یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

چرا غافلگیر شدیم؟

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : / /

عنوان : گزارش مشاهدات من
گزارش مشاهدات من - امروز تهران ۲۲ بهمن - آزادی و صادقیه

سلام،
این گزارش من از دیده های خودم از ۲۲ بهمن ۸۸ در تهران . میدان آزادی و صادقیه هست.
برای جلوگیری از شناسایی شدن و اینکه ردی باقی نمونه موبایل همراهم نبود و متاسفانه این گزارش و بدون فیلم و عکس در اختیارتون قرار میدم اما با فیلم ها و عکس هایی که پخش خواهد شد کاملش میکنم . چون مثل همیشه مردم زیادی عکس و فیلم میگرفتن.

از طریق دوستانم اخبار و دیده های زیادی و از نقاط مختلف مثل انقلاب، ولی عصر و .. شنیدم . اما فقط دیده های شخصی خودم و که در آزادی و صادقیه بود در اختیار شما قرار میدم.

من گزارش و به سه قسمت تقسیم میکنم :
قسمت اول : راهپیمایی دولتی در میدان آزادی
قسمت دوم : اخبار از خیابان های مختلف
قسمت سوم : اشک مردم در مترو صادقیه


قسمت اول : راهپیمایی دولتی در میدان آزادی
حضور لشکر ساندیس در راهپیمایی دولتی خیلی کمرنگتر از چیزی که حتی خود من فکرش و میکردم بود ! حتی از سال های پیش هم کمتر !! و این عجیب بود
ساعت ۸ صبح حد فاصل انقلاب تا آزادی،
همانطور که میدوانید خیابان آزادی چهار Line داره که دو خط اون کندرو و باریک هستند.
لشکر ساندیس در Line کندرو حد فاصل انقلاب تا آزادی به صورت خیلی پراکنده حرکت میکردن ! شاید هر ۵ متر یک نفر به صورت میانگین ! ولی از اونجایی که تا بحال راهپیمایی های سبز ها و خصوصا ۲۵ خرداد ۸۸ و نیده بودن خوشحال بودن و احساس میکردن خیلی خوبه!!! فیلم های زیادی مردم از روی پل های آبر پیاده میگرفتن که خواهید دید.

جالب اینجاست که تلوزیون ایران تصاویری که از بالا نشون میداد هیچ کدوم واقعی نبود . چون من شخصا از صبح زود اونجا بودن
فقط به اندازه پر کردن میدان آزادی بودن
و مدام هم با اتوبوس منتقلشون میکردن جاهای مختلف احتمالا برای فیلم برداری

تمرکز اونها در میدان آزادی جایی که خبرنگار های خارجی فقط در اون نقطه حق تهیه گزارش و داشتند بود . اما از ساعت ۹:۳۰ به بعد سبز ها هم با وجود کنترل شدید نیروهای امنیتی به میدان آزادی اضافه شدند و شعار دادند.

در حوالی میدان آزادی چه خبر بود ؟
همه جا ایستگاه های صلواتی بود ! حتی در نمایندگی سایپا.
شربت و ساندیس در قوطی های نوشابه خانواده . بادکنک . پوستر و پرچم و کلی چیزای دیگه حتی غذا میدادن.

یه نکته جالب این بود که لشکر ساندیس همه با خانواده های خودشون اومده بودن . مردم و زن و بچه کوچک و همه ...

نکته بعدی حضور تعداد زیادی کارگران شهرداری بود! اونها وظیفه داشتند عکس های و پوستر های خامنه ای که مردم بعد از گرفتن ساندیس و شربت روی زمین می انداختن جمع کنن. تا مثل دفعات قبلی بهانه خنده ما نشه !


وضعیت در میدان آزادی چطور بود :
در قسمتی که مخصوص سخنرانی احمدی نژاد بود حصار کشیده شده بود. از طرفی دورتر از اون حصار یک حصار دیگه هم کشیده شده بود
لشکر ساندیس از شرق میدان آزادی یعتی از طرف انقلاب وارد میشدن
اتوبوس های اونها بعد از اینکه اونهارو تخلیه میکردن میرفتن خیابان های کناری سمت ایستگاه متروی طرشت

در شمال میدان آزادی یک ایستگاه صلواتی بزرگ بود. لشکر ساندیس زیادی دور اون بدون
در جنوب اون محل سنخرانی احمدی نژاد بود که اون قسمت هم شلوغ بود
والبته همه جا پر از سرباز و نیروی نظامی و اطلاعاتی

در جاهای دیگه میدان جمعیت خیلی پراکنده بودن

فیلم زیر نشون خالی بودن قسمت های دیگه میدان آزادی هست :
http://www.youtube.com/watch?v=۶soGKkVgwWM

در ورودی غرب میدان مردم سبز بودن . اما بخاطر صدی که وجود داشت نمیتوانستن وارد میدان بشن و فاصله زیادی با محل سخنرانی وجود داشت

از اونجایی که از اونور من اومده بودم گشت زنی اون سمت نرفتم چون شدیدا تحت کنترل بود
و خبر ندارم بعد از رفتن من اونها اونجا موندن یا رفتن

به خیالان انقلاب و و به سمت ایستگاه متروی شادمان رفتم
بین راه پر بود از ایستگاه های صلواتی
نمایندگی سایپا غذا یا سندویچ میداد
چادر ها هم شربت و توی قوطی نوشابه خانواده میدادن

هنوز به صورت خیلی پراکنده در همان یک لاین کندرو مردم به سمت میدان میومدن

در خیابان بالایی هم کاروانی با چند اتوبوس مردم و جمع میکردن و احتمالا برای فیلم برداری میبردن جاهای مختلف

ویرایش : """صدا و سیما تصاویری کاملا دروغی از خیابان های تهران نمایش داد. خیابان آزادی فقط در لاین کند رو اون هم خیلی پراکنده راهپیمایی داشت. اصلا این خیابان پر نبود از صبح تا انتهای راهپیمایی !
در حالی که در تلوزیون ایرانی تصاویری که خیابان پر انقلاب نشون داده میشد که همه خیابان کامل پر تا میدان آزادی است
"""

در کنار خیابان انقلاب سرتاسر مامور و پلیس با فاصله کم استاده بودن
و به هر کس شک میکردن اونو میگشتن بعد موبایل هم چک میکردن. خصوصا افرادی که با موبایل صحبت میکردن و
موتورهای بسیج هم مدام گشت زنی میکردن

در ابتدا فقط یک هلیکوپتر با رنگ پلنگی نظامی گشت زنی میکرد اما با گذشت زمان ۱ هلیکوپتر فرمز و بعد از اون هم یک آبی اضافه شدن
البته جاهایی که من بودم هلیکوپتر آبی و فقط یکبار دیدم
اما دو تای دیگه و زیاد دیدم

که این افزایش بخاطر درگیری های نقاط مختلف بود

پیاده خیلی از خیابونهارو گشتم و بعد از اون با مترو به سمت صادقیه حرکت کردم

حالا بهتره کمی دقیقتر بشیم،
من لشکر ساندیس و به چند دسته مختلف تقسیم بندی میکنم

دسته اول ( جاهل ها ) : نیروهای نظامی و تند رو ، بسیجی و سپاهی هایی که فوقالعاده تند رو بودن و مدام مردم اذیت و به مردم بی احترامی میکردن. بهتره این دسته و اسمش بزاریم جاهل ها.

دسته دوم: دسته سوم دسته چتر ها بود . دسته ای که فقط اومده بودن مسخره بازی و گرفتن ساندیس و این جور چیزها و زود هم برمیگشتن خونه هاشون.

دسته سوم : انسان های عادی و عمدتا مذهبی که از روی ناآگاهی و بیخبری از واقعیات اومده بودن و همه تخریب هایی که صدا و سیما علیه جنبش مردم ایران میکنه و باور کرده بودن . اونها افراد خوبی بودن و به ما بی احترامی نمیکردن جز اینکه گاها مارو منافق مینامیدن !!!

دسته چهارم : مخبرها و خبرچین ها . این افراد در ظاهرهایی که عادی بین مردم بودن و گزارش میدادن . اما تا جایی که من دیدم ۳ تا از اونهارو مردم شناسایی و حسابشونو رسیدن.
حالا این افرادی که ظاهر عادی داشتند چطور شناسایی میشدن ؟ از نگاهشون !! شاید خنده دار باشه اما این افراد ژستهایی میگرفتن که معمولن آرنولد تو فیلم های خودش میگیره. احساس میکردن بزرگترین مسولیت امنیتی دنیا به عهده اونها گذاشته شده و کلی قیافه میگرفتن ! که این باعث خنده ما بود . خیلی هاشون هم مثل کاراگاه گدجت با میکروفون روی لباسشون صحبت میکردن.
و یا در شلوغترین جا بی تفاوت به درودیوار نگاه میکردن تا چشمشون تو چشم کسی نیافته
مثلا یکیشون در وسط درگیری شدید داشت خونه و تابلو نگاه میکرد. کاملا مشخص بود
و بعد از اینکه یکی ازش پرسید شما ؟ کارت شناسایی بدید لطفا و مردم دورش جمع شدن
ترسید و رنگش عوض شد و سریع خودش و لو داد و اعتراف کرد تا مردم کاری باهاش نداشته باشن




این چهار دسته کلی و من به دو گروه تقسیم میکنم
گروه اول : گروهی که با اتوبوس های ویژه خود دولت آورده شده بودن و مدام اونهارو گروه گروه جابجا و به نقطه های مختلف میبردن احتمالا برای فیلم برداری. این کاروان ها توسط چند ماشین و موتور هدایت میشدن و موتور سوار ها خیابون هارو برای عبور کاروان ها باز میکردن.

گروه دوم : عده ای که با پای خودشون اومده بودن. تعداد این گروه خیلی کم بود. مثلا در مترو وقتی میامدیم . در یک واگن که همه سبز بودن ۴ نفر ساندیسی وجود داشت.

در بین لشکر ساندیس تعداد زیادی شهرستانی وجود داشت !!! از کجا اطمینان دارم ؟ هم پرسیدم هم از لهجه اونها و هم از اینکه هیچ جای تهران و بلد نبودن.
مثلا از یکیشون پرسیدم خوب چرا تو شهر خودت نرفتی راهپیمایی ؟ با خنده جواب داد : اونجا شربت نمیدادن !






قسمت دوم : اخبار از خیابان های مختلف
مردم در پیاده روهها بودن در ابتدا . چون به اونها اجازه جمع شدن نمیدادن
مدام بازرسی بدنی صورت میگرفت . خصوصا در مورد حوانها . حافظه تلفن همراه و چک میکردن یا عکس میگرفتن که ایجاد ترس کنن

حد فاصل انقلاب تا آزادی پر از مامور بود. دو ماشین آبپاش ضد شورشی که قبلا عکیشون پخش شده بود در خیابان نواب بودن اما من ندیدم از اونها استفاده ای بشه

بسیجی ها و مزدور ها مدام در حال ایجاد مزاحمت برای مردم بودن . چند جوان با هم نمیتوانستن در پیاده رو خیابان ها راه بروند. هیچ کس نباید در یکجا توقف میکرد و بسیجی ها با کشیدن باتوم های خودشون روی دیوار و کرکره مغازه ها مدام به مردم میگفتن "یا خونه ، یا رهپیمایی ( راهپیمایی دولتی ) " . به مردم فحاشی میکردن و فهش های رکیک میدادن. حتی به زن ها و دختر ها
برای مثال در صحنه ای در ابتدای خیابان کاشانی ، به یک دختر فهش دادند و پدر اون دختر وقتی با مامور برخورد کرد مامور ها پدر دختر و کتک زدند که بلافاصله هردو دخنر اون مرد برای کمکش رفتند که با دخالت و فریاد مردم بسیجی ها فرار کردند.

هر دسته از مردم که خصوصا از مترو صادقیه بیرون میومدن جمع میشدن و با گرفتن علامت ویکتوری دسته جمعی حرکت میکردن. مردم شعار نمیدادند و راهپیمایی سکوت بود . تا جایی که عده ای از تند رو ها به سمت مردمی که ویکتوری گرفته بودن سنگ پرت کردن .
بعد از اون مردم شعار "مرگ بر دیکتاتور"، "الله اکبر"،"یا حیسن میر حیسن" دادن.

دسته های اینطوری زیاد بود از مردم . اما به سرعت توسط نیروهای اونها پخش میشدن
در واقع اونها نمیگذاشتن مردم جایی جمع بشن چه برسه به اینکه اجتماع بزرگ بشه





قسمت سوم : اشک مردم در مترو صادقیه
تعداد زیادی از مردمی که در جلوی خروجی صادقیه جمع شده بودن و شعار میدادن. که ناگهان تعدادی موتور سوار حدود ۵۰ موتور سوار اومدن و شروع به چرخیدن و متفرق کردن مردم کردن . اما تا یک حدی میومدن جولو
همه این موتور ها ۲ سرنشین داشتن. بین اونها هم بسیجی بود و هم اراذل و اوباش. میومدن جولو . نفر پشتی پیاده میشد و مردمی که نزدیکشون بودن و دور میکردن یا با باتوم میزدن.
یکدفته که اومدن بلافاصله بعد از اینکه نفرات پشتی پیاده شدن مردم به صورت هماهنگ سمت اونها حمله کردن و سنگ پرت کردن . این موضوع باعث شد موتوری ها بدون اینکه صبر کنن نفر دوم سوار بشه فرار کنن . نفرات دوم هم پیاده فرار کردن. بعد از این اتفاق مردم سطل های ذباله و جمع کردن و سد درست کردن.
مردم مدام جولوتر میرفتن و صد و هم جولوتر میبردن. یک کیوسک پلیس اونجا بود که ۱ نفر و در اون بازداشت کرده بودن . مردم به اون کیوسک هم حمله کردن و بعد از اینکه پلیس هارو فراری دادن اون فرد و آزاد کردن.
عکس خامنه ای داخل کیوسک هم بیرون آوردن و آتیش زدن.

بسیجی ها جولوتر وایستاده بودن و اونها هم سنگ پرتاب میکردن . اما هربار که ما جولوتر میرفتیم عقب میرفتن. بعد از اینکه نیرو های اونها بیشتر شد مردم شعار "ایران شده فلسطین مردم چرا نشتین" هم دادند.

مردم خیلی به هم کمک میکردن. حتی به هم دیگه ماسک ها یا پارچه های اضافی خودشونو میدادن و یا شال های خودشونو .



فیلم زیر مربوط به موانعی هست که مردم به عنوان سنگر درست میکردن و مدام جولوتر میرفتن
http://www.facebook.com/video/video.php?v=۱۱۶۲۲۸۶۴۳۱۹۸۶&ref=nf



حدود ۳۰ دقیقه یا بیشتر اون منطقه در اختیار مردم بود تا اینکه نیرو های گارد ویژه سپاه اومدن و تشکیل صف با سپر های خودشون دادن. خوب این موضوع باعث وحشت مردم شد و از طرفی سنگ های ما توان مقابله با سپر های اونهارو نداشت و مردم هم آشنایی با نحوه حمله به سپر دارا و نداشتن که یک دفته گاردی ها شروع به پرتاب سنگ که چه عرض کنم آجر کردن. و مردم هم فریاد مرگ بر خامنه ای دادن

اونها پیشروی کردن و مردمی هم که نمیتوانستن در مقابل سپر اونها کاری انجام بدن عقب نشینی کردن. عده زیادی از مردم سمت مترو صادقیه رفتن
ورودی بخاطر جمعیت زیادی که اونجا بود کند شده بود. مردم زیادی هم از قبل اونجا بودن که اصلا کاری با شعار ها نداشتن به سمت در ورودی مترو حجوم آوردن. ما فکر کردیم دیگه کاری با ما ندارن که با حیرت زیاد دیدیم نیروهای سپاهی سنگ های بزرگ خودشونو دقیقا روی سر مردمی که مقابل در ورودی مترو گیر کردن پرتاب کردن. همه جیغ و فریاد میزدن صحنه خیلی بدی بود.

یک زن چادری رفت تا جولوی گاردی هارو بگیره اما یک گاردی با سپر خودش اونو زمین انداخت . مردم وارد مترو شدن و در حصاری مترو و بستن . هنوز داشتیم شعار میدادیم چون هنوز به ما سنگ پرتاب میکردن . جوانهایی که کنار در بودن گاردی هایی که قصد اومدن داخل و داشتن عقب میروندن.

تا اینکه مقدار زیادی گاز فلفل داخل مترو اومد و صد دفاعی مردم که در و بسته نگه میداشت شکسته شد

گاردیها در و باز کردن شروع به کتک زدن مردم و پرتاب آجز و سنگ های بزرگ در فاصله نزدیک روی سر مردم شدن . این صفحه یکی از بدترین صحنه هایی بوده که دیدم . قطره هی خون روی پله های مترو بود و زن ها مدام جیغ میکشیدن. عده زیادی در پاگرد پله ها زیر فشار جمعیت میموندن و سنگ های بزرگی بود که روی سر مردم میخورد . واقعا دیوانه وار و بیرحمانه داشتن مردم و میزدن . ...

صحنه ای که من در مترو صادقیه دیدم انقدر وحشیانه بود که فکر نکنم قابل توصیف باشه. من هنوز ضربان قلبم به حالت عادی برنگشته

نیروهای گاردویژه سپاه وحشی ترین موجوداتی هستند که من تا بحال دیدم . امیدوارم فیلم های این صحنه عجیب پخش بشه
نیرو هایی که در زندان تجاوز میکنن ، روز عاشورا آدم میکشن ، با ماشین از روی مردم رد میشن و در مترو صادقیه چنین کاری میکن ..

و همه این وحشیگری ها بخاطر این هست که پول و قدرت جولوی چشمای دیکتاتور بزرگی به اسم خامنه ای و گرفته . و عده زیادی مزدور و جاهل و دور خودش جمع کرده تا مثل ضحاک با ریختن خون بیشتر عمر کنه.

من نمیدونم با صحنه هایی که امروز دیدم بتوانم تا چند شب آینده حتی درست بخوابم. اما اینو میدونم که فروپاشی این رژیم خیلی نزدیک هست

من نمیدونم تو کله مسولان کشور یا این نیروها چه چیزی وجود داره چون رفتار اونها از حیون هم بدتره.اما کسی که در مورد این وحشیگری ها سکوت کنه هیچ فرقی با اون سپاهی یا بسیجی ای نداره که مردم و تو خیابون میکشن.

راستی در مورد دسنگیری من بجز اون موردی که در کیوسک پلیس بود و نجاتش دادیم چیزی و خودم ندیدم اما از خیلی ها تعداد زیادی دسنگیری و شنیدم به ویژه که در ورودی مترو چند نفر و کشیدن و بردن و احتمال داره اونها متاسفانه دستگیر شده باشن

امیدوارم بینظمی و احتمالا اشتباهات تایپی من و در نوشن این گزارش ببخشید. الان وضعیت روحی و جسمیم مناسب نیست و به همین خاطر نمیتوانم خوب تمرکز کنم برای جمله بندی ها

همه اینها مشاهدات من بوده و در مورد نقطه های مختلف و درگیری ها و اتفاقات دیگه خبرهای زیادی شنیدم که شما هم قطعا خواهید شنید

به نظر من ما در آینده باید به فکر ایجاد هسته بزرگ مردم باشیم قبل از اینکه توسط نیروها متلاشی بشه
تا وقتی که هسته چند صد هزار نفری شکل نگیره باقی مردم هم نمیتوانند اضافه بشن

اینکه مدام گروه های مختلف تو کوچه ها و خیابان های مختلف جمع بشن بعد سریع سرکوب بشن اشتباه هست

شاید با رعایت سکوت کامل بشه اینکارو کرد و بهانه ای برای سرکوب نداد
بعد از شکل گردن هسته چند صد هزار نفری خیلی راحت این هسته میلیونی میشه و اونوقت میشه همه کاری کرد

امیدوارم این گزارش بدرد بخور باشه از اونجایی که از صبح زود اونجا بودم و مدام خیابان هارو میگشتم فکر میکنم گزارش جامعی باشه
سعی میکنم هرچیزی که بخاطرم اومد ویرایش و به همین مطلب اضافه کنم
فیلم و عکس هم که داره مدام بیشتر پخش میشه



با آرزوی سلامتی برای شما و آزادی برای ایران
۲۱۶۶٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست