سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

ما، احسان و کردستان و... - شهلا شفیق

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : روزبه

عنوان : اعدام ساواکی ها و ارتشیان خائن شاهنشاهی آن زمان درست بود و هنوز هم درست است
بعد از قیام مردم تعدادی از ارتشیان خائن شاهنشاهی که سینه مردم انقلابی ایران را هدف گلوله های جنایتکارانه خود نشانه رفتند و همچنین تعدادی از ساواکی های تبهکار که انقلابیون را شکنجه و به قتل رسانده بودند توسط رژیم اعدام شد. آن اعدام ها کاملا صحیح بود و اتفاقا تعداد زیادی از ساواکی های جنایتکار به مجازات لازم نرسیدند. آنها مجرم بودند و در کشتار مردم شرکت کرده بودند. اعدام آن جنایتکاران را نمی توان با قتل و کشتار جوانان انقلابی مجاهد و چپ یکی دانست زیرا جوانان انقلابی جرمی جز دفاع از زحمتکشان کشورشان نداشتند. ایادی رژیم خائن شاه با گل آلود کردن آب می خواهند از آن بهره گیری کنند و برای مزدوران جنایتکار ساواکی حیثیت بخرند. ساواکی های خائن رژیم سابق روی دیگر سکه پاسداران جهل و سیاهی رژیم خمینی می باشند. اعدام انقلابی برای هر دو این گروه لازم و ضروری می باشد زیرا آنها خون مردم بیگناه ایران را بر دست های جنایتکارشان دارند.
۱٨۲۴۹ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣٨٨       

    از : ایرانی زاد

عنوان : رژیم کسی را به جرم کُردوبلوچ وعرب وترک بودن نابود نکرده اما هرایرانی ای که جلویش ایستاده نابود کرده
اگر اشتباه میکنم مرا روشن کنیدولی تا آنجایی که من بیاد میاورم اعدامهای وحشتناک رژیم سی سال پیش با به به و چه چه یاران خمینی از طیف چپ چپ گرفته تا راست راست آن که با همکاری هم انقلاب شکوهمند خودرا به پیروزی رسانده بودند از تهران شروع شد.درآنزمان هیچکدام از این طیف ها نه تنها اعتراض نکردند بلکه با خمینی مسابقه گذاشته بودند که کدام طیف از طیف دیگر انقلابی تر است،آنهم از طریق حذف فیزیکی مخالفان خود بدون دادگاه ویا در بیدادگاه های انقلابی شان.امیرعباس هویدا،نخست وزیر، و فرخ رو پارسا،وزیر آموزش و پرورش،در رژیم گذشته از نمونه های بارز آنزمان هستند.کسانی هم دربالا اگر مخالفت میکردند هزینه سنگینش را که اعدام یا فرار از مرزها بود مجبور میشدند بپردازند.مردم عادی هم مثل ما به دو دسته تقسیم شده بودند یا موافق اعدامها بودند وبی شرمانه اعلام میکردند که بله حق شان بود که اعدام شوند یا مخالف اعدام ها بودند ولی از ترس جان سکوت میکردند.در سطح توده مردم بسیار اتفاق می افتاد که بر سر این موضوع اختلافات شدید درمیان خانواده ها، بین خانواده ها و اقوامشان،در و همسایه ها و در میان دوستان رخ می داد.دسته دوم از ترس جان و امنیت خود اکثرا در مقابل دسته اولی ها کوتاه می آمد و از آنها یا دوری می جست ویا از عجز خود به چاپلوسی متوسل می شد.از خانواده و اقوامتان بخواهید که خاطرات آن دوره را برایتان بازگو کنند. در آنزمان،خمینی در صدد حذف رقیبانی بود که پیشتر با کمک آنها به قدرت رسیده بود .رفیقانی از قبیل حزب دمکرات کردستان و مجاهدین خلق که درقبال مطالباتی با او بیعت بسته بودندکه پس از پیروزی انقلاب قرار بود دریافت کنند.خمینی هر بار تصمیم می گرفت یکی از این احزاب وگروه ها را حذف کند دیگر گروه ها واحزاب هیچ اعتراضی نمی کردندتا بالاخره نوبت خودشان هم رسیدکه یامثل دکترقاسملوکشته شدند ویا مثل بنی صدرازکشورگریختندویا مثل کیانوری به زندان انداخته شدندوشکنحه شدندوبه قتل رسییدند. هیچکدام از این احزاب و گروه ها ماهیت دمکراتیک نداشتندوندارند وهمه شان از مردم استفاده ابزاری کردندومیکنند. بسیاری شان مثل حزب دمکرات کردستان وکومله ومجاهدین خلق ایمان به مبارزات مسلحانه داشتند و بااشاعه شهادت طلبی وشهید پروری درمیان باورمندانشان آنان را قربانی می کنند. این رژیم مردم کشور ما را درهر استانی که باشندبه جرم تسلیم نشدن به خواسته هایش نابود میکندونه به جرم کُرد وبلوچ وعرب وترک بودن.مغلطه نکنیم وفهم مردم را پس از سی سال تجربه شان از جمهوری اسلامی دست کم نگیریم.
همه اعدام هایی را که تاکنون بوسیله رژیم و احزاب وگروه های سیاسی علیه یکدیگروعلیه شهروندانمان را در ایران وخارج از ایران بدون هیچ توجهی به دلائل آن بشدت محکوم کنیم و به مبارزات مسالمت آمیز سبز ایران بپیوندیم.
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
توکز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
گر از
۱٨۲۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣٨٨       

    از : آوا آزادی

عنوان : پرسشی از خانم شفیق
خانم شفیق سلام
در مطلبتان اشاره داشته اید که در سالهای ۶۰-۶۲ از طریق قلم مبارزه می کردید.
آیا منظورتان در نشریات سازمانی که در آن عضو بودید،می باشد و یا در نشریات سراسری قلم می زدید.اگر در نشریات سراسری بوده لطف می کنید نام آن نشریه و یا اگر آدرسی دارید در همین صفحه اعلام کنید.
آیا درست است که شما نیز از پیشینه چپ هستید و در حال حاضر بیشتر بر موضوعات زنان تاکید می کنید.
با سپاس
آوا
۱٨۱۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣٨٨       

    از : فرشید

عنوان : پای این بچه را به مسائل تجزیه طلبی نکشید
کاک حامد، اقلیت فارس نداریم جانم، ایران سرزمین پارس ها و پارساهاست، از احسان هم همه ی ملت ایران دفاع کرده است، نه به خاطر اینکه کرمونشاهی است، وگرنه از سردار قالیباف هم که کرد تبار است و امروز دارد دو لُپی تهران را می بلهد باید همینطور دفاع می کرد، خیر عزیز، ملت یکپارچه و هزاران ساله ی ایران خوب تشخیص می دهد کجا و از کی و چگونه دفاع کند؛ یک سر به طاق بستان بزن بعد از اقلیت و اکثریت حرف بزن؛
خدمت سرکار خانم شفیق:
خانم عزیز کوموله دیگر باید چکار کند که از نظر حضرت عالی تجزیه طلب باشد؟ یک نیم نگاهی به نقشه های کردستان بزرگ که چاپ می کنند بیندازید بعد داوری کنید؛ به هر حال رهبر عظیم الشان جنبش سبز اموی، نواده ی مستقیم محمد بن عبدلله، سید عزیز ما، مهندس موسوی هم نمی گوید من فاشیستم، ولی می گوید راه طیبه ی امام نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد؛
۱٨۱۷۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣٨٨       

    از : پرتو نوری علا

عنوان : او همیشه زنده است
خانم شفیق عزیز
گرچه با مشکلات و مسائل مردم ایران و ستمی که توسط مشتی حکام جهل و زور بر آنان می رود آشنا هستم، اما شیوه استدلالی و فاشگویی مقاله شما، در طرز بیانی شوریده و شیوا، تأثیر رنج مردم ایران را بر ذهن و روانم صد چندان کرد.
خانم عزیز مطمئن باشید شما با ذهنی هوشیار، احساساتی متعالی و قلمی روان و گویا،
جانباختگان آزادیخواه ایران را برای همیشه زنده نگه داشته اید.
با احترام به شما و همه پویندگان راه آزادی
پرتو نوری علا
۱٨۱۷۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣٨٨       

    از : حامد

عنوان : درودبرشماخانم شفیق
حامد- درودبیکران برخانم شفیق- نام
ایمیل
ما ، احسان و کردستان و ... تیتر مقاله
باسلام خانم شفیق،زنده یاداحسان فقط یکی ازهزاران مبارزی است که فقط حقوق اولیه انسانی خودراخواسته وبا تهمت تجریه طلب ازسوی قوم حاکم واقلیت فارس اعدام شده است.زمان آن رسیده است که فرهیختگان قوم فارس حساب خودرا ازتمامییت خواهان وحرامیان سیمرغی جداکنندوازمبارزه ی بحق ملییتهادربرابرفاشیسم حاکم پان فارسیسم که ربطی به قوم شریف فارس نداردجداکنند.سلامت وموفق باشیدوبیشتربنویسید.
۱٨۱۷٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست