سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جنبش اعتراضی در ایران و اپوزیسیون ارتجاعی خارج از کشور* - باقر مرتضوی - اسد سیف

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ج مهدوی

عنوان : گر تو بهتر میزنی بستان بزن!
بعد از دو ماه سکوت حال با چنین مقاله زخم زنی به بازار آمدن مضحک است. آقای محترم لطف کنید و بیایید به موازات "مرتجعین" فراخوانی بدهید برای تظاهرات. با در نظر گرفتن عقاید بسیار کهنه شما با شما شرط میبندم که چهل نفر را نخواهید توانست به میدان بیاورید.

آیا ما ایرانیان بدون توهین و یا حتی "فیزیکی" شدن نمیتوانیم بحث کنیم؟ تا کی چنین؟

خواهش میکنم طبق روال سیاست های امروزی بخاطر توهینی که کرده اید از مردم معذرت بخواهید. هزاران نفر در تظاهرات بوده اند که با کمال عقل و شعور و جان و دل در مراسم شرکت کرده اند. به ایشان "مرتجع" گفتن توهین است.

اگر نیست... پس اجازه بدهید من نیز مرام شمارا ارتجاعی اعلام کنم.

خیر پیش
۱۴۹٣٣ - تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱٣٨٨       

    از : ابوالحسن قیادی

عنوان : سکوت بجا ثروتیست خدادادی
آقایان محترم
تمنا دارم اگر کمک نمیکنید (که عملا نمیکنید!) اقلا چوب لای چرخ بچه ها نیاندازید.
محتوی مقاله توهین است و بس دردآور.
بدرود
۱۴۹۱٨ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣٨٨       

    از : ابوالحسن قیادی

عنوان : سکوت بجا ثروتیست خدادادی
آقایان محترم
تمنا دارم اگر کمک نمیکنید (که عملا نمیکنید!) اقلا چوب لای چرخ بچه ها نیاندازید.
محتوی مقاله توهین است و بس دردآور.
بدرود
۱۴۹۱۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣٨٨       

    از : جنبس سبز ایران

عنوان : آقایان لطف کنید
آقایان نویسنده حالا که زحمت کشیده ودر مورد اپوزیسیون ارتجاعی خارج صحبت کردید، لطف فرموده راجع به ۳۰ میلیون مردم معترض و ارتجاعی هم قلم بزنید. اخر تا به کی می خواهید رویاهای خود را به خورد مردم بدهید. از خواب بیدار شوید و سیل این جمعیت را ببینید. ظاهرا فقط خامنه ای گوش و چشم خود را نبسته است. شما دیگر چرا اقایان به اصطلاح پیشرو!!!!
۱۴٨۵۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ تير ۱٣٨٨       

    از : جواد پناهی

عنوان : شجاعت و عدم دنباله روی از شعار همه با هم موسوی و کروبی و خاتمی ....
آقایان محترم اسد سیف و باقر مرتضوی،
نوشته شما بر حقایق تلخی اشاره دارد که شجاعت شما در بیان واقعیت ها و خسران های جنبش جاری ایران، بخصوص دنباله روی کسانی است که در خارج که زیر ضرب رژیم نیستند، در چارچوب موسوی و کروبی حرکت می کنند. کسانی چون این "الهه الهه" که اتفاقا از اکثریتی های نفوذی در جمهوری خواهان دمکرات و لائیک بودند حرجی برشان نیست. دیروز طرفدار خمینی بودند و امروز هم موسوی ها. دیروز خط امامی بودند و امروز دنبال فرزند "امام"- موسوی- هستند. مردم ایران از این فرصت استفاده میکنند و به حاکمیت جمهوری اسلامی حمله میکنند، این فرصت طلبان اکثریتی هم از فرصت استفاده مینند و دوباره، به بخشی از حاکمیت می چسبند. نوشته شجاعانه و دلسوزانه شما قابل تقدیر است.
۱۴۷۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱٣٨٨       

    از : احمدیان

عنوان : شعارهای سکتاریستی
دوستان برخلاف نظر شما جو غالب بر تظاهرات خارج کشور مبنی بر اینست که ما باید همپای هموطنان داخل کشور حرکت نموده
و مبارزه را امری جاری و مرحله ای بدانیم. اینهمه شعارهای سکتاریستی و صرفا دل خوش کن ما را بکحا رسانده؟
راستی اینگونه دست ودل بازانه هموطنان خویش را مرتجع و... نامیدن، غیر ازهمکاسه شدن با آخوندهای فحاش و بد دهن است؟
۱۴۷٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣٨٨       

    از : محسن کوشا

عنوان : حواسم باشد که عملکرد های ارتجاعی را نشانه گیریم
آقای مرتضوی و جناب سیف از جنابعالی تقاضا می کنم که یک بار برای خاطر مردم به معنی وسیع ان به این سئوال پاسخ دهید که بهتر نیست که به جای دسته بندی کلی و فله ای نیروها به «ارتجاعی» و «انقلابی » پیشقدم شویم و با تاکید بر شعار «ایران برای تمام ایرانیان» نیروها را بر اساس هویت واقعی سیاسی آنها و با احترام متقابل برسمیت بشناسیم ؟
آیا هر کس که صرفا سابقه ی همکاری با حکومت ها داشته ست ارتجاعی ست ؟ فرق نیروهای مخالف حکومت مطلقه ی فقاهتی در خارج از کشور با نیروهای وابسته به خامنه ای - سپاه و مافیا چیست ؟
آیا حزب کمونیست کارگری و مجاهدین خلق و شاهدوستان «مترقی » یا «انقلابی » هستند ؟

همین «انتخابات» ۲۲ خرداد نشان داد که مردم در کل به ۴ گروه متفاوت رای دادند . بعضی از نیروهای «مترقی» بزعم شما از ناچاری به موسوی و کروبی رای دادند. و ۲۰ میلیون اصلا رای ندادند اعم از تحریم یا هر دلیل دیگر ، که بخشی از آنها هم «مترقی » هستند.

مجددا می پرسم در کشوری که نیروهای «ارتجاعی » آن مطابق فرمول شما بسیارند ؛ چند میلیون به احمدی نژاد رای دادند و بخشی به محسن رضائی و بخشی هم به موسوی و کروبی . ببینید در این جامعه ی نسبتا «ارتجاعی » نباید کمی صبور بود و کار کرد .
آیا رفسنجانی ، لاریجانی و امثالهم که بخشی از سرمایه داری حاکم را نمایندگی می کنند با احمدی نژاد در یک صفند ؟

یادتان باشد که در سال ۵۷ که خمینی بر امت «امامت » میکرد گذشت. بخش عظیم مردم و در راس آن زنان و جوانان با بکار بستن اصل آزمون و خطا ، در نبود آزادی بیان و قلم و بقیه حقوق اساسی مدنی وشهروندی توانسته اند در برابر حکومت مذهبی عظیم ترین نمایش مردمی را با نثار خونهای پاک فرزندان خود به جهانیان نشان دهند.

موسوی نهضت آزادی را «مرتد» نمی داند ولی حاضر به همکاری با آنها نیست . تا بحال هیچیک از اصلاح طلبان حکومتی جرات نکرده اند با نیروهای مذهبی خارج از حکومت اسلامی حشر ونشر نمایند. حکومت اسلامی ایران نمایش یک ماکیاولیسم تمام عیار ست. از ایران بر آمد و میرود تا از درون بشکند که مانند ظهورش مهم ست.

متاسفانه در داخل کشور یک حداقل سازمان مستقل و غیر مذهبی اعم از ملی ، دموکرات یا چپ باقی نمانده ست تا نماینده ی میلیونها ایرانی مدرن باشند که در بخشهای مختلف اجتماعی کار می کنند و میخواهند که با رای خود بر روند قانون گذاری تاثیر بگذارند.

بهمین دلیل میلیونها ایرانی تلاش کردند که «بازی» خامنه ای را بهم بریزند و ریختند. ما میتوانیم از کسانی که در خارج «ارتجاعی » عمل می کنند اعم از حکومتی و غیر حکومتی فاصله بگیریم . ما بسیاریم و میتوانیم متمدنانه و بردبارانه نه اینجا و نه آنجا از این جریانات حمایت نکنیم.
حواسم باشد که عملکرد های ارتجاعی را نشانه گیریم و حتی از مجاهدین نترسیم !
محسن کوشا
۱۴۷۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣٨٨       

    از : elahe elahe

عنوان : shar marasan
آقایان مرتضوی و اسد سیف!
لطفا به کارنامه خودتان نگاه بکنید. که چه بر سر جنبش لائیک دمکرات آورده اید. آن جنبش را که با هزاران آرزو عده ایی را دور هم جمع کرده بود برای پایان دادن به تفرقه بخشی از اپوزیسیون ایرانی، ببنید با این کارها و سیاست و شعارهای در ظاهر رادیکال اما در متن سیاستی راستروانه و عقب مانده بجای ماند از دوران کودکی اوایل انقلاب ۵۷ ایران به چه فلاکتی رسانده اید.
حالا هم این جنبش حمایتگر از مبارزات مردم ایران و در عین حال اعتراضی به ولایت فقیه و احمدینژاد، در شکل مرگ بر دیکتاتور را میخاهید که هنوز نه به بار است و نه به دار از ترس اینکه رهبری این جنبش مبادا از دستتان خارج بشود یا شما در این جنبش هیچ نقشی ندارید را به بی راهه و با ایجادها بحثهای الکی و بی سرته که فقط و فقط برای دل خوش کردن و راضی کردن خودتان خوب است، به نابودی و انفعال بکشانید.
مگر شما نمیبیندی که جنبش اعتراضی مردم ایران به ولایت فقیه و دولت کودتایی احمدی نژاد در شعار مرگ بر دیکتاتور تجلی یافته است. که آذین بخش تمامی حرکتهای اعتراضی تظاهرات خارج از کشور شده است. شما اگر کمی در این آکسیونها شرکت فعال داشتید، میدید که هم رنگ سبز و هم شعارها و عکسهای حمل شده و داده شده در این آکسیونها همه همه علیه خامنه ایی و ولایت فقیه و دیکتاتوری بوده است. مردم هم با جان و دل همین ها را گفته و حمل کرده اند.
رنگ سبز اکنون در ایران رنگ اعتراض به ولایت فقیه است. شما باید کمی هم انصاف داشته باشید و هم چشم بصیرت داشته باشید و هم کمی درایت سیاسی که آخری را متاسفانه ندارید. تا عکس جوانان و زنان ایرانی را در خیابانهای تهران که لباس سبز پوشیده اند و یا مچ بند سبز حمل میکنند، نه طرفدار سید و .... بلکه اعتراض به ولایت فقیه است.
اگر شما کمی وجدان بیدار و بصیر داشته باشید، به شال گردن سهراب اعرابی در آخرین روزهای قبل از شهادتش نگاه بکنید. در خواهید که رنگ سبز قبل از سیدی بودن اعتراض به کودتا و اعتراض به خامنه ایی و ولایت فقیه است.
من یک توصیه دوستانه دارم شما خیر نمی رسانید حداقل شر مرسانید. از تجربه های گذشته اتان که در سازمانهای سیاسی معینی بوده اید و هم از تجربه اخیرتان که جنبش لائیت دمکرات را به چه فلاکتی انداخته اید. درس بگیرید و فقط اگر منصف باشید، از مردم حمایت بکننید وگرنه سکوت شما باور بکنید که خیلی به نفع جنبش مردم ایران است.
۱۴۷۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست