سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دمکراسی «قائم به ذات» یا دمکراسی لیبرالی؟ - احمد آزاد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : R یک مارکسیست

عنوان : سوسیالیزم و قربانی
جناب دارا گلستان خوبه که آدم زمانیکه می خواهد از خودش آمار درست کنه لااقل به نوعی آمار درست کنه که عقل سلیم قبول کنه. چند میلیون نفر قربانی سوسیالیزم شده اند!!!!!!!!! جداً؟ میشه دقیقاً‌ بفرمائید چند میلیون نفر؟ تا چه زمانی قراره که توهمات و دروغ های امپریالیزم تکرار شود؟ آیا واقعاً قرار نیست که یک بررسی منصفانه در مورد این آمار عجیب غریب انجام شود. یک نمونه بارز در مورد استالین است. چنان تبلیغات قوی بوده است که دیگر جنایتکار بودن استالین جزو بدیهیات شده و دیگر اصلاً نیاز به اثبات کردن ندارد و اگر کسی بر خلاف آن بگوید یا دیوانه است یا جنایتکار!!! گفته می شود که میلیونها انسان در زمان استالین کشته شده اند!! اما زمانیکه می گوییم مدرکتان کجاست هیچ مدرکی ارائه نمی شود. تنها گفته می شود که میلیونها انسان در دوران استالین کشته شده اند. بعضی ها می گویند ۲۰ میلیون نفر. یک دوست تروتسکیست دارم که می گوید ۲ میلیون نفر. و در همین چند روز اخیر جناب گورباچف بزرگ آزاده جهان و منجی بشریت از چنگال شوروی افاضات فرموده اند که ۱ میلیون نفر در زمان شوروی کشته شده اند که اکثریت آنها در زمان استالین بوده اند. بابا بالاخره چقدر؟ از زمان سقوط شوروی حدود ۱۷ سال می گذرد و از آن موقع هم که لیبرالهای آزادی و انسان دوست به قدرت رسیده اند. پس چرا مدارک این جنایات به مردم نشان داده نمی شود؟ چرا اسامی آن میلیونها انسان را منتشر نمی کنند؟

اما اینکه فرموده اید که نمی شود آزمایش و خطا کرد. دوست عزیز شما چه خوشتان بیاید و چه نیاید مسیر تکامل جامعه بشری این بوده است. مگر همین که لیبرالیزم و نظام برآمده از آن -سرمایه داری- از همان روز اول همین شکلی بود؟‌ همین نظام هم بارها به قدرت رسید از فئودالها شکست خورد دوباره از نو برخاست و آنقدر ادامه داد تا شد آنچه می بینید. در این راه هم بسیاری انسانها قربانی شده اند. این طبیعت یک جامعه پویا و خلاق است و زنده است. اتفاقاً چون نمی شود که مسائل انسانی را در آزمایشگاه آزمایش کرد و به یک نتیجه از پیش تعیین شده رسید باید تلاش کرد شکست خورد و از اول با داشتن تجارب گذشته عمل کرد.
۱۲۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣٨۷       

    از : دارا گلستان

عنوان : آقای احمدی اشتباه نکرده است
آقای آزاد محترم مطلب شما را خواندم و متأسفم که شما معنای "ارزش" را نمیدانید. البته که "دموکراسی ارزشی قائم به ذات است". اگر آقای احمدی میگفت که دموکراسی پدیده ای قائم به ذات است، ایراد شما میتوانست بجا باشد، ولی همانطور که ایشان میگوید ارزشی قائم به ذات است. آیا لازم است بیشتر توضیح بدهم؟ مشکل بزرگ و مهمتر شما اینکه تجارب گوناگون و شکست خوردهء سوسیالیسم که هر کدامشان میلیونها زندگی را به نابودی کشیده است را با سعی و عمل (آزمون و خطا) در آزمایشگاه و حتما بر روی موش ها یکی میکنید. آدمها با موش ها فرق میکنند. در آزمایشگاه هر چند ممکن است تعدادی موش بیگناه مورد آزار و اذیت واقع شوند ولی لازم نیست برای هر بار آزمون میلیونها نفر آدم و نه موش را و کشوری را به نابودی بکشید. توضیحات بیشتری لازم هست؟ با احترام
۱۲۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣٨۷       

    از : jalal m

عنوان : sepas
احمد ازاد گرامی از خوندن مقاله متین ومستدل شما بسیار لذت برده وامید وار شدم با ارزوی موفقیت
۱۲۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣٨۷       

    از : خسرو لطفی

عنوان : دمکراسی(( قائم به ذات)) یا ومکراسی لیبرالی
با سلام به شما جناب آقای آزاد
ابتداء اجازه میخواهم که تشکرم را همراه با احترام بمناسبت انتشار این مطلبت تقدیم حضورتان کرده و سپس خواهشی را نیز از شما داشته باشم. از شما خواهش دارم که با نوشتن مطالب دیگر مرا بیشتر به نظرات خودتان آشنا کنید.
آقای آزاد این نوشته اتان را بدقت خواندم و در یک بخشی توضیح و اشاره ای به نظرم آمد که فکر کنم لازم به بیان آن باشد.
شما در بخشی ار نوشته اتان در نقل و قل کردن از نوشته های آقایان خلیق و احمدی آوردید ((بهروز خلیق در جواب به فریدون احمدی نوشته است (سازمان ما هیچگاه اعلام نکرده که به جریان سوسیال دمکرات پیوسته است)).
اکنون باید سوال کنم که این اشباه نقل قول از طرف شما سهوا انجام گرفت و یا آقای خلیق فراموش کردند که چند ماه پیش در نشریه کار نوشتند ( سازمان ما یک سازمان کمونیستی بود به سوسیالیسم رسید و از آن عبور کرد به سوسیال دمکراسی فرا روئید و از آن هم گذر کرد و اکنون یک سازمان دمکرات سوسالیست است)).بنابر نوشته آقای خلیق این گفته شان نمی تواند صحت داشته باشد که سازمان هیچگاه به سوسیال دمکرات نپیوست. به همین دلیل سوالم را تکرار میکنم .آیا فکر نمیکنید که نقل و قل شما اشتباه است؟ هر چند که باید برای بار دیگر نوشته آقای خلیق را در جوابیه به آقای احمدی بخوانم تا این شبهه برطرف شود. اتفاقا همان روزهائی که آقای خلیق در مورد پروسه سازمان نوشته بودند در اطاق پالتاکی سازمان اکثریت به عنوان سخنران حضور داشتند که از طرف یکی از کاربران از آقای خلیق سوال شد مبنی بر اینکه(( آقای خلیق شما چند رور پیش نوسته اید که سازمان شما این مراحل را گذراند آیا در گذر این دیدگاه ها مبانی نظری را هم پیش بردید و در سطح جنبش انتشار دادید؟ اگر آری لطفا آدرس را مرقوم بفرمائید تا من هم بخوانم )) . آقای بهروز خلیق بر خالف همیشه که معرف است به آرامش و مهربانی با چنان تندی غیر منتظره با سوال کننده برخورد کرد که شاید تعجب همگان را بر انگیخت.
۱۲۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣٨۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست