نگرانی از وضع ساکنان اردوگاه اشرف
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : أشنا
عنوان : هشدار! فاجعه به چند قدمی پادگان اشرف رسیده است
دوست قدیمی بسیار عزیز و آگاه و متین من محمد علی اصفهانی که در تابستان ۱۳۷۹ از عضویت در شورای ملی مقاومت کناره گیری کرد، چند ماه پیش ( ۱۹ شهریور امسال) مقاله ای بسیار خواندنی نوشته بود با عنوان «هشدار! فاجعه به چند قدمی پادگان اشرف رسیده است». از آنجا که نمی شود همه مقاله را در این ستون آورد، من فقط به نقل قسمت مختصری از آن در اینجا اکتفا می کنم، و توصیه ام این است که حتما تمام مقاله را بخوانید. این مقاله در حال حاضر در آرشیو چند سایت معتبر موجود است، ولی بهتر است که مستقیما به خود سایت محمد علی اصفهانی (ققنوس) بروید، چون تیتر و لینک مقاله را در همان صفحه اول سایت می توانید ببینید. نشانی سایت ققنوس:
www.ghoghnoos.org
... صورت مسأله، یا به عبارت بهتر، پارامتر های معلوم، این هاست:
۱ ـ بعد از اشغال عراق به وسیله ی آمریکا، کوچک ترین امکان ورود نظامی افراد مستقر در پادگان اشرف به ایران بدون حمایت همه جانبه ی عینی آمریکا مطلقاً امکان پذیر نبود، نیست، و نخواهد بود. حمایتی که با توجه به توازن قوا هیچ معنایی نمی تواند داشته باشد به جز قرار دادن «ارتش آزادی بخش ملّی»، تحت فرماندهی مستقیم آمریکا. و هیچ نتیجه یی نمی تواند به بار آورد به جز اشغال ایران، و پرکردن حفره ی اصلی باقی مانده از «طرح خاورمیانه ی بزرگ» بوش و چینی، به وسیله ی آمریکا با استفاده از افراد پادگان اشرف به عنوان پیشمرگان خود.
هیچ خرد سالمی نمی تواند بپذیرد که در عراق ِ امروز، می توان چنین «ارتش» ی را بدون پوشش کامل، از پادگانی واقع در پنجاه کیلومتری ایران، و در منطقه یی پر از دشمنان (عوامل ملایان در عراق، و همچنین بخش هایی از مردم عراق) به اندازه ی یک قدم هم، به جلو راند.
۲ ـ قبل از بمباران مراکز اصلی در ایران، حتی برای خود ارتش آمریکا نیز ورود به خاک ایران و مقابله با نیرو های نظامی ایران غیر ممکن است. چنین کاری را آمریکا با کشور کوچک عراق، آن هم بعد از فروپاشیدگی های فراوان محصول جنگ با ایران، جنگ با بوش پدر، تحریم بی رحمانه ی اقتصادی به مدت ده سال و... نتوانست انجام دهد. و تازه، به هنگام ورود به عراق هم اگر نیروهای کرد عراقی موجود و فعال در خود عراق، با پایگاه وسیع در میان مردم منطقه ی خودشان، به آمریکا کمک نمی کردند، سرنوشت تجاوز آمریکا به عراق، احتمالاً به گونه یی دیگر رقم می خورد.
۳ ـ رهبری مجاهدین در تمام این سال های اشغال، به امید به ثمر رسیدن تلاش هایش برای حمله ی آمریکا به ایران، با تمام توان خود کوشید تا افراد پادگان اشرف را در عراق ـ و در شرایطی که به آن اشاره شد ـ نگاه دارد.
«باتمام توان»، یعنی با تمام توان. و چون قصد در این نوشته ورود به مباحثی از این دست نیست به ذکر چند و چون این قضیه نمی پردازم.
۴ ـ همین امید های واهی و رویا های ناخوش تعبیر رهبری مجاهدین بود که آن ها را هر روز بیشتر از روز پیش به سمت تلاش در جهت حفظ منافع آمریکا و اسراییل و تأمین خواسته های آنان تا به آنجا راند که دیده ایم و می بینیم...
۵ ـ رهبری مجاهدین، همچنان اصرار دارد که افراد پادگان اشرف را در عراق نگاه دارد. در عراقی که اکثر نیرو های حکومت آن را دشمنان و تشنه به خونان مجاهدین تشکیل می دهند. و عراقی که آمریکا در آن (مثل همه جای دیگر دنیا) تنها به منافع خود می اندیشد، نه به قوانین و کنوانسیون های بین المللی و این جور چیزها که او را به عنوان دولت اشغالگر موظف به حفظ جان افراد پادگان اشرف می کند.
و اصلاً این، کاملاً طبیعی است که آمریکا ـ همان طور که در همین حرکت اخیرش در ارتباط با پادگان اشرف نشان داده است ـ به چیزی که نمی تواند تعهد داشته باشد قراردادها و قوانین بین المللی است.
پاسخ مسأله چیست؟
یافتن پاسخ مسأله ـ دستکم در تئوری ـ بعد از در دست داشتن صورت درست مسأله چندان دشوار نیست:
۱ـ قبل از هر چیز، باید تمام توان خود را برای ممانعت از سپرده شدن در حدود سه هزار و پانصد انسان در اختیار دشمنانشان، یعنی حکومت فعلی عراق، به کار برد.
۲ ـ مجاهدین، در طیّ این سال ها، همان طور که قبلاً هم بار ها نوشته بودم، می توانستند با تلاشی کمتر از یک صدم یا حتی یک هزارم تلاش برای نگاه داری افراد پادگان اشرف در عراق، به خروج امن اینان از کشوری که جز با تحت فرمان ارتش آمریکا قرار گرفتن نمی توان از آن به سوی ایران لشگرکشی کرد اقدام کنند. و در حال حاضر نیز به چنین کاری قادرند. اما نه تنها چنین نمی کنند، بر هر کس هم که اینان را به چنین کاری فرا بخواند به همان شیوه ی آلوده و رسوا و لورفته ی همیشگیشان می تازند.
کار دشمن، آدم کشی است. فاجعه آفرینی است. این روشن است و نیازی به توضیح ندارد. اما نگاه داشتن بدون دلیل (بدون دلیل موجه و عقلانی، نه رجزخوانی) افراد پادگان اشرف در عراق که سرانجام به تسلیم اینان ـ عملاً ـ به وسیله ی رهبری مجاهدین به دشمن آدم کش فاجعه آفرین می انجامد، مشارکت ـ مشارکت مستقیم و بی تردید ـ در جنایتی است که احتمالاً انجام خواهد پذیرفت.
۳ ـ و بنابر این:
مجاهدین می توانند هر چه دلشان بخواهد بگویند و بنویسند. اما تأکید بر این وظیفه ی مبرم رهبری مجاهدین، باید با هر نوع دفاعی از حقوق افراد پادگان اشرف، توأم و همزمان و همزبان باشد. وگرنه نتیجه، چیزی نخواهد بود به جز تأیید عمل مشارکت این رهبری در فاجعه ی احتمالی در پیش رو.
۴ـ با آنچه مجاهدین در جریان هفده ژوئن با آن «خودسوزی» های معروف نشان داده اند، و بیشتر از آن، با آنچه آقای مسعود رجوی چند بار در چند جلسه ی شورای ملی مقاومت (قبل از تابستان ۱۳۷۹ که راقم این سطور از شورا کناره گیری کرد) اظهار داشته اند، و مخصوصاً از ذکر آن خودداری می کنم، بیم دیگری نیز می رود . (...)
(...) آقای رجوی، بعد از ماجرای آن «خودسوزی» ها نیز در پیامی که در سایت ها ی مجاهدین و نشریه ی رسمی آن ها منتشر شد تأکید کرده اند که در همان موقع می توانستند پیام بدهند اما (به تصریح عینی خودشان) ترسیده اند که پیامشان کار را بدتر کند.
و معنای این «بدتر کردن» مشخص است: واداشتن تعداد بیشتری از افراد به خودسوزی.
طبعاً در دستگاه ایده ئولوژیک مجاهدین ـ به خصوص بعد از فعل و انفعالات اواخر سال ۱۳۶۳ و اوایل سال ۱۳۶۴ ـ «شهادت» معنایی دیگر دارد... همچنان که تفسیر قیام عاشورا به روایت امروز مجاهدین، که بیشتر به روایت رسمی روحانیون و سینه زنان نزدیک است تا به واقعیت شور و شعور برانگیز آن قیام سنجیده و برنامه ریزی شده. ٭
اما در این مورد استثنائاً باید گفت «خوشبختانه»، در این دستگاه ایده ئولوژیک، پیروان، موظف به اطاعت بی چون و چرای رهبر عقیدتی خود هستند، و در لحظه ی اقدام به عملی که بر خلاف فرمان ایده ئولوژیک اوست، اساساً دیگر نمی توانند «مجاهد» نامیده شوند.
از این رو:
باید اکیداً از آقای رجوی خواسته شود که پیشاپیش، اقدام به هر نوع خودسوزی و کارهایی از این نوع را در صورت بروز وقایع ناخوش آیند، ممنوع اعلام کنند.
حتی ـ به تعبیری دیگر ـ نیازی هم به این درخواست نیست؛ و ایشان در صورت سرباز زدن از این وظیفه ی طبیعی خود در این مورد، در صورت وقوع حوادثی از آن نوع، بی تردید مسئولیتی غیر قابل گذشت، در آن حوادث، به عهده خواهند داشت.
۵ ـ حکومت ملّایان، و عوامل ایرانی و عراقی او باید بدانند که تجاوز آنان به حریم حتی یک تن از ساکنان پادگان اشرف، چیزی نیست که با بی تفاوتی مردم ایران و اپوزیسیون سالم ایرانی روبرو شود.
آنچه میان مردم ایران و اپوزیسیون سالم ایرانی با مجاهدین می گذرد، هیچگونه همنوعی و همسنخی و قرابتی با تضاد ملایان و عوامل ایرانی و عراقیشان با مجاهدین ندارد. تضاد ملایان با مجاهدین، جزیی از تضاد آن ها با همه ی مردم ایران است...
۴۵۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣٨۷
|
از : موسی گلبی
عنوان : اراداه گرائی بس است
چند پیش نهاد به مجاهدین
راقم این سطور هیچ گونه دشمنی وغرض ومرضی با مجاهدین ندارد بلکه علا قه مندی به ایران ومسائل ان است .دفاع از حق وحقوق افراد با هر نظری یک وظیفه است.تا کنون سازمان مجاهدین از سیاست خود به هیچ نتیجه وهدفی نرسیده است.بنا براین بایدسازمان تجدید نظر کند. دخیل بستن به سازمان ملل به افراد و
شخصیت های خارجی کمکی به ما ایرانیان نخواهد کرد.تابحال چنین بوده است.
۱)جبهه مبارزه بر علیه رژیم را به خارج از عراق انتقال دهید
۲)با تمام سازمانهای سیاسی وارد گفتگو شوید
۳)از بکار بردن قهر وخشونت کناره گیری کنید
۴)روی کمک دولت های خارجی سرمایه گذاری نکنید
۵)با تمام سازمانهای سیاسی پیرامون برنامه ای مشترک برای آزادی انتخابات وتحولات آتی بدون قید وشرط اعلام همکاری کنید
۶)دوری گزیدن از خود محوری
۷) گوشش برای برقراری حکومت قانون برخاسته از اراده مردم ایران.
بدون شک هیچ گروه ودسته ویا حزبی به نتهائی قادر به شکست نظام نیست.
همکاری همه سازمانها ضامن پیروزی ماست.
۴۵۶۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣٨۷
|
از : نیما آزاد
عنوان : حمایت از حق پناهندگی افراد اشرف باید فراسازمانی و گسترده و جهانی باشد
صرفنظر از اینکه ما چه دیدگاهی نسبت به مواضع شورا و مجاهدین خلق داریم می بایست از حقوق انسانی و بین المللی انها حمایت کنیم . ایرانیان در سراسر جهان باید سیاستهای تروریستی جمهوری اسلامی را در عراق افشا کنند و مانع رشد ارتجاع مذ هبی در منطقه شوند.
۴۵۵٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣٨۷
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|