سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

خاکسپاری صلح در خرابه های خونین غزه - علی کشتگر

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : پویان مدائن

عنوان : دقت وتعمق..
عملیات استشهادی حماس را فراموش نکرده اید؟؟ که زنان و کودکان را پخش زمین میکرد!!؟/ تمام انها دیوانه اند و جنایتکار اعم از حماس یا اسرائیلیان اما خانم محترم گلرو با شما در مورد سوابق مشعشع آقای کشتگر موافقم که نیازی به توضیح ندارد چرا که در انشقاق وشکاف در بزرگترین نیروی چپ در ایران تا جایی پیش رفت که سران حکومت اسلامی اعتراف کردند که بزرگترین خدمت برای بقای انان را امثال کشتگر -نگهدار و برادر بزرگتر (توکل) انجام داده اند .آیا نمیدانید یا نمیخواهید بدانید؟
۶٣۲۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣٨۷       

    از : میشکا اسپهبدی مازندرانی

عنوان : دفاع از خانه و کاشانه ربطی به مترقی بودن و یا نبودن انسان و یا دسته وگروهی ندارد
غزه از دو طرف با اسرائیل مرز دارد و از یک طرف به مصر و از یک طرف هم به دریا.قبل از اینکه ماهیت حماس را ارتجاعی و یا مترقی بدانیم باید به این سوال پاسخ دهیم که ایا ۱,۵ میلیون مردم غزه حق ارتباط با جهان خارج را دارند و یا نه.اسرائیل از سه طرف راه را بسته است و یک طرف را هم مصر بسته است خوب اسرائیل حق دارد مرزهای خود را بروی فلسطینیان ببندد و مصر هم حق دارد مرز خود را مسدود کند ولی ایا فلسطینیان نباید از راه دریا به جهان ارتباط داشته باشند?اگر شما هم بجای فلسطینیان بوده اید که اسرائیل همه راهها را بسته و هر از گاهی هم افراد مخالف خود را هدفمند در داخل خاک غزه ترور میکند چکار میکردید?مشکل فلسطینیان الان مترقی بودن و یا نبودن حماس نیست انها میخواهند از خانه و کاشانه خود دفاع کنند وهرکسی که درکنارشان قرار گیرد را با اغوش باز میپذیرند قبلا سازمان الفتح بود با رهبری یاسرعرفات و حالا حماس وشاید فردا سازمان دیگری باشد. محمود عباس بقول امروموسی رئیس اتحادیه عرب منتظر نابودی حماس میباشد تا کنترل غزه را بعهده بگیرد وبخاطر این با اسرائیلیها همکاری میکند و جمهوری اسلامی هم بخاطر منافع خود از حماس حمایت میکند این اصلا عجیب نیست چرا که کل غرب هم بخاطر منافع شان از اسرائیل حمایت میکنند.اما بحث مترقی بودن و یا ارتجاعی بود حماس دلیلی بر کشتار مردم فلسطین نمیباشد, فلسطینیان حق دارند در سرزمین خود هرکه را درست تشخیص دادند انتخاب کنند واشغال سرزمین فلسطین از طرف اسرائیل و کشتار و اواره کردن یک ملت قدمت ۶۰ ساله دارد و انوقتها هم حماسی وجود نداشت.قطعنامه های متعدد سازمان ملل خواستار خروج نیروهای اشغالگر فلسطین میباشند.وقتی اسرائیل از سرزمینهای فلسطینی خارج شود قطعا باید از مجودیت ان در مقابل اعراب دفاع کرد ولی الان اسرائیل نیروی جنایتکار جنگی است و محاکمه سران انها در دادگاه بین المللی بعنوان جنایتکاران علیه بشریت میتواند پاسخ مناسبی به مرتجعین باشد و نه حمایت از جنایتکاران که مرتجعین را تقویت میکند
۶۲۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣٨۷       

    از : هما گلرخ

عنوان : جواب به سپهر عزیز
سپهرجان از اینکه زحمت کشیدی و نظر خودت را نوشتی ممنونم. فکر کنم به مسئله‍ی جالب و قابل بررسیی اشاره کرده اید و آن هم علت همدلی ایرانیان مبارز ما با مردم و مبارزین فلسطینی است. با بخشی از صحبت های شما میتوان موافق بود. ولی این را هم نباید فراموش کرد که یکی از علل پیشروی دیدگاه های مذهبی افراطی در فلسطین، دخالت خود اسرائیل بوده است. اسرائیل ابتدا سازمان آزادی بخش را دشمن اصلی خود میدانست و به همین دلیل نیروهای ارتجاعی مذهبی را تقویت میکرد، درست کاری که آمریکا هم آن زمان در دستور کار خود قرار داده بود. اما هیچکدام نمیدانستند که مار در آستین میپروزانند. دلیلش هم این است که اینها آنقدر به منافع کوتاه مدت سیاسی اقتصادی خود فکر میکنند که منافع بلند مدات منطقه و صلح پایدار جهان را به خطر می اندازند. این را هم نمیتوان منکر شد که حمایت بی چون و چرای شاه نیز از آمریکا و اسرائیل تأثیر بیشتری در اهمیت پیداکردن این مسئله داشته.
در مورد سابقه‍ی آقای کشتگر هم باید بگویم هر کسی که مبارزه میکند، اشتباه هم میکند. آقای کشتگر به نظر من یکی از تیزبین ترین و روراست ترین رهبران و پیشروان جریانهای سیاسی بوده اند. اگر هم اشتباهی کرده اند روراست نظر سیاسی خود را اصلاح کرده اند. اگر دنبال سیاستمداران فرصت طلب و نون به نرخ روز خور هستید، بروید سراغ کسانی که همین آقای کشتگر و همه‍ی رفقاشون را به جمهوری اسلامی به عنوان ضد انقلاب معرفی کردند و خیلی از آنها امروز دیگر میان ما نیستند. باز هم از نظرتان ممنونم. پاینده باشید.
۶۲۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣٨۷       

    از : ناظر بیطرف

عنوان : اینجا رو یه نگاه بنداز یه فیلم خیلی با حاله. برا دوستاتم بفرست.
شروع انقلابه! دانشجویان شخاع هستند. شما را بخدا اینو برا دوستاتون بفرستین فیلمه!
http://www.youtube.com/watch?v=oE۶GOJZkj۷I
اعداد را به لاتین بنویس
۶۱۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣٨۷       

    از : سپهر

عنوان : فلسطین، قصه دیرباز اشغال و سطله گفتمان مذهبی بر رویکرد روشنفکر ایرانی
از دهه ها قبل جنبش فلسطین جایگاه ویژه ای در میان نیروهای سیاسی ایرانی داشته است. ارتباط سیاسی و تشکیلاتی بین عمدتا سازمان های مبارز ایرانی و فلسطینی همواره امری آشکار بوده است. به راستی چه چیزی این ویژگی بی همتا را به مسئله فلسطین در نزد روشنفکر ایرانی داده است؟ شاهدیم که مسئله اشغال در بسیاری از نقاط دنیا وجود داشته است. از تیمور شرقی گرفته تا صحرای غربی. نقض حقوق بشر و سرکوب توده ها نیز همواره ساری و جاری بوده است. سرکوب به حد و حصر نظامیان در امریکای لاتین در دهه هفتاد و هشتاد، آپارتاید در تعدادی از کشورهای افریقایی و نیز نسل کشی در افریقا، بالکان و شوروی سابق نیز نمونه های هستند. بنابراین فاکتورهای دیگری در توجه بیش از حد روشنفکر ایرانی به قضیه فلسطین جستجو نمود. از این فاکتور ها می توان به قرابت منطقه ای و تعلق به یک منطقه جغرافیایی اشاره کرد. اما آن چه به نظرم بسیار موثر و تعیین کننده میرسد وجود یک گفتمان مذهبی است که هنوز بر بخشی از روشنفکران ما سلطه دارد. گفتمان مذهبی کهن علیه جهود که در عصر مدرن با مسئله اشغال و مقاومت در برابر امپریالیسم و صهیونیسم ممزوج گشته در ضمیر ناخوداگاه بخشی از روشنفکران، به ویژه روشنفکران چپ قدیم، سایه انداخته است. و دقیقا به همین خاطر است که این بخش از روشنفکران با شور و حرارتی بی نظیر، بدون توجه به ماهیت طرفین نبرد و بدون توجه به عواقب سیاسی این درگیری، با کلامی سخن می گویند که گوی به جای خون باروت در رگانشان جریان دارد. و حال کافیست نظرات ملانقطی و موشکافانه همین روشنفکران را در مورد جنبش هایی که در عین توده ای بودن ظن بر عقب مانده و ارتجاعی بودن آن ها می رفت نظری بیندازید و ببیند که آن ها با چه وسواس تئوریک و سیاسیی بر لزوم عدم پشتیبانی از آن جنبش ها قلمفرسایی می کرده اند. روشنفکران اولتراچپ ما به طور تاریخی حتی با کراهت جنبش استقلال هند به رهبری گاندی می نگریسته اند (به بحث های کمینترن در مورد جنبش های بورژوا ناسیونالیستی نگاه کنید)، و نیز موضع بسیاری از آن ها در مورد جنبش های استقلال طلبی کردها، آذری ها، عرب ها و غیره. پس می بینید قضیه در محکوم کردن کشتار غیرنظامیان در بخش ها اشغالی فلسطین نیست. بسیاری از نیروی لیبرال و دمکراتیک و هیومانیتاریان در دنیا این کار را می کنند. ولی به عمد سر دیگر قضیه را لاپوشانی کردن، به نقش حماس در این کشتار، ماهیت آن، و چشم اندازی که تفوق چنین دار و دسته ای ترسیم می نماید نپرداختن، از گفتاری حقوقی به موضعی سیاسی غلتیدن و سپس به حقوق بین المللی متوسل شدن همه ناشی از یک چیز است: لنگ انداختن این دوستان در پای گفتمان مذهبی حاکم بر قضیه فلسطین که خود توسط ماشین پروپاگاندای عربی برای دهه ها تقویت شده است و الا جوالدوزی به اسراییل سوزنی را نیز به حماس می طلبید. کافیست قیاس کنید موضع داغ و پر رنگ آنان را با مواضع آبکی شان در مورد سایر جنبش های ناسیونالیستی که سرکوبی شدیدتر اما در محاق بایکوت خبری را تحمل کرده اند.
(این یادداشت در پاسخ به مطلب دیگری نیز آمده ولی آن را بی ارتباط به این موضوع ندیدم.)
نظر تکمیلی: یک به میخ و یکی به نعل زدن آقای کشتگر عجیب نیست. سوابق سیاسی ایشان در سالهای ۶۱-۵۸ چندان فراموش نشده است. امروز ایشان مشکل را در حمایت بی قید و شرط امریکا از اسراییل میدانند. در داستانی مشابه، در فردای سقوط رژیم صدام حسین آقای کشتگر در مصاحبه با رادیو امریکا فرمودند که امروز منافع مردم ایران و ایالات متحده در همسویی بسیار نزدیک به سر می برد و مثل بسیاری دیگر از روشنفکران قند در دلشان آب شده بود تا آن که عراق نیز به لانه زنبور القاعده تبدیل شد و مزاج دمدمی آقای کشتگر به جای اول عودت یافت.
۶۱۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣٨۷       

    از : هما گلرخ

عنوان : همی آب شرمم آید به چهر
واقعا ما گاهی چقدر تنگ نظر و یک بعدی هستیم. جنگی خانمانسوز و ضدانسانی مثل هر جنگ دیگر آتش بر زندگی مردمی کشیده، این همه کودک و نوجوان و زن و مرد غیرنظامی کشته شده اند، این همه خانواده زیر آوار بدبختی دارند خرد میشوند و ... یک انسان آزاده و دلسوز پیدا شده و برعکس خیلی از سیاستمداران پرمدعای ما که این روزها همه ساکت شده اند، به این همه تحقیر و جنایت اعتراض کرده است. حالا این آقایان که گویا مقاله را هم تمام و کمال نخوانده اند، خطاب به کشتگر میگویند چرا حماس را محکوم نکرده و یا تهمت زده اند که طرفدار رهبری است. زندگی و تلاشهای آقای کشتگر در عرصه سیاست و ترجمه و آزادیخواهی خود البته جواب همه‍ی این تهمت ها هست، اما یک چیز دلم را سوزاند که چطور ما اینقدر تنگ نظر شده ایم که حتی هنگام سخن راندن علیه جنایاتی به این دهشتناکی، باز هم از حسار تنگ چشمی شرارتمان بیرون نمی آییم. ای کاش کمی هم خود را جای آن پدری که فرزندش زیر بمباران کشته شده و مادری که کودکان و همسرش را از دست داده می گذاشتیم. کاری که آقای کشتگر کرده و در مقاله اش میگوید:
"باید در غزه متولد شده باشی، در خانه ات از استقلال محروم و شبانه روز نگران مرگ و جنگ و تباهی باشی تا درد جان گدازی که همه یاخته های پیکر آدم را در خود کباب می کند لمس کنی، باید لحظه لحظه های ناامنی، بی قراری، بی آیندگی، محرومیت، نومیدی مزمن به آینده و دردناک تر از همه تحقیری که اسرائیل از همه سو به انسان فلسطینی تحمیل می کند را زندگی کرده باشی تا بدانی که دراین برزخ نفرین شده چه می گذرد و چرا در این جا، جان متاع کم ارزشی می شود که به یک لحظه احساس غرور می فروشندش... "
قصد نصیحت یا سرزنش ندارم. اما دلم از اینهمه بی مهری گرفت. نه بیمهری به شخصیت کشتگر که اگر او از این حرفها می هراسید، مثل خیلی های دیگر سکوت اختیار میکرد و هیچ نمینوشت، بلکه از خودمان که چنان غرق در انکار خویشیم که حتی کودکان و زنان و همه‍ی کسانی که می توانستند جای فرزندان و همسرانمان باشند را هم از یاد میبریم. به امید صلح و آزادی برای مردم غزه
۶۱٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

    از : محمد علی اصفهانی

عنوان : اگر وقت کردید!
با سلام. لطفاً اگر وقت کردید به کامنت مختصری که همین امروز در ارتباط با مقاله ی خودم در این سایت (غزه، هفت پرسش و پاسخ در باب راست و دروغ مدعیان) نوشته ام نگاهی بیاندازید. دو سه تا جا افتادگی را هم بر من ببخشایید.
گرچه مربوط به مقاله ی خودم است، اما فکر می کنم که با بسیاری انتقاد های عمومی که از مخالفان کشتار در غزه می شود، بی ارتباط نباشد:
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۱۸۸۸۵
(اعداد فارسی لینک را لطفاً به اعداد لاتین تبدیل کنید.)
۶۱۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

    از : بهمن آزرم

عنوان : برخورد ایدئولوژیک آقای علوی
به آقای علوی
شما از نوشته ی مقاله درست یا نادرست دلخور بنظر میایید و چنین نوشته اید :« اقدام نظامی که درست نیست، روشنگری درباره حماس و نشان دادن نقش آن در درگیریها هم که از دستور کار همفکران آقای کشتگر خارج است، پس چه باید کرد؟ تنها راهی که میماند این است که یا از حماس دفاع کنیم .»
صادقانه میگویم منهم از نوشته ی آقای کشتگر چیزی دستگیرم نشد. برایشان مستقیم کامنتی هم ندارم که بگزارم. ولی دوستانه میگویم ، از شما انتظار ندارم که به جای برخورد اندیشه و نوشتن دوستانه و انتقادی با نظر آقای کشتگر - مهم نیست که کدام یک از شما حق دارید - اما تعمیم نوشته ی آقای کشتگر به «همفکران » ایشان برخورد ایدئولوژیک ، نام دارد.
در دموکراسی های اروپا برادر را بخاط اتهام یا جرم برادر محاکمه نمی کنند. آزادی فردی حرمت دارد و محاکمه و پیش داوری های کلی مذموم شناخته شده ست. در برابر این نوشته آقای کشتگر هر چه میخواهی انتقاد کن ولی درست نیست که بصحرای کربلا زد و «همفکرانی» که نقشی در این نوشته ندارند را مانند تیر در تاریکی برگبار بست.
موفق و صبور باشید.
۶۱۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

    از : پویان مدائن

عنوان : کشتگر آگاهانه به راست میراند!
آقای علوی عزیز کشتگر سالهاست که راهنمای چپ زده اما به راست میپیچد واین کار حرفه ایشان است نه انگونه که شما تصور کرده اید اشتباهی در کار نیست زیرا وی گوشه چشمی به بیت رهبری و امام ضد امپریالیست دارد..؟؟!!
۶۱۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

    از : علی علوی

عنوان : به نویسنده
علی کشتگر:
"مخالفت ما با استبداد مطلقه خامنه ای و جریانات رادیکال و بنیادگرای دینی نباید مانع از محکومیت قاطع جنایاتی شود که به دست ارتش اسرائیل در غزه رخ داده و می دهد".
برعکس اش هم درست است: مخالفت ما با سیاستهای اسراییل نباید مانع از محکومیت قاطع مواضع حماس و جنایات آن شود! کاری که آقای کشتگر نکرده است! ایشان بر این باورند که اقدامات نظامی شیوه مناسبی برای مقابله با بنیادگرایی نیست، ولی در مطلب ایشان نشانه ای از محکوم کردن حماس نیست و ایشان در برابر این جریان سکوت کرده اند. آیا درست است که به بهانه مخالفت با اقدامات دولت اسراییل، در مقابل حماس سکوت کنیم؟ آیا این شیوه بهتری در مقابله با جریانات بنیادگراست؟ اقدام نظامی که درست نیست، روشنگری درباره حماس و نشان دادن نقش آن در درگیریها هم که از دستور کار همفکران آقای کشتگر خارج است، پس چه باید کرد؟ تنها راهی که میماند این است که یا از حماس دفاع کنیم (کاری که بسیاری از نویسندگان در این سایت کرده اند) و یا در برابر آن سکوت کنیم که این هم به قدرتمندتر شدن آن می انجامد.
۶۱۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست