یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

آن که ناموخت از گذشت روزگار... - احمد پورمندی - ف. تابان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : رضا ایرانی

عنوان : «رستاخیز فرهنگ ایرانی هیچ قید و بندی را نمی‌پذیرد» http://arttaa.wordpress.com/
«رستاخیز فرهنگ ایرانی هیچ قید و بندی را نمی‌پذیرد»
خرد انسانی، بعنوان نهائی‌ترین «مرجع»، هیچ قید و بندی را نمی‌پذیرد. شریعت اسلام را، با هزارمن سریش هم نمی‌توان با آزادی و حقوق بشر پیوند زد!
آزادی هر ایرانی، زمانی میسر است که شریعت اسلام را با فرهنگ مردمی ایران مهار ساخته و دوام این آزادی را همواره با نگه‌داشتن شریعت اسلام با اندیشه‌های «قداست جان و زندگی و خرد مردمان»، و بدور از شمشیر اسلام، ضمانت نماید. این تنها راه است، مابقی، فریب و دروغ و ریا و ساده‌لوحی خطرناک و از سر، چیره‌گی شریعت خونریز اسلام است.
آنهائی که به خود نام روشنفکر، نویسنده، فعال حقوق بشر، سکولار ولائیک و ... داده‌اید، کمتر انشاء بنویسید و بیشتر در مسائل با مغز گُسسته از شریعت اسلام بیاندیشید. چقدر این سخنان شما ملال‌آور است. لطفا" بس کنید!
رضا ایرانی
http://arttaa.wordpress.com
٣۴٣۷۷ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣٨۹       

    از : حق

عنوان : بنظر می رسد آقای نگهدار وضع کنونی سازمان را می پسندد و می خواهد اوضاع تا ۱۰ سال دیگر هم به همین منوال بچرخد، چرا، این بنفع و ضرر کیست، اهداف او چیست؟
اگر آقایان تابان و پورمند می خواهند این سازمان را بصورت یک حزب سراسری مدرن و قابل مقایسه با بهترین احزاب اروپایی مثل حزب کارگر نو در انگلستان درآورند، من صد در صد حامی شان خواهم بود. آقای نگهدار بما می گوید که ۱۰ سال دیگر صبر کنید تا تغییری در این سازمان دیده شود!!! دلیلی هم نمی آورد که چرا صبر و چرا ۱۰ سال. آیا کسی می داند که در ۳۰ سال گذشته آقای نگهدار بجز پدیدار شدن در بی بی سی و صدای امریکا چه کارهایی کرده است تا ما بدانیم؟ بنظر می رسد که آقای نگهدار وضع کنونی سازمان را می پسندد و می خواهد اوضاع تا ۱۰ سال دیگر بهمین منوال بچرخد، چرا، این بنفع و ضرر کیست، اهداف او چیست؟ اگر کسی پاسخ این پرسشها را می داند با بقیه شریک شود و بعد اگر نیاز داشت از او دفاع هم بکند.

این تا ملت ایران ، اگر سازمان فقط ملک پدری انقلابیون ۵۷ است لطفا شفاف بگویید تا نسل های بعد از شما از بلاتکلیفی بدر آیند و بروند دنبال کارشان. ی که مسائل تاریخی سازمان را با مسائل سیاسی حال و آینده ایران در هم تنیده اند. اینها این قوه تشخیص را ندارند که تاریخ و سیاست دو مقوله متفاوتند و نباید با هم قاطی شوند بویژه هم اکنون که کشورمان در موقعیت خطیری بسر می برد. آیا حل مسائل تاریخی ۳۰ یا ۴۰ سال پیش شما در رابطه با این سازمان و با یکدیگر جلوی حمله نظامی آن امپریالیست هایی را می گیرد که شما ۵۰ سالست از دستشان داد و فغان می کنید یا آب به آسیاب ریختن همان دشمن است؟ چرا حاضر نیستید کمی فداکاری کنید، البته اگر کنار گذاشتن حسابهای شخصی تان را بتوان فداکاری نام نهاد، و به ایران امروز و فردا بیاندیشید؟ جنگ و جدل شما با یکدیگر و با این سازمان و کنار آمدن شما با تاریخ این سازمان و جلوی رشد این سازمان را بگیرند. بلکه باید بعنوان یک میراث به نسل انقلاب و پس از آن واگذار شود. البته که انقلابیون فدایی باید در منار ما باشند ولی کی می خواهند اجازه دهند که این سازمان منعکس کننده نسلهای مابعد خود باشد؟ هر سازمان و حزبی باید خود را بروز کند تا بماند و نسل بعدی را آماده سکانداری کند. این سازمان اگر در نظر دارد که به یک حزب جدی در عرصه سیاسی ایران تبدیل شود باید چارچوبی داشته باشد، اصولی داشته باشد، منشور و برنامه های سیاسی و اقتصادی و کادر مدیریتی با کفایتی داشته باشد....هدف و راهبردی داشته باشد، مواضع مشخصی داشته باشد و شخصیت هایی که معرف همه این مولفه ها باشند. شخصیت هایی که نماینده چهره ای روشن و شفاف از این سازمان باشند و نه اینکه هر کس ساز خود را بزند و به سازمان صدمه های جبران ناپذیر وارد کند. دمکراسی که هرج و مرج و شلختگی نیست، اصول و موازین تعریف شده ای دارند که باید رعایت شوند. اینکه نشد هر کسی بیاید هر نظر و موضعی را اعلام کند بدون آنکه سود و زیان آنرا به سازمان نادیده بگیرد و از زیر بار مسئولیت را با این بهانه که با ابراز نظرش حق دمکراتیک خود را مورد استفاده قرار داده است. کدامیک از اینها را این سازمان دارد؟
٣۴٣۶۹ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣٨۹       

    از : Davar

عنوان : در ستایش شرم
در ستایش شرم

آقایان پورمندی و تابان سالهاست که شما نظرات خود را در سازمان تان بیان می‌کنید ولی‌ نتوانستید برای نظرات خود اکثریتی پیدا کنید. از خود پرسیدید چرا ؟

شاید روزی قبول کنید که نظرات شما در میان دوستان تان هواداری ندارد چه برسد در سطح کشور. اگر به غیر از این است نگرانی شما از چیست.؟

به باور شما فرخ مشاوره دیکتاتور شده، آیا این است سطح بحث شما ؟

نسبت به نامه قبلی‌ نظرتان را تعدیل کردید. شاید شرم هنوز نمرده است.
٣۴٣۶۵ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣٨۹       

    از : پیمان نجفی

عنوان : وقتی نصایح هاشمی رفسنجانی که در بر سر کار آوردن خامنه ای دوست دیرینه خود هیچ اثری ندارد ! وقتی تمام تلاش های رفسنجانی برای عقلانی نمودن خامنه ای کار ساز نمی شود ،آیا نامه فرخ نگهدار بعنوان یک نیروی خارج از نظام و کم اهمیت به خامنه ای می تواند برای مردم
خواهشمندم که آقای فرخ نگهدار به سئوال فوق پاسخ صریح بدهد و به حاشیه پردازی نپردازد؟؟

هاشمی رفسنجانی با اشراف به اینکه وضعیت رژیم شکننده است و با اطلاع از نقشه های حواریون خامنه ای که در صدد حذف او در مجلس خبرگان بسیج شده اند ، لذا باردیگر خود را به سنگر گفته های آخرین نماز جمعه ای که اقامه کرد رسانده است تا لااقل در میان مردم و بخشی از نیروهای اپوزیسیون جایگاهی بیابد!هاشمی رفسنجانی تلاش های بسیاری از خود نشان داد تا به خامنه ای نزدیک شود تا اورا عقلانی نماید اما همه آن سیاست ورزی های حساب شده هیچ اثری نداشت!
بحران در مرکز یت قدرت جمهوری اسلامی نهادینه شده است ورفسنجانی آینده خودرادر نظامی دیگر اما همچنان اسلامی می بیند!سید علی خامنه ای پس از شرکت در کودتای انتخاباتی در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ نتوانست همه جناح حکومتی را زیر سقف رهبریت خود حتی به شکل ظاهری متحد نگاه دارد!
٣۴٣۶۲ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣٨۹       

    از : امید ابراهیمی

عنوان : خانه از پای بست ویران است!
دوستان گرامی احمد پورمندی و ف تابان با سلام،
نوشته آقای نگهدار و جوابهای شما را خواندم و تاسفی که سالهاست به حرکتهای سازمان داشتم را تشدید کرد.
سازمانی که با صداقت در سالهای دهه ۴۰ در جهت بهروزی و نجات خلقها و زحمتکشان ایران تشکیل شد و فداکاری ها کرد( البته نوع نگرش شان به روند مبارزه توده‌ها و تاکتیک انتخابی‌شان در آن سالها جای بحث زیادی دارد که هم در درون سازمان و هم درسطح جنبش به اندازه کافی این مشی شکافته شده است و نقد شده است!)
سازمانی که سالهاست ازهیبت یک "سازمان" که طبق تعریف باید منسجم و دارای مرکزیت و تشکیلات و برنامه مبارزاتی مدون باشد خارج شده و با عرض پوزش به یک بنگاه معاملاتی شبیه شده که هر کی زودتر رسید و حراف بود آن روز "سازمان" بوی تعلق دارد.
سی سال رهبران سازمان در شرایط آزاد زیسته و مطالعه کرده و حوادث را تحلیل کرده‌اند و حال در کجا ایستاده‌اند! درحساس‌ترین مقطع تاریخی ایرانو در طول خیزش انقلابی مردم سازمان اکثریت حتی به اندازه یک سازمان کوچک هم نمود نداشتند. دراین مدت اعلامیه یا تحلیل جدی در سطح جنبش ارایه نداده‌اند. هواداران سازمان چه در داخل چه در خارج از کشور در بی‌وزنی مطلق بسر میبرند. همانطور که شما در نامه دوم بیان نمود‌ه‌اید مسئولین سازمان بجای تقویت سازمان خود در سایت ها و سازمانهای دیگر مسابقه مقاله نویسی دارند و اغلب این مقالات هم در وصف اندیشه‌های بغایت عقب مانده جوامع سرمایه‌داری است.
در چنین شرایطی است که امروز آقای نگهدار و فردا دیگران از سازمان در صدد تشکیل حزب و سازمانی بر میایند که دارای تفکرات بغایت ارتجاعی و در مقابل منافع فرودستان و همرا با بالادستی ها خواهد بود و بیچاره کادرها و هواداران سازمان که ناخواسته باید از این مشی سازمان پیروی کنند! و در خلاف جهت آرمان بنیان گذاران سازمان که در راه این آرمان جان خود را فدا کردند حرکت کنند.
با تشکر
الف. امید
٣۴٣۵۹ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣٨۹       

    از : حسن علی

عنوان : آقای پورمندی / تابان
آقایان پورمندی / تابان
دربیانیه تان به درستی اتهام زنی ازطرف شما محکوم شده است.فکر نمیکنیدکه خود با طرح مشاوره دادن آقای نگهدار برای خامنه ای نسبت به او اتهام زنی میکنید؟ای کاش کمی روی این مسئله بیشتر فکر کنید.انسان در موقع کم آوردن دستش را به چنین کارهای زشت آلوده میکند.مسکل سازمان شما در بر جسته نبودن چهره خود نسبت به جهره هایش است.اگر این چاله را بتوانید پر کنید احتیاجی نه اتهام زنی هم ندارید شما نظرتان را آزادانه در مورد اخراجش از سازمان اعلام بیرونی کرده اید آیا به او حق اظهار نظردر مورد موضوعی دیگر در بیرون سازمان نمیدهید؟یا باید فقط در مورد اخراج افراد از سازمان اظهار نظر بیرونی بکند؟
در این شرایط جنبش دل وجرعت میخواهد انسان به یک همچو مواضعی برسد و آنرا در رسانه های عمومی با سر افرازی و صداقت اعلام کند.مطمئن باشید در صورت غلط بودن مواضعش ضربه را خودش خواهد خورد نه سازمان.سازمان را برجسته کنید تا خبر رسانی ها به آن مراجعه کنند و لازم به اخراج کسی هم نداشته باشید.
٣۴٣۵۲ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣٨۹       

    از : عیسی صفا

عنوان : ضد دمکراتیک
نوشته برخی از جنبه های اصولی و اساسی را مورد بحث قرار می دهد. مشکل فقط فرخ نیست. با اینکه وی در طرح های سیاسی منزوی و بی پایه گوی سبقت ربوده است. بی احترامی به حقوق اعضای سازمان اکثریت از طرف برخی افراد رهبری این سازمان عمیقا ضد دمکراتیک است. این روش به متلاشی شدن این سازمان منجر خواهد شد که به نفع اپوزسیون مردمی و مترقی نیست.
٣۴٣۴۱ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۹       

    از : حمید هوشور

عنوان : آن که ناموخت از گذشت روزگار
به قول شاعر: عدو سبب خیر شود اگر خدا خواهد. به نظر میرسد که نامه آقای نگهدار در باب نصیحت ولی‌ فقیه ممکن است راه را برای معدود افرادی که هنوز به سوسیال دموکراسی معتقد هستند و در صفوف سازمان فدائیان - اکثریت مانده اند باز کند تا به فکر ایجاد یک سازمان جدی اپوزیسیون که در راه سوسیال دموکراسی و تحقّق آن قدم برمیدارد بیفتند.
٣۴٣٣۹ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۹       

    از : احمد

عنوان : سوسیال دموکراسی
از غصه‍ی سازمان نیافتگی چپ دق کردیم. کی شما چپهای سوسیال دموکرات خود را در قالب یک حزب سازماندهی می کنید؟ فرخ نگهدار که به این صف تعلق ندارد. او اصلن هیچ حرفی نمی زند که بوی سوسیال دموکراسی بدهد. او را به حال خود رها کنید و به سازماندهی خود بپردازید. اگر حوصله‍ی سازماندهی خود را ندارید بروید دنبال کارهای دیگر. بیخود به پر و پاچه‍ی کسی نپرید.
٣۴٣٣٣ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۹       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : این خانه از پایه خراب است
آقای تابان:

کاسه کوزه ها را نمی توان تنها بر سر فرخ نگهدار شکست. بیشتر افراد رهبری این سازمان سالهاست که نقش مشاوران جمهوری اسلامی را دارند. خود شکل گیری این سازمان بر سر دفاع از جمهوری اسلامی بود که منجر به انشعاب اقلیت و اکثریت شد. سالهاست که هر قاتلی که از جمهوری اسلامی فرا ر ی می شود توسط فعالین این سازمان حلوا حلوا شده و بعنوان اپوزیسیون معرفی می شود. به نظر من این یک خط سیاسی است. شما خط سیاسی را با حذف فیزیکی نمی توانید تصحیح کنید. سازمان فداییان اکثریت سالهاست کمر همت به بازسازی سرمایه داری در ایران گرفته است. در میان طراحان دیدگاه بازسازی سرمایه داری نیز طیفهای مختلف وجود دارد. عده ای معتقد به سوسیال دمکراسی هستند و میخواهند به شیوه ای که در اروپا شکست خورده سرمایه را سازمان دهند. طیفی دیگر با سرمایه داری نیوکانها و طیفی نیز بشیوه سرمایه داری لیبرالها. در میان طیف سوسیال دمکراتها، عده ای ممکن است به تعویض قدرت از طریق خیابان معتقد باشند ولی بقیه طیفها می ترسند که با ورود مردم به خیابان نتوان کنترل کرد و مردم زیاده خواه کل سیستم را داغان کنند. به همین دلیل نیز در میان این طیف یا به رفسنجانی متوسل می شوند یا به موسوی و کروبی و عده ای نیز به رهبر . اساس و پایه طیف دوم مشترک است. ترس از زیاده خواهی مردم و ترس از انقلاب و به همین دلیل اصلاحات در چارچوب نظام. بنابراین طیف سوسیال دمکرات اگر به اصلاحات در نظام جمهوری اسلامی امید ی ندارد، می تواند برود و تشکیلات دیگری را بوجود اورد. چرا که سازمان اکثریت در آغاز بر اساس حمایت از بخشی از این رژیم و اصلاحات در همین نظام شکل گرفت و جناحی که به این نظر باور ندارد نمی تواند در درون بماند و انتظار تغییر خط مشی اساسی سازمان را که براساس اصلاحات قرار دارد بشود. به نظر من از نظر اوضاع سیاسی در ایران نیز این به نفع طیف سوسیال دمکرات این سازمان است که راه خود را جدا کند. سازمان اکثریت مثل بقیه نیروهای اپوزیسیون درون رژیم متهم به همکاری با رژیم است و تا این سایه اتهام وجود دارد، محیط سالمی را برای سازمان دادن سوسیال دمکراتها درایران را بوجود نمی اورد. به نظر من بعنوان عضوی از جنبش کمونیست کارگری، جو سیاسی در ایران بمراتب روشنتر و باز تر می شود اگر که سوسیال دمکراتهای ایرانی خود را متشکل کرده و بعنوان یک حزب سیاسی نظرات خود را به معرض قضاوت جامعه بگذارند. این مساله در عین حال کمک می کند تا طیفهای مختلف اپوزیسیون طرفدار رژیم در این سازمان نیز بجای قایم شدن پشت جزنی و نظرات سوسیال دمکراتها، حرف دل خودشان را مستقیم و روشن به جامعه بزنند. این به رشد جو سیاسی در ایران کمک خواهد کرد. اگر چه سرمایه داری در ایران همیشه جبون و ترسو بوده است و جریت ابراز نظر مستقیم بدلیل قدرت و نفوذ چپ نداشته است. بی جهت نیست که اقای نگهدار با پشتیبانی از طرح نیوکانها هنوز خود را چپ میخواند. این ناشی از دورویی ایشان نیست. این ضعف تاریخی سرمایه داری در ایران بوده است که جربزه حتی جناحهای راست همان بورژوازی کشورهای اروپایی را ندارد. نه سکولار است و همیشه دستش در بغل و جیب دیکتاتورها. اما این راه حل سیاسی میطلبد نا فیزیکی. فرخ نگهدار نماینده یک طیف بزرگ نه تنها در سازمان اکثریت بلکه د ر کل سرمایه داری ایران است. بایستی با راه حل سیاسی انها را وادار کرد که حرف دلشان را به جامعه بزنند تا جامعه بتواند انتخاب کند. شیوه شما فقط موجب می شود که مثل همیشه با قایم شدن پشت چپ خود را مطرح کند. بایستی اینها را واداشت که رو به جامعه پلاتفرم راست خود را ارایه دهند و با افتخار نیز از آن دفاع کنند. این به رشد سیاسی جامعه کمک می کند.
٣۴٣٣۰ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست