از : ه اسدی سوادکوهی
عنوان : به نویسنده
با سپاس
با عنوان یک اتیست از برخورد شما بسیار راضی هستم. شما از هسته پیشرفت فکر در بستر تاریخ دفاع کردید و دعوت به تشویق به کار اندیشه.
۴۹۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱٣٨۷
|
|
از : ahmad ahmadi
عنوان : تکلیف عدالت اجتماعی چه میشود؟
آقای گنجی معتقدند که چون برقراری عدالت اجتماعی محدودکننده ی آزادی است ، آن را نمیپذیرد؟؟!!
بدین ترتیب اوباعدم مطالعه ی درست والگوقراردادن نظریه پردازان نئولیبرالیزم وحشی، مقام خودرا - که میرفت به سطح یک قهرمان ملی برساند- به یک مجیزگوی قدرت حاکم جهانی تبدیل کرده است!
۴۹۲۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ آذر ۱٣٨۷
|
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : فرهنگ اصیل ایران ، نیازی به اسلام ندارد
به سخنرانیهای روزانه منوچهر جمالی درباره فرهنگ ایران و تضادش با اسلام گوش فرادهید :
۱۱۹ - گفتار نوزدهم درباره فرهنگ جهانی ایران
( فرهنگ ایران ، غیر از تاریخ ایرانست )
پیوند رونـدِ « زمان» ، با نوآوری و ابداع
نیروی پیوند دهی ، اصل ابداع ونوآوریست
نیکی ، عمل واکنشی نیست
طرد اندیشهِ« قصاص» و« تقلید» و «عادت »
تخم نیکی کاشتن، یک مفهوم شاعرانه نیست
بلکه اصل ابتکار بودن درعمل است
www.jamali.info
۴۹۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱٣٨۷
|
|
از : نادر نادریانفر
عنوان : عمق وارونه جلوه دادن
یکی از شاهکارهای انسان های وابسته به حکومتگران چیزی نیست جز وارونه جلوه دادن واقعیت ها. بعبارتی جنایتکاری را انسان آزاده ای جا بزنند و آزاد انسانی را گناهکار و محکوم به مجازات. نوشته آقای اکبر کرمی همانند تمامی نوشته هایش چیزی نیست جز نوشتن در این راستا. جالب است که ایشان هیچگاه رضایت نمیدهند و مرتب با نوشته های "تحقیقی" و "عملی" و "انسانی برخواسته از دمکراسی ناب" به عبث در تلاش "دمکرات" و "انسان" جلوه دادن شکنجه گران و آدمکشان اسلامی نظیر گنچی، سازگارا و همباندی های آنان است. ایشان بدین شیوه "عقل، دانش و خرد" را به مسخره گرفته اند و هزاران هزاری که زخم ها از این جنایتکاران بر بدن و اندیشه دارند را به نادانی. معلوم نیست تغذیه ایشان در مقابل این مقالات مشعشع چیست و چه چیزی بایشان وعده داده شده است. همین روز هاست که ایشان در وصف ریاست جمهور شدن مجدد خاتمی هم قلمغرسایی کنند.
۴۹۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱٣٨۷
|
|
از : جیج غانی
عنوان : این گنج شما
دگر اندیشان و بویژه من نوعی را تحمل می کند که من نوعی نیز او را تحمل کنم؟
عموجان آخر این هم شد بحث ِ"دموکراتیک" و اجتماعی؟
شما اول با "گنج" های خود از جمله "گنجی"، گنج بخش"، "شاهزادهء گنج دوست" و "سازگارا با گنج" به سخن بنشینید.
هنگامی که این "گنج"های شما پذیرفتند که از خر شیطان پائین بیایند و ما "فقیر و فقرا"ی بی "چیز" (بخوانید فاقد سرمایه) را با حق مساوی؛ در همهء زمینه ها؛ تحمل بفرمایند آنگاه حق دارید بیائید و از من نوعی بخواهید تا ایشان را تحمل کنم.
آیا بنظر شما پروسهء کوشش هایتان در بالا بردن تحمل ایرانیان بطور منطقی نمی بایستی از این مسیر نباید عبور نماید؟
۴۹۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱٣٨۷
|
