عنوان : پیامی برای آقای سروش که معتقد است ایمان خود را از عارفان گرفته است نه از فقیهان
آقای سروش

هم شما و هم آیت اله خمینی بنیان گذار حکومت اسلامی و هم خلیفه اعظم آیت اله خامنه ای ایمان خود را از کتاب اله کتابی که از جانب اله به زمین ارسال شده و پیامبر اسلام به جانشینان خود فرموده است که این کتاب کلام اله است و بکشید مخالفین اسلام را. هر سه نفر شما مومن به اله و کتاب او هستید . شما هم همکار این آقایان بوده اید . حال شما از قدرت حاکمه بیرون رانده شده اید و محالفت با آیت اله خامنه ای می کنید. اگر شما مخالف دیکتاتوری و استبدادی هستید چرا با حکومت اسلامی که کارنامه سیاهی از کشتار هزاران آزادیخواه دارد مبارزه نمی کنید؟ مسبب این همه جنایت احکام الهی است که بر اساس آن قانون اساسی حکومت اسلامی تدوین شده و بر اساس آن خلفای راشدین اسلام یکی پس از دیگری وظیفه دارند تا این احکام ضد مردمی را اجرا کنند.
شما یکی از افرادی بودید که در انقلاب فرهنگی باعث تشویه صدها استاد و دانشجوی باصطلاح غیر مکتبی شدید؟ چرا؟ شما نیز چون آقای خامنه ای به اسلام اعتقاد دارید و به قول خودتان می خواستید با همکاری آقای شریعتی حکومت اسلامی از نوع حکومت عدل علی ( اسلامی ) در ایران مستقر کنید . آیا حکومت اسلامی خمینی همان حکومت عدل علی نیست ؟ امام علی شما مخالفین حکومت اسلامی را با شمشیرش گردن می زد و حکومت اسلامی خمینی و شما آزادیخواهان مخالف استبداد دینی را با گلوله و دار پاسخ می دادید؟
آقای سروش کمی با انصاف باشید و اگر راست می گوئید حکومت اسلامی را زیر سوال برده و برای حکومت مردمی و غیر دینی مبارزه کنید. یک بار دیگر به کتاب سیاست - نامه خود مراجعه کنید و نامه های فدایت شوم را به مسولین وقت حکومت اسلامی مروری کنید تا ببینید چه آدم فرصت طلبی هستید.

دکتر پ. پیمان
۲٨۶۲۲ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۹       

عنوان : صدای آقای جمالی صدای خداست
.
صدای خدا جمهوری اسلامی و ججاب اجباری و شلاق و شکنجه و سنگسار است،
۲٨۰۷۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : زن بابا
کامنت های من از زن باباست. دو دفعه گذاشتم هردو بار حذف شد.
۲٨۰۷۴ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : سلام آقای جمالی
آقای جمالی، علّت بیان بخشی از آیه اولاً آن بود که پاسخ من در ارجاع به کامنت آقای قریشی و اشاره ی ایشان به " لا اکراه فی الدین " بود ثانیاً خواستم از اطاله‍ی کلام اجتناب کنم. والّا من نیز مانند شما معتقدم نه تنها جزئیات هر آیه باید در کل آن آیه مورد توجّه قرار گیرند بلکه آیات مکمّل باید در کنار هم قرار گرفته شوند تا معنای حقیقی آنها فهمیده شوند. ذیلاً معنای کل آیه را مشاهده میکنید:
" در دین هیچ اکراهی نیست. به تحقیق راه رشد و هدایت از گمراهی بیان شده است. پس هر کس به طاغوت ( طغیان و سرکشی ) کافرشود و به الله ایمان آورد پس به درستی که به ریسمانی محکم و استوار چنگ زده است که هرگز نخواهد گسست و خداوند شنوا و داناست. ( سوره ی ۲ آیه ی ۲۵۶)
۲٨۰۷۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : اعتراص
.
آقای سروش به آیت الله خامنه ای می گوید: "بهشت ولایت دیگر جای شما نیست. صدای آدمیان صدای خداست. آیا صدای خدا را نمیشنوید؟ "

اعتراص:

آقای سروش صدای شما صدای خداست، بهشت ولایت هم جای شماست. صدای آدمیان، صدای انسان است نه صدای خدا. صدای خمینی و علی خامنه ای، صدای خداست.
۲٨۰۶٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : زبان آخوندی آقای سروش را لطفا به فارسی ترجمه کنید
.
آقای سروش، نامه یِ شما اگر سرگشاده است، خواهش می کنم بفارسی ترجمه کنید.
۲٨۰۶۲ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : آیه ای که سرو ته اش بریده شده است ، تا معنائی بهتر ازآن گرفته شود
لطف فرمائید وسراسر آیه را که لا اکراه فی الدین دروسطش میآید بنویسید ، تا معلوم شود که درست معنای وارونه آن را میدهدکه معمولا ازآن میگیرید
۲٨۰٣۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : لا اکراه فی الدین، مدنی است نه مکّی
به نکته ی "لا اکراه فی الدّین" در آیه ی ۲۵۶ درسوره ی بقره اشاره شده است. سوره ی بقره مکّی نیست بلکه در مدینه نازل شده است. این آیه نشان دهنده‍ی تأکید اسلام در آزادی اندیشه و بیان است . سوره های مکّی به دلیل شرایط سخت مسلمانان درمحاصره، مختصر بودند نه تفصیلی و مشروح مانند سوره ی بقره.
خامنه ای مبلّغ افکار مسموم خوارج یعنی طالبانی های عصر پیغمبر است تا اسلام را گل آلود کند و از مقدّس کردن خودش بهره بگیرد. تأکید خامنه ای به کشتار در اسلام برای توجیه قتلهای خودش است.حال آنکه اسلام بر اصل اجرای عدالت استوار است: " ای اهل ایمان مجری عدالت باشید؛ دشمنی شما با گروهی نباید شما را از طریق عدل بیرون کند.تقوی داشته باشید که تقوی به عدالت نزدیکتر است. ( سوره ۵آیه ی ۸)
دفاع از خود و عکس العمل متقابل در مقابل مصادره شدن اموال نشان دهنده ی آنست که اسلام دین زندگی است نه پا را دراز کردن و تن دادن به تقدیر.

لعنت الله و النّاس و الملائکه بر خمینی بنیانگزار نفرت از اسلام در ایران
۲٨۰٣۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : اصل ولایت فقیه
در حکومت دینی حاکم مانند مغروقیست که دستش را روی سر دین گذاشته فشار میدهد تا بالا بیاید و نفس بکشد وهر چه عرصه براو تنگتر شود بیشتر دین را خفه میکند تا نفسی دیگر بکشد. دین فروش برایش مهم نیست که چه بلائی برسر دین و ایمان مردم بیاید بلکه فقط قدرت خودش برایش مهم است. کلاً اصل ولایت فقیه بر دین فروشی استوار است. خمینی، بنیانگزار دین فروشی در ایران با مشتبه کردن خود به خدا و رسول اثر ویرانگری در بیزاری از دین گذاشت.
" آیا ننگری آنان را که به "گمان خود" به آنچه بر تو فرستاده شده و آنچه پیش از تو فرستاده شده ایمان آورده اند (امّا) باز میخواهندطاغوت راحاکم کنند حال آنکه مأمور بودند که به آن کافرشوند و شیطان خواهد که گمراهشان کند گمراهیی بسیار دور از سعادت. ( سوره ی ۴ آیه ی ۶۰)"
۲٨۰۲۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : گفت این گلیم خویش به در می برد ز موج وان سعی می کند که بگیرد غریق را.
اقای سروش ، خیلی حرف ها با شما دارم، ولی تا وقتی که هنوز مسلسل در دست شما و خدا و محمد وسربازان مودب و باشرف امام زمان شماست، این حرف ها می ماند برای وقتی که این مسلسلها را از دست شماها گرفته باشند. حالا این ها نه فقط سهم شما را از این شتر قربانی نمی دهند، به شخص شما رسیده اند و شما صدای تان درامده. دارید گلیم خودتان را از اب می کشید. عذر خواهی سال گذشته شما بابت جنایت وحشتناک تان در اول این حکومت در مساله دردناک بستن دانشگاه ها ی کشور و تعطیل عقل و شعور و خفه کردن صدای ایرانیان به مدت چند سال ، خطاب به "" خدا "" بود، نه خطاب ملت ایران، که قربانی تصمیم و عمل پلید شما و خدای جنایتکارتان شدند. خدا که اسیبی ندید که از او عذر خواستید. خدا عملا گردنش هم کلفت تر شد.
و اما بعد. این از متنی است که هفته گذشته در مورد دیگری در مورد اقای اکار گنجی نوشتم و به درد شما هم می خورد :
""""" اکنون هم، من تحول بی نظیر اما کاملا قابل انتظاری را که در یک ماه اخیر در اقای اکبر گنجی می بینم به فال خوش می گیرم ، و مقاله ای در عنوان "دگردیسی زیبای اقای گنجی "" در باره ان خواهم نوشت.
ایشان در مدت چند سال خارج بودن ""ادم"" شد و پروانه بسیار زیبا و ازادی پس از این متاموفورسیسف در برخورد با فرهنگ و تفکر روشنگر غرب ( که نه فقط فرهنگ غرب، که به تعبیر ان استاد فرزانه ""فرهنگ جهانی"" است ) از پیـله ایشان بیرون امد و دیگر دارد یک متفکر روشنفکر می شود و مصلح انسانی . می توان امید وار بود که روشنفکران دینی فعلی دیگر هم مثل اقای سروش و اقای کدیور و شبستری و اقای موسوی سبز خودمان و اقایان بسیاری که صاحب شعورند ولی هنوز در توهمات "" اسلام خوب و انسانی "" علی شریعتی و ال احمد و بازرگان هستند هم در برخورد با فرهنگ جهانی ( چون خوشبختانه خیلی هاشان الان در غرب هستند ) " ادم" شوند و دگردیسی پیدا کنند. """""
واما داستان نطق ها و گفته های یک سال اخیر اقای خامنه ای برای ایرانیان و اینده این کشور بی نهایت ارزنده است و فقط به دو نطق ایشان و نتایج حاصل از ان ها که در جاهای دیگر اورده ام اشاره می کنم: """""""
پس از در نطق ۲۹ خرداد۸۸ ایشان، واقعه بسیار عظمیی رخ داد ۱)-
در ان روز ایت الله خامنه ای به نیابت از طرف خدا دستور کشتار، خفقان ، استبداد مطلق، و جنایت و تجاوز جنسی نسبت به مردم ایران را در نطق فصل الخطاب خود صادر کرد و اسلا م واقعی و راستین ، و رل خودش و خدا را در زندگی ایرانیان نشان داد.
و در نتیجه اتفاق مبارک و فرخنده ای افتاد که برای مردم ایران به قیمت جان چند صد نفر و شکنجه و تجاوز و زندان و بی خانمان شدن چند هزار نفر تا امروز تمام شذه است، ولی در عوض سر اغاز بزرگترین تجربه تاریخی در ایران و نتیجه گیری امروز زنان ، مردان و جوانان ایران است که اسلام نجس و کثیف است و خدا هم دروغ پلیدی بیش نیست. پس از این نطق سرنوشت ساز ایشان و دستورات خدا یشان که توسط ایشان ابلاغ شد ، """در ۲۹ خرداد۸۸، خدا در ایران مــّرد"""
۲)- اسلام با زور شمشیر و قتل و جنایت و چپاول اشاعه پیدا کرد و دنیا را گرفت"" --"امام خامنه ای" در ۱۴ خرداد ۱۳۸۹
تا امروز ما ۱۰۰۰ سال است که می گفتیم اسلام به زور شمشیر ایران را گرفت و علما انکار می کردند و می گفتند با محبت و ایده الوژی قو ی و استدلال و ایمان قلبی ایرانیان بود که گرایش به اسلام داشتند. اکنون خامنه ای در رسانه های دولتی ایرن رسما از سر بریدن ۷۰۰ یهودی اسیر توسط محمد و سر بریدن همه خوارج توسط علی می گوید ( البته ایشان از جنایات علیه ایران و کشتار های ایرانیان (عجم و زرتشتی و یهود و مجوس و گبر ) توسط شخص علی و به دستور او چیزی نمی گوید، فقط ""علی جانم علی جانم "" تا بحال برای ایرانیان غافل خوانده اند) ، و حالا اقای خامنه ای و مصباح و یزدی و حسینیان و طائب و بقیه ایت الله ها و جج اسلام و امثال این وزرا و رئیس جمهور و فرمانداران و سرداران بر سر قدرت رسما دارند اسلام شخص پیامبر را در ایران پیاده می کنند.
ایت الله خامنه ای وقتی در این نطق ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ خود اعلام کردند که اسلام توسط محمد با جنایت و شمشیر و کشتار انسان ها و غارت _ که ایشان این اخری را دیگر فاکتور گرفتنند ، ولی اصل قدرت محمد در چپاول اموال یهودیان بود _ بر سر کار امد و دنیای متمدن ان روز را گرفت . ( تمام جنایات محمد پس از به قدرت رسیدن وی در ۱۰ سال اخر حیات ایشان بود، بر انسان های شریف و صاحب شعوری که زیر بار مطالب دینی ادعایی وی و زور گویی های خدای نادیده و غیر موثر در زندگی افراد و شخص محمد نمی رفتند، یا دین شان یهودی یا زرتشتی بود، یا در زمانی که محمد در قدرت نبود و ابراز مظلومیت و الطاف الهی میکرد و به همه محبت می کرد و تملق می گفت و ایات لطیف مکی را صادر می فرمود که ""لا اکراه فی الدین"" و ""الرحمن الرحیم""__ به مدت ۵۳ سال، تا رفتنش به مدینه و کمک یهودیان به او __ و از ان به بعد بود که ماهیا ت واقعی خود را نشان داد و و شروع کرد با کسانی که قبلا به محمد گفته بودند که ""عقیم است و فاطمه نادختری اوست"" ، یا ""مصروع است و دیوانه"" ، و ""شاعر است و قصه های کتاب تورات را نقل می کند."" و از ان به بعد ، پس از قدرت گرفتن وی و قلع و قمع همه، دیگر ایات نازل شده مدنی خشن غیر انسانی و و جنایت بار بود و قساوت و پلیدی موج می زد. برای شخص ایشان که کشتار و جنایات و زن باره گی و الواطی و اغفال و قـُر زدن زن ِ پسر ِ خودش و زنا با کنیز ِ زن ِ دیگرش و "فتبارک الله احسن الخالقین"،برای زن ها و دختران مورد تصاحب ایشان بود ، و برای بقیه مردم و امت اسلام و کشورهای متصرفه و چپاول شده و کلیه مردها، و همه زن و بچه های معصوم ِ مورد تجاوز و به اسارت و کنیزی اراذل عرب گرفته شده ، دیگر فقط و فقط ::: ""قتـل"" و ""قتـل"" و ""قتـل""" ( بکـّشید و بکـّشید و بکـّشید ) بود..
و امروز هم اقای خامنه ای دارد اعلام می کند که دارد دقیقا راه پیامبر اسلام را می رود و تمام جنایاتش توجیه اسلامی دارد، و اسلام رسما همین بوده و همین خواهد بود، و حکومت (( جمهوری )) اسلامی در ایران مطلقا چیز دیگری نیست و جمهوری و قانون اساسی و ۷۰ ملیون مردم غیر خودی و حقوق بشر و انسان بودن و همه این جور بچه بازی ها (( حتی در کلمه و به عنوان گول زنک و حفظ ظاهر هم شده )) بزودی شرشان کنده می شود.
راستی، صحبت از چپاول و غارت اموال شد، تکلیف زمین های مدینه که توسط محمد با زور از صاحبان ان که یهودیان بودند دزدیده شده بود حالا چه می شود. چه موقع قرار است ان شهر و مزارع اطراف را در عوض فلسطین اشغالی به یهودیان اسرائیل برگردانیم ؟؟ باغ فدک را که محمد به فاطمه بخشیده بود چه ماجرای دزدی و غیر معمولی پشت اش بود که پس از محمد هیچ کس حقانیت این هبه توسط محمد به فاطمه را قبول نکرد و از فاطمه ( علیرغم وجود گردن کلفت شوهرش علی شمشیر کش و قداره بند) ان را پس گرفتند، و ده ها و ده ها مطلب مشابه فقط در مورد اعمال ناشایست و سوء استفاده های مالی و جنسی و زن بارگی محمد.
و جالب این که فاطمه تا اخر عمر کوتاهش هر روز و هر شب چه نفرین ها ناله ها که نکرد برای این زمین و مال و ثروت ، که تاریخ پر است، و علما ی تشیع هم هر روز سر منبر ها می گویند، و شرم نمی کنند از این همه وقاحت و مال دوستی خاندان مزبور ( ءعلی هم زورش نرسید پس بگیرد، فرصت هم نداشت، ایشان مشغول سر بریدن هزاران هزلر از مردم بود) . و حالا فاطمه چه عفیفه و چه شخص شریفی شده در کل تشیع ( که در حقیقت اگر فاطمه ان طور که اعراب ِ ان روز می گفتند "" فاطمه نادختری پیامبر باشد و محمد عقیم و ابتر بوده""" ، ، دیگر شیعه و امامان ۱۱ گانه و امام زمان ۴ ساله تان ربطی و نسبتی با محمد پیدا نمی کند و من در اوردی کامل تر ، می شود و دروغ مطلق تر.)
""""""". پایان .
"
۲٨۰۲۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣٨۹