سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

رستاخیز ۲۱ آذر حماسه ماندگار در تاریخ آذربایجان - محمدحسین یحیایی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آر

عنوان : بحث مبتنی بر اسناد و مدارک
شکی نیست که مرگ عزیزان سخت است و باز شکی نیست که انسانها همیشه از درگذشتگانشان به نیکی یاد میکنند. ولی صرف شهید نامیدن بستگان بدون در نظر گرفتن مبانی فکری آنها به نظر من کار درستی نیست. بسیار انسانهای آزاده ای که در راه حزب توده و یا مجاهدین و یا همین رژیم آخوندی کشته شدند. آیا میتوان آنها را شهید نامید؟
اینکه گفته شود آذربایجان در دوران پیشوری به صورت دموکراتیک اداره میشد نظری شخصی است که هیچ پایه و استدلال درستی ندارد. اگر دیگر حلقه بگوشان استالین حکومتی مردمی و دموکراتیک داشتند میتوان نتیجه گرفت که پیشوری و غلام یحیی و رفقایشان نیز دموکرات و مردمی بودند. بویژه که همه آنها نهایت به آغوش رفیق استالین "دموکرات و آزادیخواه" گریختند!
در مورد برنامه صدای آمریکا نیز باید بگویم که آن آقای استاد دانشگاه در ایران بسیار مستدل و منطقی صحبت میکرد. صحبتهای او بر اساس اسناد و مدارک موجود بود. چرا باید یک بحث منطقی و مبتنی بر اسناد و مدارک بی احترامی به مردم تلقی شود.
۱٨۹۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣٨٨       

    از : رویا

عنوان : به آقای جواد مفرد کهلان
دوست عزیز، ممنون از نوشته تان. پدر بزرگ من هم در این روز شهید شد و از فعالان جنبش در آذربایجان عزیزمان بود. سرزمین ما همیشه سردمدار آزادی و آزادیخواهی بوده و هست. آن برنامه صدای آمریکا را من هم دیدم، نه تا آخر، نتوانستم تحملش کنم، بی احترامی به چنین جنبش بزرگی، بی احترامی به ایران و ایرانی است. آذربایجان در سالهای پیش نشان داد که می تواند به صورت دمکراتیک اداره شود، و چفدر هم درخشان، کاش در این باره بیشتر نوشته شود، از نویسنده این مقاله هم بسیار ممنونم.
۱٨۹۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱٣٨٨       

    از : فرهاد

عنوان : بحث را از مسیر اصلی خارج نکنید
من از آقای فریدون امجدی تقاضا دارم که از نوشتن مطالبی چون "اینجا ننه من غریبم در میاورند" پرهیز کنند. گفتن چنین مطالب سبکی جز نشان دادن شعور و تربیت خانوادگی ایشان نتیجه دیگری ندارد. ثانیاْ بحث در اینجا حول محور عملکرد گروه موسوم به "فرقه دموکرات آذربایجان" است. اگر حرفی در این مورد ندارید لطفاْ سعی نفرمایید که بحث را از مسیر اصلی آن منحرف کنید. با تشکر!
۱٨۹۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱٣٨٨       

    از : فریدون امجدی

عنوان : بنظر من «تعصب » در خون بعضی از شاهی ها و مذهبی ها بد جوری رسوب کزده
بنظر من «تعصب » در خون بعضی از شاهی ها و مذهبی ها بد جوری رسوب کزده و در دنیای مجازی هم معلوم نیست کدام یک از این حضرات «نذر» دارند که این جا و آنجا سر بزنند و موضوع را از مسیر عادی آن خارج کنند.
در باره ی مذهبی ها چون هنوز موضوع تازه ست و به تاریخ تحویل داده نشده. همه دارند کراهت آنرا می بینند حتی دیگه خمینی هم «بتی » نیست . خامنه ای و رفسنجانی که روزی چماقداران را بسیج میکردند حالا به روغن سوزی افتادند معلوم نیست چماقداران چه خوابی برای آنها دیدند.
اما شاهی ها . بهتر ست بروند روزنامه ی «وزین » کیهان لندن را بخوانند هفته ی پیش آقای جهانبانی که حتما از خویش و قوم «اعلیحضرت» ست در باره ی سفر رضا خان به ترکیه نوشته ست . بخوانید تا ببینید که خود هزار فامیل نسبت به «ناجی» ایران چگونه می نویسد. بهمین دلیل تردیدی ندارم که که این حضراتی که اینجا ننه من غریبم در میاورند خودشان هم میدانند که اوضاع از چه قرار بوده ولی با این وجود زورشان را میزنند. حوالشون دهید به روزنامه ی کیهان و نویسندگان خودشان مثل اسدالله علم
۱٨۹۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱٣٨٨       

    از : یک آذربایجانی

عنوان : به آقای جواد مفرد کهلان
آقای جواد مفرد کهلان، شما هر چه دوست دارید و یا هر احساسی که دوست دارید میتوانید داشته باشید. برای بنده یک سر سوزن اهمیتی ندارد که شما چه طرز فکری دارید. حرف بنده این است که انسان باید با دلیل و مدرک حرف بزند. من در اینجا صحبتی از رضا شاه غیره ندارم. آن بحث دیگری است که نیازمند اظهار نظر از جانب متخصصین مربوطه است. بحث من این است که فرقه دموکرات در آذربایجان ساخته و پراخته حزب کمونیست استالین و به مهندسی باقروف سرسپرده استالین بود. این را دها سند منتشر شده بعد از سقوط شوروی نشان میدهد. این یک بحث نظری و احساسی نیست. این یک واقعیت مستند است. حال شما و این آقای "دکتر" هر چه دوست دارید میتوانید فکر کنید.
۱٨۹۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣٨٨       

    از : جواد مفرد کهلان

عنوان : به آقای جنبش آذربایجان
آن طرف قضیه هم در سیاست دولت ایران دولتهای امریکا و انگلیس به دست ایادی خود خصوصاً محمدرضا تصمیم میگرفتند. رضا شاه دست نشانده هم که خواست به حمایت آلمان نازی متکی گردد؛ راهی افریقای جنوبی اش کردند. بعدش که ایران نخواهد از دستشان برود تحفه را فرستادند. در حرفهایت نشانی از آذربایجانی بودن و حتی ایرانی متعهد و مستقل بودن احساس نشد.
۱٨۹۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣٨٨       

    از : یک آذربایجانی

عنوان : از گروه "جنبش آذربایجان" سپاسگذارم
بنده نمیدانم از کی تا بحال سازمان و جریانی که یک سرش به جنایتکاری چون استالین وصل شده باید به عنوان رستاخیز ملی یاد شود. جدا از هر نوع نظر شخصی و "دلگرفتگیها" کلیه اسناد بجا مانده از حزب کمونیست شوروی نشان از سرسپردگی این حرکت به استالین دارد. برای من به عنوان یک آذربایجانی مردمی بودن یک حرکت مهمتر از مثلاْ رسمی شدن زبان ترکی است. آن متخصصین نیز در صدای آمریکا با سند و مدرک صحبت میکردند و نه بر اساس سلیقه شخصی. در ضمن به عنوان یک آذربایجانی از گروه موسوم به "جنبش آذربایجان" بخاطر واقعبینی و افشای چهره دروغگویان سپاسگذارم.
۱٨٨۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱٣٨٨       

    از : جواد مفرد کهلان

عنوان : ممنون
تلویزیون ووآ برنامه ضد انسانی و ضد ایرانی و تفرقه افکنانه ای بین ملیتهای ایرانی تشکیل داد و دو نفر ایرانی نه چندان با تجربه و تحصیل معرفت نموده و عملاً نیمچه شعبان ها را در این راه به عاریت گرفت. دلم سخت بگرفت به یاد دوست شصت ساله ام که هنوز به دنبال قبر پدرش در شهر مراغه میگردد که همراه با چند نفر دیگر به سبب خدمت سربازی در فرقه دموکرات اعدام شده و لابد در آخرین لحظه زندگی اش به یاد دوستم، فرزند خردسال آن عهد جسم و جانش در خاک و خون تپیده بود.
۱٨٨۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست