سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بیانیه «همبستگی برای دمکراسی" و انتخابات - احمد تقوائی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : کسرا معمار

عنوان : انکه گفت اری انکه گفت نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
اقای احمد تقوایی واقعا تقوا دارند در پذیرش ریسمان ولایت
خرجی نیست.بهرحال هر کس به اندازه گامی که برمی دارد حرف میزند.این قطاری که در ایران براه افتاده ایستگا ههای مختلفی دارد و اقایاحمد تقوایی از الان مسیرش را تا کجا و ناکجا روشن کرده است.
چرا عدالت اجتماعی درونش را می اشوبد لابد نمیخواهد بقول طرفداران ایشان این بو گندوها در میتینگ هایشان مطالباتشان را مطرح کنند. فقط رای بدهند بقیه کارها را بورکرات ها سیاسی ماب خود میدانند چکونه هشت ساعت کار از گرده زحمتکشان هشت نوع استثمار مدرن وارداتی را بر انان تحمیل نمایند همپالکی هایشان در اروپا اکنون می بینند که اب لیبرالیسم با شراب دمکراتیک چه بر سر اندیشه کینزیشان اورده باز می خواهند ما را از مدیریت دولتی و کنترل شده بترسانند و دست های زندان ساز خیابان خواب منابع بر باد ده سرمایه داری خوش اب ورنگ را تبلیغ کنند
از روحیه دمکراسی خواه ایشان همان بس که چند صدایی را با فرکانس صدای خود قبول دارند.
اما امروز جنبش اجتماعی ومدنی از شین گن جلوتر استو اروپا اندیش ها و امریکا نشین ها باید اخبار داخل رابخوانند تا مشق سیاسی کنند هر روز نوایی دیگر گونه از میهن بر میخیزد. گوش کنید شمارا صدا می زنند به جنبش مردم بپیوندید و از بازی با
که بر کی بپرهیزید
این نامها را بخاطر بسپارید
عبدالرحمان قاسملو چه شد نتیجه اعتماد به رفسنجانی
شرفکندی..............................................
نورادین کیانوری.................................
فرخ نگهدار کپیه برداری ازخط فراموش شده کیانوری...........
و.......................
پیروز باد جنبش رو به اعتلای مردم ایران
۱٣۱۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : خشایار رُخسانی

عنوان : پیام "همبستگی" و سردرگمی اپوزیسیون (ویرایش نو)
در دوشَنبه گُذشته، چهارم خُرداد ۱۳۸۸ گُروهی از سازمان هایِ مَردمسالار ایران، از جبهه-ی ملی ایران در تهران به فرنشینی اُستاد ادیب برومند گرفته تا جبهه-ی دمکراتیک ایران به رهبری آقای حشمت تبرزدی و بسیاری از کسانِ سرشناس همانند آقایِ دکترفریبرز رئیس دانا که زندگی خودشان را پیشکش سراَفرازیِ مردم ایران در پیکار برای آزادی و هوده-ی آدمی (حقوق بشر) کرده اند، با برپایی نهادِ "همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر" گام ِخُجسته و آسیمی (عظیمی) را برایِ سازمانددان مبارزه-ی مردم ایران در راستایِ برپا کردن حکومتِ مردم بر مردم برداشتند [۱].
این "نهادِ هَمبستگی" با بیرون دادن ِیک منشور دوازده ماده ای از هَمِه-ی آزادیخواهان درخواستِ همکاری برایِ به انجام رساندن و نهادینه کردن بُنپایه هایِ (اصول) آمده در این منشور را کرد که میتوانند داتواری (حاکمیت) مردمی را در این کشور پایندان کُند (تضمین کُنند). اُمید میرفت که پیام ِ جُنبش ِآزادیخواهانه-ی این بُزُرگواران که دلاورانه که با پیشگام شدن و با بجان خریدن پَژمرگ هایی (خطرهایی) که میتوانند هر دم خَشم و واکُنش بیخردانه-ی بَنیادگرایان در تهران را براَنگیزانند، از سوی اُپُوزیسیون مردمسالار ایران شَنیده میشُد و آنها با دستان و آغوشی باز از این نهادِ "همبستگی" پیشوازی میکردند. ولی شوربختانه اُپوزیسیون مردمسالار ِایران به اَندازه ای سَردَرگُم و یا فریفته-ی این نمایش هایِ بسامدیِ (تکراری) گُزیدمانی و فرمایشی شُده است، که گوش شنوا برای شنیدن پیام این نهادِ "همبستگی"، ندارد. و میخواهد شورانگیزتر از دوران پیشین، با هُماسیدن (شرکت کردن) در بازی ای که باختِ آنها از پیش برنامه ریزی شده است، و با پیشگام شُدن برایِ روشن نگهداشتن آتش ِتنور ِ این نمایش هایِ فرمایشی، هر بار با سرافکندگی بیشتر، ناگُزیر از افزودن بر شُمار راندمان های ِ تازه در آزمون هایِ شکست خورده-ی خودش شوَد.
در این میان آن بخش از اُپُوزیسیون که بیشتر از همه سرگشته تر و هامین تر است، با جابجا کردن رَدِه-ی (صف) دوست و دُشمن، بجای پُشتیبانی از نهاد "هَمبستگی برایِ دمکراسی و حقوق بشر" در برابر آن جبهه گیری میکُند. چرا؟
خُرده گیری این بخش از اُپُوزیسیون از منشور این نهاد "همبستگی" از اینرو ست که این جُنبش نوپایِ "هُمبستگی" تیناب (رویای) خوش این دوستان را که سال ها به آن خوی گرفته اند آشفته کرده است؛ رویایی که میخواهد با هُماسِش (شرکت) پویا در یک گُزیدمان بیدادگرانه و ناآزاد "قدرت مانور نظارت استصوابی شورای نگهبان" را کرانمند کُند (محدود کند). آنهم با هماسیدن (شرکت کردن) در گُزیدمانی که نه آزاد است زیر که نُخُست هیچ نامزدِ ناوابسته به باندِ حکومتچیان، ژایشی (شانسی) برای برگُزیده شدن از سوی مردم را ندارد و دوم اینکه دادگرانه نیست، زیرا بدون گروهای بازرسی سازمان ملل از ستادهای رای گیری، با آزمونی که وزارتِ کشور حکومت اسلامی در دُزدی، دستدرازی و جابجایی رای مردم در گُنجایش میلیونی دارد، نمیتوان به آن اَپَستامی داشت (اعتمادی داشت).
اکنون در سامه ای (شرایطی) که آقایِ کروبی آشکارا مرز ِسُرخ خود را نشاخت کرده است (تعیین کرده است) که همانا سُتوهیدن و گردن گُزاردن به دستور ِولایت فقیه و پایبند بودن به فرمان آیت الله خامنه ای است، این بخش از اُپوزیسیون ساده دل که آقایِ کروبی را در خاستگاه نامزدِ خود برگُزیده است، آنچنان فریفته-ی پیمان ها و وعده هایِ بدون پُشتوانه-ی گُزیدمانی او شده است که بدون باور داشتن به مرز سُرخ آقای کروبی، از او اُمید به یک دگرگونی ساختاری در این کشور را دارد؛ از دگرگونی ِدات های پایه ایِ (قانون اساسی) کشور گرفته تا برچیده شدن شورای نگهبان و دگرگونی ِساختار ِتئوکراسی مذهبی به یک ساختار ِ اینجهانگرا (سکولار) و برگُزاریِ گُزیدمان آزاد. هُمِه-ی این اُمیدهایِ واهی، بدون رویکرد به این راستینگی ست (واقعیت است) که آقایِ کروبی یک آخوند است؛ و آخوندی که نه از اراده ای برایِ دگرگون کردن ساختار ِرژیم برخوردار است و نه خواست دل باشد که مُهندس فروپاشی یک تئوکراسی شیعی گردد، که پس از ۱۴۰۰ سال آلترناتیو بودن (alternative)، قدرت را بدست آورده است، امام زاده ای نیست که این اُپُوزیسیون ساده دل ِ ایران بخواهد به او دخیل به بَندد. و دیگر اینکه از آنجا که آقای کروبی به شایستگی، فرمانُبرداریِ فروتنانه-ی خود از آیت الله خامنه ای را با سُتوهیدن (تسلیم شدن) به "حکم حکومتی" او به آشکاری، نشان داده است، در صورتِ پیروزی، آقای کروبی میتواند تنها پرده-ی دوم نمایش آقای محمد خاتمی را به انجام رساند، به زبان دیگر در دوره-ی زمامداری او، دولتِ سایه-ی بُنیادگریان، همراستا (موازی) همانند دوره-ی محمد خاتمی به غنی سازی اتمی و گُسترش آشوب و جنگ از راه کمک به طالبان و شورشیان در عراق و لبنان و فلسطین ادامه خواهد داد و سرمایه هایِ ایران را همچنان دود کرده و به هوا میدهد و در این میان آقای کروبی تلاش خواهد کرد تا با بُزک کردن ِسیمایِ نمادین (ظاهری) رژیم آخوندی، برایِ آن ارج جهانی بدست آورد.
جای شِگفتی اینجاست که این بخَش ساده دل اُپوزیسیون ایران با آنکه آگاهانه و فروتنانه در گُزیدمانِی می هُماسد (شرکت میکند) که نه آزاد است و نه دادگرانه و شورای نگهبان هوده-ی همبودگاهی (حقوق اجتمایی) آن را با گُزینش های فرمایشی به زیر پا گذاشته است، از منشور نهاد "همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر" خُرده میگیرد که به شَوَندِ (به علت) اینکه در این منشور از هوده-ی (حق) گُزیدمان آزاد گفته ای به میان آورده نشده است، "رسا نیست" و از آنجا که پیشنهادِ منشور "همبستگی" در جدایی دین از حکومت، "روشن نیست" پس این ماده نیز پُر از "کاستی است". برایِ آن آزادیخواهایی که منشور نهاد "همبستگی" را خوانده است و چَشم خَردِ او در بَند پیمان ها و وعدهای دروغ و بدون پُشتوانه-ی آقایِ کروبی و دیگر نامزدهایی گُزیدمانی، نابینا نشده است، به رسایی روشن است که هنگامیکه منشور "همبستگی" در ماده-ی دوم خود از – "پذیرش مفاد منشور سازمان ملل متحد و اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و میثاق های آن" گفته به میان میآورد، و در ماده-ی سوم خود – "حاکمیت قانون برخاسته از اراده ی آزاد مردم" را بازنمود میکُند و هنگامیکه در ماده-ی چهارم خود از – "تغییر قانون اساسی و حذف اصل های مغایر با حاکمیت ملت،" گفته به میان میآورد، هوده-ی (حق) گُزیدمان آزاد در هر سه ماده ای که در بالا آورده شده است، باید که پیش پیغان (پیش فرض) برایِ انجام این سه درخواست باشد.
آقای احمد تقوایی میگویند:" مهم ترین موضوعی که به کانون رقابت انتخاباتی کنونی راه یافته و توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده است، موضوع تقدس قانون اساسی جمهوری اسلامی و یا تغییر یا اصلاح آن بر پایه حقوق شهروندی است"، ولی او همزمان منشور همبستگی را که در ماده-ی چهارم آن به – "تغییر قانون اساسی و حذف اصل های مغایر با حاکمیت ملت،" نمار میکند (اشاره میکُند) را ابزاری میداند که به "تنزل و سردرگمی در گُفتمان انتخابات کمک میکُند".
به زبان دیگر آقای احمد تقوایی در نوشتار خُرده گیرانه شان از منشور "همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر" با بکار گیری هَمِه-ی هنر سفسطه بافی و آسمان ریسمان کردن هایِ شان، برای خام کردن و کشیدن ساده دلانی چون خودشان به پای صندوق های رای و گرم نگه داشتن تنور این نمایش ها، ناتوان از پنهان کردن پَرتو دَرخشان پیام خُجسته-ی نهادِ "همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر" در پُشتِ دیوار ِ سیاهِ کوردلی ها و کَژپنداریهای خود شده اند؛ پیامی که بازتاب دهنده-ی فریادِ سدساله-ی مردم ایران برای رسیدن به آزادی و دمکراسی ست.
خشایار رُخسانی
[email protected]


یاداشت:
[۱] http://www.newsecularism.com/۲۰۰۹/۰۵/۲۶.Tuesday/۰۵۲۶۰۹-Hambastegi-baraaye-Democracy.htm
۱٣۱۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : خشایار رخسانی

عنوان : پیام "همبستگی" و سردرگمی اپوزیسیون
در دوشَنبه گُذشته، چهارم خُرداد ۱۳۸۸ گُروهی از سازمان هایِ مَردمسالار ایران، از جبهه‍یِ ملی ایران در تهران به فرنشینی اُستاد ادیب برومند گرفته تا جبهه‍یِ دمکراتیک ایران به رهبری آقای حشمت تبرزدی و بسیاری از کسانِ سرشناس همانند آقایِ دکترفریبرز رئیس دانا که زندگی خودشان را پیشکش سراَفرازیِ مردم ایران در پیکار برای آزادی و هوده‍یِ آدمی (حقوق بشر) کرده اند، با برپایی نهادِ "همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر" گام ِخُجسته و آسیمی (عظیمی) را برایِ سازمانددان مبارزه‍یِ مردم ایران در راستایِ برپا کردن حکومتِ مردم بر مردم برداشتند [۱].
این "نهادِ هَمبستگی" با بیرون دادن ِیک منشور دوازده ماده ای از هَمِه‍یِ آزادیخواهان درخواستِ همکاری برایِ به انجام رساندن و نهادینه کردن بُنپایه هایِ (اصول) آمده در این منشور را کرد که میتوانند داتواری (حاکمیت) مردمی را در این کشور پایندان کُند (تضمین کُنند). اُمید میرفت که پیام ِ جُنبش ِآزادیخواهانه‍یِ این بُزُرگواران که دلاورانه که با پیشگام شدن و با بجان خریدن پَژمرگ هایی (خطرهایی) که میتوانند هر دم خَشم و واکُنش بیخردانه‍یِ بَنیادگرایان در تهران را براَنگیزانند، از سوی اُپُوزیسیون مردمسالار ایران شَنیده میشُد و آنها با دستان و آغوشی باز از این نهادِ "همبستگی" پیشوازی میکردند. ولی شوربختانه اُپوزیسیون مردمسالار ِایران به اَندازه ای سَردَرگُم و یا فریفته‍یِ این نمایش هایِ بسامدیِ (تکراری) گُزیدمانی و فرمایشی شُده است، که گوش شنوا برای شنیدن پیام این نهادِ "همبستگی"، ندارد. و میخواهد شورانگیزتر از دوران پیشین، با هُماسیدن (شرکت کردن) در بازی ای که باختِ آنها از پیش برنامه ریزی شده است، و با پیشگام شُدن برایِ روشن نگهداشتن آتش ِتنور ِ این نمایش هایِ فرمایشی، هر بار با سرافکندگی بیشتر، ناگُزیر از افزودن بر شُمار راندمان های ِ تازه در آزمون هایِ شکست خورده‍یِ خودش شوَد.
در این میان آن بخش از اُپُوزیسیون که بیشتر از همه سرگشته تر و هامین تر است، با جابجا کردن رَدِه‍یِ (صف) دوست و دُشمن، بجای پُشتیبانی از نهاد "هَمبستگی برایِ دمکراسی و حقوق بشر" در برابر آن جبهه گیری میکُند. چرا؟
خُرده گیری این بخش از اُپُوزیسیون از منشور این نهاد "همبستگی" از اینرو ست که این جُنبش نوپایِ "هُمبستگی" تیناب (رویای) خوش این دوستان را که سال ها به آن خوی گرفته اند آشفته کرده است؛ رویایی که میخواهد با هُماسِش (شرکت) پویا در یک گُزیدمان بیدادگرانه و ناآزاد "قدرت مانور نظارت استصوابی شورای نگهبان" را کرانمند کُند (محدود کند). آنهم با هماسیدن (شرکت کردن) در گُزیدمانی که نه آزاد است زیر که نُخُست هیچ نامزدِ ناوابسته به باندِ حکومتچیان، ژایشی (شانسی) برای برگُزیده شدن از سوی مردم را ندارد و دوم اینکه دادگرانه نیست، زیرا بدون گروهای بازرسی سازمان ملل از ستادهای رای گیری، با آزمونی که وزارتِ کشور حکومت اسلامی در دُزدی، دستدرازی و جابجایی رای مردم در گُنجایش میلیونی دارد، نمیتوان به آن اَپَستامی داشت (اعتمادی داشت).
اکنون در سامه ای (شرایطی) که آقایِ کروبی آشکارا مرز ِسُرخ خود را نشاخت کرده است (تعیین کرده است) که همانا سُتوهیدن و گردن گُزاردن به دستور ِولایت فقیه و پایبند بودن به فرمان آیت الله خامنه ای است، این بخش از اُپوزیسیون ساده دل که آقایِ کروبی را در خاستگاه نامزدِ خود برگُزیده است، آنچنان فریفته‍یِ پیمان ها و وعده هایِ بدون پُشتوانه‍یِ گُزیدمانی او شده است که بدون باور داشتن به مرز سُرخ آقای کروبی، از او اُمید به یک دگرگونی ساختاری در این کشور را دارد؛ از دگرگونی ِدات های پایه ایِ (قانون اساسی) کشور گرفته تا برچیده شدن شورای نگهبان و دگرگونی ِساختار ِتئوکراسی مذهبی به یک ساختار ِ اینجهانگرا (سکولار) و برگُزاریِ گُزیدمان آزاد. هُمِه‍یِ این اُمیدهایِ واهی، بدون رویکرد به این راستینگی ست (واقعیت است) که آقایِ کروبی یک آخوند است؛ و آخوندی که نه از اراده ای برایِ دگرگون کردن ساختار ِرژیم برخوردار است و نه خواست دل باشد که مُهندس فروپاشی یک تئوکراسی شیعی گردد، که پس از ۱۴۰۰ سال آلترناتیو بودن (alternative)، قدرت را بدست آورده است، امام زاده ای نیست که این اُپُوزیسیون ساده دل ِ ایران بخواهد به او دخیل به بَندد. و دیگر اینکه از آنجا که آقای کروبی به شایستگی، فرمانُبرداریِ فروتنانه‍یِ خود از آیت الله خامنه ای را با سُتوهیدن (تسلیم شدن) به "حکم حکومتی" او به آشکاری، نشان داده است، در صورتِ پیروزی، آقای کروبی میتواند تنها پرده‍یِ دوم نمایش آقای محمد خاتمی را به انجام رساند، به زبان دیگر در دوره‍یِ زمامداری او، دولتِ سایه‍یِ بُنیادگریان، همراستا (موازی) همانند دوره‍یِ محمد خاتمی به غنی سازی اتمی و گُسترش آشوب و جنگ از راه کمک به طالبان و شورشیان در عراق و لبنان و فلسطین ادامه خواهد داد و سرمایه هایِ ایران را همچنان دود کرده و به هوا میدهد و در این میان آقای کروبی تلاش خواهد کرد تا با بُزک کردن ِسیمایِ نمادین (ظاهری) رژیم آخوندی، برایِ آن ارج جهانی بدست آورد.
جای شِگفتی اینجاست که این بخَش ساده دل اُپوزیسیون ایران با آنکه آگاهانه و فروتنانه در گُزیدمانِی می هُماسد (شرکت میکند) که نه آزاد است و نه دادگرانه و شورای نگهبان هوده‍ی همبودگاهی (حقوق اجتمایی) آن را با گُزینش های فرمایشی به زیر پا گذاشته است، از منشور نهاد "همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر" خُرده میگیرد که به شَوَندِ (به علت) اینکه در این منشور از هوده‍ی (حق) گُزیدمان آزاد گفته ای به میان آورده نشده است، "رسا نیست" و از آنجا که پیشنهادِ منشور "همبستگی" در جدایی دین از حکومت، "روشن نیست" پس این ماده نیز پُر از "کاستی است". برایِ آن آزادیخواهایی که منشور نهاد "همبستگی" را خوانده است و چَشم خَردِ او در بَند پیمان ها و وعدهای دروغ و بدون پُشتوانه‍یِ آقایِ کروبی و دیگر نامزدهایی گُزیدمانی، نابینا نشده است، به رسایی روشن است که هنگامیکه منشور "همبستگی" در ماده‍یِ دوم خود از – "پذیرش مفاد منشور سازمان ملل متحد و اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و میثاق های آن" گفته به میان میآورد، و در ماده‍یِ سوم خود – "حاکمیت قانون برخاسته از اراده ی آزاد مردم" را بازنمود میکُند و هنگامیکه در ماده‍یِ چهارم خود از – "تغییر قانون اساسی و حذف اصل های مغایر با حاکمیت ملت،" گفته به میان میآورد، هوده‍یِ (حق) گُزیدمان آزاد در هر سه ماده ای که در بالا آورده شده است، باید که پیش پیغان (پیش فرض) برایِ انجام این سه درخواست باشد.
آقای احمد تقوایی میگویند:" مهم ترین موضوعی که به کانون رقابت انتخاباتی کنونی راه یافته و توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده است، موضوع تقدس قانون اساسی جمهوری اسلامی و یا تغییر یا اصلاح آن بر پایه حقوق شهروندی است"، ولی او همزمان منشور همبستگی را که در ماده‍ی چهارم آن به – "تغییر قانون اساسی و حذف اصل های مغایر با حاکمیت ملت،" نمار میکند (اشاره میکُند) را ابزاری میداند که به "تنزل و سردرگمی در گُفتمان انتخابات کمک میکُند".
به زبان دیگر آقای احمد تقوایی در نوشتار خُرده گیرانه شان از منشور "همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر" با بکار گیری هَمِه‍یِ هنر سفسطه بافی و آسمان ریسمان کردن هایِ شان، برای خام کردن و کشیدن ساده دلانی چون خودشان به پای صندوق های رای و گرم نگه داشتن تنور این نمایش ها، ناتوان از پنهان کردن پَرتو دَرخشان پیام خُجسته‍یِ نهادِ "همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر" در پُشتِ دیوار ِ سیاهِ کوردلی ها و کَژپنداریهای خود شده اند؛ پیامی که بازتاب دهنده‍یِ فریادِ سدساله‍یِ مردم ایران برای رسیدن به آزادی و دمکراسی ست.
خشایار رُخسانی
[email protected]


یاداشت:
[۱] http://www.newsecularism.com/۲۰۰۹/۰۵/۲۶.Tuesday/۰۵۲۶۰۹-Hambastegi-baraaye-Democracy.htm
۱٣۱۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : به روشنفکران

عنوان : تکرار تاریخ بدست روشنتفکران
ازوحشت شاه به خمینی پناه بردید و از وحشت ناطق نوری به خاتمی دل بستید و اینک از وحشت احمدی نژاد به موسوی یا کروبی پناه بردن آیا صحیح است؟
۱٣۰٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست