سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

"خاتمی بدتر از احمدی نژاد"!! - نیکروز اولاداعظمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : arvan kiani

عنوان : برای قضاوت کردن باید بی طرف بود
اینکه خاتمی با احمدی نژاد فرق دارد یا احمدی نژاد با رفسنجانی خوب کاملا درست است.انچه که در برخورد طرفداران اصلاح طلبان دولتی مورد پرسش است اینکه چگونه حمله به زنان ودانشجویان ,مطبوعات و ازادیها را در زمان خاتمی به عوامل قوه قضائیه نسبت میدادند و همین عمل را امروز به رئیس جمهوری احمدی نژاد نسبت میدهند.چرا حمله عوامل گشت ارشاد و نیروی انتظامی به حساب احمدی نژاد گذاشته میشود ولی در زمان دولت خاتمی به رهبری وقوه قضائیه ربط داده میشد.مسئله دیگری که طرفداران اصلاح طلبان دولتی باید به ان پاسخ گویند موضوع اوج گیری رانت خواری وفساد در دوران خاتمی است.از نظر من این هم درست نیست که اگر امروز الترناتیو وجود ندارد حتما بین بد وبدتر باید یکی را انتخاب کرد.حمایت از بهزاد نبوی ها و حجاریان ها ودیگر دست اندرکاران اصلاحات دولتی که بشکلی ناظر بر پایمال شدن حقوق اولیه مردم در زمان خمینی بوده اند وهمچنان او را رهبر دور اندیش میدانند و هرگز حاضر به اعتراف همدستی خود با حکومت اسلامی در سرکوب دیگر اندیشان نیستند نیز کار درستی نیست.
۱۰۵۵ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣٨۷       

    از : محمود نوری

عنوان : شما بر طبل خود کوب و راضی باش
دیدار ما زیاده در ین سر گذشت بود!
موفق باشید!
۱۰۲۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ ارديبهشت ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : عقده گشایی به سبک دوم خرداد
جناب نوری
من در اظهارات قبلی خود سه بار از شما سوال کردم که چگونه است که یاران نزدیک خاتمی بر بیکفایت بودن او و ثمر بخش نبودن جنبش دوم خرداد تاکید دارند ولی شما بی تفاوت به اظهارات پیشگامان دوم خرداد همچنان همان شعارهای بی اساس سال ۷۶ را میدهید. اگر عدم پاسخگویی شما از روی فراموشی نباشد قطعا نشان از عدم صداقت دارد. آقای محترم؛ شما اذعان میدارید که مرتضوی خارج از حوضه عمل رییس جمهور کار میکرد. ولی از وظیفه رییس جمهور در حراست از قوانین جاریه کشور، که در قانون اساسی به صراحت قید شده، سخنی به میان نمی اورید. بستن فله ای مطبوعات خلاف قوانین جاری کشور است و این آقای رییس جمهور تدارکاتچی کوچکترین اعتراضی به این عمل جنایت کارانه نکرد. همچنین شما صحبت از موفقیت اقتصادی دولت خاتمی میکنید و وقتی به شما گفته میشود که واقعیات خلاف حرفهای شما را ثابت میکند، آخوندوار فتوای واهی بودن واقعیات را صادر میکنید.
در مورد آینده کشور، همانگونه که به عرضتان رساندم، من خواستار یک ائتلاف بزرگ از نیروهای مترقی نظیر سازمانهای دانشجویی، سازمانهای کارگری و سازمانهای زنان در کنار آن دسته از فعالین سیاسی که هنوز در دوران جنگ سرد زندگی نمیکنند هستم. هدف از چنین اتحادی سامان دادن به مبارزات مدنی برای سقوط نظام فاشیستی حاکم است. ممکن است چنین دیدگاهی به نظر شما ناممکن آید ولی همینقدر به شما بگویم که خواست آنانی که سرسختانه وبه دور از خواست مردم و واقعیات موجود همچنان خواستار برگرداندن ورشکستگان دوم خرداد هستند بیشتر به خواب وخیال ویا به زعم شما عقده گشایی نزدیک است.
در مورد فرصت طلبانی چون مسعود بهنود به شما توصیه میکنم که اظهارات فرج سرکوهی همکار بهنود در نشریه آدینه را بخوانید تا از فرصت طلبی های این دلال جمهوری اسلامی بیشتر آگاه شوید. آقای نوری همانگونه که دیگر کاربران به شما گفتند سعی کنید منطقی و واقع بینانه به مسائل نگاه کنید.
۱۰۲٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ ارديبهشت ۱٣٨۷       

    از : محمود نوری

عنوان : بحث برای بحث؟!
آقای حسینی شما بدرستی اشاره می کنید که روزنامه های زیادی پا به عرصه وجود گذاشتند ولی بعد توقیف شدند. اما گویا بنوشته خودتان هم توجه ندارید! شما خودت می نویسی که سعید مرتضوی دستور توقیف آنها را داد. سعید مرتضوی نه از سوی خاتمی انتخاب شده بود و نه از جناح متبوع وی بود وحتی شاهرودی که از جناح راست است با وی موافقتی ندارد و توان برکناری وی را ندارد. برای "تجزیه و تحلیل" مسائل ایران باید به بافت تو در توی حاکمیت، به پیچدگی های جامعه و ابزارهای موجود برای ایجاد تحولات توجه داشت. با ساده دیدن مسائل فقط بحث کرده اید برای بحث، که به فرهنگ سیاسی ایرانیان خارج نشین تبدیل شده. شما می نویسید خاتمی ... و رفسنجانی و... باید محاکمه شوند. این یک آرزوی شما ست مثل همان آرزوی سرنگونی و شعار های دیگری که ذهنی هستند و با واقعیات عینی موجود هیچ ارتباطی ندارند. اینطور نیست؟بفرمایید این گوی و این میدان بروید ایران وایشان را محا کمه کنید یا نه انتظار بیش از حد از شما ندارم یک تحصن ۲۰۰ نفری در تهران برای این خواسته خود راه بیاندازید.
همین ذهنی گرایی شما در باصطلاح پاسخی که به سوال من داده اید مشهود است. از سویی می نویسید که این نظام اصلاح ناپذیر است و از سوی دیگر می گویید اصلاح طلبان فرصت سوزی کرده اند! مشخص نیست که کدام فرصت ها مورد نظر شماست. فرصت اصلاح امور؟ فرصت سرنگونی نظام؟! این تناقض گویی را چگونه توجیه می کنید؟
از همه این تناقضات بگذریم حملات و توهین های شمابه قربانیان نظامی که جنایتکار می شماریدش مثل آقای بهنود وسایرین په دلیلی دارد؟ این توهین ها هر روزه در کیهان و شما و لثارات و حوزه منتشر می شوند و حد اقل امثال من گوشمان به اراجیف حسین شریعتمداری پر است. ضمن اینکه شما به هر نامی که در نوشته خودتان می آورید یک صفت خائن و جنایتکار اضافه می کنید! این ممکن است تا حدی عقده گشا ودل خنک کن باشد اما موضع شما را تایید نمی کند، بر عکس!
اما سوال من همچنان بی پاسخ ماند! آقا جان درست اصلاحات در ایران ممکن نیست و خاتمی و یشارانش و بنده همه عوام فریب و دروغگو هستیم، خواهشا شما توضیح بدهید چه کار باید کرد؟ با چه ابزاری و از چه راهی؟ حتی اگر باز هم شعارهایی مثل "محاکمه باید گردد" و از این دست سر می دهید لطف کرده راه های دستیابی به این شعار ها رام برایمان بنویسید!
موید باشید
۱۰۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۷       

    از : مجید

عنوان : دستاوردهای مردم را به حساب خاتمی نگذارید!
آقای نوری دستاوردهای مردم را به حساب خاتمی میگذارند. جامعه ایران در طول این سالها نظام جمهوری اسلامی را به عقب نشینی واداشته است و اشتباه است اگر وجود یکسری آزادیها در دوران خاتمی را به پای او بنویسیم. جمهوری اسلامی در مقابل مردم عاجز است و مجبور است دائم امتیازاتی به مردم بدهد. می بینیم که در طول ریاست جمهوری احمدی نژاد زنان همچنان حجاب را رعایت نمیکنند، دخترها به استادیومهای فوتبال میروند، فیلمسازان فیلمهای خود را میسازند، و اکثر فعالین اجتماعی سیاسی که در ایران زندگی میکنند با نشریات و رادیو تلویزیونهای خارج از کشور مانند تلویزیون صدای آمریکا همکاری یا گفتگو میکنند. آیا میتوان این پدیده ها را به حساب احمدی نژاد گذاشت؟ واقعیت این است که مردم با مقاومت خود خط قرمزها را به عقب میرانند و حق خود را از این رژیم میگیرند.
۱۰۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۷       

    از : Payam

عنوان : آقای محمود نوری شعار ندهید
آقای محمود نوری میگوید که بدون تکرار شعارهای دهان پرکنی که حوصله شنیدنشان از عهده ایشان خارج است یک راه پیش پای ایشان و امثال ایشان بگذارید . من به آقای محمود نوری میگویم که این اوست که از جوابگویی منطقی عاجز است و شعارهای توخالی آخوندها را تکرار میکند. آقای نوری عزیز دوران شعاردهی خیلی وقت پیش تمام شده و باید به صورت تحلیلی به مسائل نگاه کرد. کمی منطقی باشید.
۱۰۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۷       

    از : Payam

عنوان : آقای محمود نوری شعار ندهید
آقای محمود نوری میگوید که بدون تکرار شعارهای دهان پرکنی که حوصله شنیدنشان از عهده ایشان خارج است یک راه پیش پای ایشان و امثال ایشان بگذارید . من به آقای محمود نوری میگویم که این اوست که از جوابگویی منطقی عاجز است و شعارهای توخالی آخوندها را تکرار میکند. آقای نوری عزیز دوران شعاردهی خیلی وقت پیش تمام شده و باید به صورت تحلیلی به مسائل نگاه کرد. کمی منطقی باشید.
۱۰۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : پاسخ گویید
جناب نوری، شما در اظهار نظر خود اشاره فرمودید که:
"اگر جنبش دوم خرداد شکست خورده و مردم خاتمی را نمی پذیرند، پس دلیل این واهمه شما از شبح اصلاحات چیست؟".
آقای محترم! اگر مبانی حرف شما درست باشد، پس هر تجزیه و تحلیلی در مردود شناختن یک جنبش ارتجاعی را باید به حساب "واهمه" از آن جنبش گذاشت! اگر هم نگرانی وجود داشته باشد، سمت و سوی این نگرانی متوجه فرصت طلبان عوام فریبی چون مسعود بهنود و همین آقای اولاداعظمی است که با وارونه جلوه دادن واقعیات در صدد کسب وجهه برای جنبش مرده و ارتجاعی دوم خرداد هستند.
جناب نوری، شما میگویید که در پیش از دوران خاتمی تنها چند روزنامه منتشر میشد. در حالیکه بعد از روی کارآمدن او تعداد نشریات با تیراژهای بالا در جامعه پدیدار گشت.
محترما باید خدمتتان عرض کنم که بیان فقط بخشی از واقعیت همانا عین دروغگویی است! این فرمایش شما صحیح است که در اوایل حکومت خاتمی تعداد زیادی نشریه با تیراژهای بالا منتشر میشد. ولی فراموش نکنید که همین نشریات در سالهای میانه و واپسین "ریاست جمهوری" (بخوانید تدارکاتچی) آقای مونالیزای اسلامی بدست مرتضوی رهسپار گورستان مطبوعات شدند (نشریاتی چون جامعه، توس، آبان و دهها نشریهء دیگر) و این آقای "اصلاح طلب" که به موجب قانون اساسی باید حافظ اجرای صحیح قانون باشد، با سکوت خود مهر تایید بر این جنایات گذاشت.
آقای نوری، شما میفرمایید که بنده تکلیف خودم را با دولت خرافه پرست و عوام فریب و کل نظام روشن نکرده ام؟ معلوم میشود که به عرایض بنده کم توجه بوده اید! وقتی میگویم که خاتمی جنایتکار باید در کنار احمدی نژاد و خامنه ای و رفسنجانی محاکمه شود، موضع من را در مورد نظام فاشیستی اسلامی کاملا مشخص میکند. تجربهء ۳۰ سالهء نظام اسلامی حکایت از اصلاح ناپذیری آن دارد و همانگونه که طالبان و هیتلر و خمرهای سرخ اصلاح ناپذیر بودند، جمهوری ایلامی نبز اصلاح ناپذیر است. من با اشغال نظامی کشور تحت هر عنوانی مخالفم و خواستار یک ائتلاف ملی (که صد البته گروه های افراطی چون مجاهدین جایی در آن ندارند) منطبق بر مقاومت مدنی برای نابودی نظام حاکم هستم. این بحث البته بحث بسیار مفصلی است که از حوصلهء این ستون نویسی خارج است.
جناب نوری، این شما هستید که پرسشهای مرا بی پاسخ میگذارید. من از شما پرسیدم در شرایطی که نزدیکترین همکاران خاتمی به فرصت سوزی و بی عرضگی او اعتراف دارند! در شرایطی که نه تنها آمار و ارقام بلکه اظهارات صریح رهبران جنبش به اصطلاح "اصلاحات" حاکی از تقلب گسترده در انتخابات دارد! در شرایطی که دولت خاتمی در پنهانکاری اتمی و کمک به گروه های تروریستی نقشی اساسی داشت! در شرایطی که سرکوب مردم (مانند جنبش ۱۸ تیر) در زمان خاتمی صورت گرفت! و در شرایطی که خود خاتمی بر بی اثر بودن رای مردم و تدارکاتچی بودن رییس جمهور تاکید دارد، شما آقای محمود نوری برای چه کاسهء داغتر از آش میشوید و سعی در توجیه جنایات این جنایتکار دارید و اساسا خیمه شب بازی انتخابات را در نظام اسلامی تایید میکنید؟ از شما خواهش میکنم از زیر پاسخگویی به پرسشهای من فرار نکنید و آنان را پاسخ گویید!
۱۰۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۷       

    از : محمود نوری

عنوان : خاتمی و اصلاحات شکست خورده اند، تکلیف شما با بقیه نظام چه می شود؟
آقای نوری پیش از پیروزی خاتمی تنها یک روزنامه سلام و تعدادی نشریات مستقل مثل آدینه بیشتر منتشر نمی شدند. شما تعداد نشریات دوران خاتمی را حتما از یاد برده اید! آن هم با تیراژ یک میلیونی تعدادی از آنها در مقابل تیراز ۲۰۰ هزاری کیهان.
ممیزی کتاب برچیده شد و هر کتابی حق انتشار داشت. ووو اینها برای شما کار نیست؟
برای من جای سوال است که شما برای تخریب اصلاح طلبان ده من کاغذ سیاه می کنید اما از راست، از ولی فقیه و احمدی نژاد و... یا هیچ نمی نویسید و یا به تکرار شعارهای عامی و کلی که مجاهدین سی سال است آنها را تکرار می کنند بسنده می کنید.
شما در برخورد با این بخش از حاکمیت چه پیشنهادی دارید؟
اگر جنبش دوم خرداد شکست خورده و مردم خاتمی را نمی پذیرند، پس دلیل این واهمه شما از شبح اصلاحات چیست؟
و برفرض اینکه حق با شما باشد حال باید مردم را به خانه نشینی و تحمل شرایط دعوت کرد؟
مشخصا برای من بی اطلاع توضیح بدهید الان چه باید کرد؟
با حامیت راست با دولت خرافه پرست و عوام فریب چگونه باید برخورد کرد؟
شما در پست قبلی خودتان هم این سوال من را بی پاسخ گذاشتید. مشکل شما با کل نظام است یا با اصلاحات؟
اصلاحات که بزعم شما شکست خورده تکلیفتان را با بقیه نظام مشخص کنید! بدون تکرار شعارهای دهان پرکنی که حوصله شنیدنشان از عهده بنده خارج است یک راه پیش پای من و امثال من بگذارید که امروز مسئله عمده جامعه ما چیست و چه وظایفی پیش روی مردم و نیروهای مترقی قرار دارد؟
۱۰۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : آقای نوری، چرا شعارهای بی اساس میدهید!
آقای نوری، براستی که از نحوهء بحث کردن جنابعالی در عجب هستم!
آیا برای اداره کردن مملکت باید Superman بود تا کارها از پیش برود؟ من میتوانم از شما بپرسم کدام آمار "واهی" بود که اینگونه شما را خشمگین ساخته؟ دوست گرامی، چرا از خودتان مطالب بی پایه و اساس ارائه میدهید؟ کدام "تصفیه" وزارت اطلاعات؟ جای کاسه و کوزه را عوض کردن تصفیه نیست! خاتمی کدام "سد" را، به زعم جنابعالی، از روی مطبوعات برداشت؟ چند نشریه و روزنامه در دوران حکومت ایشان بسته شد و ایشان همچنان لبخند به لب نظاره گر جنایات مرتضوی در حق این نشریات بود؟ چرا وقتی آمار و ارقام و واقعیات موجود با نظریات شما همگونی ندارد، چنین خشمگینانه به حقایق میتازید؟ من از شما سوال کردم که چگونه است که حتی یاران و همکاران نزدیک این آقای مونالیزای اسلامی بر بیعرضه بودن او تاکید میکنند و کسانی چون شما و این آقای اولاداعظمی کاسهء داغتر از آش میشوید و همچنان از این جنایتکار دغلباز حمایت میکنید؟ چگونه است که خود او تاکید میکند که مقام ریاست جمهوری اسلامی یک تدارکاتچی بیشتر نیست ولی همچنان دودستی تا آخرین لحظه بر این مسند تدارکاتچی چسبید و اشخاصی چون شما نیز همچنان مردم را به حمایت از او ترغیب میدارند؟
جنبش دوم خرداد یک جنبش شکست خورده است و همانگونه که ملت یزرگ ایران هوشمندانه به بایکوت آن در چند دورهء انتخابات اخیر دست زد، ما نیز باید پروندهء آن را ببندیم. امیدوارم به زودی شاهد محاکمهء این خاتمی جنایتکار در کنار دیگر جنایتکارانی چون احمدی نژاد، خامنه ای، رفسنجانی و دیگران باشیم.
۱۰۰۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣٨۷       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست