سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

غزه، و هفت پرسش و پاسخ در باب راست و دروغ مدعیان! - محمدعلی اصفهانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سپهر

عنوان : بدون عنوان
"اسراییل، در چهار چوب مرز های شناخته شده از طرف سازمان ملل متحد، با زمین های هر روز بیشتر از پیش اشغال شده، و با کولونی هایی که مرتباً در این زمین ها تأسیس می شوند، و کلون ها با کوچ از این سوی و آن سوی جهان در آنجا سکونت می گزییند یکی نیست."

این جمله بالا را من هر چه تلاش کردم بفهمم نتوانستم. گویا از آن حرفهاس که هفت بطن دارد و هر بطنش هفت بطن دیگر! لطفا اگر کسی چیزی از آن سر درآورد بقیه را بی نصیب نگذارد.



















ا
۶۲۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣٨۷       

    از : محمد علی اصفهانی

عنوان : هفت توضیح
آنچه از خواندن این مقاله، و نه از روی هوا و در عالم ذهنیات و پیشداوری های خود، نتیجه گیری می شود، با توجه به جملات خود مقاله ـ در ارتباط با هم، و نه جدا جدا ـ (که ذکر آن ها، هم باعث طولانی شدن این کامنت می شود، و هم، با توجه به این که خود مقاله، در همین سایت، در دسترس است غیر ضروری است) :

۱ ـ اسراییل، در چهار چوب مرز های شناخته شده از طرف سازمان ملل متحد، با زمین های هر روز بیشتر از پیش اشغال شده، و با کولونی هایی که مرتباً در این زمین ها تأسیس می شوند، و کلون ها با کوچ از این سوی و آن سوی جهان در آنجا سکونت می گزییند یکی نیست.
از همین روست که من، به طور مستمر، از نویسندگان و روزنامه نگاران شریف اسراییلی، مقاله ترجمه می کنم. و نمونه هایی از بخش کوچکی از این ترجمه ها را هم در همین مقاله اش آورده ام.

۲ ـ حکومت های اسراییل، نه از دو سه هفته پیش، بلکه از ۶۰ سال پیش تا به حال، با آواره کردن، کشتار بی امان و بدون ملاحظه ی فلسطینیان، و آنچه بسیاری از صلح طلبان اسراییلی، آن را نسل کشی می نامند، نشان داده است که در عمل (در عمل) سیاست حذف ملت فلسطین را پی می گیرد.
حتی وقتی که یاسر عرفات هم آماده هر نوع انعطافی شده بود، اسراییل، بر خلاف امضای قرارداد صلح اسلو، به او با حبس خانگی او، آن هم در خانه ای بدون برخورداری از الکتریسیته و آب آشامیدنی مورد نیاز، تا هنگام مرگ، به همان صورت که همگان خوانده اند و شنیده اند و تصاویرش را در تلویزیون های همه ی دنیا دیده اند، پاسخ داد.

۳ ـ من با تصریح کامل، و بدون کوچکترین ابهامی (مخصوصاً با نقل قول مفصل از یوری آونری، روزنامه نگار صلح طلب و میان رو اسراییلی) چگونگی شکل گیری اولیه حماس در ۲۰ سال پیش را توضیح داده ام.
و خودم هم در مقاله، به تفصیل روشن کرده ام که از به دست حماس افتادن ابتکار عمل، به هیچ وجه خوشحال نیستم.

۴ ـ مقایسه کردن یک گروه سیاسی در عصر کنونی، و در شرایط کنونی، و در زیر نگاه جهان، با جریان نازی، به قدری بی معنی است که حتی با همان منطق «صوری» و «این همانی» هم مطابقت ندارد.
بر هم زدن قواعد دموکراسی، و امکان حضور مردم در سرنوشت خودشان را به آن ها ندادن، بسیاری از این مردم را به طور طبیعی به سوی برخورد های عکس العملی، و از جمله پناه بردن به بنیاد گرایی، یا حد اقل: به بنیادگرایان، سوق می دهد.
واکنش جهان، به انتخاب حماس توسط مردم فلسطین، نمی تواند تحریم آن ها، و قطع هر نوع کمک به آن ها، و انتقام کشی از آن ها باشد. چنین واکنشی، نتایج نامطلوبی خواهد داشت که شاهد ان هستیم.
مخصوصاً محاصره ی اقتصادی، غذایی، دارویی، و... تبدیل کردن یک سرزمین ۳۵۰ کیلومتر مربعی با یک و نیم میلیون انسان، به زندان، توسط اسراییل، به مدت هژده ماه، چیزی به جز جنایت نیست. آن هم وقتی که شش ماه اخیر این محاصره با آتش بس حماس، همراه بود.

۵ ـ عامل اصلی آنچه به برهم زدن دولت وحدت ملی، و به دوپاره شدن فلسطین منجر شد را باید در همان واکنش جهانی یی که در بالا به آن اشاره رفت، و در رفتار های غیر انسانی اسراییل با مردم فلسطین جستجو کرد. باید تفاوت علت را از معلول، تشخیص داد.
ضمناً در مقاله، لینک کامل روایت میشل وارشاوسکی، نویسنده ی یهودی اسراییلی بسیار مورد اعتماد، که مطلقاً سمپاتیزان حماس نیست، بلکه تا زمان مرگ عرفات، رسماً از سازمان آزادی فلسطین به عنوان نماینده مردم فلسطین نام می برد، از ماجرای جنگ داخلی در غزه آمده است. و همینطور: لینک مقالاتی از جان پیلجر و رابرت فیسک، دو روزنامه نگار و نویسنده ی برجسته که در گاردین و ایندیپندنت انگلستان می نویسند.

۶ ـ در مقاله، به صراحت، توضیح داده ام که صِرف کمک گرفتن از یک کشور دیگر، یک سازمان را وابسته به آن کشور نمی کند. و این، موضوعی است متغیر که به انواع و اقسام عوامل دیگر، بستگی دارد.
بنیادگرایی و غیره هم بحثی است که به طور جداگانه، در مقاله به آن پرداخته شده است. در سر جای اصلی خودش.

۷ ـ ما می توانیم ـ و باید ـ نظر منفی خود را در مورد هر حزب و گروه و سازمانی که در یک انتخابات، با رأی مردم برنده شده است اعلام کنیم، و بالاتر از این: ما می توانیم ـ و باید ـ در جهت متقاعد کردن مردم به حقانیت آنچه ما به آن معتقدیم و یا در صورت داشتن حق رأی به آن رأی داده ایم یا می دهیم، تلاش کنیم. همانطور که در تمام کشور های دموکراتیک نیز که در هر انتخاباتی قدرت، میان راست و چپ و میانه ، در آن ها دست به دست می شود.
مخالفت خود را بیان کردن. با زبان دموکراتیک، و به شیوه یی انسانی. نه با زور و گردن کلفتی.

محمد علی اصفهانی
۶۱۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

    از : بیگانه

عنوان : توجه
شما که به اخبار روز اعتراض کردید(۶۱۱۵ ). بله اخبار روز تذکر بجای"ناظر" را هم حذف کرد. نوشته بود , نویسنده این مقاله با اسم های مختلف دخالت می کند. یک انسان معمولی که نوشتید, همان نویسنده مقاله است. جالب اینجاست ( در تعجبم)که اخبار روز کمنت سپهر را که جواب خوبی به نویسنده مقاله داده حذف نکرده. این دوستان در اخبار روز دارن تمرین دموکراتی میکنند و ما فرسنگ ها از دموکرات بودن دوریم, ولی همین که اخبار روز این امکان را دراختیار ما گداشته, قابل تقدیر است.
۶۱۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

    از : سپهر

عنوان : هفت جواب و هفت نتیجه گیری: مانیفست دفاع از سازمان های بنیادگرا
نویسنده علیرغم ضیق وقت بسیار مطول سخن گفته و البته مقدمه ی و به فحاشی بیشتر شبیه است تا بحث سیاسی. برای آن که دوستان زحمت خواندن تمام مطلب را به خود ندهند خلاصه مقاله و نتیجه گیری های ضروری آن را ذکر می کنم. نقد تناقض گویی ها و دفاع گاه ضمنی و گاه رک و پوست کنده از جریانات شبه فاشیستی و ارتجاعی را میگذارم برای بعد.
جواب ۱: اسراییل یک ملت دروغین است که به زور فلسطین را غصب کرده.
نتیجه عملی: اسراییل علیرغم شناخته شدنش توسط اکثر کشورهای جهان و عضویت در سازمان ملل باید از صحنه روزگار محو شود (آرمان پرزیدنت احمدی نژاد) و دولت فلسطین از کرانه رود اردن تا مدیترانه تشکیل شود.
جواب ۲: اسراییل فقط در پی کشتار ملت فلسطین است و در پی حذف این ملت است.
نتیجه: بنابراین صلح با اسراییل (دقت کنید نه فلان و بهمان دسته بندی دست راستی اسراییل بلکه دولت اسراییل بالکل ) و ملت آن غیرممکن است و به تبع جواب ۱ جنگ بی پایان تا نابودی اسراییل باید ادامه یابد.
جواب ۳: نویسنده نظر خاصی ابراز نکرده و تلویحا تایید کرده که اسراییل به پروبال گرفتن حماس به منظور تضعیف ساف کمک کرده است.
جواب ۴: چون حماس با رای مردم انتخاب شده نباید قواعد دمکراسی را به هم زد.
نتیجه: جهان نباید در برابر نیروهایی که در روندهای دمکراتیک به قدرت می رسند اما شروع به تخریب بنیادهای دمکراتیک می کنند واکنشی دهد خواه این نازی آلمان باشند، یا ج.ا. یا هر رژیم غیر دمکراتیک دیگر.
جواب ۵: این حماس نبود که باعث نابودی اتحاد فلسطینی شد بلکه عناصر فتح و ساف با تبانی با اسراییل باعث این کار شدند.
نتیجه: کودتای حماس علیه فتح و قتل عام هوادارن فتح در غزه عملی درست در جهت حفظ دولت حماس بود. به جواب قبل نیز توجه کنید.
جواب ۶: حماس وابسته به ایران نیست و مثل هر جنبش رهایی بخش دیگر می تواند و مجاز است از دول دیگر کمک بگیرد.
نتیجه: اولا حماس یک جنبش مقاومت و جبهه رهایی بخش است نه یک سازمان بینادگرای تروریست. ثانیا هر جنبش رهایی بخشی می تواند از هر کس کمک بگیرد مثلا اپوزیسیون ایران می تواند از امریکا و اسراییل کمک بگیرد و این به معنای وابستگی نیست.
جواب ۷: چون ملت فلسطین به حماس رای داده ما نباید با آن مخالفت کنیم چون مخالف قواعد دمکراتیک است.
نتیجه: اگر فردا ملت افغان به طالبان و پاکستان به القاعده رای داد نباید مخالفتی کرد. همچنین امروز مردم عراق به یک رژیم پروامریکایی در عراق رای داده اند. بنا براین نباید با آن مخالفتی کرد.
۶۱٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

    از : سپهر

عنوان : هفت جواب و هفت نتیجه گیری: مانیفست دفاع از سازمان های بنیادگرا
نویسنده علیرغم ضیق وقت بسیار مطول سخن گفته و البته مقدمه ی و به فحاشی بیشتر شبیه است تا بحث سیاسی. برای آن که دوستان زحمت خواندن تمام مطلب را به خود ندهند خلاصه مقاله و نتیجه گیری های ضروری آن را ذکر می کنم. نقد تناقض گویی ها و دفاع گاه ضمنی و گاه رک و پوست کنده از جریانات شبه فاشیستی و ارتجاعی را میگذارم برای بعد.
جواب ۱: اسراییل یک ملت دروغین است که به زور فلسطین را غصب کرده.
نتیجه عملی: اسراییل علیرغم شناخته شدنش توسط اکثر کشورهای جهان و عضویت در سازمان ملل باید از صحنه روزگار محو شود (آرمان پرزیدنت احمدی نژاد) و دولت فلسطین از کرانه رود اردن تا مدیترانه تشکیل شود.
جواب ۲: اسراییل فقط در پی کشتار ملت فلسطین است و در پی حذف این ملت است.
نتیجه: بنابراین صلح با اسراییل (دقت کنید نه فلان و بهمان دسته بندی دست راستی اسراییل بلکه دولت اسراییل بالکل ) و ملت آن غیرممکن است و به تبع جواب ۱ جنگ بی پایان تا نابودی اسراییل باید ادامه یابد.
جواب ۳: نویسنده نظر خاصی ابراز نکرده و تلویحا تایید کرده که اسراییل به پروبال گرفتن حماس به منظور تضعیف ساف کمک کرده است.
جواب ۴: چون حماس با رای مردم انتخاب شده نباید قواعد دمکراسی را به هم زد.
نتیجه: جهان نباید در برابر نیروهایی که در روندهای دمکراتیک به قدرت می رسند اما شروع به تخریب بنیادهای دمکراتیک می کنند واکنشی دهد خواه این نازی آلمان باشند، یا ج.ا. یا هر رژیم غیر دمکراتیک دیگر.
جواب ۵: این حماس نبود که باعث نابودی اتحاد فلسطینی شد بلکه عناصر فتح و ساف با تبانی با اسراییل باعث این کار شدند.
نتیجه: کودتای حماس علیه فتح و قتل عام هوادارن فتح در غزه عملی درست در جهت حفظ دولت حماس بود. به جواب قبل نیز توجه کنید.
جواب ۶: حماس وابسته به ایران نیست و مثل هر جنبش رهایی بخش دیگر می تواند و مجاز است از دول دیگر کمک بگیرد.
نتیجه: اولا حماس یک جنبش مقاومت و جبهه رهایی بخش است نه یک سازمان بینادگرای تروریست. ثانیا هر جنبش رهایی بخشی می تواند از هر کس کمک بگیرد مثلا اپوزیسیون ایران می تواند از امریکا و اسراییل کمک بگیرد و این به معنای وابستگی نیست.
جواب ۷: چون ملت فلسطین به حماس رای داده ما نباید با آن مخالفت کنیم چون مخالف قواعد دمکراتیک است.
نتیجه: اگر فردا ملت افغان به طالبان و پاکستان به القاعده رای داد نباید مخالفتی کرد. همچنین امروز مردم عراق به یک رژیم پروامریکایی در عراق رای داده اند. بنا براین نباید با آن مخالفتی کرد.
۶۱٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣٨۷       

    از : اعتراض به اخبار روز

عنوان : جهت گیری اخبار روز
این آقای به اصطلاح معمولی در نوشته شماره ۶۰۴۸، تمام مخالفانش را پست فطرت خطاب کرده:
"من فقط می توانم بگویم یک آدم باید تا بی نهایت پست باشد که یا داوطلبانه و بدون مأموریت، یا در انجام مأموریتی محوله (نه الزاما از سوی خود اسراییل، بلکه از سوی کسانی که از اسراییل دستور می گیرند)، بخواهد در ستون اظهار نظر ها به ستایش عملی این قتل عام بپردازد"
اگر شما واقعن بیطرفید، چرا فقط جوابیه مرا به او حذف میکنید ولی توهین آشکار او را در نظر نمیگیرید؟
۶۱۱۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨۷       

    از : آدم تنها

عنوان : تمامی موجهای ضد و نقیض باید از یک سوراخ باشد
من فکر می کنم ئکه ایرج و تورج، معمولی غیر معمولی و ضد و غیر ضد رشتی و انزلی چی و آملی و بابلی و... اگر البته همشان یک نفر نباش دهمگی از یک سوراخ و برای این آمده اند که این جو را بر هم بزنند تا نظرات مفید در محاق پستی اسلام ناب محمدی فرو و در مزبله ی تعفن فرو رود و خمیازه جنگ جنگ تا پیروزی سر دهد. همین . برای دوستانی که از این سوراخ نیستند بروند نوشته لبنانی ها را که کلهر استادی در این صفحه گذاشته بخوانند. مرگ بر حکومت اسلام ناب محمدی را بخاطر بسپا رید!
۶۰۹۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨۷       

    از : بیطر ف

عنوان : آدم تنها خیلی خوب نوشته شاید بسیاری در آن باشد ، همتان قدری از حقیقت را دارید
همه ی شما ها قدری از واقعیت را دارید. اما واقعیت جامعه ی ایران اینک فقط سرنگونی این رژیم حکومت اسلامی ست. مردم دیگر دارند از دست این حکومت از هر دو راه استفراغ می کنند. این واقعیت است. مسئله ی فلسطین وقتی مسئله ما بود که ما خود ما ن چیزی داشته باشیم ولی ما خودنمان چیزی نداریم و این بیچیزیمان همه به خاطر ضدیت حکومتی ست که اتفاقا از حماس پیشتیبانی ابزاری می کند. این البته فکر «آدم تنها» ست. می گویم پشتیبانی ابزاری برای اینکه همتایان هماس در ایران که مجاهدین خلق بودند را حکومت اسلامی تحمل نکرد، و اگر دستش برسد همین حخماسی ها را یک ملیون بار بدتر از اسراییل خواهد کشت ولی خب حالا فیگور کل ارض فلان و کل یوم چنان بخودش گرفته. شاید اگر امروز همه پرسی کنند، بیشتر از هشتاد در صد مردم طرفدار اسراییلند و شاید بیشتر، امروز هر خطری که حکومت اسلامی را تهدید کند باعث خوشحالی مردم است. البته به نظر من این جای بسی تاسف دارد ولی چکنیم وقتی زندان و سنگسار و شکنجه و شلاق و دست بریدن و پابریدن و چشم در آوردن و هزار یک رقم قتل بطریق اسلامی سکه رایج حکومت عدل علی ست.
۶۰۶٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨۷       

    از : باخته

عنوان : آن مار یا این مار؟
از کی آدم معمولی درکی از تجزیه و تحلیل آکادمیسین ها دارد؟
۶۰۵۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨۷       

    از : یک آدم معمولی

عنوان : صداقت و سلامت و حسن نیت آدم ها را به محک بزنیم!
یک بار دیگر آنچه ایرج رشتی (که دوباره پیدایش شده است) با نقطه چین از آن عبور کرده است تا نتیجه بگیرد که حرف های اصفهانی همان حرف های رژیم است را از خود مقاله، (پاورقی شماره ی ۸) بخوانید و ببینید که این آدم ها از کدام سنخند و در پی چه هستند.

اصل مطلب (در پاورقی شماره ی ۸ همین مقاله در اینجاست، و نقل قول این فرد در کامنت خودش.

بخوانید و این سنخ افراد را بهتر بشناسید. همچنانکه هراسشان را.
و این هم اصل مطلب در پاورقی شماره ی ۸ مقاله که این فرد با نقطه چین، از آن عبور کرده است و می گوید که این کارش یک کار آکادمیک است! :

«ملایان حاکم بر ایران، با تلاش پیوسته در جهت نفی ستم بی حد و حصری که به وسیله ی نازی ها بر یهودیان اروپا رفت، علاوه بر نمایش ماهیت ضد انسانی خود، بهترین کمک تبلیغاتی را به رژیم نژادپرست اسراییل می کنند که انتقام ستم هیتلر را که نه عرب پود و نه مسلمان و نه فلسطینی، از مردم بی پناه و بی گناه فلسطین که کوچکترین دخالتی در ماجرا نداشتند می گیرد.»

قضاوت در باره این فرد، و امثال او که در این صفحه، فراوانند با خوانندگان.
۶۰۵۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣٨۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۵٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست