عنوان : اقا یا خانم ف فارسی
آ یا شما سایت رضا فرمند را دیده اید؟شعر "مادرم زیبا نشد" را خوانده اید؟ ایشان شاعر نیستند؟ شعر یعنی غزل، رباعی و قصیده و فاعلاتن مفتعلن به نظر شما؟ آیا روزنامه سخت گیر اخبار روز هم هیچی حالیش نیست؟ شما حتما خواننده صفحه شعر این روزنامه اید که اینجایید (مثل من)، آن همه آدم شعر شناس که شعر رضا فرمند را خوب و محکم می دانند چی؟ شما که شعر می خوانید، مجازید شعر ایشان را بفهمید یا نفهمید، اما به درک دیگران از شعر احترام بگذارید. آدم غصه می خورد از این برخورد ها. سلام بر شما و درود بر شعر.
۱۶٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨۷       

عنوان : در باره سیاست کامنت گذاشتن در اخبار روز
داشتن بخش کامنت برای مطالب بسیار خوب است؛ خواننده پس از خواندن مطلب، حرفی اگر داشته باشد زود با خوانندگان و نویسندهی اثر در میان میگذارد. اما همانطوریکه نویسندهی اثر، امضایش را پای نوشتهاش میگذارد و مسئولیت نوشتهاش را میپذیرد به نظرم باید ترتیبی داده شود که کامنتگذار هم با نام حقیقی خود کامنت بگذارد و مسئولیت نوشتهاش را بپذیرد. در نشریههای جدی اینترنتی غرب هم همین کار را میکنند و هویت کامنتگذاران برای گردانندگان نشریهها روشن است. در غیر اینصورت بخش کامنت تبدیل میشود به صحنهای برای حمله به مخالفان ادبی و عقیدتی.
دلسوزی برای شعر شرم ندارد!
کسی که به نام «ف فارسی» کامنت گذاشته و بودلر و رمبور و مشیری و شفیعی را کنار هم گذاشته روشن است که تا چه پایه درگیر جدی شعر است!!! این فرد گویا از روی دلسوزی به شعر چنین واکنشی را نشان میدهد. دلسوزی به شعر که شرم ندارد. کسی که دلسوز شعر است سرش را بالا میگیر و با افتخار حرفش را میزند و امضایش را پای نوشتهاش میگذارد. انگار خودش هم به حرفهای خودش باور ندارد. به نظر میرسد که آنچه در اینجا مطرح نیست همان شعر است و نویسنده گمان میکند که با من اختلاف عقیدتی دارد.
*
اینکه هر اثری را هرکس نپسندد امری عادیست و چه خوب. کسی که ریگی در کفش ندارد و در تعریف و انتقادش صادق است؛ به موضوع دل میسوزاند؛ با سربلندی امضایش را پای کامنتش میگذارد.
۱۶۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۷       

عنوان : خدا نیامرزدش آن که را...
ببخشید، قصد تلخ گویی ندارم اما،خدا نیامرزدش آن که را نام شعر نهاد بر این نوشته های بی معنا و عدّه ای را نیز دچار توهّم شاعری کرد. کاش این ها،پیش از آن که به خویش جرئت نگارش -و سپس انتشار-دهند،اندکی شعر فارسی و فرنگی می خواندند ! حیف نیست نوشته های حافظ ، سعدی، مولانا، نظامی......نیما، فروغ، مشیری....مصدق، شفیعی و.... شکسپیر،بودلر، ورلن،رابرت فراست،رامبو و ... را شعر بخوانیم و این ها را نیز؟!

اصلا چه لزومی دارد همه جملاتی پراکنده و گاه بی معنا به نام شعر بنویسند؟! اندکی شعر خواندن بهتر نیست؟ یا اندکی زحمت برای فراگیری و تسلط بر شعر؟
در مطالعه و تحقیق پیروز باشید!!!
۱۶۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۷       

عنوان : خدایا، خدایا
در درازنای شب،
میان ارواح سرگردان کلمات و عبارات مرده
پرسه می زنم
و به جای رویاهای شیرین
کابوس های سمج می بینم

*****
خدایا، خدایا
مرا دریاب!
مُردم از بس شعر بد خواندم
۱۵۹٨ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۷