سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

چرا رنگ ســبـز ناگهان آتشفشانی از اندیشه های مردمی را برانگیخت؟ - منوچهر جمالی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : درود
درود، درود ِ این کهن زمین
بر مزدک و آزادگان خرم دین

در بحث ها، ممکن است که گاه گره ای ایجاد شود. ممکن است انسانها همدیگر را بد بفهمند. حتی ممکن است سو تفاهم پیش آید. هیچ یک از این ها مهم نیست. یعنی در بحث پیش آمدن این نکات طبیعی است. اما بسیار مهم و حیاتی است، که وجود آدمی پر از صداقت و راستی و خلوص باشد. زیرا با این، به راحتی، از آن ها می توان گذشت و به چشمه، به زلال جان و نهان رسید.
نوروزتان خجسته و پیروز!

[email protected]
۲٣۲٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣٨۹       

    از : مزدک خرمدین

عنوان : زبانهای ایرانی
دوست گرامی من در زبان شناسی هیچ ادعایی ندارم و چیزی هم نمی دانم هر چند ۳-۴ زبان را صحبت می کنم!ولی بزبانهای ایرانی علاقه مندم.منظورم از دید فرهنگی ایرانیان تنها همرایی و هم فکری با شما هموطن عزیز و گرامی بود.
۲٣۲۴٨ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣٨۹       

    از : لیثی حبیبی م. تلنگر

عنوان : جناب پروفسور جمالی یک دانشمند بزرگ است و مورد احترام من است.
مزدک گرامی، من احساس کردم که شما از نوشته ی من بر داشت بدی کرده اید. آنجا که می گویم من انترناسیونالیستم و با ناسیونالیست کور مخالفم، هرگز به شخص خاصی نظر نداشته ام. چون شما مرا نمی شناسید، در واقع آنجا دارم خودم را به شما معرفی می کنم، تا بدانید طرف بحث شما چگونه می اندیشد. همین.
من خدمت استاد جمالی ارادت دارم، بخصوص در بخش واژه شکافی. زیرا ایشان از نادر افرادی است که ریشه یابی می کند به جای انشا نویسی.
قبلاً بعضی افراد بی هویت و بی چهره در همین پایگاه در حق ایشان بی ادبی می کردند و من بار ها از حق این دانشمند روزگار ما دفاع کردم و اگر لازم باشد باز خواهم کرد.
من نیز تازه از راه رسیده نیستم، در حد توان ناتوان خود اهل تحقیق و کند و کاوم در فرهنگ و زبان های ایرانی و گاهی غیر ایرانی.
من جسارتی نکردم؛ فقط یک پیشنهاد دادم به جناب استاد پروفسور جمالی گرامی و طرفداران ایشان. و هنوز هم سر پیشنهاد خود هستم. و در این باب حرف برای زدن دارم نه کم.
من اعتقاد دارم که وقتی ما می خواهیم وارد هزاره های گذشته بشویم، باید کمی بیش از اینها احتیاط کنیم. زیرا در هم آمیزی فرهنگی، و برداشت های مختلف از یک فرهنگ در زمان های مختلف، بسیار بار رخ داده است. گاه یک فرهنگ ناحیه ای حاکم شده و کشوری را تابع خود کرده. گاه یک فاکت تاریخی می تواند ضد تاریخ باشد.
من در باب زبان و واژه، برای شما و همگان مثالی روشن زدم. تالش ها و سلاویان ها و به گواهی شما عزیز، لر ها هم به خرمایی و سرخ رنگ، رش یا رژی می گویند. در حالی که مردم کردستان با زبانی پُر و کهن و زیبا، این واژه را سیاه می دانند. من این مثال را برای سر گرمی نزدم. بلکه خواستم تلنگری گردد برای بیشتر اندیشیدن. همین.

ارادتمند همه بزرگ زنان و بزرگ مردان اهل دانش و تحقیق
لیثی حبیبی - م. تلنگر
۲٣۲۲۶ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣٨۹       

    از : مزدک خرمدین

عنوان : زبانها و گویشهای ایرانی
برای اطلاعات در مورد زبانهای ایرانی میتوانید به این سایتhttp://www.azargoshnasp.net/main.htm مراجعه کنید.
۲٣۲۲٣ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣٨۹       

    از : مزدک خرمدین

عنوان : انترناسیونالیسم...
درود هموطن گرامی!منهم با افکار انساندوستانه ومردمی شما موافقم.ولی سعی وتلاش برای برگرداندن زبان و فرهنگ ما به راه اصلی خود نه تنها به نزدیک کردن ما بهمدیگر کمک خواهد کرد بلکه بادرک جنبه های انساندوستانه و صلح جویانه و روادری ان به صلح و دوستی و ارجمندی انسانها کمک خواهیم کرد.فرهنگی را که استاد جمالی با ژرف نگری و تلاش خستگی ناپذیر شبانه روزیش ارایه داده مروج دوستی و مهر و گذشت و ارجمندی انسانها و تقدس جان و خرد انسانیست.بنابراین ما ایرانیان با چنین فرهنگی نمی توانیم تنگ نظر و خشونت طلب و ضد فرهنگ و زبان دیگران باشیم.
فرهنگ ایران ، فرهنگ فراسوی ادیان و مذاهب است
کورش، آزادی به بت پرستان داد
دینها در آن موقع بت پرستی بودند
اسفندیار، نخستین مبلغ زرتشت، برعکس او بت شکن بود
اهریمن را زرتشت، خلق کرد
فرهنگ ایران، اهریمنی درجهان نمیشناخت( استاد جمالی)
۲٣۲۲۱ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣٨۹       

    از : مزدک خرمدین

عنوان : انترناسیونالیسم...
درود هموطن گرامی!منهم با افکار انساندوستانه ومردمی شما موافقم.ولی سعی وتلاش برای برگرداندن زبان و فرهنگ ما به راه اصلی خود نه تنها به نزدیک کردن ما بهمدیگر کمک خواهد کرد بلکه بادرک جنبه های انساندوستانه و صلح جویانه و روادری ان به صلح و دوستی و ارجمندی انسانها کمک خواهیم کرد.فرهنگی را که استاد جمالی با ژرف نگری و تلاش خستگی ناپذیر شبانه روزیش ارایه داده مروج دوستی و مهر و گذشت و ارجمندی انسانها و تقدس جان و خرد انسانیست.بنابراین ما ایرانیان با چنین فرهنگی نمی توانیم تنگ نظر و خشونت طلب و ضد فرهنگ و زبان دیگران باشیم.
فرهنگ ایران ، فرهنگ فراسوی ادیان و مذاهب است
کورش، آزادی به بت پرستان داد
دینها در آن موقع بت پرستی بودند
اسفندیار، نخستین مبلغ زرتشت، برعکس او بت شکن بود
اهریمن را زرتشت، خلق کرد
فرهنگ ایران، اهریمنی درجهان نمیشناخت( استاد جمالی)
۲٣۲۱۹ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣٨۹       

    از : لیثی حبیبی م. تلنگر

عنوان : و یک توضیح و روشنگری
مزدک گرامی، برای اینکه تصور دقیقتری از زیستگاه امروزین تالش ها د اشته باشید، باید خدمت شما و همه عرض کنم که نیمی از تالش ها در شمال ایران و در غرب استان گیلان زندگی می کنند، و نیم دیگر در آنسوی مرز در جمهوری آذربایجان می زیند. سر شماری دقیقی از آنها صورت نگرفته. حدوداً حدس زده می شود که در دو سوی مرز باید یک و نیم تا دو میلیون و یا شاید کمی بیشتر باشند.
در ضمن آداب و رسوم تالش ها و تات ها با هم فرق اساسی دارد. جشن ها و مراسم تات ها بیشتر گرایش عربی دارد. بعنوان نمونه در مناطق تات نیشن استان اردبیل تقریباً می توان گفت که آنها سال نوی عربی را اصل تر از نوروز به حساب آورده، مفصل جشن می گیرند ۱. و این در حالی است که تالش یکی دو ماه مانده به نوروز از شوق اش پرپر می زند. تالش ها نوروز را از هر جشنی در ایران و جهان و حتی زندگی خصوصی خود برتر می دانند؛ و حتی فقیر ترین تالش، مدت ها برای بر گزاری آن آماده می شود. بسیاری از آداب و رسوم حتی پیش از دوران زرتشتی هنوز در بین شان رواجی گسترده دارد. من در کامنت اول خود به آن ها اشاره کرده ام، که گر ویله اش را وا کنی یک کتاب سخن در خود دارد. تالش ها زبانشان نیز کاملاً دگر است. گرچه شباهت های عمومی را نیز با تاتی دارد. این شباهت ها را تالشی با پهلوی، سغدی، کردی، لری سمنانی و ... هم دارد.

روز و روزگارتان خوش باد

۱ - و این را نیز لازم است که شما عزیز و همگان بدانند که جشن نوروز را مردم ترک زبان استان اردبیل و هم آذربایجان شرقی خیلی با شکوه تر از تات های استان اردبیل بر گزار می کنند! گرچه زبان آنها زبانی ایرانی است............. و این دلایل تاریخی خود را دارد ...............
۲٣۲۱٨ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣٨۹       

    از : لیثی حبیبی م. تلنگر

عنوان : ما همه ی مردم ایران، باید با احترام ویژه در کنار هم زندگی کنیم. هیچ چاره ای جز این نداریم.
مزدک گرامی، سلام و ممنونم از توضیحات شما.
در مورد آن چند گانگی در زبان لری، باید عرض کنم که تقریباً همه ی زبان های ایرانی و بعضی زبان های خارجی، این مشکل را دارند. این ویژگی از نقطه نظر یک زبان آشنا، چیزی غیر عادی نیست. همین مشکل را ما در زبان تالشی داریم. این زبان کهن ایرانی دارای سه گویش برجسته، پنج تا شش گویش حفیف است. کرد ها نیز سه گویش برجسته و چندین گویش خفیف دارند. سورانی، کرمانجی، هورامانی و ... حتی زبان فارسی دری نیز این مشکل را دارد. به عنوان نمونه یک تهرانی یا اصفهانی حتی پنجاه درصد گویش سیستانی را نمی تواند بفهمد. این گویش فارسی، بر عکس فارسی دری بسیاری از ویژگی های زبان های کهن ایرانی را بخوبی حفظ کرده. این گویش پر است از واژه های اصیل و اول ساکن. من سال ها در پی واژه ی معادل رتیل عربی در زبان های ایرانی گشتم. زیرا فکر می کردم باید بجز واژه ی مرکب، دیل مک، واژه ی دیگری هم برایش وجود داشته باشد. بلاخره در بین بلوچها و سیستانی ها این واژه ی اصیل ایرانی را یافتم. و آن واژه ی مرکب کَ پو ۱ است.
در یک پروسه ی بلند مدت، و زمانی که زبان نوشتاری پیدا شود، می توان بر مشکلات چند گانگی غالب آمد.
من انترناسیونالیستم، همه انسان ها را دوست میدارم. تحقیق من روی زبان های کهن ایرانی و زبان مادری من تالشی، بخاطر دلسوزی است. زیرا ذخیره های فرهنگی عظیمی در این زبان ها نهفته است که دارد رو به خاموشی و فراموشی می رود.
در ضمن تاتی تالشی نسیت. تاتی به دو گونه در ایران شناخته شده است. یکی تات به معنی ایرانی و فارسی زبان است. به عنوان نمونه هنوز در همدان به فارسی زبانان آنجا تات می گویند. و دیگری زبانی است که به لری و تالشی و سمنانی اصیل نزدیک است. متشکل ترین تات ها در استان اربیل و زنجان و قزوین زندگی می کنند. تاکستان بزرگترین شهر تات نشین جهان است. و در استان اردبیل بیشتر تات ها در منطقه ی شاهرود می زیند. که تابع شهرستان خلخال هستند. شهر کلور بزرگترین فرهنگی ترین پایگاه شان است. تات ها نیز در فهمیدن هم مشکل دارند.
تات - مفهوم این واژه را غیر ایرانیان از دیر باز بر آنها نهاده اند. این واژه در زبان های ترکی ریشه دارد. و از معانی مختلفی بر خوردار است. از جمله تات به معنی زیبا و نیک است. در ترکی هنوز یکی از زیباترین مفهوم ها را با این واژه بیان می کنند. مثلاً تات لی قز، دختر زیبا و نازنین و ... در فرهنگ آذربایجانی ما به دایره زنگی زن نیز تات گفته می شود. در فرنگ کلی ترک ها، تات را به معنی ایرانی و غیر ترک نیز بکار می برند. و حتی گاه کسی کمی غیر اصیل حرف بزند، به او نیز تات می گویند.
به عنوان نمونه در شهر چهار جوی جمهوری ترکمنستان لهجه ای رواج دارد که کمی از ترکمنی فاصله دارد و کمی به ترکی آذربایجانی ما نزدیک است. ترکمن ها حتی گاه به آنها نیز تات می گویند. یعنی کسی که دقیق به ترکمنی اصیل سخن نمی گوید.
زبان ترکی آذربایجانی و عربی نیز حق و حقوق خود را باید داشته باشند، من هیچ ضدیتی با این زبان ها ندارم. البته من با ناسیونالیزم افسار گسیخته مخالفم و آن را ضد فرهنگ می دانم و برای این سخن خود یک کتاب دلیل دارم. و این مخالف با هر نوع ناسیونالیزم کور است. فرقی نمی کند تالشی باشد، یا ترکی و یا فارسی. ما باید یاد بگیریم که در کنار هم و با احترام ویژه به هم زندگی کنیم.
چرا احترام ویژه؟
برای اینکه ما در دوران بدی زندگی می کنیم، پس فقط این احترام ویژه است که می تواند سبکری ها، بد فهمی ها، و توطئه ها را حنثی کرده ما را در جایگاه انسانی زیبای خود قرار دهد. ما نباید فراموش کنیم قبل از تالش و ترک و لر و گیلک و کرد و عرب و فارس و ... بودن، انسانیم.
ما اگر خوب همدیگر را بشناسیم، می توانیم از فرهنگ هم سود بجوییم. مگر می توان ام کلثوم، قمر الملوک وزیری یا ربابه مراد اووا و ... را ندید؟ اگر کسی ندید، بدان که با انگشت خود کور گشته و از حقیقت بسیار دور.

۱ - این واژه - کَ پو - را به دو شکل می توان به تفسیر نشست. یکی پاینده و نگهبان کَ یا کَه = خانه، است. و دیگری خانه پشمی می باشد. کَه پو = کَه پا = نگهبان خانه است. از دیر باز ایرانیان برای خانه به حضور نگهبان اعتقاد داشتند. مار سیاهی با چشمانی شعله ور در خانه و اطراف آن در گیلان زمین زندگی می کند که مردم به آن کَه مار می گویند. یعنی مار خانه. و در فرهنگ نوغان داری و کرم ابریشم پروری نیز در اعتقادات مردم تالش یک جفت مار وجود دارد که مواظب کژ است، تا به وسیله ی مار های دیگر و یا موش و غیره مورد حمله قرار نگیرند. این یک جفت مار را من ندیده ام. در تحقیقات خود در نو جوانی که برای برنامه ی فرهنگ مردم رادیو می نوشتم، از مادر بزرگ مادری خود شنیده ام.
پا یعنی پاینده، یعنی نگهبان که گاهی پو تلفظ می شود. اما اگر پو همان پو باشد و تغییزی در آن صورت نگرفته باشد، به معنی نخ پشمی است. و در این صورت کَه پو، یعنی خانه پشمی. البته خود رتیل نیز عموماً پشم آلو است. اما من به این تفسیر تردید دارم زیرا در قاعده ی زبان های ایرانی کهن نمی گنجد و این در حالی است که سیستانی ها بسیار اصیل سخن می گویند.
مزدگ گرامی، این رشته سر دراز دارد و در این اندک نمی گنجد.
شاد باشید و خرم
۲٣۲۱۴ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣٨۹       

    از : مزدک خرمدین

عنوان : زبان تاتی
لیثی حبیبی م. تلنگر درود عزیز! کاری که در مورد زبان تاتی انجام میدهید بسیار سودمند است.متاسفانه گویشها و زبانهای ایرانی یا براثر هجومهای بنیان کن و تاثیرات مستبدین داخلی و بی توجهی اکثریت ایرانیان بشدت اسیب دیده اند و لی خوشبختانه با وجود تمام مصیبتها هنوز هم امید به ز نده نگهداشتن رنگارنگی و تنوع زبانی هست.متاسفانه تا انجا که من میدانم فرهنگ لری نیست.ولی باید کمی پرس و جو کنم.چون مسلما هستند کسانی که اطلاعات بیشتری دارند.اما لری بسیار متنوع است.لرها دشواری زیادی در فهمیدن همدیگر دارند.لرها را به سه گروه میتوان تقسیم کرد.۱.لرهای استان لرستان که زبانشان بیشتر به کردی نزدیک است ولکها بیشتر کردند تا لر۲.بختیاریها که بیشر به فارسی نزدیک ترند و در استان بختیاری و چهار محال بختیاری زندگی میکنند.۳.لرهای بویر احمدی و ممسنی که در استانهایی بهمین نامها زندگی میکنند.لرهای گرهه ۲و۳ همدیگر را با کمی دقت براحتی میفهمند.و زبان همین دو گروه شباهتهای زیادی ب تاتی دارد.مثلا همین کلمات گا ( گاو)و کو(کوه) و او(اب) ...مسلما با تحقیق در زبانهای دیگر ایرانی میتوان در اینده زبان ملی ایرانیان را از زنگارها زدود.این اصلا مخالفت با زبانهایی چون عربی یا ترکی و...نیست.چون کلمات عربی در فارسی معانی معادل خود درزبان عربی ندارند.
۲٣۲۰۹ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣٨۹       

    از : مزدک خرمدین

عنوان : زبان تاتی
لیثی حبیبی م. تلنگر درود عزیز! کاری که در مورد زبان تاتی انجام میدهید بسیار سودمند است.متاسفانه گویشها و زبانهای ایرانی یا براثر هجومهای بنیان کن و تاثیرات مستبدین داخلی و بی توجهی اکثریت ایرانیان بشدت اسیب دیده اند و لی خوشبختانه با وجود تمام مصیبتها هنوز هم امید به ز نده نگهداشتن رنگارنگی و تنوع زبانی هست.متاسفانه تا انجا که من میدانم فرهنگ لری نیست.ولی باید کمی پرس و جو کنم.چون مسلما هستند کسانی که اطلاعات بیشتری دارند.اما لری بسیار متنوع است.لرها دشواری زیادی در فهمیدن همدیگر دارند.لرها را به سه گروه میتوان تقسیم کرد.۱.لرهای استان لرستان که زبانشان بیشتر به کردی نزدیک است ولکها بیشتر کردند تا لر۲.بختیاریها که بیشر به فارسی نزدیک ترند و در استان بختیاری و چهار محال بختیاری زندگی میکنند.۳.لرهای بویر احمدی و ممسنی که در استانهایی بهمین نامها زندگی میکنند.لرهای گرهه ۲و۳ همدیگر را با کمی دقت براحتی میفهمند.و زبان همین دو گروه شباهتهای زیادی ب تاتی دارد.مثلا همین کلمات گا ( گاو)و کو(کوه) و او(اب) ...مسلما با تحقیق در زبانهای دیگر ایرانی میتوان در اینده زبان ملی ایرانیان را از زنگارها زدود.این اصلا مخالفت با زبانهایی چون عربی یا ترکی و...نیست.چون کلمات عربی در فارسی معانی معادل خود درزبان عربی ندارند.
۲٣۲۰۷ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست