر آن آخوند اصلاحات در همین نامه جدیدش منکر اعدام هزاران هزار انسان آزداه نشده و نگقته که "اگز امام زنده بود مگر کهریزکی بود" میدانم دست شستند از خرافات و دین برایتان بسی سخت هست ولی چرا باید این سایت توهمات ودلبستگی شما به دین جنون آمیز و آدمکش را مرتب چاپ کند؟
٣٣۴۷۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣٨۹       

    از : نظرات خردمندانه

عنوان : جمهوری اسلامی رفرم ناپذیر است
آقای اصفهانی جمهوری اسلامی یک حکومت رفرم ناپذیر است و مخالفانش را بسرعت حذف می نماید مانند قطب زاده و بنی صدر. اگر آقای موسوی و همسرش خانم رهنورد هم مانند اقای گنجی بخواهند حقیقت گویی را پیشه نمایند مسلما به همان سرنوشت دچار می شوند. امید بستن به جنا حهای مختلف حکومت اسلامی کاملا بیفایده می باشد و مخالفان واقعی جمهوری اسلامی می بایست یک اپوزیسیون مستقل را سازماندهی نمایند و تابع سیاستهای اصلاح طلبان نگردند. از خارج کشور نمی توان برای داخل کشور کار جدی انجام داد و با چند تظاهر ات اعتراضی هم نمی توان حاکمان ظالم را عقب راند. دولتهای غربی هم بخاطر معاملاتشان حاضر نیستد مواضع قاطع علیه این دستگیریها بنمایند همانطور هم که حاضر نیستند رسما اعدامهای اخیر را محکوم سازند. رژیم مستبد حاکم را هم نمی توان از طریق اینتر نت و نصیحت گوئی سرنگون نمود. موفق باشید
٣٣۴۷۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ دی ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست