سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مختصری درباره‌ی سوسیالیسم لیبرالی - ب. بی نیاز (داریوش)

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ب. بی نیاز داریوش

عنوان : کامنت گذاران عزیز
ابتدا با تشکر از همگی شما
آقای نسیمی عزیز خیلی ممنون بخاطر دیدن غلطهای تایپی.
آقای سالاری عزیز حتماً تلاش خواهم کرد که به جای این که به اصول مطلق و غیرقابل تغییر بپردازم، انسان را به عنوان جهان ذره ای که همواره در حال تغییر و شدن است در مرکز قرار دهم، زیرا تاریخ نشان داده که فقط این نگاه به مطلق گرایی منجر نخواهد شد.
آقای مقصودی عزیز، تلاش خواهم که این مقالات را به همراه چند ترجمه کوچک ولی با ارزش در یک فایل به صورت پی دی اف، در آینده، در اختیار هموطنان عزیز قرار دهم.

شاد و تندرست باشید
۲۱۶۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣٨٨       

    از : محسن مقصودی

عنوان : سپاس و یک پیشنهاد
ضمن تشکر از آقای ب. بی نیاز بخاطر زحمت ترجمه و تالیف این مقاله که به ترویج سوسیالیسم علمی کمک می رساند، پیشنهاد می کنم که از همین آغاز مطلب به گونه ای تنظیم گردد تا در انتها بتوان آن را به عنوان کتاب و یا جزوه ای مستقل درآورد و دراختیار علاقه مندان قرار داد.
۲۱۶۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣٨٨       

    از : Reza Salari

عنوان : ازهمه مهمتر پارامتر خود انسان است
آقای داریوش بی نیاز محترم، بحث اقتصادی بسیار جالبی را مطرح کرده اید و امیدوارم تا پایان بحثهای مقالات شما، حداقل یکی دو نفرمان را نامزد دریافت جایزه پرارزش نوبل اقتصادی کنند، تا دست اندارکاران نوبل در استکهلم بفهمند که ما ایرانیان هیچ کمتر از سایر نوابغ اقتصادی دنیا که مدام تئوری بیرون میدهند و جوایزشان را درو می کنند نداریم! نمی دانم چرا یکدفعه یاد تئوری اقتصاد توحیدی آقای بنی صدر افتادم که احتمالاً فکر میکرده روزی این جایزه نفیس جهانی ‫ قدر و منزلت تئوری بکر اقتصاد توحیدی ایشان را هم خواهد دانست!
یک چیز مسلم است و آن اینست که اگر چیزی مثل جایزه نوبل در زمان مارکس وجود داشت، حتماً به او تعلق میگرفت. شما فرمودید:
‫«از نظر مارکس سرمایه مجموعه‌ای است که به دو بخش اصلی تفکیک می‌شود. سرمایه‌ی ثابت (ابزار کار یا ماشین‌آلات، مواد خام یا اولیه، ساختمان و ...) و سرمایه‌ی متغیر (پولی که به عنوان دستمزد به کارگران پرداخت می‌شود). از نظر مارکس، ارزش اضافی فقط توسط سرمایه‌ی متغیر ایجاد می‌شود، زیرا ماشین‌آلات بدون کار (نیروی کار کارگر) سرمایه‌ی مرده می‌باشد. مارکس در خصوص تضاد اساسی جامعه‌ی سرمایه‌داری می‌گوید که در جامعه‌ی سرمایه‌داری، تولید یک امر اجتماعی است ولی مالکیت، خصوصی است. اساس نظریه مارکس که بعدها نظریه‌ی سوسیالیسم از آن در آمد، بر همین تضاد استوار شده است: تولید اجتماعی است ولی مالکیت خصوصی است.
((

مشکل تئوری مارکس همین بودن کلمه های کلیشه ای »ثابت« و غیرمتغیر و نبودن کلمه های جانشین و متغیراست که در تضاد با همان گفتمان دیالکتیک خودش می باشد. اگر این اشتباه فقط در برخی قسمتهای کتاب سرمایه مارکس مشاهده میشود، رساله آقای بنی صدر و فقهای دینی فارغ التحصیل حوزه َُ ُ فقهیه ُُ قم و مشهد و اصفهان و نجف سراسر مملو از این اشتباه ثابت گرفتن متغیرهای زندگی می باشد.
شما مراقب باشید در این پرتگاه نیفتید و خوانندگان خود تان را هم به قعر این چاه جمعکران نیندازید، که در ته آن چاه دیگر بکلی شانس گرفتن جایزه نوبل اقتصاد را از دست میدهیم و مگوییم ای کاش بجایش در کلاسهای صلح نوبل کار و کوشش میکردیم!
بیش از نیم قرن است که گیم تئوری و یا نظریه بازی وارد علم اقتصاد شده، که درواقع توسط فیزیکدان و ریاضیدان بنیان گذارش، آقای جان فون نویمن بوجود آمده است. دانشمندی که به بازی ورق و قمار هم خیلی علاقه داشت، که خوشبختانه در امریکا این بازی نه حرام است و نه محارب با خدای آمریکائیها، و همین عادت الهام بخش کشف تئوری او شده بود و هنوز هم تئوری او مورد استفاده پژوهشگران علم اقتصاد قرار میگیرد، چون شالوده اش بر متغیر بودن و پویا بودن پارامترهای اقتصادی است. پارمترهای واقعی اقتصادی امروز بسیار بیش از آنچه مارکس گفته و آنچه شما درمقاله تان برشمردید میباشند.
در میان انبوه پارامترها، ازهمه مهمتر پارامتر خود انسان است که تصمیم ها، رفتارها و انگیزه هایش، که خود با زمان و شرایط متغیر است، نقشی بسیار مهم و پیچیده در تئوریهای اقتصادی−اجتماعی مدرن دارند. بطور خلاصه، هر تئوری و راه حل ثابت و ناپویا در این رهگذر جایی جز رفتن به قعرچاه جمعکران ندارد.
پیروز باشید
۲۱۶۵۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨٨       

    از : سهند نسیمی

عنوان : اشتباه های تایپی
اقای بی نیاز: قول داده بودم که امشب پاسخ شما و اقای حمید محوی در مورد مطلب گذشته شما رابدم که دیدم از صفحه اصلی بر داشته شده است. فعلا عیسی به دین خود و موسی به دین خود.
این نوشته تان را تماما نخوانده ام همانطوری که سطحی نگاهش می کردم به دو اشتباه تایپی بر خوردم که قبلا از این که خانم ها به یکیش ایراد بگیرند مطرح اش می کنم.

این سطر معکوس است."تولید با برنامه جای خود را به تولید «بدون برنامه» سرمایه‌داری می‌دهد." صحیح اش می بایستی" تولید با برنامه جای تولید " بدون برنامه" " سرمایه داری را می گیرد. و یا تولید" بدون برنامه" سرمایه داری جای خود را به تولید با برنامه می دهد.

در این بخش هم کلمه کار از قلم افتاده است."یعنی هر کس که توانایی کردن دارد باید کار کند." که می بایستی "هر کس که توانایی کار کردن دارد باید کار کند" نوشته می شد.

موفق باشید
۲۱۶۴۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ بهمن ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست