یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

بسته پیشنهادی به عنوان مبنای مذاکره!

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : arvan kiani

عنوان : دوست گرامی اقای مقصودی
به نظر من بعید است که مردم ایران را بخاطر مخالفت با غنی سازی اورانیوم به خیابانها کشید چرا که غنی سازی اورانیوم از نظر ان پی تی غیر قانونی نیست.این البته در حال حاضر بهانه ای برای حمله نظامی به کشورمان میباشد. اما مشکل واقعی جمهوری اسلامی غنی سازی نیست. بزرگترین مشکل حکومت اسلامی قبول نکردن موجودیت اسرائیل میباشد. اگر حکومت اسلامی راه حل وجود دو کشور اسرائیل و فلسطین را بپذیرد و یا حتی بدون به رسمیت شناختن اسرائیل قبول کند که اگر اعراب و فلسطینیان با اسرائیل صلح کنند حاکمان اسلامی کاسه داغتر از اش نخواهد شد بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.ایران در عین دفاع از حقوق فلسطینیان میتواند به مانند دولتهای همسایه ترکیه و پاکستان که مانند ایران مردمشان مسلمان و غیر عرب هستند, مذاکره بین اسرائیل و اعراب را به خودشان واگذار کند انوقت مهمترین بهانه غرب و اسرائیل که ایران را خطر برای امنیت اسرائیل میدانند از دستشان خارج خوهد شد.وگرنه تعلیق همیشگی غنی سازی نیز مشکل ایران را با این حاکمان حل نخواهد کرد
شاد وپیروز باشید
۱۵٣٣ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣٨۷       

    از : محسن مقصودی

عنوان : سایه شوم جنگ بر سر ایران !
هشدار درست و بجای فدائیان خلق ایران (اکثریت) تنها در صورتی جامه عمل خواهد پوشید که اراده مردم را همراه خود سازد. و این تنها با درخواست از دیگران حاصل نمی شود. کم رنگ بودن خطر برخورد نظامی در این هشدار که ناشی از کم توجهی به واقعیت ها است نشان از آن دارد که علی رغم هشدار، به ضرورت عاجل سازماندهی اشکال مختلف اعتراضی و نشان دادن مخالفت جدی با غنی سازی اتمی از سوی رژیم پی برده نشده است. این که به دیگران بگوئید اعتراض بکنید چه فایده ای دارد، باید خود دست به هرکاری زد تا کشور درگیر یک فاجعه نظامی نگردد. بگوئید کجا باید تظاهرات کرد تا من هم شرکت کنم؟ بگوئید چه پلاکاردی بنویسم و کجا نصب کنم؟ بگوئید کجا باید تحصن کرد؟ بگوئید چگونه از نیروی ارتباطات باید بهره گرفت و مردم را در کشور و خارج از آن علیه سیاست غنی سازی رژیم به خیابان ها کشاند؟ آیا باید اولین بمب منفجر گردد تا ما اعلامیه ضد جنگ منتشر کنیم؟ یا می ترسیم مبادا پیش بینی ما نادرست از کار درآیدو یا کسی به ما بگوید "خودارضائی" می کنیدو انشاءالله گربه است؟
۱۵۱۴ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣٨۷       

    از : arvan kiani

عنوان : سیر فعالیت هسته ای ایران و درگیری آلمان در آن
آمریکایی ها پیش از آلمانی ها در سال ۱۹۵۹ اولین گام ساخت تاسیسات هسته ای در ایران برداشتند و در سال ۱۹۶۷ اولین مرکز تحقیقات هسته ای را با همکاری سازمان انرژی اتمی‌ایران بناکردند. تهران در آن زمان پیشگام اجرای سیاستهای واشنگتن در خاورمیانه بود و آلمان نیز نقش مهمی‌در ارائه کمک های سیاسی و نظامی‌به ایران ایفا می‌نمود. در این قسمت سعی بر این است تا سیر فعالیت هسته ای ایران به طور مختصر از ابتدا تا حال حاضر بیان شود. اولین تلاش های ایران برای دستیابی به فناوری هستهای به دهه ۵۰ میلادی باز میگردد. شاه ایران در این دوره به برنامه های هسته ای توجه زیادی داشت و تاکید فراوانی بر ایده " اتم برای صلح " داشت و با توجه به تعریف ایران در بلوک غرب و همسایگی با اتحاد شوروی اتمی‌شدن ایران اهمیت زیادی داشت.
آیزنهاور، رئیس جمهور وقت آمریکا، بارها در دیدار سران انگلستان، فرانسه و آلمان غربی، وحشت خود را از حمله ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به مرزهای شمالی ایرانی و افتادن ایران به دام کمونیسم و در نتیجه از دست رفتن پایگاه مهم غرب و از هم گسستن کمربند بازدارندگی کمونیسم در جنوب مرزهای شوروی اعلام کرده بود. آیزنهاور اذعان میداشت برای حفظ منافع آمریکا لازم است ایران اتمی‌شود و لذا شاه مورد حمایت هستهای آمریکا و دیگر متحدان غربی گردید.
ایران در سال ۱۹۵۸، به عضویت آژانس بین المللی انرژی اتمی‌(I.A.E.A) و در سال ۱۹۶۸ به عضویت ان پی تی درآمد. قبل از انقلاب مطالعات تأسیسات هستهای در چارچوب برنامه ریزی توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قرار داشت و جزء برنامههای ۵ ساله، برای آن بودجه در نظر گرفته می‌شد. مشارکت آلمانی ها در مسئله هسته ای ایران به دهه ۷۰ میلادی و در ارتباط با ساخت نیروگاه های هسته ای بر می‌گردد. سازمان انرژی هستهای ایران، مذاکره با شرکت های آمریکایی، فرانسوی و آلمانی از اوایل دهه ۷۰ برای احداث نیروگاههای اتمی ‌آغاز نمود.
سیاست آلمان در این دوره تابع منافع تجاری و انرژی بود، شرکت های آلمانی در صدور تکنولوزی دوگانه به کشورهای نظیر برزیل، عراق فعال بودند. در سال۱۹۷۴ توافق نامه ای بین دو کشور برای ساختن نیروگاه اتمی‌بوشهر صورت گرفت. اما به دنبال وقوع انقلاب اکتبر ۱۹۷۹ با توافق دو طرف ساخت نیروگاه متوقف شد، که یکی تا ۹۵ درصد و دیگری تا ۷۵ درصد به اتمام رسیده بود.
سال ۱۹۷۴، نقطه عطفی در تحقیقات هستهای ایران در زمان پهلوی محسوب میشود، چرا که در این سال ایران قراردادی با بنیاد پژوهشی استنفورد آمریکا SRI منعقد کرد که طی آن این مرکز پژوهشی وابسته به دانشگاه استنفورد، مجری تحقیق و ارائه چشم اندازی میان مدت در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و صنعتی برای توسعه ایران شد .بنیاد استنفورد نهایتاً در یک مطالعه ۲۰ جلدی که تحت عنوان SIRI REPORT به ایران ارائه کرد، پیشرفت صنعتی و اقتصادی ایران را متکی به تولید ۲۰ هزار مگاوات برق تا سال ۱۹۹۵ و راه اساسی تولید این مقدار برق را از طریق تأسیس نیروگاههای هستهای در ایران قلمداد کرد.
بر اساس گزارش استنفورد، ایران در نوامبر ۱۹۷۴ درست ۵ سال قبل از انقلاب اسلامی، قرارداد احداث دو رآکتور آب سبک۱۳۰۰ مگاواتی در بوشهر با شرکت آلمانی زیمنس به امضاء رساند و بیش از ۲ هزار متخصص آلمانی و کارشناس ایرانی اجرای این طرح را آغاز کردند و پیش بینی میشد این پروژه عظیم تا پایان سال ۱۹۸۰ تکمیل شود که وقوع انقلاب ایران و آغاز جنگ تحمیلی ادامه آن را متوقف ساخت. با وقوع انقلاب اسلامی ‌با توقف طرفین مسئله ساخت نیروگاه بوشهر متوقف شد. از مسائل عمده که در برنامه های هسته ای ایران قبل از انقلاب بحث چرخه سوخت هسته ای بود که توسط کشورهای فرانسه، آلمان غربی و آمریکا این چرخه کنترل می‌شد و عمده اورانیوم مورد نیاز ایران توسط کشورهای غربی تامین می‌شد. در این راستا در سال ۱۹۷۹ قراداد چرخه سوخت هسته ای با دولتهای فرانسه، آمریکا و آلمان غربی منعقد شد.
در ماه اوت ۱۹۷۵ شرکت کرافتورک یونیون آلمان غربی، کار روی نیروگاه های هستهای ایران را طبق قرارداد آغاز کرد و جالب اینکه کنگره آمریکا در اواخر سال ۱۹۷۵، مصوبهای را تصویب کرد بر اساس آن به دولت آمریکا اجازه میداد با ایران وارد معاملات تجاری در زمینه هستهای شود، این مصوبه همچنین فعالیتهای هستهای ایران را طبیعی قلمداد می‌کرد. بخشی از اورانیوم غنی شده مورد نیاز نیروگاه های اتمی‌ایران با خرید۱۰ درصد از سهام کنسرسیوم فرانسو ی، بلژیکی، اسپانیای و ایتالیایی تامین می‌شد. ایران حدود ۲ میلیارد دلار در این مجتمع سرمایه گزاری کرد.
دسامبر۱۹۹۷، آلمان غربی در ازای دریافت ۸/۴ میلیارد دلار مجوز ساخت ۴ رآکتور هستهای را مجددا به شرکت کرافت ورک یونیون KWU داده با وقوع انقلاب اسلامی‌این قراردادها به ضرر ایران فسخ شدند.
شاه درصدد بود تا پیش از نیمه دهه ۱۹۹۰، ۲۳ رآکتور هستهای در ایران احداث نماید و خواستار خرید مجتمع های قدرت هستهای از آلمان و فرانسه شد در این راستا غیر از ۶ رآکتوری که تحت ساخت بودند، شاه در آخرین سالهای حکومتش در پی خرید ۱۲ رآکتور جدید از ایالات متحده، فرانسه و آلمان برآمد. اما با وقوع انقلاب اسلامی، حکومت جدید در عین حفظ تعهد و عضویت خود درNPT، قراداد پادمان و اساسنامه آژانس قراردادهای ساخت نیروگاه های اتمی‌به طور یکجانبه فسخ نمود. تا وقوع انقلاب اسلامی‌در فوریه ۱۹۷۹، رآکتور شماره یک بوشهرحدود ۸۵ درصد و رآکتور شماره دو حدود ۶۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشتند، اما با پیروزی انقلاب، دولت موقت عملیات ساخت نیروگاه بوشهر را متوقف و بسیاری از برنامه های هسته ای ایران به حالت تعطیل درآورد.
پس از انقلاب، شرکت آلمانی زیمنس حاضر به تکمیل نیروگاه هستهای بوشهر نشد و پیشنهاد تکمیل طرح با رآکتورهایی گاز طبیعی را داد، که با مخالفت ایران مواجه شد و از آنجایی که در این برهه ایران نمیتوانست فشار بین المللی چندانی به آلمان غربی وارد کند، لذا مشاجره حقوقی بر سر این طرح ناتمام تا سال ۱۹۸۸ ادامه یافت و ایران درخواست غرامت کرد. نهایتا شرکت زیمنس از مشاجره حقوقی بیرون آمد و هیچ غرامتی به ایران پرداخت نشد
۱۵۱۲ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣٨۷       

    از : arvan kiani

عنوان : رابطه هسته ای ایران با فرانسه در مصاحبه دکتر علی اکبر اعتماد رئیس سابق سازمان انرژی اتمی ایران (قبل از انقلاب)
بحث دیگری که می‌شود، می‌گویند این تکنولوژی برای ایران گران تمام می‌شود و مقرون به صرفه نیست.

خب بله. به‌دست آوردن تکنولوژی در آغاز همه‌جای دنیا اینجوری بوده است. اولش گران است. اولش گران است تا ده­ بیست سال، برای این که شما باید سرمایه‌گذاری بکنید تا آن تکنولوژی را مهار بکنید. ولی وقتی مهار شد، دیگر فرق نمی‌کند این تکنولوژی در ایران باشد، در فرانسه باشد یا در آمریکا.

وقتی از لحاظ صنعتی به‌راه افتاد، بازده دارد. اولش، بله، گران است. شکی نیست. مخصوصا در شرایطی که ایران الان کار می‌کند. در شرایط تحریم هست و دسترسی به آنچه در دنیا می‌گذرد ندارد. پس انجامش خیلی مشکل‌تر است، گران‌تر تمام می‌شود. بدون شک کمی فدارکاری لازم است. ولی وقتی که مهار کردند، دیگر مهار کرده‌اند و از طریق صنعتی ایجادش می‌کنند. یک پدیده‌ی سرنوشت‌ساز مملکتی را با حساب صنار و سه شاهی نمی‌شود بررسی کرد.

ایشان گفتند، به‌عنوان مثال، کره‌ جنوبی سوخت هسته‌ای‌اش را از خارج وارد می‌کند. به نظر شما ایران چرا نباید این کار را بکند؟

برای اینکه به ایران نمی‌دهند. ایران عضو کارخانه‌ی «یورودیف» در فرانسه هست، ده درصد سهم دارد. من خودم این کار را کردم، با این تعهد فرانسه که ده درصد محصول کارخانه را به ایران بدهند، ولی نمی‌دهند.

قرارداد با فرانسه، منظورتان قرارداد قبل از انقلاب است؟

بله. این قرارداد هست، هنوز هم هست، هنوز هم ایران شریک است در آن دستگاه. ولی فرانسه به ایران محصولش را نمی‌دهند. این‌ها از یک‌طرف به ایران هیچی نمی‌دهند. هواپیما به ایران نمی‌دهند! اتم که هیچ. هواپیما چه هست؟ مگر آن چه خطری دارد برای دنیا؟ هواپیمای مسافربری نمی‌فروشند به ایران، برای این که ایران را تحریم کنند. البته من نمی‌گویم که کار لازم و خوبی است. ولی در شرایط فعلی ایران هیچ چاره‌ی دیگری وجود ندارد. برای این که غربی‌ها ایران را تحریم کرده‌اند و به آن تکنولوژی نمی‌دهند.

تاکید می‌کنم به پیشنهاد روسیه در مورد ایران که روسیه می‌تواند این کار را بکند و غنی‌سازی را...
خب ایران چرا به روسیه اعتماد بکند؟ اعتمادی که فرانسه کرده است، انجام نشده، حالا چرا به روسیه؟ مثلا از فرانسه قابل اعتمادتر است؟ حالا ایران برود ده‌ سال هم در روسیه سرمایه‌گذاری کند، بعد از ده سال روسیه برگردد بگوید نمی‌دهم. آن‌ وقت ایران دستش به کجا می‌رسد؟ چرا (اعتماد) کند؟ مگر نیروگاه بوشهر را نمی‌بینید؟ نیروگاه بوشهر را پانزده‌سال است که روسیه سال به سال می‌کند، دست به دست می‌کند، تمامش نمی‌کند و سوخت هم نمی‌دهد. چون نمی‌دهند، ایران می‌رود پی خودکفایی.

ولی الان روسیه تا به حال محموله به ایران فرستاده است؟

بله، بعد از چند سال. پانزده سال است دارد این کار را ادامه می‌دهد. می‌دانید در این مدت چقدر ایران ضرر خورده است؛ ضرر سرمایه‌گذاری. پانزده سال که همینطوری سال به سال عقب افتاده است. اینها کادر آماده کردند، برنامه‌ریزی کردند و سال به سال عقب می‌افتاد و روسیه هنوز هم معلوم نیست که آن محموله‌هایی که به ایران رفته کی به ‌کار خواهد افتاد. هنوز من هم نمی‌دانم.

آقای دکتر اعتماد به‌عنوان آخرین سوال، با توجه به این که انرژی هسته‌ای مسئله‌اش در تمام جهان همیشه یک‌جوری با سیاست پیوند داشته، بعضی‌ها این نگرانی را دارند که این مسئله بهانه‌ی تعرض از جانب غرب به ایران بشود و امنیت ملی ایران را به‌خطر بیندازد. در این مورد نگاه شما چه هست؟

من معتقدم که غرب در حال حاضر در شرایطی نیست که بتواند به ایران حمله بکند. مطلقا. و این حرف‌هایی که زده می‌شود، فقط برای این است که جو سیاسی نامناسبی در ایران ایجاد بکند و مردم را بترساند. غرب الان در همانطوری که می‌دانید در افغانستان گرفتاری دارد. نمی‌توانند نیرو بفرستند به افغانستان. در عراق گرفتاری دارد، در فلسطین گرفتاری دارد، در لبنان گرفتاری دارد و به ‌هیچ وجه هیچ نیرویی ندارد که بتواند با ایران دربیفتد. و اگر هم این کار احیانا عملی بشود، فرض بفرمایید روی دیوانگی آمریکا به ایران حمله کند، من فکر کنم که این در نهایت امر پایان قدرت آمریکا در منطقه خواهد بود، برای این که موفق نخواهد شد.
۱۵۰۹ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣٨۷       

    از : arvan kiani

عنوان : قبل از دادن اعلامیه با یک متخصص حقوق بین الملل مشورت کنید
فدائیان بهتر بود قبل از اینکه اعلامیه صادر کنند با یک متخصص امور حقوق بین الملل مشورت میکردند و سابقه رابطه هسته ای ایران با اروپائیها بویژه انگلیس و المان و فرانسه را در نظر میگرفته اند. جملاتی مثل پشتیبانی کردن از اقدامی در کشور دیگر که مکرر در این بسته پیشنهادی امده است برای ۵+۱ الزامی برای این کشورها نمیاورد و فقط در حد تعارفات دیپلماتیک باید مورد اعتنا قرار گیرد.در اینجا فقط مناسبات هسته ای ایران و بریتانیا را بر اساس خروج از طبقه بندی میاورم.

مناسبات هسته‌ای ایران و بریتانیا
یکی از مواردی که پرونده‌های آن در آرشیو ملی بریتانیا پس از گذشت سی سال همچنان از طبقه‌بندی خارج نشده است، مسأله روابط هسته‌ای ایران و بریتانیا است. با این حال خلاصه‌ای از این موضوع در گزارش‌های مختصر توجیهی برای استفاده وزرای بریتانیایی در سفرهایشان به ایران و گفت‌وگو با مسوولان آن کشور وجود دارد که خود فی‌نفسه قابل توجه است.
براساس این گزارش توجیهی، در سال ۱۹۷۴ شاه تصمیم به تأسیس سازمان انرژی اتمی ایران به ریاست دکتر «اکبر اعتماد» گرفت تا برنامه گسترش انرژی مصرفی کشور را توسعه دهد. براساس یک برنامه بلند پروازانه، ایران مصمم بود که تا پایان سال ۱۹۹۳ حدود ۲۳ هزار مگاوات برق از انرژی هسته‌ای خود تولید کند.
برنامه سازمان انرژی اتمی ایران این بود که تا سال۸۱ - ۱۹۸۰ بیست نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی را در کشور مستقر کند و از آن به بعد نیز سالی دو نیروگاه به این برنامه بیفزاید.
ایران در سال ۱۹۷۵ قراردادهای جداگانه هسته‌ای با فرانسه، جمهوری فدرال آلمان و آمریکا برای تأمین سوخت اورانیوم لازم برای راکتورهای خود منعقد کرد. شرکت «فراماتوم» فرانسوی برای ساخت دو راکتور هسته‌ای در ایران ۳۰۰ میلیون دلار پیش پرداخت دریافت کرد. براساس اطلاع بریتانیایی‌ها، این پیش پرداخت در حالی به فرانسه داده شد که قرارداد اصلی احداث این نیروگاه‌ها هنوز به امضای طرفین نرسیده بود.
آلمان غربی در حال نهایی کردن قرارداد آغاز به کار ساخت دو نیروگاه هسته‌ای ۱۲۰۰ مگاواتی از تابستان ۱۹۷۶ در ایران بود. این دو نیروگاه قرار بود توسط شرکت کرافتورک یونیون (کی‌.دبلیو.یو) در سواحل خلیج فارس ساخته و تحویل ایران داده شوند.
آمریکا نیز در سال ۱۹۷۵ از تصمیم برای احداث ۸ نیروگاه هسته‌ای در ایران خبر داده بود، ولی قرارداد این امر پس از گذشت یک سال هنوز به امضای نهایی نرسیده بود.
براساس این اسناد، ایران یک میلیارد دلار به فرانسه وام داده بود تا صرف ساخت پایانه غنی‌سازی اورانیوم «یورودیف» شود. این وام قرار بود به سهمی برای ایران در این پایانه تبدیل شود.
در چند قرارداد جداگانه، ایران اورانیوم خام به کشورهای آفریقای جنوبی و گابن صادر می‌کرد و قرار بود این اقدام به استرالیا، برزیل، کانادا و آمریکا نیز گسترش یابد.
از سوی دیگر در سال ۱۹۷۶ مذاکرات جدی نیز برای فروش اورانیوم غنی شده از سوی بریتانیا به ایران در جریان بود.
نخستین تماس‌های هسته‌ای جدی ایران و بریتانیا در دسامبر سال ۱۹۷۴ با سفر لرد آلدینگتون رئیس سازمان انرژی هسته‌ای بریتانیا و سپس سفر دو ماه بعد در فوریه ۱۹۷۵ دکتر «والتر مارشال دانشمند ارشد همان سازمان برقرار شد.
زمینه‌های مورد بحث برای همکاری دو جانبه عبارت بودند از: آموزش متخصصان هسته‌ای ایران در مرکز هارول در بریتانیا، مشورت‌های پژوهشی، ارزیابی‌های معدنی، غنی‌سازی اورانیوم و احتمالاً خدمات موقتی بازیافت.
جالب اینجا بود که علاوه بر ارائه فن‌آوری غنی‌سازی اورانیوم، یکی دیگر از خواسته‌های بریتانیا فروش تجهیزات تولید آب سنگین (اس‌جی‌اچ‌دبلیو‌آر) به ایران بود که از نظر طرفین دارای توجیه و سوددهی اقتصادی در آینده بود.
در زمینه غنی‌سازی اورانیوم، ایرانی‌ها علاقه‌مند بودند که در یک پروژه مشترک با بریتانیا برنامه سانتریفوژ و غنی‌سازی را در بریتانیا آغاز کنند و تضمین بگیرند که تا سال ۱۹۸۸ سوخت لازم برای نیروگاه‌های خود را دریافت خواهند کرد.
در این گزارش تأکید شده که چه در زمینه غنی‌سازی و چه در زمینه بازیافت سوخت هسته‌ای بریتانیا باید دقیقاً بررسی کند که آیا قادر به ارائه اطلاعات و فن‌آوری حساس به ایران هست یا نه، ولی بهتر است در مرحله مذاکرات این تردید به ایرانی‌ها اعلام نشود.
در ادامه این گزارش تأیید شده که ایران امضا کننده پیمان منع گسترش جنگ افزارهای کشتار جمعی (ان‌پی‌تی) است و تاکنون در اجرای مفاد آن متعهد بوده است.
۱۴٨٨ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست