سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

گفتگوی دموکراتیک دزد ها با هم بر سر شیوه ی هرچه بهتر دزدیدن! - محمدعلی اصفهانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : رضا سالاری‫

عنوان : تناقض‫
جناب اصفهانی محترم، دلایل شما برای نظریه:

« اما من معتقدم که اسراییل، به عنوان دولتی که می خواهد برترین نیروی خاورمیانه باشد، با یک ایران فوق العاده قوی و نیرومند (یعنی ایران آزاد و آباد احتمالی فردا) مشکل دارد. چرا که کشوری با این عظمت جغرافیایی، با این ثروت سرشار، با این جمعیت جوان و پرتوان، با این نیروی متراکم پیشرفت در تمامی زمینه ها، قطعاً قدرتی به مراتب عظیم تر از اسراییل خواهد بود. چیزی که اسراییل به آسانی نمی تواند آن را تحمل کند؛ و بنابر این، در راه تحقق آن، سنگ اندازی کرده است، می کند، و خواهد کرد. به خصوص اگر در نظر داشته باشیم که بخش بزرگی از مردم ایران، نسبت به ستم هایی که اسراییل در حق فلسطینی ها روا می دارد بی تفاوت نیستند. به درجات. »

‫کافی و وافی نیست. چرا باید اسرائیل از جانب ایرانی سکولار، دموکرات و عاقل و قدرتمند و پشتیبان صلح جهانی و ملل مختلف، از جمله کشورهای عربهای مسلمان همسایه های کشور یهودی نشین اسرائیل، احساس تهدید و تردید کند، ولی در مقابل از طرف رهبران کشور دموکراسی ستیز، اسلام زده، دین زده، دینخوی، شیعه زده، سراپا ضد یهود و سایرادیان و باورها، بسر کردگی ‫احمدی نژاد، خامنه ای، رفسنجانی، سپاه و بقیه، به ادعای شما، آنجا که میفرمائید:

« شما فکر می کنید که چرا اسراییل از روی کار آمدن احمدی نژاد، استقبال می کرد؟ و چرا در بزرگترین و رسمی ترین کنگره ی «ایپاک» در آستانه ی انتخابات اخیر ایران، سخنرانان، این موضوع را به صراحت اعلام می داشتند؟ »

‫‫مورد تهدید نباشد؟ ‫نه تنها چنین تهدیدی مورد ندارد، بلکه پشتیبانش هم باشد! چگونه کشوری که بقول شما همواره جاه طلب، برتری طلب، دشمن ساز و تحریک گر منطقه و اساساً ضد اسلام است، همزمان هم دوست جمهوری اسلامی است و هم دشمنش!‫؟
٣۲۴۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱٣٨۹       

    از : محمد علی اصفهانی

عنوان : برای دوست نادیده ی گرامی: «لیبرال دمکرات چپ میانه»
دوست نادیده ی گرامی،جناب «لیبرال دمکرات چپ میانه»!
این، کاملاً درست است که حکومت خلافت و ولایت، نقشی عمده در این میان دارد. این را خود من در همان اولین پاراگراف آورده ام:
«سرنوشت ایران از سرنوشت خاورمیانه جدا نیست. به خصوص به دلیل تحرکات دائمی و بی وقفه ی اسراییل علیه ایران، با بهانه کردن یاوه گویی ها و ماجراجویی های نظام خلافت و ولایت.».

در جمله ی بالا سه عامل، مورد توجه قرار گرفته اند:
۱ـ یاوه گویی ها و ماجرا جویی های نظام خلافت و ولایت. عیناً با همین کلمات. در این یک مورد، فکر می کنم که من و شما با همدیگر اختلاف نظر نداشته باشیم.

۲ ـ تحرکات دائمی و بی وقفه ی اسراییل علیه ایران. درست با همین کلمات. [بمباران ایران، تحرک علیه ایران و مردم ایران است].
چرا این تحرکات؟ به بهانه ی یاوه گویی ها و ماجراجویی های رژیم ایران. باز هم درست با همین کلمات. و در اینجاست که شاید اختلاف نظر میان من و شما را بتوان توضیح داد:
چرا «به بهانه ی»؟ و نه «به دلیل ِ»؟ یعنی شما ممکن است معتقد باشید که باید نوشت «به دلیل ِ». نه «به بهانه ی».
اما منمعتقدم که اسراییل، به عنوان دولتی که می خواهد برترین نیروی خاورمیانه باشد، با یک ایران فوق العاده قوی و نیرومند (یعنی ایران آزاد و آباد احتمالی فردا) مشکل دارد. چرا که کشوری با این عظمت جغرافیایی، با این ثروت سرشار، با این جمعیت جوان و پرتوان، با این نیروی متراکم پیشرفت در تمامی زمینه ها، قطعاً قدرتی به مراتب عظیم تر از اسراییل خواهد بود. چیزی که اسراییل به آسانی نمی تواند آن را تحمل کند؛ و بنابر این، در راه تحقق آن، سنگ اندازی کرده است، می کند، و خواهد کرد. به خصوص اگر در نظر داشته باشیم که بخش بزرگی از مردم ایران، نسبت به ستم هایی که اسراییل در حق فلسطینی ها روا می دارد بی تفاوت نیستند. به درجات.
شما فکر می کنید که چرا اسراییل از روی کار آمدن احمدی نژاد، استقبال می کرد؟ و چرا در بزرگترین و رسمی ترین کنگره ی «ایپاک» در آستانه ی انتخابات اخیر ایران، سخنرانان، این موضوع را به صراحت اعلام می داشتند؟ (در همان موقع من در این مورد ترجمه هایی داشتم)، و خیلی فاکت های دیگر که اگر لطف کنید و به صفحات «خبر و نظر » سایت ققنوس مراجعه کنید خواهید دید و خواهد خواند. برای این که اسراییل، برای توجیه رفتار خود، نیازمند به بهانه است. و چه بهانه یی بهتر از همانچه من نوشته ام. یعنی: « یاوه گویی ها و ماجراجویی های نظام خلافت و ولایت»؟

۳ ـ سرنوشت ایران از سرنوشت خاورمیانه جدا نیست. درست با همین کلمات. و این طبیعی است. ما بدون آن که خودمان انتخاب کرده باشیم، و بدون آن که در آینده نیز بتوانیم انتخاب کنیم، در مرکز تشنج های متعدد موجود در خاورمیانه قرار داریم. به عنوان ملتی که در کشوری به نام ایران زندگی می کند. کشوری که موقعیت جغرافیایی اش را خودش تعیین نکرده است.
به دور و بر خودمان نگاه کنیم: افغانستان و پاکستان و عراق با اوضاعی که دارند. به علاوه ی کشور آذربایجان و مسایلی که خود بهتر می دانید. و آن طرف تر هم اسراییل و فلسطینی ها و اعراب و منازعه های بی پایان.
حالا آیا واقعاً من حق ندارم که بگویم:
«سرنوشت ایران، از سرنشت خاورمیانه جدا نیست»؟

اگر پیرامون ما همانگونه که صلح طلبان جهان می خواهند، فضایی آرام و مسالمت آمیز وجود داشته باشد، ما هم خواهیم توانست (احتمالاً ـ اگر خودمان به جان خودمان نیافتیم) در فضایی آرام و مسالمت آمیز زندگی کنیم. و در غیر این صورت، نه.
با سپاس از شما.
٣۲۴۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣٨۹       

    از : لیبرال دمکرات چپ میانه

عنوان : رژیم اشغالگر ضد ملی و ضد ایرانی آخوندی در ایران بدون اجازه ما ملت، سرنوشت ایران را به سرنوشت فلسطینیان گره زده است.
آقای اصفهانی محترم،

می فرمایید، "سرنوشت ایران از سرنوشت خاورمیانه جدا نیست." اگر منظورتان مسئله اسرائئل و اعراب بر سر فلسطینیان است، چرا نباید سرنوشت ایران از این بخش از خاورمیانه جدا باشد بخصوص که این یکی از خواسته های ملی ما نیز هست. رژیم اشغالگر ضد ملی و ضد ایرانی آخوندی در ایران بدون اجازه ما ملت، سرنوشت ایران را به سرنوشت فلسطینیان گره زده است و کشورمان در تهدید حمله نظامی قرار داده است. چرا عربستان سعودی سرنوشت خود را به مسئله اسرائیل و فلسطین گره نمی زند، چرا ما باید اینکار غلط را انجام دهیم بخصوص که خودمان در کشورمان با حکومتی روبرو هستیم که رفتارش با مردمش به غایت بدتر از رفتار اسرائیل با مردم خود و فلسطینیان است. چرا ما باید چنین سیاست غلطی که رژیم از روز اول تاکنون به ملت ما تحمیل کرده را دنبال کنیم که تاکنون نفعش فقط به رژیم و به اسرائیل و حماس و حزب الله و بشار اسد رسیده است و منافع ملی ما را بخطر انداخته است؟ آیا شما انکار می کنید که ملت ایران با سیاست خاورمیانه ای رژیم صد در صد مخالف است و شما با سیاست رژیم در این مورد صد در صد موافق؟ چرا در کنار رژیم می ایستید و خشمگینانه در مقابل ملت ایران؟ لطفا توضیح دهید؟ با احترام.

سرنوشت ایران نباید به سرنوشت مسئله اسرائیل و فلسطین گره بخورد.
٣۲۴۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱٣٨۹       

    از : بی نام بی نام

عنوان : چاوز پوپولیست است
آقای اصفهانی بنظر می رسد میشل کُلُن چاوز را نمی شناسد. از دوستی که برای شرکت کیسان سالها در ونزوئلا کار کرده شنیدم که چاوز نیز درست مانند احمدی نژاد یک پوپولیست فریبکاراست. مصادره می کند، به دوستان پول و پست می دهد و از هیچ راهی برای از بین بردن مخالفان دریغ نمی ورزد. و تنها سلاح وی پول بادآورده نفت است و تبلیغات شبانه روزی برای ماندن
٣۲۴۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱٣٨۹       

    از : دردا!

عنوان : دردا چه روزگار سیاهی!
این چه استدلال مبتذلی است که در کامنت این آقا دیده می شود؟ می نویسد: «‌اگر آقای اصفهانی بسان احمدی نژاد نیست چرا در باره مثلا درد و رنج مردم سودان چیزی نمی نویسند.»
آخر یک نفر تا کجا باید ذهن و خرد و توان استدلال و منطق خود را (که از ارزشمند ترین گوهر های انسانی هستند) در هواداری از یک جریان منحط سیاسی، به نازل ترین بها فروخته باشد که دفاع از فلسطین را «بسان احمدی نژاد بودن» یک نویسنده یا یک مترجم بداند؟ چرا که آن جریان، در این مرحله از پروسه ی مسخ شدن تدریجی اش، اسراییل را هم وارد فرهنگ لغات ناموسی خود کرده است.
دردا که نه با دیگران، بلکه با خود چه می کنند این ها! دردا!
و به قول شاعر پیشکسوت فقید شعر معاصرمان، شادروان فرخ تمیمی:
دردا، چه روزگار سیاهی!
٣۲٣۶۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ آبان ۱٣٨۹       

    از : جمشید زرتشت

عنوان : چرا ایرانی ها از آفریقا نمی گویند؟
متا سفانه افراد برای جنجال و مطرح شدن مانند احمدی نژاد دائما اسرائیل را مطرح می کنند و چیزی از مناطق محروم و فراموش شده مانند آفریقا نمی گویند. در سودان دهها برابر فلسطین انسان کشته می شود و این کشتار توسط مسلمانان طرفدار رژیم ایران می باشد. اگر آقای اصفهانی بسان احمدی نژاد نیست چرا در باره مثلا درد و رنج مردم سودان چیزی نمی نویسند. ما خود درگیر حکومت اسلامی و ولی فقیه هستیم و توانایی مبارزه با آنرا نداریم چه رسد به اسرائیل . مطرح گردن فلسطین و اسرائیل برای انحراف از مسائل مردم ایران می باشد و سالهاست جمهوری اسلامی از این راه نان می خورد. اسرائیل یک کشور اشغالگر است که میلیونها انسان را آواره نموده و باید جامعه جهانی تکلیف آنرا مشخص نماید و نه آخوند های عقب مانده و چپ سنتی ایران.
٣۲٣۶۱ - تاریخ انتشار : ۱٨ آبان ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست