عنوان : پاسخ به میلاد
میلاد عزیز شما به نکات مهمی اشاره کرده اید امایک مسئله را نادیده گرفته اید: تجاوز یک عمل جنسی نیست بلکه یک جرم است که شکل جنسی بخود می گیرد.
مسدله دوم اینکه، نفی تجاوز مردان به پسربچه ها که من و تو و دیگران با هم موفق هستیم، نباید به نفی همجنسگرایی برسد همانطور که نفی تجاوز به دختربچه ها نباید به نفی دگرجنسگرایی منتهی شود.
فکر کنم همدیگر را می فهمیم. مگه نه؟ موفق باشی.
٣٣۲۴٨ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣٨۹       

عنوان : مشکل هست با این مقاله!
بالاخره آیا همجنسگرایان هم می توانند تجاوز کنند یا نه؟ آنهایی که به کودکان و یا حتا بزرگسالان همجنس خود تجاوز می کنند، در چه رده ای قرار می گیرند؟ همجنسگرا یا همجنس باز؟ توجه کنید که تجاوز هم در میان همجنسگرایان وجود دارد و هم در میان دگرجنس گرایان. مردانی هستند که تنها به پسربچه ها و مردان دیگر تجاوز می کنند، معلوم است که آنها هم وجود دارند و نمی شود گفت که آنها حاصل ذهن هموفوبیایی دیگران هستند. در همین جریان کهریزک کسانی بودند که کارشان تجاوز به مردان زندانی بود و ظاهرا این کار را هم بر حسب عادت و لذتشان می کردند، اینها را از نظر گرایش به همجنس خودشان، می توان گفت همجنسگرا یا نه؟ اگر نه پس چی؟ همجنس باز؟

در مورد حرفهای زرافشان در این مورد، برداشت من مخاطب آن است که او نخواسته مقوله ی همجنسگرایی را با متجاوزانی که همجنسگرا هستند، یکی کند و به همین علت از همجنس بازان نام می برد، برخی سربازانی که در ارتش آمریکا کارشان این بوده، تجاوز به همجنس خود. و این یک واقعیت است با مستنداتش. در زندانهای آمریکا هم این گروهها هستند و مواردش هم مستند است. و معلوم است که مردان دگرجنس گرایی هم، در ارتش و زندانها به عنوان سرباز و زندانبان و شکنجه گر دست به تجاوز به زنان می زنند. این واقعیات مستند را نمی شود انکار کرد. حالا شما بگوئید که به مردان متجاوزی که کارشان تجاوز به پسران کودک و نوجوان و در مواردی مردان بزرگسال است چه باید گفت تا هم روشن شود که به کدام گروه از گرایشهای جنسی تعلق دارند و هم باعث توهین و تبعیض زبانی نشود؟
٣٣۲۴۴ - تاریخ انتشار : ۱ دی ۱٣٨۹       

عنوان : بیشتر
مقاله‍ی خوبی بود. باید بیشتر از این چنین مقاله هایی نوشت. حتی بر عکس آن باید نوشت: کجا با همجنسگرایان عادلانه و زیبا برخورد شده یا کجا و چگونه نویسنده ای گرایش همجنسگرایانه‍ی فرضی خود را بنمایش گذاشته است.
٣٣۱٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣٨۹       

عنوان : ۱۰۰۰ از این مقاله
مقاله ایست متین و درخور. برای تعالی فرهنگ عمومیمان به ۱۰۰۰ از این مقاله در هزار تریبون احتیاج داریم. شاید که بحثش دهه ای دیگر در عوام نیز شدنی باشد. به امید حق ‌آزادی هر اقلیتی تحت ستم؛ چه در وجه حکومتیش و ۱۰۰ از آن مهمتر فرهنگیش.
٣٣۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ آذر ۱٣٨۹