سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جاده یکطرفه جمهوریخواهی - وحید شعبانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : رفیق سید آباس ارمنی

عنوان : آقای شعبانی
آقای شعبانی با احترام فراوانی که برای نظر شما قائل هستم ولی اعتراض شما به جناب کدیور را چندان وارد نمیدانم ایشان یک فرد مذهبی و یک لیدر سیاسی در همین قد وقواره ایست که مینمایدو هرگز اعتقاد خود به مذهب و سیاستهای اصلاح طلبانه اش را پنهان نکرده و در این نوشته اخیرش هم همان شیوه نگرش همیشگی خودش را داشته و اتفاقا با صراحت بیشتر از گذشته راه کارهائی را هم برای بیرون رفت از بحران نشان داده البته از آن منظری که خودش به حوادث نگاه میکند ودر همان چارچوبهای که او برای جنبش اصلاح طلبانه مفید میداند. منتها در این ارزیابی من وشمای سکولار چندان ملحوظ نبودیم و او ما را خیلی به حساب نیاورده و این نکته بسیاری از جمله شما را ناخرسند و ناچار به واکنش کرده است . ضمن اینکه نادیده انگاشتن نیرو های غیر مذهبی و ندیدن خواست این گروه و در نظر نداشتن سرنوشت خونبار ی که حکومت مذهبی حاکم بر ایران برای این گروه رقم زده است به شدت دور از انصاف و اعدالت است ولی به قول مرحوم دهخدا :سیاست میدان جنگ پهلوانان است اگر زمین خوردن یک پهلوان رقت قلب تماشاچیان را هم برانگیزد ولی در نتیجه بازی تغیری نخواهد داد .نیروهای سکولار فاقد پرچم مستقل خود هستند آنها ویا بهتر بگم ما بشدت پراکنده واز هم گسیخته ایم لطمات پی در پی که از هین رژیم خوردیم باعث نشد تا به هوشیاری لازم برای چنین روزهای برسیم در نتیجه امروز در معادلات به حساب نمیآیم و این ما را به شدت افسرده وعصبی میکند سی سال است که در داخل و خارج کشته میدهیم تظاهرات برگزار میکنیم اعتصاب غذا میکنیم ولی هیچ کدام به سقوط رژیم منتهی نشدولی خودمان به شدت سقوط کردیم چه کمی و چه کیفی و انگار اعتراض به کدیور نوعی فرافکنی است ما ناخوداگاه به دنبال راهی برای تبرئه خودمان میگردیم.
موفق باشیم
۲۰۷۹٨ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣٨٨       

    از : بابک سرمدی

عنوان : امور باطل و خرافاتی آسمانی تحقیق و مطالعه ندارند.
امور باطل و خرافاتی آسمانی تحقیق و مطالعه ندارند. باید این دندان چرکین را از ریشه کشید و به دور انداخت. لائیک ها و تقیه سکوت و حمایت از دین سیاسی آنها از مشروطیت تاکنون مقصراست. ‫مشکل ما دین سیاسی شان، نظام اسلامی امام راحلشان است، که هم کروبی، هم موسوی و هم خاتمی یوغ سرسپردگی و بندگی و عبودیت خود را به آن بارها در طول بیش از سی سال ثابت کرده اند. مشکل ما هموطن سکوت تقیه زده لائیک های ترسو ما و افسارگسیختگی ولی وقیه چسبیده به خرافات موهوم امام زمانی، ولیعصری، جمکرانی و دنباله روهای ناآگاه گوسفندوار و عافیت و قدرت طلب های آگاه و مست او میباشند. لائیک ها می گویند ُ ُمشکل امروز ما امام زمان و قرآن نیست ُ ُ. عجب! پس مشکل ما بفرمائید چیست؟
مشکل ما بجای کار خلاق کردن و مملکت را مانند ممالک مقتدردنیا آباد و مقتدر کردن، تا از گزند و طمع بیگانگان درامان باشد و مردمش آسوده زندگی کنند، غیر ازاین شستشوهای مغزی و تزریقات برنامه ریزی شده دولت چه چیز دیگری است؟ چه چیز دیگری است که بیش از سی سال است مرتب و هر روزه و هر لحظه بر مغز و پندار و اخلاق و گفتار و رفتار مردم بیچاره ما با خرواری از خرافات فقهی فربه و چاق، انباشته شده از قران و کوهی از احادیث رسول و ائمه، نازل می شوند و فرو میریزند و سنگینی میکنند؟
چه چیز دیگری است که با خراش و شکاف در فکر و ایجاد مداوم ترس از عقوبت و حس گناه و توبه دائم در روح و روان مردم عاجز که منجر به مصادره کامل عقل و فکر آنان و حتی در اختیارگرفتن نونهالان و کودکان و رشد اندیشه های پاکشان و تزریق مفاهیم مجازی و غیر واقعی زندگی توام با ترس و خشیت از خدا و دین و ولی ساخته و پرداخته آنان، و تحمیل و ترویج و آموزش اعمال بیهوده عبادی، بندگی، خواری، ذلیلی و بازگشت به تفکرحتی بمراتب پائین تر از قرون وسطایی، و زورچپانی اعمال دین از بامداد تا شامگاه چه در طول روزبعوض کار و تلاش و سازندگی حداقل با پنج وعده نماز، و چه در هنگام خواب بعوض استراحت با نماز شب و چه درروز های تعطیل با نمازهای وقت گیر جمعه و هدر دادن چهار ماه از سال با روزه داری و عزاداری و شرکت در تکیه ها و نوحه خوانی ها که سردمداران و گردانندگان آنها مداحان چاقوکش و لات و فربه قلدر و زورگو و شکنجه گران زندانهای مردم روشنفکر میباشند، بطوری که حامیان و خطبه خوانان آنها در این مجالس همان فقیهان و آخوندهای جیره خوار و بی علم درباری اند، و باز هم بیشتر، خواستن شرکت اجباری مردم فقیرو عاجز درهرگونه تجمعات مذهبی و تبلیغی دولتی و زیارت های بیهوده و وقت تلف کن نظیرجمکران، قم، مشهد، نجف، کربلا، مکه مدینه که در نهایت همه جهت کنترل و تحت اختیار گرفتن کلیه شئون زندگی آنان است انجام میگیرنند؟ پس غیر از اینها چه مشکل دیگری است؟ شما و نظایر شما لائیک های ترسو و محافظه کار با تقیه و سکوت خود به احتمال خیلی زیاد به رشد بیشتر بخش مذهبی جنبش سبز کمک میکنید که نهایتاً احتمالاً اصلاح طلبی دیگر ازدرون صندوق برادران نظام و مورد تایید نظام ولایی و قانون اساسی قرون وسطایی فعلیش بیرون می کشید و دوباره هشت سال دیگر مردم را با شعارهای مذهبی و فلسفی سر کار میگذارید وو دلتان خوش است که بعضی مطبوعات اصلاح طلب دوباره قدری آزادی در چهارچوب نظام بدست آورده اند.
ولی آیا آزادی بیان شما لائیک ها هیچوقت بدین نحو تأمین خواهد شد؟
۲۰۷۴۱ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨٨       

    از : پ پیمان

عنوان : کار مفید آقای وحید شعبانی
آقای شعبانی برخورد مناسب و آموزنده ای به نوشته آقای کدیور نموده است. چنین کارهائی برای جوانان مبارز و دمکرات لازم و آموزنده است. روشن بینان دیندار در هنگام سخنرانی و یا نوشتن مقاله با توجه به ریشه دار بودن فرهنگ اسلامی در ایران اصطلاحاتی را بکار می گیرند که به ظاهر خوش آهنگ بوده و مورد پذیرش قرار می گیرد. ولی در پشت این کلمات و جملات خوش آهنگ اهدافی نهفته است که اگر در باره آنها روشنگری نشود ، نسل جوان امروزی دچار همان سرنوشتی می شوند که از هواداران پرو پا قرص مطهری ها، شریعتی ها و ... بودند و نوشته هایشان بیش از قرآن خواننده داشت و برای تحقق انقلاب اسلامی تلاش می کردند بدون اینکه از اسلام سیاسی واقعی شناخت داشته باشند. امروزه ضرورت ایجاب می کند که محققین و اندیشمندان نوشته های روشن فکران دیندار را به دقت مورد مطالعه قرار داده و با موشکافی نشان دهند که آنها چه می گویند. همینطور بحران اندیشه ای که این دوستان دیندار ( البته در سال های اخیر تغییرات چشمگیری در نحوه فکری شان مشاهده می شود ، به آقای سروش نگاه کنید کسی که با آقای شریعتی دنبال انقلاب اسلمی به سبک حکومت اشلامی دوران امام اول شیعیان مرتضی علی بوده اند، امروزه خواستار حکومت فرادینی هستند و یا در اینکه قرآن از سوی اله توسط جبرائیل به پیغمبر اسلام نازل شده مورد سوال است و ... ) از خود بروز می دهند باید جمله به جمله برخورد کرد.
خوشبختانه در ماههای اخیر چنین نوشته های روشنگرانه زیاد به چشم می خورد و قابل تحسین و مفید است. در این راه هرچه بیشتر کوشا باشید. شما با این نوشته هایتان بزرگترین خدمت را به مبارزات دمکراتیک مردم ایران می کنید.
پیروز و تندرست باشید.
۲۰۷٣۲ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : شعبانی

عنوان : پاسخی کوتاه
آقای منصور زعفرانی

نخست سپاس از شما که حوصله کرده مطلب را خواندید و در مقام نقد برآمدید.
جمهوری دمکراتیک سهو کلام من بوده است.ایرادتان بجاست. منظورمن جمهوری برمبنای دموکراسی بوده است. هرچند این اعتقاد را چند بار دیگر در کلامم اشاره کرده ام. خیلی از جمهوریها در دنیا بر پایه سکولاریزم و دمکراسی اداره می شوند حتی کشورهای مسلمانی مانند مالی، سنگال و اندونزی که نه سطح آگاهی عمومی خیلی از ایران بالاتر است و نه به لحاظ اقتصادی طبقه متوسطشان از ما فربه تر است؛ ضمنن آن روند سیاسی-تاریخی درازپای غربی را هم نداشته اند که بقول شما تدریجن متکامل شوند.
یک جا هم می گویید که "جمهوری نظام نیست" و بلافاصله خط پایین ترمیگویید " شالوده ی نظام های حاکم بر دموکراسی ها اعم از جمهوری یا پادشاهی". من این نکته را درک نکردم بهر صورت.

با احترام،
وحید
۲۰۷۲۱ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : b-adab ۲

عنوان : یک سئوال ساده!
جناب عطا اله مهاجرانی شدیدا بهش برخورد که بهش گفتن به کشورهای غربی پناهنده شده و اینقدر ناراحت شد که مجبور شد نامه به خامنه ای بنویسه و تکذیب کنه و قسم بخوره که هیچ وقت از کشورهای غربی غیر اسلامی تقاضای پناهندگی نکرده. من می خوام یک سئوالی از مهاجرانی بکنم. اون یارو سروش و کدیور هردو شون به عنوان استاد دانشگاه درس میدن و بالاخره زندگیشون از این راه میگذره. شما که بقول خودت پناهنده نشدی، سوادی هم نداری که جایی بخوای درس بدی، انگلیسی هم که بلد نیستی که بخوای جایی کار دیگه ای بکنی. خداوکیلی راستش رو بگو که این ده سالی که انگلیس هستی خودت و زنت از کجا میارین میخورین؟ بالاخره ما حق داریم بدونیم که جناب رهبر اصلاحات که ننگ پناهندگی رو قبول نکرده اموراتش چه جوری میگذره و درآمدش از کجاست!!!
۲۰۶۹۷ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : فریدون بچه خوب چاله میدون

عنوان : در جواب سر کار safura
گر تو قرآن بدین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی
قربون پیش از اینکه کامنت خود را ارسال کنی محبت کن یکبار آرام و آهسته بخوان ببین خودت متوجه نوشته خودت میشی اگر دیدی خودت ملتفت میشی بفرست باقیش با خواننده بیچاره که ما باشیم دوست گرامی بهتان برنخورد ولی فرمایشات شما مشابه حرف های امام راحل است که هر چی بیشتر دقت میکردی بیشتر گیج میشدی که این جناب قصد گفتن چی را داره که اینهمه زور میزنه آخرش هم معلوم نیست چه شکری خورده یا میخواسته بخوره شما در چهار خط تمام هفت پرکنه عالم را درنوردیدی به هرکی هم رسیدی از بذل انگ دیکتاتور و فراماسونری وامثالهم دریغ نکردی آخه این نشد بحث سیاسی این نشد اظهار نظر کردن .
۲۰۶۶۶ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨٨       

    از : منصور زعفرانی

عنوان : این یک اراده گرائی رمانتیسم ست
مقاله با زیر عنوان « • اگر مراد ما از نظام جمهوری همان نظامیست بر آمده از جمهور مردم که بر مردم به خواست مردم وعدالت حکم براند و متضمن آسایش این دنیایی و همگانی آنان باشد بی رودر بایستی در عصر حاضر "یک راه" بیشتر ندارد و آنهم جمهوری نوع چهارم شما است که مبتنیست برجدایی دین از حکومت ...»

این یک اراده گرائی رمانتیسم ست که بی توجه به سطح ترقی ناموزون و پتانسیل اصلاحات اجتماعی «یک راه» را برای «نطام» جمهوری تعبیین مینماید.
- جمهوری نظام نیست .
- شالوده ی نظام های حاکم بر دموکراسی ها اعم از جمهوری یا پادشاهی بر مکانیزم های
مدرن بر آمده از نهادهای انتخابی مثل مجلس و کابینه که همگی ادواری ست بنا شده ست.

- قوانین تصویب شده در این نظام ها بتدریج و تکامل خود اختیارات فردی را محدود و محدود تر نموده و ارگانهای مختلف اجتماعی بصورت یک سیستم هماهنگ به سرویس دهی و تصمیم گیری می پردازند.
- با تغییر ادواری یا غیر مترقبه برای شاه ، رئیس جمهور ، وزار و وکلا و صاحبان مسئولیت های بالا فاجعه تلقی نمیشود و جامعه از هم نمی پاشد.

اتفاقا هیچکدام از جمهوری های برتر یا پادشاهی خود را با پسوند «دموکراتیک» مزین نمی کنند
آقای شعبانی نوشته اید .« من خود از طرف داران جمهوری دمکراتیک بر مبنای سکولاریسم و اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشم »
ممکن ست چند نمونه ی مشخص از این نوع جمهوری مثال بزنید.
۲۰۶۱۷ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست