سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

همه جا اردیبهشت است ... - پیرایه یغمایی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : قابل توجه نظر دهندگان محترم

عنوان : تزویر فرزندان گمنام .............
قابل توجه نظر دهندگان محترم
نیرو های رژیم دو به هم زن اسلامی ، گاهی با نام مخالف می نویسند ، کمی دیرتر همان اشخاص با نام موافق به میدان می آیند و موافق دو آتشه می شوند!
۱۲۹۱۴ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣٨٨       

    از : یک دوست

عنوان : حاضر و حاظر
آقای رضا مستفید: من نه علاقمند به شعر هستم و نه بر اساس تفکر نادرست شما علاقمند به شاعر، اما اگر اشتباه نکنم مثل اینکه کلمه ی (حاضر) با (ض) است در (نمایندگان حاظر).
من بی آنکه قصد اهانت یا اظهار نظر داشته باشم فکر می کنم اگر کسی به
اندازه ی یک سر سوزن به کلمه ها احترام نگذارد و رایج ترین انها را که از دوره مدرسه با ما همدم بوده اند (همان مسئله ی حاضر و غایب در مدارس) را در خاطر نداشته باشد و رعایت نوشتنشان را نکند، استحقاق ندارد در مورد شعر که
مجموعه ای از کلمات هستند اظهار عقیده کند.
۱۲٨۹۲ - تاریخ انتشار : ۲ خرداد ۱٣٨٨       

    از : نسرین شکیبی

عنوان : برای مأنوس درست واژه ها!
مأنوس درست واژه ها ! شعرتان را خواندم.برایم بسیار زیبا بود.امیدوارم لحظه هایتان به شادابی این فضای پاک باشند.نسرین
۱۲٨٨٨ - تاریخ انتشار : ۲ خرداد ۱٣٨٨       

    از : رضا مستفید

عنوان : یک خاطره
آلن گرینسپن،رییس کل قبلی بانک مرکزی آمریکا،پس از کناره گیری از کار در چندین مصاحبه رادیو تلویزیونی شرکت کرد و نسبت به گذشته اش از خوب و بد پاسخ گفت.البته در همین زمینه کتابی هم از او منتشر شد.وی در یکی از مصاحبه هایش بارادیوی سراسری-ملی"ان/پی/آر"در پاسخ به سوال خانم ،تری گروس،که از او پرسید یک خاطره بد از آن دوران را تعریف کند گفت:یکبار برای ادای توضیح در خصوص مسایل اقتصادی در کمیسیون مربوطه در مجلس سنا شرکت کردم و خیلی هم جلسه طولانی شد.غروب همان روز درگزارشی از یکی از شبکه های تلویزیونی دیدم که رییس آن کمیسیون دارد نسبت به آن جلسه که با من داشته اند اظهار نظر میکندومیگوید که جلسه بیار خوبی بوده و نمایندگان حاظر در جلسه با درک کامل اظهارات من،آنچه را گفته ام به روشنی دریافته ونسبت به وضعیت خوشبین هستند.این ناخوشایند ترین چیزی است که از آنروزها در یاد دارم.
وقتی خانم تری گروس با تعجب پرسید چرا؟! گرینسپن گفت:آنگاه بود که دریافتم من آنروز پرت وپلا گفته ام،چرا که اگر من در حیطه تخصصی خود مطالبی میگفتم،آنان باید مثل معمول اطهار میکردند بازهم این آدم دری وری گفت.من آنروز را هرگز فراموش نمیکنم.
وحالا حکایت من است و علاقه مندان این شاعر گرامی.شمارا به خیر و مرا بسلامت.حق با شماست.
۱۲٨۷۷ - تاریخ انتشار : ۲ خرداد ۱٣٨٨       

    از : داوود شاه‌‌نشین

عنوان : آب در...
پیرایه‌ جان از خواندن شعر بسیار زیبایت لذّت بردم.مهمتر اینکه‌ باز هم آب در سوراخ مورچه‌ انداخته‌‌ای.خسته‌ نباشی.
۱۲٨۶۰ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : حسین میرمبینی

عنوان : بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم به شرط آنکه ننمایی به کج طبعان دل کورش
من از عمق معنای واژه "کج طبعی" که حافظ در این شعر آورده اطلاع نداشتم تا اینکه اظهار نظر جناب مستفید را دیدم که در ارتباط شعر زیبای "همه جا اردی بهشت است" خانم یغمایی مطالبی را از روی "غرض عرض شرط بلاغ" به ایشان یادآوری کرده اند . معلوم می شود در عالم شاعری موضوع "کج طبعی" آنهم کج طبعی که از "حسادت" (بقول حافظ کور دلی) برخاسته باشد واقعا مصداق دارد و نباید از آن سرسری گذشت.
به نظر من خانم یغمایی در این شعر زیبا "حیات" و "هستی" را درواقع به معنی عشق گرفته است.
یعنی همان تعبیری که مولوی از عشق و هستی دارد.
پیمبر عشق و دین عشق و خدا عشق
زفوق العرش تا تحت الثری عشق

و من در حیرتم از این جناب مستفید که نه از عشق خبر دارد و نه از شعر ،و حتا اینکه بداند با همین چند سطر که نوشته، خودش را لو داده از اینکه معلوم دارد که "کج طبع" است و یا اینکه به شدت از بیماری حسادت رنج می برد.
"مستفید" عزیز
شما هرچه بیشتر از جانب خودتان (با نام های جعلی) و یا دوستان سخن شناس مجعول تان اظهار نظر می فرمایید بیشتر "کج طبعی" تان را آشکار می سازید. اصلا فکر نمی کنم که "شعر " موضوعی برای حسادت ورزیدن باشد. زیرا استعداد سرایش و شعر خوب گفتن استعدادی است ذاتی و خدادادی. بقول خواجه:
حسد چه می بری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست
امید آنکه خانم یغمایی این سخنان بیمارگونه را جدی نگیرند و همچنان در کار خلاقیت های ادبی فعال و پیشرو باشند.
۱۲٨۵٨ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : مجید وثوقی

عنوان : خذا نکند که
خدا نکند یک نفر قواعد شعر قدیم را بشناسد و در شعرش اختلال وزن و قافیه نداشته باشد، ترکیبات و وصفیات زیبای شعر جدید را هم بشناسد، در نوشتن مقاله های تحقیقی دقیق باشد و نثر خوب و روان داشته باشد، آن وقت است که ما نوک قلم هایمان را برایش کج می گیریم. شعرش را به شعر همه مثل و مانند می کنیم ، می گوییم اینجایش کج است ، آنجایش کوله است و وسطش به آخر و اولش نمی خورد. (فقط برای اینکه عرض انذام کنیم و بگیم : ما هم بعله)
خوب اگر دوست ندارید، مجبور که نیستید که بخوانید. نخوانید که نظریات الکی بدهید.
اینیم ما دیگه مغزض و تنگ نظر!
۱۲٨۵٣ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : کیوان مشار

عنوان : به آقا رضا . نظرات ناشیانه
این نظرات که شعر یک شاعر را به شعر شاعر دیگر شبیه می کند، نشان می دهد که ما نه این شعر را می شناسیم و نه آن را. شبیه کردن شعر خانم یغمایی به شعر حمید مصدق و غزل های سایه که تازه غزل های سایه هم به غزل های حافظ شبیه شده، چیزی نیست مگر نداشتن درک و دریافت و شعور شاعرانه.
هیچکدام اینها ذره ای ازتباط با هم ندارند و هر کدام حس و مختصات خودشان را دارند. در ضمن ما نباید به یک شاعر بگوییم که چطور شعر بگوید . من اگر شعری را نمی پسندم نمی خوانم . شعر که مقاله ی تحقیقی نیست. که ما بخواهیم نظر خودمان را بر آن تحمیل کنیم . شعر از درون شاعر می جوشد و به هر شکلی که بجوشد و سر بگیرد زیبایی خود و ویژگی خودش را دارد.
به نظر من کارهای این شاعر (پیرایه یغمایی) تا آنجا که من دیده ام و می شناسم بجز به خودش به شعر دیگری شبیه نیست و در هر دو صورت هم زیبا و پر احساس است هم غزل و هم سپید. ضمن اینکه شعر (اردیبهشت ) هم بسیار زیبا بود و ترکیبات منحصر به فردی داشت. و اگر کسی به آن پی نبرده باید دوباره بخواند.
۱۲٨۴۴ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : رضا مستفید

عنوان : شرط بلاغ/پند/ملال
صرف چیدن کلمات در این شکل باعث نو بودن ویا "شعر نو بودن"نیست.تعابیر موجود دراین نوشته نیز به شیوه های بسیار موثر تر، زیباتروبهنگام خود تازه و نو در شعر آبی ،خاکستری .... حمید مصدق آمده.ویگر مضامین را نیز در غزلهای حافظ گونه "سایه"میتوان دید.واما روا و شایسته همان است که نویسنده این نوشته درهمان اوزان مشخص و قالبی عروض که هم ملکه ی ذهن ایشان است و هم علی الدوام تمرین دارند و نوشته اندوخوب هم مینوسند،طبع آزمایی فرمایند.غرض من نیز عرض شرط بلاغ است،پندوملالش بر عهده نویسنده است.
با عرض ادب محضر محترم خانم یغمایی. رضا.ا.مستفید
۱۲٨۰۶ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست