سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جنبش ازادی خواهی، از ریزوارگی تا تقدیر گرایی - حشمت اله طبرزدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : بهرام ص

عنوان : حرص و آز رهبری
سلام! نویسنده این مقاله هرجا که دلش خواسته، از سوابقی که ازبرخی افراد در ذهن خود داشته،برای برخورد در لحظه فعلی با آنان استفاده کرده است. نمونه اش این است که بر اساس گذشته خاتمی و رفستجانی آنان را مردان سیاست پشت پرده مینمایاند.البته معلوم نیست که چرا به گذشته موسوی و کروبی کاری ندارد و خیالش از جاتب آنها بگفته خودش "راحت" است. چرایش را هم نگفته. بنظر من هم نمیتوان با وجود امکان تغییر در افراد از گذشته آنها غافل شد. باید دلایل متقن داشت که این افراد یا هر کسی که مورد بحث است با گذشته خود فرق کرده اند.
از همین رو باید به صراحت بگویم که خود ایشان هم گذشته عجیب و مشکوکی دارند وبرای من سخت است که به گذشته ایشان بی توجه باشم. ایشان از افراد مهم وسر دسته بسیج دانشجویی بوده. اولین کسی بوده که خامنه ای را" امام خامنه ای " خطاب کرده. میگویند روزگاری در زمان دانشجویی با احمدی نژاد سرو کار داشته. بعدها بعد از جریان ۲ خرداد ناگهان خیلی رادیکال شده. چندین بار بازی زندان کوتاه مدت و آزادی را پشت سر گذاشته که بسیاری در داخل آنرا مشکوک ارزیابی میکردند. جالب است هیچ نیروی داخلی حتی ملی مذهبی ها به ایشان اعتماد نکردند و ایشان رو به نیروهای اپوزیسیون خارج آورد. واتفاقا به بخشهایی از اپوزیسیون که که خیلی به سیاستهای آمریکا نزدیک بودند، علاقه بیشتری نشان داد. با این پیشینه طبیعی است که من یا هر کس دیگری در مورد ایشان حساس باشد.
با تمام اینها فرض میگیریم که ایشان آدم سالمی است و قصد تضعیف جتبش را ندارد. بنابراین تظریات ایشان را بررسی کنیم.
ایشان اولا میکوشد کروبی و موسوی را کسانی معرفی کند که بر علیه نظام یا لااقل فرد خامنه ای عصیان کرده و خارج از جهار چوب قانون اساسی عمل میکنند. بر من روشن نیست که چرا ایشان اتهام رودر رویی با کل نظام را به موسوی و کروبی میزنند.ولی میدانم که خامنه ای و احمدی نژاد هم همین اتهام را به این دو میزنند.تازه این نظر غلط هم هست. زیرا کروبی و موسوی و حتی خاتمی و رفسنجانی هم بر همان قانون اساسی تکیه میکنند و این "امام خامنه ای" است که قانون اساسی را لگد مال کرده است. موسوی در همین اطلاعیه اخیرش(منشور) از ظرفیت های قانون اساسی میگوید.

نویسنده میفرماید" نگارنده از ناحیه ی اصلاح طلبانی چون موسوی و کروبی نگرانی خاصی ندارد. بلکه باید از رفسنجانی و خاتمی نگران بود". ایشان توضیح نمیدهند که چرا از موسوی یا کروبی نگرانی ندارند. ایا واقعا نگرانی ندارند؟ به این معنا که مطمئن هستند موسوی و کروبی در مسیری که ایشان مایلند، یعنی ایجاد یک رهبری به سبک به قول ایشان انچه در سوئد انجام گرفت هستند؟ رهبری ای که حتی سلطنت چی ها و حزب کمونیست کارگری هم در ان باشند؟ایا ایشان خدای نکرده از سر فرصت طلبی واین که فعلا باد به بادبان موسوی دمیده ، حساب او را از بقیه جدا میکنند؟خودشان فرموده اند" در وضعیت فعلی برخی از ظن خود یار این جنبش شده اند" ایا این عبارت که چیزی جز فرصت طلبی از ان مستفاد نمیشود، در مورد خود ایشان و همفکرانشان صادق نمیباشد؟ همگان میدانند که سلطنت طلبان و همفکران ایشان انتخابات را تحریم کرده و مردم را ابله و انتخاب کنندگان بین خرو گاو و خرس قلمداد میکردند.این دسته الان دایه مهربانتر از مادر برای جنبش شده و از غم سازش احتمالی رهبران جنبش شبها پا برهنه میخوابند. براستی چه شده؟ ایا کسی باور میکند؟ کسانی که تا دیروز هیچ امکان اصلاحی را در این رژیم نمیدادند و با همین منطق اتخابات را تحریم کرده به مردم شرکت کننده توهین میکردند، چطور شده یکباره نگران سازش شده اند؟ نویسنده مقاله که حرکت اخیر مردم ایران را تنها یک حرکت اعتراضی به تقلب انتخاباتی میداند، و موسوی وکروبی را متهم میکند که از این خواست فراتر رفته و عصیان بر ضد خامنه ای کرده اند،معلوم نیست نگران فراتر رفتن جنبش از خواستهای اولیه آن است یا نگران رهبری خود و امثال خود که میگوید" هر کس می خواهد در رهبری جنبش نقشی داشته باشد می بایست در یکی از موزاییک های مبارزاتی قرار بگیرد"
چرا نویسنده نگران است که "خاتمی درست در مقابل ولی فقیه ، خامنه ای، طرح رفراندم و به وسط کشیدن پای مردم را میدهد"؟ ؟؟ چرا ایشان نگرانند که رفسنجانی رودر روی رهبر ایستاده و میگوید ملاک خواست مردم است و رهبر باید الدورم بلدورم ره نیاندازد و زندانیان را آزاد کند؟
نویسنده از طرفی میگوید " رفسنجانی و خاتمی میکوشند خود را باجنبش هماهنگ کرده و حتی از ان جلو بزنند و از این بابت باید خوشحال بود." از طرف دیگر اظهار نگرانی میکنند که مبادا این دو نفر رهبری جنبش را در دست بگیرند و سر ایشان و جنبش بقول خودشان دمکراتیک و سکولار شان بی کلاه بماند. اگر شما جنبش مردم را دمکراتیک میدانید، مهم پیشرفت این جنبش است و بقول خودتان حتی اگر خاتمی و رفستجانی خود را با جنبش هماهنگ کنند باید خوشحال بود. پس دردتان چیست؟ مگر این که جتبش را اصلا دمکراتیک ندانید و یا فکر کنید مردم گوسفندانی بیش نیشتند که هر کسی میتواند چوپانشان شود و شما چرا چوپان نشوید؟شما فکر میکنید اگر بین خاتمی و موسوی جدایی بیاندازید،در رهبری جتبش که اینقدر حرص آنرا دارید جایی برای خود دست و پا مکنید؟ واقعیت این است که با تمام تعریف و تمجید های ظاهری شما از موسوی و کروبی و جدا کردن انان از خاتمی و هاشمی ، با موسوی و کروبی هم مسئله دارید و با خود جوش اعلام کردن جنبش که در زمینه هایی درست هم هست،نقش موسوی را در رهبری سیاسی آن پنهان میکنید. پدر بیامرز! مگر این همه صدای میلیونها انسان که ندای یا حسین میر حسین را میدهند نمیشنوید؟ مگر این خاتمی نبود که با کنار رفتن خود از کاندیدا توری و حمایت کامل از موسوی در این قضیه نقش جدی بازی کرد؟ حالا شما امدید و حساب خاتمی را از موسوی جدا میکنید که جایی دررهبری برای امثال شما باز شود؟ شما حتی قبول ندارید که در ایران کودتا شده و انجا که آنرا بکار میبرید از قول اصلاحطلبان بکار میبرید که فردا یقه تان را نگیرند. با این جرات وبضاعت از رهبر شدنتان دم میزنید؟

اخرنویسنده عزیز! شما که طرح رفراندم و ابطال انتخابات را غیر عملی قلمداد میکنید،زیرا که امام سابق شما خامنه ای با آن موافقت نخواهد کرد،پس چگونه سنگ بزرگتر رفراندم بر سر بود و نبود کل نظام را مطرح میکنید و آنرا عملی میدانید؟یعنی خامنه ای با ابطال انتخابات موافقت نخواهد کرد ولی طرح شما را برای برچیدن کل نظام خواهد پذیرفت؟ با کدام نیرو میخواهید برسر کل نظام رفراندم کنید؟ مردم هم که پشت سر شما نیستند پس با کدام نیرو این طرح کهنه را عملی خواهید کرد؟ ایا این واقعیت نیست که امید شما به نیروهای خارجی و بخصوص آمریکا ست؟ وگرنه خود شما که رقمی نیستسید و کسی از شما حمایت نمیکند.برای همین هم مجبورید فعلا رهبری موسوی را برسمیت بشناسید و خود را برای روز خیالی موعودتان ظاهرا همراه مرم نشان دهید. به شما تذکر میدهم که هرگز جز در جهت تضعیف جنبش نقشی نمیتوانید بازی کنید. از این راه دست بردارید.
در پاین این را هم اضافه کنم که دست اندرکاران این سایت بدلیل همسویی با شما امکان نشر اینجور مقالات را فراهم میاورند و همان خطی را تعقیب میکنند که شما. به همبن دلیل هم هست که این امکان را به شما میدهند. واین از نظر ملت دور نخواهد ماند.
۱۴۹۲٨ - تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست