از : حمید حمیدی
عنوان : آشفتگی زائیده واکنش و تدقیق زائیده کنش
محمد جانم،با سلام به شما و خسته نباشید
با شما موافقم.اگر اعدام و یا هر خشونت به مثابه پدیده ای سیاسی و نه با اهداف و منافع مجریان آن(توسط حاکمان-قوانین و یا افراد)، مورد ارزیابی قرار گیرد،مفهوم واقعی آن تهی می شود وبه یک نگرش ارزشی تقلیل می یابد.برای نگرشی که با پدیده مجازات اعدام مخالف است و برای لغو این مجازات به مثابه سلب حق حیات تلاش می کند،نگرش سیاسی به این پدیده ارزش نیست بلکه حق حیاتی که سلب میشود ارزش می باشد.باور دارم تا مادامی که برای آحاد جامعه خصوصأ فعالان سیاسی و مدنی و فرهنگی،مجازات اعدام به تمایلات سیاسی و غیر سیاسی تقسیم میشود،این نیروها را در زمان وقوع حادثه به واکنش وا می دارد.واکنش ها در علوم جامعه شناسی و علوم اجتماعی بر نگرش سلبی استوارند و طبیعی است که آشفته عمل کنند.اگر به حکم عاطفه شانزده ساله و دل آرای جوان و یعغوب میر نهاد در بلوچستان سکوت نمی کردند،امروز آشفتگی که زائیده واکنش می باشد،در اطلاعیه ها و بیانه هائی این چنین کمتر بود.
دستت را میفشارم و بر گونه هایت بوسه می نشانم
دوست تو
حمید
۲۶٣٨۱ - تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣٨۹
|
از : ر. سماوی
عنوان : حس
من وقتی یادداشت کوتاه ام را مینوشتم خوشبختانه ویا متاسفانه یادداشت آقای کریمی را نخوانده بودم . من این یادداشت را یادداشتی "درفرصت" ،"برای افشا" و"برای خوش آیند " حس کرده ام .
۲۶٣۶۲ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣٨۹
|
از : ر. سماوی
عنوان : چرا امتناع؟
سلام محمد اعظمی عزیز!
ایراد اول تا حدی درست ولی نه چندان مهم شما به بیانیه که دست شمارا برای نصیحتی مفصل در باره شیوه ورفتار سیاسی برای بیانیه نویسی به دیگران باز گذاشته است،نمی بایست مانعی برای آوردن امضای شما (ها) پای بیانیه باشد. درحالیکه در عین حال در مورد مشخصی، خطابی مستقیم به قوه قضاییه که انجام حکم به دست آن صورت گرفته است ،چه ایراد آنچنانی دارد که امتناع از همراهی شما را الزام آور کرده بوده باشد؟ واما ایراد دوم شما درست نیست. وضعیت کنونی و مجموعه شرایط موقت، زمینه ای فراهم آورد که یک برآمد نسبتا همگانی علیه اعدام ها صورت گیرد ولی جوهر اصلی کشتار کرد ها توسط حکومت درهمه این سال ها در خدمت نقار ملی بوده است وطرح مساله "نگرانی ازتجزیه طلبی "و "حکومت فارس ها" هم برای استدلال حکم تان در یادداشت شما بمورد نبوده است . با احترام ر.سماوی
۲۶٣۶۰ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣٨۹
|
از : میهن قریشی- جزنی
عنوان : همنظری
دوست بسیار ارجمندم محمد عزیز
با سلام و خسته نباشی.از بذل توجهی که در مورد توافق بر سر یک اعتراض جمعی
در مورد مساله خاصی مثل اعدامهای اخیر و انحراف از اصل اشتراک مساله بعنوان
امر عمومی که هیچ کس و هیچ قدرتی حق ندارد حیات را از انسانی سلب نماید.و
استفاده نظری از طریق تحلیل و تبیین حاکمییت جنایتکاری که در درجه نخست برای
اکثرییت مردم میهنمان شناخته شده است.اکنون یک بچه دبستانی میداند چنین
اعدامهایی که به هدف مشخصی و در شرایط مشخصی به هدف النصر بالرعب
صورت میگیرد جز امر رهبر و مجموعه بیت اش نمی باشد.
این قبیل اعلامیه دادن در خوش بینانه ترین حالت به درد بده بستانهای درون گروهی
می خورد تا یک امر عمومی و فراگیر.
۲۶٣۵٣ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣٨۹
|
از : بهزاد کریمی
عنوان : حرفت را تایید می کنم
محمد عزیز!
همه آنچه که نوشته ای ،بی کم و کاست مورد تایید من است: چه در باره متد و روش کار برای تامین بیشترین اشتراک عمل بین مدافعان سیاست ها و مشی های متفاوت در جبهه دمکراسی و حول مضامین حقوق بشری علیه استبداد، و چه در باره مواردی از مضمون بیانیه صادره . و اضافه می کنم که همه این استدلال های درست ترا- بی آنکه من و تو در این باره حتی کلمه ای با هم صحبت داشته باشیم - با محرر بیانیه وقتی که با من تلفنی صحبت کرد درمیان گذاشتم؛ وحتی قسماً علاوه بر آن چه که اکنون از تو خواندم. من در صحبت با او نه تنها روی آن دو محور مضمونی که تو به آنها اشاره کرده ای تذکرات دوستانه ای به وی دادم و توصیه کردمش که وارد "معقولات" مورد اختلاف علماء نشود (!)بلکه موارد دیگری هم بود که از او خواستم حتماً آنها راحذف کند. از جمله وصل کردن موضوع "تمامیت ارضی " با امر" وحدت ملی" که در پیش نویس اولیه فورموله شده بود. حذف "تمامیت ارضی" فورمولبندی شده و نیزچندین نکته تصحیحی دیگر من پذیرفته شد و بقیه اما، متاسفانه مورد التفات لازم قرار نگرفت. من حتی به دوست محرر گفتم که نگران آنم که اقبال از این بیانیه با این فورمولبدی های موجود، کاهش یابد و یا که یکسویه از آب درآید! و متاسفانه حدودآ هم چنین شد. حال آنکه بیانیه می توانست همه امضاء های موجود را با امضاء های امتناع یکجا داشته باشد و نافذ تر از آن شود که شد.لابد می پرسی که پس چرا امضاء کردی؟
به این دلیل که، باور داشتم که در این مقطع خاص، اعلام اعتراض در هر شکل ممکن علیه اعدام های صورت گرفته بر هر ملاحظه دیگری اولویت دارد و مرجح است.اعتقاد من این بود که دل چرکینی از روش خطای متخذه در بیانیه و رسوبات ناشی از تداخل سیاست معینی که من قبولش ندارم دراین بیانیه ، نباید مانع از بروز حداکثر انعطاف ممکنه از سوی من و هم روش ها و هم مشی های من در همراهی با اصل حرکت اعتراض علیه اعدام شود.اعتراضی که،کاراکتر اصلی این حرکت را تشکیل می داد. و من ، هنوز و همچنان بر آن باور هستم و همانگونه می اندیشم که عمل کردم.
اماامیدوارم که این وضع ناخوشایند پیش آمده، درسی باشد برای همه ما تا عمل مشترکی راکه برای دمکراسی است، به گونه ای ارج نهیم که قربانی هیچ اصرار نا لازم و هیچ امتناع کم انعطاف نشود.دست تو رفیق مسئول و دل سوته جنبش آزادی و داد را به گرمی می فشارم و این واکنش توضیحی و پرسش وار ترا در خدمت ارتقای حس اشتراک عمل در همه مان می فهمم. رفیق و دوست تو بهزاد
۲۶٣۴۴ - تاریخ انتشار : ۶ خرداد ۱٣٨۹
|