عنوان : سرمایه داری نمی میرد و فقط دست و پا میزند.
اولا ؛ گذار از مناسبات سرمایه داری به سوسیالیزم آنطوز که مارکس و انگلس طرح کرده بودند می بایست در مقیاس جهانی و در سرمایه داری های پیشرفته متحقق شود. بدین ترتیب که وجه غالب مناسبات اقتصادی در مقیاس جهانی ، می تواند از سرمایه داری به سوسیالیزم ارتقا یابد. اما همانطور که مناسبات برده داری یا فئودالیزم علیرغم اینکه در جهان هژمونی ندارند نمرد و نمی میرد ، روزی فرا میرسد که سوسیالیزم وجه غالب خواهد شد و سرمایه داری از اقتدار خواهد افتاد ولی نخواهد مرد ، مانند فئودالیزم در بخش هائی از جهان به فعالیت خود ادامه خواهد داد.

درک این موضوع زیاد پیچیده نیست در جهانی که فرماسیون های بسیار بدوی و فئودالی هنوز وجود دارد و میلیونها انسان بی خبر از دینامیزم تکامل اجتماعی و بدون آرمانی به به بقای خود ادامه میدهند. تاکید بر مرگ سرمایه داری باور نکردنی ست.

مهمترین مشکل تن ندادن سرمایه داری به تلاش داوطلبانه انسانها برای تحقق سوسیالیسم در بستر سرمایه داری با در کنار آن ست . حتی با توسل به خرابکاری و بهم ریختن روند تکاملی مناسبات سرمایه داری تلاش می کنند تا مناسبات ظالمانه سرمایه داری را حفظ نمایند.

هم اکنون بحران مالی سرمایه داری که بخشی از آن بدلیل سرمایه گذاری های نا درست و نا ضرور در کشورهای معروف به دستمزد پائین
صورت گرفته که به سود بیشتر منتهی میشود. علاوه بر آن از معافیت مالیاتی سهم کارفرما برخوردار میشوند . موجی از سرمایه گذاری ها در روسیه ، چین ، هندوستان ، آمریکای لاتین ، اروپای شرقی و نظائر آنها صورت گرفت .

فاز اول بحران :
اولین ثمره ی این همه سرمایه گذاری دهه ۹۰ ، اشباع شدن بازار از کالاهای ساخته شده بخصوص اتومبیل می باشد که رابطه ی عرضه وتقاضا را بکلی مختل کرده ست . بطوریکه انبارها پر از محصولات ساخته شده و امکان ادامه ی تولید ناممکن شد. تا زمانیکه محصولات در بازار فروش نروند و میزان تقاضا بالا نرود. خط تولید به گردش در نخواهد آمد یا با ظرفیت حداقل به کار ادامه خواهد داد. به این دلیل میلیونها نیروی کار تا بحال بیکار شدند. تا بحال در باره علت بحران بحث درستی صورت نگرفته و موضوع بانکها و وام مسکن تحت الشعاع بقیه مسائل قرار گرفت.

فاز دوم بحران :
هم اکنون در کشورهای بزرگ سرمایه داری بحث « ظرفبت اضافی» مطرح میشود و تقریبا معادل کارخانه هائیکه در ۱۰ تا ۲۰ سال گذشته در کشورهای دستمزد پائین احداث شده کارخانه ها را تعطیل مینمایند.

نتیجه:
آلمان ، فرانسه ، ایتالیا ، انکلستان و نظائر اینها تولید را قبلا به رومانی ، مجارستان ، استونی ، چک ، لهستان ، لیتوانی ، چین و نظائر آن منتقل کرده و محصولات را به بازار عرضه مینمایند و سود بیشتری کسب مینمایند.

کارگران بیکار شده در این شرائط به دلیل بحران عمومی جهانی از مزایا بیمه ی بیکاری کمتری بر خوردار هستند و میرود که در آینده از این هم بد تر شود. دولت ها دست به گریبان مشکلاتی هستند که صاحبان سرمایه ای ایجاد می کنند و مالیات ها مردم باید به مخارج جدید
اختصتص یابد. شرائط رفاه اجتماعی بد تر وبدتر میشود و رونق به رکود - تکامل به قهقرا

در کشورهای دستمزد پائین همان اتفاقاتی که در دهه های بعداز جنگ دوم در کشورهای تحت سلطه صورت گرفت امروز در کشورهای سابق سوسیالیستی صورت می گیرد . هنوز آفریقا وبسیاری از کشورهای جهان در نوبت هستند که سرمایه داری در آنها سرمایه گذاری نماید تا شاید به کاروان تکامل سرمایه داری به پیوندند.

تناقض:
ایران ، ترکیه ، کره جنوبی ، تایلند، و نظائر آنها بعداز جنگ رشد کردند
امروز کشورهای سوسیالیستی سابق در حال رشدند.

میلونها نفر در آلمان از بعداز جنگ بیکار بوده و هر روز این تعدار بیشتر میشود.
سرمایه داری آنقدر امکانات دارد که لشگر بیکاران را با حداقل ها زنده نگهدارد و آن فجایع سرمایه داری دوران مارکس وجود ندارد.
تکلیف تکامل به ضرر سوسیالیزم حل شده ست.
سرمایه داری نمی میرد و فقط دست و پا میزند.
۱۷۲۶۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣٨٨