سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تکوین جنبش سبز و شعارهای ساختار شکن - م. چشمه

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سلام بر چشمه .

عنوان : برای جناب احمد صلاحی
شعار مرگ بر امریکا و حمله به سفارت آمریکا صد در صد غلط بود. ما می توانستیم با سیاست های آمریکا مخالف باشیم و در عین حال با هم روابط دیپلماتیک داشته باشیم. تا در نهایت به جای رسیدن به بن بست، راه یابی کنیم.

آنچه در این سی سال بر سر ایران زخمی و خون آلود آمده با جنگ آغاز شد. جنگ را صدام آغاز نکرد، بلکه در یک توافق جهانی صدام به عنوان عامل جنگ بر گزیده شد. و جهان با ایران جنگید، و آن لحظه، لحظه ی آغاز شکست انقلاب مردم و غارت و ویرانی ایران ثروتمند گشت.
جنگ بزرگترین بهانه گشت برای نابودی آزادی ای که مردم با خون خود ستانده بودند.
"دهانتان را ببندید! مگر نمی بینید جنگ است!؟" جنگ برای همین آغاز شده بود. جنگ نه فقط انقلاب و بچه ها یش را در کام سیاه خود فرو برد، بلکه انبار های جهانی اسلحه را نیز خالی کرد که روی دستشان مانده بود. و در نتیجه در درون ایران نیز راست ترین و آدمکش ترین ها را بر کرسی حکومتی نشاند، تو بخوان نشاندند. و این شد که دست و دل های شیدای من و تو، خالی ماندند.
ترس من اینک این است: اگر نتوانند زبان مشترک پیدا کنند، امکان اینکه روی مردم ما بمب بریزند، و یا جنگی داخلی را دامن بزنند، بسیار زیاد است. حکومت اسلامی کشور ایران را در وضعیت بسیار خطر ناکی قرار داده است. همه جا هم دارند باج می دهند تا بمانند. طبق قوانین سابق ایران و شوروی، پنجاه در صد دریای خزر مال ایران است و پنجاه در صد آن مال روسیه و اقمار اش. و این در حالی است که حالا به ایران پیشنهاد دوازده در صد را می دهند. گاه حتی در جلساتی که بر قرار می شود ایران را دخالت نمی دهند. زیرا آن ها می دانند که اولاً رژیم گرفتار تر از این حرف هاست، دوماً می دانند که در بحران جهانی موضع گیری روسیه اهمیت اساسی دارد. سوماً می دانند که ایران برای حفظ حکومت خود به سلاح و دیگر امکانات روسیه احتیاجمند است؛ پس در نتیجه این لحظه را غنیمت شمرده و شتاب دارند تا قرار داد ننگین دیگری را تحمیل کنند. امیدوارم که کاری عاقلانه کرده و از این فکر خود دست بر دارند، وگرنه باید بدانند که مردم ایران هرگز در آینده به این ننگ بزرگ تاریخ ایران نوین تن در نخواهند داد. ما خواهمان دوستی با همه ی همسایگان خود هستیم پس آن ها هم باید حقوق ملت ایران را در نظر داشته باشند و از رژیم به بن بست رسیده ی ایران برای اهداف ضد ایرانی سود نجویند. تکرار می کنم اگر این سود جویی که به معنی تجزیه ی بخشی از ایران است را انجام دهند، هرگز در آینده مردم ایران آن را فراموش نخواهند کرد، یعنی از حق خود نخواهند گذشت. و این کار اختلافی تاریخی و جدید را پایه گذاری خواهد کرد که در نتیجه به سود تجزیه کنندگان ایران نیز نخواهد بود. پس نه فقط دلسوزان ایران زمین، بلکه همسایگان ما نیز باید به فردا و روابط آن بیندیشند؛ تا در منطقه صلحی پایدار و روابطی بی تنش بر قرار باشد.
۱۷۹۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣٨٨       

    از : احمد صلاحی

عنوان : به «سلام بر چشمه »
دوستی با امضای «سلام بر چشمه » نوشته ست:
« روشنفکران ما متأسفانه در لحظات زیادی از تاریخ کشور دچار دکم و حتی بازی با کلمه شدند و آن از خامی ما حکایت می کرد»

من نمی دانم منظور دقیق ایشان چیست ولی در باره ی شعارهای پیش و پس از ۲۲ بهمن در بعضی موارد با ایشان موافقم.
مثلا در روز ۲۶ دیماه که مردم فرار شاه را جشن گرفتند و مجسمه ها ی او بزیر کشیده شد. شعار «بعداز از شاه ، نوبت آمریکاست !» شنیده شد. آیا در باره ی نادرستی این شعار سازمانهای سیاسی مطرح در آن روز ها موضع گرفتند؟ برعکس ؛ این شعار در عمل به اشغال سفارت آمریکا در اول انقلاب و سپس در ۱۳ آبان ۵۸ فرا روئید.

سئوال اینجا ست که واقعا بعداز فرار شاه اساسی ترین وظیفه و شعار برای ادامه ی انقلاب چه بود ؟
در تحلیل کدام سازمان و گرو ه سیاسی قبل از انقلاب آمده بود که حل تضادهای ایران بعداز فرار / سقوط شاه با مبارزه علیه آمریکا ادامه خواهد یافت ؟

نتیجه :
امکان طرح شعار های خود جوش در تمام جنبش های صنفی - سیاسی موجود ست ، وظیفه ی فعالان سیاسی ست که در باره ی شعارهای افراطی و نامناسب و مشکوک ، اعم از چپ و راست مسئولانه به توضیحات اقناعی به پردازند.
متاسفانه فعالان سیاسی در مقطع انقلاب خودشان با شعارهای سکتاریستی باعث توهم توده ها شده بودند. مروری به شعار های بعداز انقلاب بسیار آموزنده ست از چپ چپ تا راست راست و شعارهای مبتذل بازاری حزب الله که عمق فاجعه را نشان میداد.
۱۷٨۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣٨٨       

    از : سلام بر چشمه .

عنوان : از کی؟ تا به حال
سلام بر چشمه. ما باید این نکته را همیشه در نظر داشته باشیم که گاه شعار بی انکه بیان شود در عمل خود را نشان می دهد. یعنی شرایط گاه به تو اجازه نمی دهد که حرف دل رات با واژه به نمایش بگذاری. در ننیجه برای اینکه کار را به پیش ببری به جای بیان عملی، که می خواهی انجام دهی، عمل را شروع می کنی به انجام دادن. به عنوان نمونه، تسلیم نشدن و حرف رهبر را گوش نکردن و کار خود را ادامه دادن، بی آنکه گفته باشی مرگ بر ولایت فقیه، عملاً با سر پیچی آن را گفته ای. روشنفکران ما متأسفانه در لحظات زیادی از تاریخ کشور دچار دکم و حتی بازی با کلمه شدند و آن از خامی ما حکایت می کرد. نتیجه این خامی سیاستی بود که در آغاز انقلاب بسیاری بر گزیدند. یا به راست راست زدند و در تثبیت رژیم کمک کردند. و یا با حرکات کودکانه ای که باور نکردنی بود، در برابر ماشین تازه نفس حکومت قرار گرفتند و در نتیجه هزاران هزار جوان زیبا اندیشه اما خام و نارس را به قتل گاه دشمن فرستادند. حالا این ها آنها را محکوم می کنند و آن ها این ها، بی آنکه بدانند که دو روی یک سکه اند.
جنبش سبز دیگر راه دیروز را بر نخواهد گزید، به عبارتی دیگر حتی اگر خائنینی در بین باشند این امکان را شرایط به آن ها نخواهد داد. به همین خاطر در این لحظه ی حساس تمام امید دشمن بر می گردد به اختلافات درون ما. نه فقط به آن امید بسته اند، بلکه میلیون ها برایش سرمایه گذاری می کنند. و این سرمایه گذاران دو اند. رژیم اسلامی ایران و آن هایی که از خارج به سرمایه های بیکران ایران چشم دوخته اند، و در بسیاری موارد حتی بدون اینکه ما متوجه شویم از دو سو به ما خط می دهند. و یا حد اقل از یک سو، ما خط پذیر می شویم و این آغاز پیروزی آن ها و شکست ما می باشد. در لحظات حساس و پر پیچ تاریخ اغلب اینگونه برایشان نا آگاهانه در رقص در آمده ایم. و حتی بعد ها هم متوجه نشده ایم و برای اینکه دوباره بر ما سوار شوند به ما گفته اند همدیگر را بدرید زیرا شما دشمن هم هستید، باید باشید.و ما زندگی پر از لابیرانت و پیچ را سبکسرانه ساده کرده دوباره فرمان برده ایم و بد بختی بزرگ ما این است که دیگر حتی تجربه هم بکار ناید. زیرا تا ما می آیم تکانی بخوریم و کمی هوشیاری بیاموزیم، دشمن آش ترفند های جدیدی را برایمان می پزد و اگر کس یا کسانی به هر حال به هوشیاری لازم برسند، او را سیاه کرده کنار می زنند. این است چکیده زندگی ما از کی؟ تا به حال.
۱۷٨٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣٨٨       

    از : افشین پاکروان

عنوان : تکوین جنبش سبز و شعارهای ساختار شکن - اشتباه نکنیم نسل جوان و مردم متفکر ما
اشتباه نکنیم نسل جوان و مردم متفکر ما از اصلاح طلبان و یا بقولی مصلحت طلبان بسیار جلوترند و بسیار پیشرفته تر فکر می کنند. بر خلاف نظر نویسنده، آنها حتی از آقای منتظری هم بسیار بسیار عقب تر می باشند، کما اینکه از سی سال قبل هم همینطور بودند. بنظر میاید انرژی مقاومت و اعتراض آقایان موسوی و خاتمی هم نزدیک به انتها باشد.

‫آقای منتظری بدون استفاده از هیچ آیه ای اشغال سفارت آمریکا را، علیرغم موافقت وحمایت خودش در آن زمان، کاری اشتباه ارزیابی میکند. ایشان با مراجعه به عقل و خرد و دانش وتجربه اش، و بدون کمک گیری از هر نوع استخراج و کشف دینی به اهمیت رعایت عرف و اخلاق بین المللی در شأن کشوری چون ایران کهن نائل گشته و محققانه به این نتیجه میرسد که اشغال و گروگانگیری خلاف عرف بین الملل است و شجاعانه خود را بخاطر حمایت آن سیاست غلط انتقاد میکند. ای کاش همه دینداران و دینشناسان وفیلسوفان دیگر هم همینطور صادق و شجاع میبودند. از آقایان رفسنجانی، خاتمی، نوری، کروبی، مهاجرانی گرفته تا آقایان نبوی، گنجی و سروش و بسیاری دیگر که مرتب برای مردم خود تفسیر وقایع می کنند و نسخه های برون رفتی تجویز میکنند.
‫ تا اینجا باز حداقل قابل درک و تحمل است که چرا این آقایان بیشتر سکوت خویش را بر راستی و درستی و روراستی با مردم ترجیح میدهند و نمی خواهند کسی وارد حریم نقد گذشته شخصی آنها بشود. ولی برخی از این هم پا فراتر گذاشته و عملاً بعد از سی سال هنوز بر افکار و اعمال اشتباه خود مصرانه پافشاری دارند. یا عمداً دروغ مصلحتی می گویند ویا به جهت تکبر اجتهادی که درخود کشف نموده اند به این نتایج کاملاً وارونه، که خود نیز اکنون قربانی همان سیاست غلط و حاکم آن زمان هستند، میرسند. ‫براستی، چه نیروئی راهبر این مصلحت طلبان کهنه کار است: دینشان، عقلشان، موقعیت اجتماعی و خانوادگی شان، تجربه های تلخ و شیرین گذشته شان؟ ‫برای نمونه آقای محسن آرمین و بسیاری دیگر از ُ ُمصلحتُ ُ طلبان همقطار خویش هنوز از صداقت وپاکی شایسته ملت ایران برخوردار نیستند و مصلحت گرایانه و توجیه گرایانه اول به خود وبعد به جامعه خویش هنوز دروغ می گویند. او اخیراً اظهار داشته که:
)) ُ ُ اشغال سفارت آمریکا در سال ۵۸ در شرایط و فضای انقلابی آن روزهای کشور بدست دانشجویان پیرو خط امام(ره) و با توجه به تهدیداتی که نسبت به انقلاب وجود داشت اقدام قابل دفاعی است. ما می‌توانیم از این واقعه یک تلقی عصری داشته باشیم. به اعتقاد من ۱۳ آبان نماد اعتراض مردم ایران به استعمار خارجی و پیوند آن با استبداد داخلی و نیز اعتراضی به مواضع مستکبرانه آمریکا در قبال اراده یک ملت است.ُ ُ((
۱۷٨۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : تشکیل کابینه و کنگره ملی
.
رئیس جمهور موسوی: تشکیل کابینه،
رهبران احزاب: تشکیل کنگره ملی؛
بزودی دستگاه اداری کشور متلاشی می شود.

خیلی زودتر از آنچه فکر می کنیم دستگاه اداری از هم خواهد پاشید. به فکر اداره کشور باشیم. روی تشکیل کابینه و کنگره ملی مطالعه کنیم.
۱۷٨۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣٨٨       

    از : فریدون بی بیان

عنوان : برای «نرگس مست»
هموطنم ! «نرگس مست» اگر در کلامم لغزشی دیدی بر من ببخش !
با باز خوانی مجدد کامنت خودتان متوجه خواهید شد که در چند مورد اشتباهات تایپی صورت گرفته که منظور شما را وارونه کرده من از آنها صرف نظر می کنم.

اما به این قسمت که از نوشته شما که فرمودید: موسوی خود در تمام دوران انتخاباتی اش خیلی آشکار و صریخ گفت که او یک بسیجی هست (همان هایی که همچون لاشخورانی به جان مردم افتاده اند) گفت که فرزند و مقلد خمینی هست و از کشتار این جنایتگر قرن دفاع کرد و میکند با اندیشه ایزانی، جکومت ایزانی و عظمت ایزانی دشمنی دارد و مادام در فکر جکومت منحوس اسلامی است و برقراری وحشی گری های خاص اسلامی.

پاسخ من : دوست گرامی مردم در ایران و در خارج از کشور با آشنائی کم و زیاد به ماهیت موسوی و کروبی در «انتخابات » شرکت کردند.
تا احمدی نژاد مجددا «رئیس جمهور » نشود. این واقعیت داشت که هیچ کس حدس نمی زد در روز ۲۲ خرداد چنان شود که شد.
من مانند بسیاری از هموطنان که «انتخابات » را قبول نداشتند، در جزیره ای دور افتاده در عالم تبعید با تصاویر ی اقیانوس بی کران مردم بزرگ ایران زنده شدم که دنیا را مات و مبهوت کرد.

تا این لحظه که این واژه ها را برای شما می نویسم مردم ثابت کرده اند که در این ۳۰ سال تحول بزرگی در اعماق جامعه اتفاق افتاده که نمود های فراوانی دارد و این بار موسوی ، کروبی اصلاح طلبان زندانی و غیر زندانی و بقیه نیروهای اجتماعی درست یا غلط نقش رهبری ندارند و نمی تواند حکومت فعلی را بازسازی کند یا به قبل از «انتخابات» ببرد.

شما مدعی شدید که : حال چرا شما هنوز فکر میکنید من و من نوعی خاموش شویم و بگذاریم خامنه ای برود و موسوی بیاید که با یکدیگر فرق اثولی ندارند، معلوم نیست. لطفا شعار "بحث بعد از پیروزی" و یا موسوی در شرایظی هست که نمیتواتد همه حرف ها را بزند را پیش نکشید. موسوی حتی با نهضت آزادی بخاطر دستور امامش، مخالف هست چه رسد به انسان های آزاده از خرافات و ویروس اسلامی. مطمین باشید اگر موسوی و اصلاح طلبان اسلامی بقدرت برسند از خامنه ای مکتر کشتار نمیکنند همانگونه که ۳۰ سال دوش به دوش هم کردند. شاد و پیروز باشید.

پاسخ من اینست : هیچ کس نمی تواند شما را خاموش کند. بنا نیست در این لحظه ی تاریخی خامنه ای برود و موسوی بیاید
بحث این ست که آن مردمی که درایران این حماسه را آفریدند نه برای « گل روی» موسوی بود و نه برای «جمال» شیخ کروبی
بلکه برای نجات ملک و ملت از رفتار جنون آمیز احمدی نژاد ، خامنه ای ، سپاه و تمام باند های مافیائی بود. تا این لحظه شگفتی آفریدند.
آیا مردم حق دارند به این پیروزی مرحله ای برسند ؟
هنوز مردم همین موسوی را به «رئیس جمهوری » نرسانده اند ، شما میگوئید از این کار دست بکشند چون موسوی یار خمینی بوده ست و کمتر از خامنه ای کشتار نمی کند .
۱. من با تمام وجود اعتقاد دارم که تا زمانیکه انتخابات آزاد در ایران برگزار نشود و هر کس نتواند کاندیدای مورد علاقه خود رای دهد. حق دارد علیه نقض حقوق بشر شکایت کند.
۲. من وظیفه خود میدانم از رای مردم حمایت کنم حتی اگر به موسوی رای دهند و تلاش کنم که از مردم بخواهم که به نقض حقوق بشر در ایران اعتراض کنند.
۳. مردم در اعتراض به اعدام ها تعیین کننده هستند.
۴ . مردم در نافرمانی مدنی و عدم همکاری بارژیم در حد توان خود می توانند ضربه های کاری بر حکومت وارد کنند.
۱۷٨۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣٨٨       

    از : آرش

عنوان : درس های ۱۳ آبان ۸۸
برای رژیم:

مردم برای چندمین بار با صدای بلند و بطور گسترده فریاد زدند دولت کودتا و حکومت ولایت فقیه را نمی خواهند. علیرغم لشکرکشی بی سابقه خامنه ای، حکومت نظامی اعلام نشده، و روش های فاشیستی سرکوبگرانه؛ مردم اراده پولادین خود را برای پایان دادن هر چه زودتر به حکومت جهل و جنون و جنایت نشان دادند.

این رستاخیز را پایانی نیست… پایانی نیست… پایانی نیست… جز با تمکین رژیم در برابر اراده ملت به پا خاسته.

حال تا فرصت تظاهرات دیگر شاید سران حکومت قدری فکر کنند، شاید عقلانیتی نشان دهند و به این نتیجه برسند که خیر همه در آن است که به مصالحه با مردم تن دهند.

برای جنبش سبز:

۱) سازماندهی سازماندهی سازماندهی

در هر فرصت تظاهرات، برای سناریوهای ممکن باید طرح و برنامه داشت. مثلا امروز از صبح زود وقتی مشاهده شد که در میدان هفت تیر و مسیر کریم خان نیرو متمرکز کرده اند و خیایان های اطراف سفارت سابق آمریکا را محاصره کرده اند؛ می بایست برنامه جایگزین (پلن B) پیش بینی شده از قبل، به اجرا گذاشته می شد.

برای مثال این طرح (کار کارشناسی لازم دارد):

- تمرکز تظاهرات در چند نقطه دیگر خارج از تمرکز نیروهای رژیم اما نسبتا نزدیک،

-بستن مسیر خودروهای رژیم به این نقاط… با ایجاد ترافیک مصنوعی

- بعد وصل تدریجی این نقاط تجمع به یکدیگر توسط مردم در طول روز.

۲) دیپلماسی خارجی فعال

سرانجام رهبران جنبش به این نتیجه خواهند رسید که برای رویارویی با این آدم خواران وحشی، باید همدردی و همدلی مردم دنیا با جنبش سبز را، به حمایت فعال دولت هایشان تبدیل کرد. برای هزینه کمتر و پیروزی زودتر باید از خارج بر روی رژیم فشار گذاشت. شترسواری دلادلا نمیشه. رژیم ولایت فقیه از هر (به قول خودشان) کافر و کمونیست و نجسی وسایل سرکوب و مستشار می گیرد. اما ما از ملت های جهان که با ما هستند هیچ استفاده ای نمی کنیم.
۱۷٨۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣٨٨       

    از : نرگس مست

عنوان : سخنی با آقای بی بیان، سدی در استمرار کشتار
آقای بی بیان، ممنون از گوشزدتان. هم میهن گرامی بیایید یکبار برای همیشه، تحریکی و اخساسانی محض مسایل را نگاه کنیم تا سدی بسازیم در مقابل استمرار کشتار هم میهنانمان. من براین گمان نیستم که مردم از جوان و پیر بی مجابا به خیابان میایند و جان زلالشان را در مقابل کرکسان اسلامی قرار میدهند که "جبهه خامنه ای" را بشکنند (گرچه شما مصباح، رفسنجانی، جنتی، مکارم شیرازی را از جبهه خامنه ای جدا کرده اید). و من و من نوعی که برای ذبح اسلامی شدنمان سرزمین محبوبمان را باجبار ترک کردیم، میباید ساکت بوده و از تجربه تلخ خود نگوییم و به استمرار کشتار اسلامی کمک کنیم. مهم نیست که هم میهنمان داخلمان حرف من و من نوعی را گوش کنند یا نه. مهم گفتن و باز گفتن تجربه و انجام وظیفه در مقابل آنان هست. من گمان نکنم که اگر شما تمام کتب تاریخ بشریت را بخوانبد و مثالی بیاورید که انسان ها عاقل و آگاه موافق اتخاد حتی مقطعی زندانبان با زندانی، شکنجه گر با شکنجه شده، قاتل با خانواده و دوستان مقتول باشند و به آن عمل کرده باشند. موسوی خود در تمام دوران انتخاباتی اش خیلی آشکار و صریخ گفت که او یک بسیجی هست (همان هایی که همچون لاشخورانی به جان مردم افتاده اند) گفت که فرزند و مقلد خمینی هست و از کشتار این جنایتگر قرن دفاع کرد و میکند با اندیشه ایزانی، جکومت ایزانی و عظمت ایزانی دشمنی دارد و مادام در فکر جکومت منحوس اسلامی است و برقراری وحشی گری های خاص اسلامی. حال چرا شما هنوز فکر میکنید من و من نوعی خاموش شویم و بگذاریم خامنه ای برود و موسوی بیاید که با یکدیگر فرق اثولی ندارند، معلوم نیست. لطفا شعار "بحث بعد از پیروزی" و یا موسوی در شرایظی هست که نمیتواتد همه حرف ها را بزند را پیش نکشید. موسوی حتی با نهضت آزادی بخاطر دستور امامش، مخالف هست چه رسد به انسان های آزاده از خرافات و ویروس اسلامی. مطمین باشید اگر موسوی و اصلاح طلبان اسلامی بقدرت برسند از خامنه ای مکتر کشتار نمیکنند همانگونه که ۳۰ سال دوش به دوش هم کردند. شاد و پیروز باشید
۱۷٨۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣٨٨       

    از : فریدون بی بیان

عنوان : در تمام تاریخ معاصر پیروزی ها با ائتلاف صورت گرفته ست.
در برابر مردم بزرگ ایران بخصوص دختران و پسران آگاه ، هوشیار و دلیر کشورم فروتنانه تعظیم می کنم.
تصاویر حرکت مصممانه امروز در تمام رسانه های بین المللی حکایت از عزمی راسخ مینماید و شعله ای پرفروز و گرما بخش.

با تمام احترام بدوستانی که در اینجا کامنت گذاشته اند یادآوری می کنم که با شکیبائی به عنوان پشت جبهه از مبارزات مردم حمایت کنیم آنها در تنظیم شعارها و ادامه ی مبارزات و رهبری قطعا از ایده های مفید تمام نیروها بهره خواهند گرفت.

فکر نکنیم ما در این جا بهتر مسائل را میفهمیم و می توانیم از این تریبون مجازی بر جنبش داخل ایران تاٍثیر بگذاریم.
آنها که در برابر نیروهای ویژه و اهریمنی دست خالی ایستاده اند به حرف های من نوعی چندان توجهی ندارند خیالتان راحت باشد.
کمک کنیم باید فاشیستها را به دنیا نشان دهیم که چنین بیرحمانه بر پیکر مردم ضرب می زنند. باید تلاش کرد جبهه خامنه ای و سپاه را متفرق کرد این به معنی حمایت از رفسنجانی ، صانعی، مهدوی کنی ، مصباح ، جنتی ، مکارم شیرازی ، ناطق نوری و..و..و.. نیست.

درست همانطور که خمینی نیروهای مخالف خود را از ابتدای انقلاب متلاشی کرد. این به آن معنی نیست که «همه با هم » تکرار شود
ولی باید مخالفین با حفظ استقلال درونی خود اعم از راست و میانه و چپ برای متفرق کردن حکومت همکاری داشته باشند. در تمام تاریخ معاصر پیروزی ها با ائتلاف صورت گرفته ست. ائتلاف به معنی «همه با هم نیست» قرار دادی دوستانه و قابل تمدیدو یا قابل فسخ ست.
۱۷۷۹۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣٨٨       

    از : نرگس مست

عنوان : آقای حمید
یا انسان از تاریخ تجربه میگیرد و یا تجریه تاریخی را به مسخره میگیره و به تکرار آن میپردازه. اگر مردم ایران بواسطه سلطه هزاران ساله دیکتاتوری شاه و شیخ بر میهنمان و تبلیغات تمام نشدنی رادیو های کشورهای غارتگر همانند بی بی سی، که خمینی را یکشبه "رهبر" قیام مردم کرد، هیجان را با خرد جمعی قاطی کردند و وحوش اسلامی را جایگزین وحوش سلطتنی کردند و تذکرات آگاهان جامعه را ندید گرفتند و شما آنها را محکوم میکنید، پس چرا خود به تکرار تاریخ نشسته اید و میخواهید یک جنایتکاری از این رژیم را جایگزین جنایتکار دیگری از همین رژیم بکنید؟؟ در حالیکه بسیاری از مردم آگاه شده اند و با کل نظام مذهبی مشگل دارند و خواهان سرنگونی رژیم اسلامی هستند و دارند رژیم اسلامی را استفراغ میکنند، شما خواهان بلعیدن این استفراع هستید؟؟ آیا شما خرد و دانش را به مسخره نگرفتید و دهن کجی به هر چه آگاهی هست نمیکنید؟؟ اگر شما کماکان خواهان رژیم اسلامی هستید و اینهمه شیقته آن هستید، چرا نمیروید عربستان زندگی کنید که هم بیشتر اسلامی هست و ضمنن به قبر های "مقدسان" اسلام نزدیک و با اینکار ایران و ایرانی را از وجود منحوس اسلام آزاد میکنید.
۱۷۷۹۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣٨٨       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست