عنوان : پاسخ به یک پرسش
بهروز عزیز

دیکتاتوری نامداراگر است. یعنی حقوق فرد و جمع و حتی قانون خود نوشته را هم رعایت نمی کند. چه باید کرد؟
هر قانونی که ضامن حفظ حقوق مردم در جهت آسایش و پیشرفت باشد محترم است، در عیر این صورت مقرراتی ست علیه مردم ، و نامحترم. باید با شیوه ها و ابزار مناسب، یعنی منطبق با شرایط مشخص و سازگار با موقعیت ، و همخوان با معیار های متمدنانه جهانی ، از حقوق خود در برابر دیکتاتوری دفاع نمود.
همیشه در مقابل خلق یک میدان مبارزه بوده و هست، «میدان مبارزه مسالمت آمیز». اما دیکتاتوری همواره در دو میدان ِ مسالمت آمیز و غیر مسالمت آمیز علیه مردم میجنگد. و تلاشش آنست که خلق را « زود هنگام» به میدان غیرمسالمت آمیز بکشاند، چون در این جبهه قویست، و کار را یکسره کند. نباید به آن وارد شد. اما معمولاً «دیکتاتوری» بالاخره در «صورت توان» خلق را وارد این میدان میکند. «دیر هنگام » و بلاجبار و علی رغم میل خود ، خلق وارد این میدان میشود. اینجاست که مردم هم با دو شیوه و در دو میدان ، برای حفظ موجودیت خود و احقاق حقوقشان میرزمند. در این حال هدف باید گرفتن میدان غیر مسالمت آمیز از دست حریف و کشاندن او به میدان مسالمت آمیز و شکست دادن دیکتاتوری باشد.
با حترام.
۲۵۴٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : جدول مدارا کردن فرد یا جمع در مقابل فرد یا جمع نامدارا گر، در حکومت غیر قانون مند چیست
مدارا: در کشور مدارا گر و قانون مند به شکل زیر طبقه بندی میشود :
مدارا کردن یک فرد در مقابل یک فرد مدارا گر : رفتار مدنی رعایت شده است نیازی به عمل قانون نیست
مدارا کردن یک فرد در مقابل فرد نامدارا گر : قانون وارد عمل میشود و رفتار مدنی را انجام میدهد
مدارا کردن یک فرد در مقابل یک جمع مدارا گر : رفتار مدنی رعایت شده است نیازی به عمل قانون نیست
مدارا کردن یک فرد در مقابل یک جمع نا مدارا گر :: قانون وارد عمل میشود و رفتار مدنی را انجام میدهد
مدارا کردن یک جمع در مقابل یک فرد یا جمع مدارا گر : رفتار مدنی رعایت شده است و نیاز به عمل قانون نیست
مدارا کردن یک جمع در مقابل یک فرد یا یک جمع نا مدارا گر : قانون وارد عمل میشود و رفتار مدنی را انجام میدهد
به همین ترتیب ، نامدارایی فرد و یا جمع در مقابل فرد یا جمع مداراگرا و یا نامدارا گرا ، مانند فوق تعریف میشود لذا فرد همیشه مدارا گر باقی مانده و حتا در جایی که نا مدارایی پیش آماده باشد قانون وظیفه را به عهده میگیرد
حالا سوال مشکل اینجاست که جدول مدارا کردن فرد یا جمع در مقابل فرد یا جمع نامدارا گر، در حکومت غیر قانون مند چیست و چگونه حق بر قرار میشود و یا دیکتاتوری چه باید کرد؟
حق نا مدارایی یک فرد یا جمع در مقابل فرد یا جمع نا مدارا گر چیست ؟ چگونه باید این حق را استفاده کرد در حالیکه دیکتاتور و متجاوزان در حکومت به سر میبرند ؟
از دوستان دعوت میشود کمک کنند و این سوال را پاسخ دهند
۲۵٣۹۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : مدارا کردن در مقابل نامدارا گرایان ، در کشور دیکتاتوری سوالی است که اندیشمندان باید به ان پاسخ دهند
گفته شده است که : انسان از حق مدارا کردن بر خوردار است همینطور هم از حق مدارا نکردن برخوردار است نکته مهم این است که ءء مدارا ءء را کجا باید به کاربرد
طبق قانون حقوق بشر و دموکراسی : هیچکس حق تجاوز و زور به آزادی دیگری را ندارد در این صورت مدارا در جامعه ضروری است.
حال اگر زور و تجاوز به حق دیگری وارد شد چه باید کرد؟ در صورت اینکه کشور قانون مند و مدارا گرا باشد اینجا قانون وارد عمل میشود و فرد متجاوز را دستگیر میکند و با ایشان مطابق جرمی که انجام داده است عمل میکند
حالا اگر کشوری در دست نامدارا گرایان باشد و متجاوز و زور گو به انسان ها مودم این کار را ادامه دهد چه باید کرد؟ آیا باید مدارا کرد؟
اینجا حق مدارا نکردن در مقابل نامدارا گرایان ، یک حق است که انسان میتواند به کار برد
مدارا کردن در مقابل نامدارا گرایان ، در کشور دیکتاتوری سوالی است که اندیشمندان باید به ان پاسخ دهند
۲۵٣۹۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : نظام ولایت فقیه با اعدام آبیاری شده
از روز اول حکومت اسلامی ئلایت فقیه با خون آزادیخواهان آبیاری شده. خلخالی جانی قصاب خمینی جوانان کردستان را وحشیانه اعدام نمود. خمینی سال ۶۷ هزاران زندانی سیاسی و بخصوص هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران را قتل عام نمود. خامنه ای ولی فقیه سیستم ترور دهها نفر دیگر را در لیست کشتارش ردیف نموده از جمله چند هوادار مجاهدین خلق مانند علی صارمی و جعفر کاظمی و محمد حاج آقایی که از زندانیان دهه ۶۰ می باشند. فرزندان علی صارمی و جعفر کاظمی هم در کمپ اشرف می باشند و خامنه ای قصد سرکوب وحشیانه سرنگون طلبان را دارد. کسانی که فکر می کردند خامنه ای دیگر ولی فقیه نیست و بعد از مرگ خمینی دیگر ولایت معنای ندارد در اشتباه بودند. خامنه ای جانی هم قادر است مانند خمینی زندانیان سیاسی را قتل عام نماید. این نظام خلافت نیست بلکه نظام وحشی و تروریستی ولایت مطلقه یک آخوند شیعه و ارتجاعی است.
۲۵٣۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : «درک»ی برای زمان؛ نه «احساسی برای زمان»
آن که نوشته است«شاید!؟ از این پس!؟ از این پس؟ صبح بخیر»، تیترمناسبی برای نظرش انتخاب کرده است: «احساسی برای زمان» .
اما برای حرکت هوشیارانه، ما نیاز به «درک» داریم. نه به احساس. اگر به جای «احساس» بتوانیم «درک» کنیم، متوجه می شویم که:

اولاً: در مسیر حرکت، راه طی شده وجود دارد، راهی که باید طی کرد وجود دارد، و راهی که طی خواهد شد وجود دارد.

ثانیاً: در زمان، «از این پیش»، وجود دارد، «حال»، وجود دارد. و «از این پس»، وجود دارد. و همچنین خودِ «از این پس»، از یک سو مشمول «از این پیش» و «حال» است، و از سوی دیگر، در آینده به «از این پیش» تبدیل خواهد شد. در برابر «از این پیش» قبلی، و در برابر «حال» فعلی.

ثالثاً: در هر بُرشی از زمان و مکان، و در هر مرحله یی از حرکت، باید به تناسب آن بُرش و آن مرحله، تصمیم گرفت.
تصمیم گرفتن، مثل نظر دادن، برای آن کسی که «احساس» می کند، بسیار آسان است. اما برای آن کسی که «درک» می کند، اصلاً آسان نیست.

و نیز:
«احساس»، مسئولیت پذیر نیست. اما درک، چرا!
۲۵۲٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹       

عنوان : شاید!؟ از این پس!؟
از این پس؟
صبح بخیر
۲۵۲۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۹