سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جنبش سبز و حرکت ملی آذربایجان - م. ائینالی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : کریم ن

عنوان : چند نکته
چند نکته در مورد این مقاله قابل تذکر است:
۱- در این مقاله عدم همراهی عملی با جنبش سبز مترادف حمایت از دیکتاتوری دانسته شده که به نظر من حرف بی معنائی است .عدم پیوستن عملی به حرکتی که به اذعان خود نویسنده مقاله حرفی از مطالبات زحمتکشان و ملیت ها به میان نمیاورد و در عین حال سمبل های نژاد پرستی را هم همراه دارد، قاعتا نبایستی نشانه حمایت از دیکتاتوری باشد. سیاست پریدن به دامن چنین حرکتی که سردمداران آن امتحان خود را قبلا داده اند، و بدون بررسی و دیدن اهداف آن، همان بلائی را ممکن است گرینبانگیر مردم غیر فارس کند که در انقلاب پنجاه و هفت با دیدن عکس خمینی در ماه سر دموکرات ها و انقلابیون آمد.اینکه جنبش سبز بخشی از مردم و بخصوص جوانان طبقه متوسط و مرفه در تهران و اصفهان را جلب کرده و اینکه به مراتب از حکومت وحشت جناح خامنه ای کمتر دیکتاتور منشانه است، جای تردید نیست، اما لزوما برای ملیت های غیر فارس آن جاذبه ای را ندارد که خود را به خاطر آن فدا نموده و یک نسل دیگر را نیز گرفتار ندانم کاری خود نمایند.
۲- نویسنده متوجه نیست که آذربایجان سیاست قلعه ای در این مناقشات ندارد. بلکه مشخصا کار خود را پیش میبرد و سازماندهی خود را انجام میدهد. بطور نمونه اگر در مناطق مرکزی و شمالی تهران جوانان از طریق اینترنت خود را سازمان میدهند که بیایند در خیابان ها یا حسین میر حسین بگویند و یا فریاد بکنند که نسلشان نسل آریا است، مردم در آذربایجان بصورت عملی از هر رویدادی استفاده میکنند که سازماندهی خود را برای روز کسب نهائی حقوق ملی خود انجام دهند. گلایه نویسنده مقاله از فعالان ملی برای عدم مشارکت در جنبش سبزنیز بیمورد است. چون که از ابتدا بخش عمده فعالان موجه آذربایجانی خارج از کشور به گواهی همین تلویزیون گون آذ، مردم را به مشارکت در جنبش سبز تشویق میکردند. اما حقیقتی که کمتر در رسانه ها مورد توجه قرار میگیرد اینست که در میان مردم عادی که از آنها برای فریاد یا حسین میر حسین دعوت میشد، یک گسست جدی با اهداف مرکز نشینان بوجود امده است که دیگر التیام پذیر نیست.یک نمود ظاهری آن اینست که اگر مردم در دسته های هشتاد هزار نفری برای تشویق تیم آذربایجانی به استادیوم میروند( که ظاهرا مورد نیشخند نویسنده قرار گرفته است)، مقصد اصلیشان فریاد این گسست با مرکز نشینان است . مردمی که در استادیوم فوتبال یک صدا شعار”بیز اولمه یه حاضیروخ-بابکین سربازییوخ” میدهند مشخص میکنند که به صرف دیدن مسابقه از سراسر آذربایجان خود را سازماندهی نکرده اند که صرفا چرخش یک توپ را تماشا کنند. این خیلی چیز ها را نشان میدهند که چسم بصیرت میخواهد تا آن رادید.
۱۹٨۴۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣٨٨       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : ما همه اول ایرانی هستیم تا ترک، کرد و گیلک و مسلمان
یک ترک، کرد، بلوچی، گیلک و .. واقعآ ایرانی همواره خود را جزو مبارزات ملی مردم ایران میداند و منتظر فرمان و بیانیه های رهبران کذایی و خود منصوب کرده نیستند. ادم باید کور باشد و نبیند که در این تظاهرات عظیم مردمی همه اقشار و اقوام اصیل ایرانی برای خواسته های مشترک شرکت دارند. نگاه کوتاه و بدون عینک اجنبی پرستی باسامی هزاران قربانیان که برای ازادیخواهی و استقرار عدالت در ایران در این سی سال اخیر جان خود را از دست داده اند، نشاندهنده شرکت همگانی مردم ایران است. و در راس حکومتهای مستبد و جنایتکار هم همه اقوام ایرانی ریز و درشت مشترکآ ابزار خشنونت و مسول قتل و غارت بودند. در این نظامهای دیکتاتوری مسولیت جنایت فقط در دست فارسیان نبوده و نیست بلکه ترک و کرد و عرب و غیره هم هستند. بی شرفی است که تمام جنایاتی که بسر مردم ایران رفته بحساب فارس ها بگذاریم. کسانیکه با دامن زدن به این بحثهای انحرافی، در حقیقت کمک به تثبیت استبداد و حکومت جبار در جامعه در پیش دارند. 
۱۹۷۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣٨٨       

    از : حمید رضوانی

عنوان : ره روان ترکستان
گویا هنوز عده ای بدنبال هویتی گمشده میگردند.نقش افرینان این دسته از مردمان خود در تاریکی و ظلمات فکری بسر میبردند و برای بازماندگان خود
میراثی قابل دفاع بجای نگذاشتند. روشنفکران این قوم و دسته در حقیقت باید
نه ملتی دیکر بلکه سلاطین قوم خود را به نقد بکشند.کارنامه ان خاقان و ان شاه شهید در دست ماست.بهترین انها یعنی مظفر شخصیت واقعی خود را چنین توضیح میدهد..(من سه چیز را در دنیا دوست دارم سایر چیز های عالم پوچ است..
خوردن/شکارکردن و جماع کردن)از کتاب مرات الوقایع مظفری.
این واقعیت تلخ گشور ما ایران است و ما نمیتوانیم ترکان را برای خیانت سلطان ترک مورد شماتت قرار دهیم.انها به وظائف خود عمل نکردند و ترکان کنونی نیز نمیتوانند راه را از بیراه تشخیص دهندو اندیشمندان ترک بیشتر عامل بیگانه اند تا در خدمت خود ترکان در ایران.
۱۹۷۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣٨٨       

    از : قومیت!

عنوان : قلعه نشینی؟
واقعیتی که از شش ماه پیش وجود دارد و هیچکس در تهران آن را نمی خواهد ببیند عدم مشارکت مناطق حاشیه ای در جنبش مرکزی سبز است. این ندیدن ها البته عادی است. جنبش سبز در کجا گفته است و یا حتی به طور ضمنی تلاش کرده است که خواسته های باصطلاح "قومیت" ها را در لابلای خواسته هایش بگنجاند. قبل از آن که آذربایجانی ها را به قلعه نشینی متهم کنید لطفا به ما بگویید چرا کردها و عرب ها و بلوچها نیز قلعه نشین شده اند.
۱۹۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست