سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جنبش باید مستقلاً ماجرای ترور های اخیر را پی گیری کند - محمدعلی اصفهانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : محمدعلی اصفهانی

عنوان : برای فردی که مرتباً مزاحم می شود
خودتان از رهبر عقیدتی و مقتدا و امام و ولی فقیهتان آموزش بگیرید. و دیگر هم این نوع سخن گفتن با من را برای همیشه فراموش کنند. فعل سوم شخص جمع را به کار بردم، نه دوم شخص را که شما هستید.
سخنی اگر باشد با شما نیست.
معلم شما بهتر است اول یاد بگیرند که سرانجام آویزان شدن به این و آن سقوط است.
محمد علی اصفهانی
٣۲۹٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣٨۹       

    از : ب یوسفی

عنوان : تحلیل ارزنده آقای مسعود رجوی
برای روشن شدن سرکار پرسشگر و آموزش آقای اصفهانی سخنرانی اخیر آقای مسعود رجوی با عنوان جنگ صدبرابر را سفارش می نمایم. مسعود رجوی بعنوان یک حقوقدان به شانزده نظریه حقوقی از طرف حقوقدانان بزرگ جهان اشاره می کند و جنگ بزرگ روانی خامنه ای علیه ساکنان اشرف و اشاره به ترورهای اخیر برای جلوگیری از خارج شدن نام مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا.
٣۲۹۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣٨۹       

    از : فعلاً نیازی نیست

عنوان : چند توضیح
بدون آن که بخواهم وارد موضوع مطرح شده در دو کامنت خانم یا آقای پرسشگر و شخصی که در اینجا تحت نام مجید نوشته است بشوم باید توضیح دهم که:

۱ـ حمایت از حقوق انسانی افراد پادگان اشرف چیز دیگری است. هر موضوعی را بر سر جای خود آن موضوع باید نگاه کرد، و در همان چهارچوب باید از آن حرف زد.

۲ ـ امثال خانم میتران و خوشنام تر از ایشان (البته در کنار افراد به غایت بدنام و بدکار در منطقه و جهان) را هم نمی توان با دفاع فعال و مشخص و کاملا هدف دار کسانی مثل جان بولتون و ایلنا رز لهتینن و امثال این ها از مجاهدین در مقطع بسیار تعیین کننده ی کنونی مقایسه کرد.

۳ ـ جان افراد پادگان اشرف، نباید سپر مسعود رجوی و مریم رجوی شود، و یا کالایی برای معاملات این ها در راهرو های مخصوص و در محضر جان بولتون ها.

۴ ـ جان بولتون و بسیاری از کسانی که این روز ها به صورت فعال در صدد مطرح کردن مجاهدین هستند، همزمان (یک روز یا یک ساعت، و ده کیلومتر یا یک کیلومتر آن طر ف تر) فریاد بر می آورند که باید ایران را بمباران کرد.
این ها سیاستمداران و یا افراد معمولی نیستند. گرایش غالب را با تعداد فلان افرادی که از حقوق افراد پادگان اشرف یا حتی از خود مجاهدین حمایت می کنند نباید اندازه گرفت. واحد اندازه گیری در اینجا متفاوت با واحد سرشناسی و آمار ثبت احوال است.
گرایش غالب را باید با کسانی اندازه گرفت که طرح و نقشه و برنامه برای فردای ایران تهیه می کنند. مثل همین نئوکان ها.
همین امروز خبری صد در صد دقیق و معتبر خواندم که در نشستی بسیار مهم و رسمی و علنی در آمریکا چند تن از چهره های شناخته شده ی سیاسی آمریکا که از مدافعان پر وپا قرص مجاهدین هستند گفته اند که نباید منتظر به نتیجه رسیدن تحریم بمانیم بلکه باید طرح «ب» را پیاده کنیم، و تصریح کرده اند که منظور از طرح «ب» همان است که پادشاه عربستان سعودی گفت: حمله به ایران.
در همین جلسه همین افراد بار دیگر تاکید کرده اند که باید از مجاهدین حمایت (یعنی استفاده) کنیم.

۵ ـ کدام آدم عاقلی باور می کند که در موقعیت کنونی، یک در صد هزار نیز احتمال دارد که بدون بمباران ایران، و بدون پوشش کامل نظامی، و قبل از به هم ریخته شدن تمام جغرافیای منطقه بتوان سه هزار نفر را از نزدیکی های بغداد به د اخل مرز های ایران فرستاد و پیروز شد؟
مطمئن باشید که این را آقای رجوی و خانم رجوی هم می دانند و در همینجا باید مورد مواخذه قرارشان داد، و ضمناً به نیاتشان پی برد.

۶ ـ در مورد مسأله و مسایل فوق، می توان بسیار دقیق و مفصل نوشت، و اگر نویسنده از این کار خودداری می کند لابد به گفته ی «پرسشگر» دلایلی به نزد خود دارد. هرچند که شاید حق با «پرسشگر» باشد.

۷ ـ در آغاز حمله به عراق، جرج بوش، یک: به خاطر آن که مجاهدین را جزئی از ارتش غیر رسمی عراق می دانست، و دو: به خاطر امتیاز دادن به حکومت ایران (که در آن مقطع می توانست موانعی جدی بر سر راه او به وجود بیاورد) مجاهدین را بمباران کرد و تعدادی از آن ها را هم در این بمباران ها به شهادت رسانید.
اما رهبری مجاهدین به سرعت با ابراز ندامت از گذشته های خود، و با کمک های بی دریغ در بسیاری امور، به اعلام وفاداری خود به بوش و همراهان و متحدانش پرداخت.
اگر یک نفر تحت فشار و تهدید و شکنجه به ندامت و به همکاری با شکنجه گر خود بپردازد، شکنجه و تهدید و فشار قبلی را نمی تواند به رخ دیگران بکشد. بمباران مجاهدین را مرتبا به رخ دیگران نکشید.
این که مجاهدین را (تا این لحظه) در لیست نگاه داشته اند هم برای هرچه بیشتر آن ها را به دنبال خود دوانیدن است و از موضع بالا با آن ها سخن گفتن. آرزو کنیم که به زودی نام مجاهدین از لیست تروریسم آمریکایی ها حذف شود، ولی این حذف شدن جیز زیادی را تغییر نخواهد داد. در حال حاضر هم می بینیم که در همان آمریکا مجاهدین جلسه می گذارند، آکسیون به راه می اندازند، و نمایندگان کنگره در جلسات و آکسیون های آن ها سخنرانی می کنند.
در ضمن باید بدانیم که یک زندانی ساده که تحت فشار دست به رفتار های نادرستی می زند را نمی توان با یک تشکیلات که به خاطر جلب رضایت بیشتر قاتل دیروز خود حاضر به کار هایی می شود که لازم نیست بنویسم یکی دانست. اولی برای حفظ جان خود آن کار نادرست را می کند، و دومی برای به قدرت رسیدن. آن هم کار هایی در ابعادی غیر قابل قیاس با آنچه یک زندانی توبه کرده می تواند انجام دهد.

شخصی که در اینجا «مجید» امضا کرده است حرف اصلی را بدون آن که در معنای واقعی آن تأمل کند گفته است: « ‌«حمایت از شورای ملی مقاومت و خانم مریم رجوی بخاطر اصولی بودن خطوط سیاسی و منطقه ای آنان می باشد.»
فقط باید دید که چگونه است که این «اصولی بودن خطوط سیاسی و منطقه ای» مجاهدین همان اصولی بودنی است که جان بولتون ها می خواهند و به همین دلیل به حمایت فعال از مریم رجوی پرداخته اند.
٣۲۹۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱٣٨۹       

    از : مجید .

عنوان : حمایت قاطع پارلمان اروپا از شهر اشرف
پرشگر عزیز قطعنامه پارلمان اروپا در دفاع از شهر اشرف و ضرورت بیرون آوردن نام سازمان مجاهدین از لیست ساه آمریکا را صدها نماینده مجلس از کشورها و گرایشات مختلف و بدون مخالفت کسی تصویب نمودند. حمایت جهانی و مستمر از شهر اشرف از فلسطین تا آفریقای جنوبی ادامه دارد. خانم میتران از نئوکانها نیست. صدها حقوقدان بین المللی و عراقی و مصری پسرخاله های بولتون خان نیستند که با حضرت بوش مجاهدین خلق را هفت سال قبل بمباران نمودند. نسبت دادن هواپیما ربایی و ترورهای اخیر برای جلو گیری از بیرون آمدن نام این سازمان از لیست تروریستی آمریکاست. پرسشگر کنجکاو سازمان عفو بین المللی هم که دائما از ساکنان اشرف دفاع می کند ساخته نئوکانها نیست. با دید احمدی نژادی و احمدی خاتمی ها به جهان پیرامون نگاه نکنید. حمایت از شورای ملی مقاومت و خانم مریم رجوی بخاطر اصولی بودن خطوط سیاسی و منطقه ای آنان می باشد که راه حل اصلی حمایت از قیام و بر سمیت شناخت شورای ملی مقاومت ایران می باشد و تحریمهای نفتی و تسلیحاتی علیه جمهوری خون آشام اسلامی ولایت فقیه. جنگ خواست خود حکومت و خامنه ای و احمدی نژاد می باشد. خمینی هم با جنگ هشت ساله توانست مسائل و مشکلاتش را حل و فصل نماید و مخالفان را به بهانه مبارزه با امپریالیسم و اسرائیل به جوخه اعدام بسپارد.
٣۲۹۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : پرسش از آقای اصفهانی
من همیشه مقالات تحلیلی دقیق آقای اصفهانی را مثل شعر ها و کار های هنری و ادبی اشان دنبال میکنم و خود را مدیون ایشان میدانم چون خیلی چیز ها از ایشان آموخته ام. ولی ضمن تشکر از آقای اصفهانی به خاطر این مقاله دقیق میخواهم به خود اجازه بدهم و گله ای از ایشان داشته باشم.
آقای اصفهانی بی شک خیلی بهتر از من میدانند که کدام سازمانی در اپوزیسیون بیشترین دشمنی را با جنبش سبز دارد و برای به بازی گرفته شدن در آمریکا و اسرائیل و کشور های مرتجع عربی که آقای اصفهانی در مقاله اشان هم به آن ها اشاره کرده اند تا چه اندازه نیازمند است که جنبش سبز وجود نداشته باشد. اما آقای اصفهانی در مقالات اشان این موضوع را اگر مسکوت نگذارند به صورت مبهم و غیر شفاف مینویسند.
چرا آقای اصفهانی نمینویسند که جان بولتون و آن خانم رز لهنتینن چند هفته پیش در تظاهرات مجاهدین در مقابل کاخ سفید یا کنگره سخنرانی کردند و خواهان استفاده از این ها شدند؟
چرا آقای اصفهانی نمینویسند که در همین هفته جان بولتون دست خانم رجوی را گرفته و به بروکسل برده و با کمک لابی های نئوکان ها برایش یک سمپوزیوم در محل پارلمان اروپا راه انداخته و برای همه سخنرانی کرده و سفارش خانم رجوی و مجاهدین را کرده و عکسش در کنار خانم رجوی در این سمپوزیوم هم در سایت های مجاهدین منتشر شده است؟
جان بولتون چرا این همه برای مجاهدین فعالیت میکند ؟ عاشق چشم و ابروی مجاهدین است یا میخواهد از آن ها علیه جنبش سبز و برای هدف های جنگ طلبانه نئوکان ها استفاده کند ؟
آقای اصفهانی به درستی نوشته اند که فعل و انفعالاتی در جریان است که نباید از آن غافل باشیم. اما میخواهم بپرسم چرا این فعل و انفعالات را برای همه توضیح نمیدهید ؟
همه کسانی که شما را میشناسند از بی پروایی و صراحت شما مطلع هستند و من نمیتوانم این برخورد مدارا آمیز شما را نشان ملاحظات شخصی بدانم. پس لابد دلیلی برای این کارتان دارید. آیا نگران هستید که صراحت شما باعث سوء استفاده رژیم شود ؟ چرا به طرف دیگر این قضیه فکر نمیکنید که طرح این موضوعات باعث میشود مجاهدین از ترس آبروی خودشان ناچار شوند در این راه ناصوابی که در پیش گرفته اند تجدید نظر کنند ؟ لطفا نگوئید کار این ها از این حرف ها گذشته است و به حرف ما گوش نمیکنند. اگر کار این ها از این حرف ها گذشته است پس چرا نباید مردم بدانند ؟
من از شما معذرت میخواهم آقای اصفهانی و اعتراف میکنم که شما خیلی بیشتر از من میفهمید و حتما برای خود دلیلی دارید. آیا من و امثال من حق نداریم این دلیل شما را بدانیم ؟
٣۲٨۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست