از : فلسطینو رها کن فکری بحال ما کن
عنوان : به « کمی لبخند بزنیم»
به « کمی لبخند بزنیم»
امثال شما کمی لبخند نمی زنید بلکه ۳۱ سال است به ریش ملت ایران خندیده اید. ملت باید سیاست خارجی کشورش را بوسیله نمایندگان منتخب خود تعیین کند و نه یک مشت جنایتکار ضد ایران و ایرانی که هیچ مشرو عیتی از طرف مردم ما ندارند. سیاست خارجی شما عین سیاست خارجی رژیم است و شما عین رژیم دیکتاتور هستید چون به رای مردم هیچ اهمیتی نمی دهید. این مردمی که با به خطر انداختن جان خود به رژیم اشغالگر در ایران می گویند شما جنایتکاران اشغالگر غلط می کنید ثروت ملی ما را بدون اجازه ما به یک مشت تروریست می دهید. رژیم در ایران همانقدر اشغالگر است که اسراییل می باشد چرا این رژیم را اشغالگر نمی نامید. چرا از مردمی که تحت ستم این رژیم هستند مثل مردم فلسطین حمایت نمی کنید؟ چرا مردم فلسطین برای شما مهمتر از مردم ایران هستند. بروید کنار باد بیاید و بروید به کشورتان فلسطین و ببینید حماس چه پدری از مردم در می آورد. شما حامیان حماس و حزب الله لبنان و این رژیم هستید و برایتان هیچیک از این ملت ها ارزشی ندارند و دفاع شما از سه گروه نامشروع و جنایتکار و اشغالگر ج.ا و حزب الله لبنان و حماس است.
شما به ریش هر سه ملت و بخصوص ریش ملت ایران ۳۱ سالست خندیده اید. حالا وانمود می کنید سبز و دمکرات هم هستید و خیال می کنید دم خروستان بیرون نزده؟
سیاست خارجی رژیم و شما مثل هم است چون هر دو از یک قماشید.
۲٨۱۵۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : به "کمی هم لبخند بزنیم"
عنوان : قبل از لبخند زدن کمی فکر کنید!
آقا و یا خانم عزیز، من به شما توصیه میکنم قبل از لبخند زدن کمی فکر کنید، چرا که فکر کردن بر لبخند زدن ارجحیت دارد. منظور شما از اینکه کامنتها از جای مشخص میآید چیست. اینکه از قول دیگران نام منشه امیر را مطرح میکنید برای چیست. مثلاْ میخواهید بگویید که ما حقوق بگیر اسراییل هستیم؟ بنده همین جا میگویم که دولت اسراییل نیازی ندارد به من پولی بدهد. من تمام این حرفها را مجاناْ و فقط بخاطر عقیده ام مینویسم. آقا و یا خانم محترم، طرز تفکر شما عین آخوندهاست. آنها هم وقتی حرفی برای گفتن ندارند، و به قول معروف در استدلال در میمانند، شروع به اتهام زنی به طرف مقابل میکنند و آنها را توطئه گر میخوانند. منظور شما از «سبز سبز» کردن چیست. بله ما سیز هستیم و به آن افتخار میکنیم. شما اگر مشکلی دارید مسئله شخصی خودتان است. ما کجا به «عربها» حمله کردیم؟ چرا اینقدر راحت دروغ میگویید و اتهام میزنید؟ اینکه ما بگوییم که با تروریزم اسلامی مخالفیم ضدیت با عرب است؟ بنازم به این همه تحلیل «منطقی»! شما قبل از اینکه در مورد یهودیان مخالف اسراییل صحبت کنید، قدری هم به مخالفت علنی فلسطینیهای ساحل غربی رود اردن و موضع گیری رسمی محمود عباس و الفتح بر ضد حماس اشاره نمایید. بله "دوست" عزیز یکطرفه به قاضی رفتن، همچون لبخند بی معنا زدن راحت است. این فکر کردن و ارائه یک تحلیل منطقی است که کار را سخت میکند. والا ما هم میتوانیم به شما اتهام حقوق بگیری از دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی را بزنیم چرا که عقیده ای در طرفداری از حماس دارید.
۲٨۱۴۹ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : کمی هم لبخند بزنیم
عنوان : کمی هم لبخند بزنیم
نوشته ماقبل آخر آقای سهراب مبشری هم مثل آخری در دفاع از دولت اسراییل بود. آن دفعه با اندرز دادن به توده های جنبش سبز که از سفر یک نفر به اسراییل انتقاد کرده بودند. و این دفعه با اندرز دادن به کسانی که اکثرشان به مراتب از هر منظری که نگاه کنی، نسبت به او سر هستند.
هم در آن دفعه و هم در دفعه بعد چندین کامنت با یک مضمون واحد که تقریبا می شود حدس زد که از کجا می آیند به دفاع جانانه از او و حمله به «عرب» ها پشت سر هم در اینجا ردیف شدند.
حالا هم باز هر مقاله ای که در این زمینه ها نوشته شود فوراً آن هایی که باید دست به کار شوند دست به کار می شوند. و خنده آور تر از همه این است که هی «سبز، سبز»هم می کنند تا وانمود سازند که مثلاً طرفداران دوآتشه «جنبش سبز» هستند. انگار که خوانندگان این سایت قدرت تشخیص رنگ ها را هم ندارند!
یادم آمد که خواننده خوش ذوقی در کنار کامنت هایی که در پای دفاعیه ماقبل آخر آقای سهراب مبشری از دولت اسراییل، در دفاع از او گذاشته می شد از حضور فعال آقای مناشه امیر در بحث ها تشکر کرده بود. البته من چنین قصد سوئی ندارم و فقط نقل قول کردم!
پیش به سوی نابودی «عرب» ها و پیروزی های هرچه بیشتر «دولت قوم برگزیده»! به حرف های این همه یهودی شرافتمند و آزاده و روشنفکر در سراسر جهان و حتی داخل خود اسراییل گوش نکنید که خواهان تحریم همه جانبه اسراییل تا زمانی که به اشغال سرزمین های فلسطینی ها و خفه کردن مردم غزه و زیر پا گذاشتن بلا استثنای قطعنامه های سازمان ملل و دهن کجی به افکار عمومی جهان ادامه می دهد هستند. آن ها همه شان یا مزدوران رژیمند، یا همان هایی هستند که به مهمانی احمدی نژاد می روند. اگر باور نمی کنید از کسانی که باید بپرسید سئوال کنید. اگر هم باور می کنید که نیازی به سئوال کردن ندارید...
۲٨۱۴۵ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : جانم فدای ایران یعنی عاشق میهنم ایران هستم. فقط بیگانه از این شعار بدش می آید.
عنوان : چرا باید شعارنه غزه نه لبنان جانم فدای ایران برخی را چنین برآشفته و عصبانی می کند؟ چرا باید همه مردم دنیا حق داشته باشند عاشق کشورشان باشند جز ایرانی؟
جنبش سبز بلای جان هم رژیم شده و هم مدافعین آن. این شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را هم رژیم اصلا برنمیتابد و اگر کسی بگوید جرم محسوب میشود و قابل مجازات با باتوم در ماتحت دختر و پسر و پیر و جوان. حال عده ای هم پیدا شده اند و کسانیکه این شعار را می دهند را نجس و مفسدفی الارض و ....مرفه و شکم سیر و سلطنت طلب و .... مینامند. آخر شما کی هستید که بخودتان حق میدهید مثل آبخوردن وصله بمردم بچسبانید. مگر شما فلسطینی هستید که منافع ملی آنها را ارجح به منافع ملی ایران می دانید. بروید غزه و به مردمتان خدمت کنید. بما چکار دارید؟ مرتب تفرقه میاندازید. ما نمیخواهیم ثروت ملی ما بجای اینکه خرج مردم خودمان بشود خرج حزب الله لبناس و حماس شود. این حق ماست که بگوییم چطوری ثروت ما باید خرج شود.
چرا باید شعارنه غزه نه لبنان جانم فدای ایران برخی را چنین برآشفته و عصبانی می کند؟ چرا باید همه مردم دنیا حق داشته باشند عاشق کشورشان باشند جز ایرانی؟
۲٨۱۴۴ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : ضد ارتجاع و طرفدار جنبش سبز
عنوان : یکبار حرفهای خودت را مرور کن
اوستا کریم آیا خودت هم میفهمی که چه میگویی؟ چه کسی ترا نماینده و یا سخنگوی ملت ایران کرده که از طرف کل ملت نظر میدهی و میگویی فلان چیز شعار ملت هست با نیست؟ بر اساس کدام تحقیق و بررسی به این نتیجه رسیده ای که آنها که نظری متفاوت با تو دارند غم نان و زندگی ندارند و یک پایشان در نیاوران است و پای دیگر در لوس آنجلس؟ از کجا میدانی که آن دردمند هموطن در کشور از عربدههای حماس و حزب الله حمایت میکند؟ در کدام بیانیه و یا شعار مردم مبارز داخل کشور کوچترین اعلام همبستگی با تروریستهای فلسطینی حماس و یا حزب الله کردند؟ ولی شاهد فریادهای «فلسطین را رها کن و فکری برای ما کن» و یا شعار زیبای «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» به کرات بودیم. حال شما و یا امثال شما در عالم تخیل خود هر چه دوست دارید فکر کنید. شما بجای اینکه مطلب آقای احمدی را دو بار بخوانی حرفهای خودت را یکبار مرور کن که چنین بی اساس صحبت نکنی :)))
۲٨۱۴٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : زحمتکش ایرانی
عنوان : سپاس از آرش ها، امیرها، بابک ها، بردیاها، پویا، میترا، یلداها و نداها و سهرابها
من هم همچون آقای کریم ن حرفهای آقای رحیمی را دو بار خواندم و هر بار بیشتر متوجه پراکنده گویی و سفسطه پراکنیهای ایشان شدم. آقای رحیمی هیچ سند و مدرکی را برای اثبات حرفهایش ارائه نمیدهد. ایشان همه جا هست و از همه اسرار ممکن و ناممکن خبر دارد از مراکز اطلاعاتی آمریکا و اسراییل و پاکستان گرفته تا آنچه که در ذهن تک تک مبارزان جنبش سبز میگذرد. ایشان همچنین نتیجه گیری کرده اند که فارسها در ایران طرفدار اسرائیلند و غیرفارسها طرفدار حماس. من خود یک آذری هستم و میخواهم خدمت آقای احمدی عرض کنم که موقع طبقه بندی مردم من را هم علی رغم غیرفارس بودنم جزء مخالفان حماس بشمارند. در ضمن ایشان کشف کردند که آمریکا بوجود آورنده القاعده است. همانطور که یکی دیگر از هموطنان نوشت خب شما و دیگر همفکرانتان بیایید و این مدارک را در یک دادگاه جهانی ارائه دهید تا ضربه ای بزرگ بر بدن امپریالیسم فرود آورید.
در ضمن طبق گفته آقای احمدی حماس و شیخ احمد یاسین از دستپرورده های حماس است!!!! یعنی اسرائیل حماس را بوجود آورد تا بمبگذار انتحاری به اسرائیل بفرستد و یا با موشکهای ایرانی شهرهای اسرائیلی را هدف قرار دهد یا به قول آقای احمدی پنجول کشد. خب آیا نباید از اسرائیل حمایت کرد تا ترتیب این نوکران پنجول کش خود را بدهد؟ خب اینکه به نفع فلسطینیهاست! شاید به همین دلیل است که فلسطینیان ساحل غربی و دولت فلسطینی ابومازن هیچ حمایتی از حماس و دولت غزه نمیکنند و حاضر نشدند از چاقوکشان کشتی ماوی مرمره حمایت کنند. به آقای احمدی و دیگر فداییان مترقی طرفدار فلسطین توصیه میکنم که ویدیوی مصاحبه تلویزیونی محمود طوال کاپیتان کشتی ترک ماوی مرمره را ببنند و متوجه شوند که سرنشینان آن کشتی بنابر اظهار صریح ناخدای آن مردمانی لات و چاقو کش بودند که هدفی جز درگیری با سربازان نداشتند. در پایان از آرش ها، امیرها، بابک ها، بردیاها، پویا، میترا، یلداها و نداها و سهرابها بسیار سپاسگذارم که حماقت نسل پیشینشان را تکرار نکردند و با فداکاریهای خود نشان دادند که جنبش نوین ملت ایران راهی مجزا از ابو حمزه ها و ابو حبش ها و ابو مصعب ها و دیگر رهروان راه ارتجاع مذهبی و کمونیزم لنینی و استالینی و مائویی در پیش گرفته.
۲٨۱۴۰ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : کریم ن
عنوان : شعار نه غزه و نه لبنان شعار اصلی مردم در ایران نیست . این شعار در ذات خود متناقض است!
اقای مثلا ضد ارتجاع:
سل فن داشتن جرم نیست و خیلی هم دارند. دسترسی به اینترنت و ماهواره هم همینطور. اما نگرش سیاسی کسی که غم نان ندارد و گرفتار درد شکم زن و بچه نیست و ازسر نداری کلیه خود را نمیفروشد فرق میکند با غم آنکه یکپایش لس آنجلس است و یک پایش نیاوران. جانم فدای ایران این دومی همانقدر بی ریا و خالصانه است که مستضعف مستضعف کردن احمدی نژاد. این دومی با گفتن جانم فدای ایران دلش در قید دموکراسی و سعادت مردم ایران نیست بلکه دنبال آنست مردم را به سی سال قبل بر گرداند و دوباره دیکتاتوری گذشته را جایگزین این دیکتاتوری در حال اضمحلال بکند.
شعار نه غزه و نه لبنان شعار اصلی مردم در ایران نیست . این شعار در ذات خود متناقض است. مردمی که در زیر زجر و مصیبت یک رژیم آدمکش ضد بشری دست و پا میزنند اگر بیایند در کنار آن، آویزان یک رژیم در ظاهر شیک و پیک ولی در باطن در ردیف همین جمهوری اسلامی قرار گیرند در ذات خود متناقض است.
گول این تبلیغات راهم نخورید که جمهوری اسلامی دلش به حالت ملت فلسطین میسوزد. نه جانم! در این آخرین نظر سنجی از همین مردم -که در نیو یورک تایمز هم به آن استناد شده -فقط ۶ درصد چنین فکر میکردند.
۲٨۱٣۹ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : ضد ارتجاع و طرفدار جنبش سبز
عنوان : فقرستایی کریم آقای ن به سبک آخوندی
آقای اوستا کریم ن
شما که خیلی جنوب شهری هستید و از درد مردم مطلعید چرا همان حرفهای صد من یک غاز آخوندها را تکرار میکنی؟ این فقرستایی و بدبخت پرستی چیست که همچون خوره به جان به اصطلاح فعالان سیاسی دوران پیش از انقلاب ما افتاده و هنوز هم دست از سر ما مردم بر نمیدارد؟ مگر "سل فون" داشتن و یا دسترسی به ماهواره و یا کامپیوتر داشتن جرم است؟ در ثانی همین کسانی که در اعلامیه ۷۲ تن برای حماس یقه درانی میکنند همه شان در خارج بسر میبرند و به اندازه کافی سل فون و کامپبوتر و ماهواره دارند. ولی این مردم زحمتکش و مبارز ایران هستند که شجاعانه خط خود را از ارتجاع منطقه بک سرش آخوندها هستند و سر دیگرش حماس و حزب الله جدا میکنند.
این آقای اوستا کریم خان نیز همانند آخوندها جنبش سبز را جنبش مرفه هان میداند و همچون حسین بازجو بدون ارائه حتی یک دلیل منطقی و یا تحلیل درست مخالفانش را به سلطنت و این و آن نسبت میدهد. البته من به عنوان یک ایرانی بسیار خوشحالم که امثال این آقای کریم ن در طرف مقابل قرار دارند چرا که ما را نیازی به ایشان نیست.
۲٨۱٣٨ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : کریم ن
عنوان : یک نکته
یکی از آن نوشته های عمیقی که آنرا دوبار خواندم.
یک نکته را که برداشت شخصی من از ریشه ین حرفها و دلبستگی جمعی از سبز های شمال شهر تهران و سبزهای مقیم آمریکا و اوروپا به اسرائیل و آنهم به جانی ترین جناح هیئت حاکمه این کشور است در اینجا میاورم.
به نظر من منبع این حرفها از دو جا سرچشمه میگیرد. یکی عوامل بازمانده سلطنت سرنگون شده است که با پشتوانه مالی در آمریکا و اروپا و از طریق دنبالچه های آنها در تهران این افاضات را میکنند. به خصوص که همه آنها به بهترین امکانات ارتباطی و اینترنت و ماهواره هم دسترسی دارند و در جیب هر یک هم چند سل فن هست. در هر جریانی اینها سریعا وارد میشوند و شروع به جو سازی میکنند. خود را به بدنه اعتراضت موسوم به سبز چسانده اند و این شعار به غایت ارتجاعی و شونیستی جانم فدای ایران را سر داده ا ند.
دومین منبع این اعتراضات از طرف عوامل اطلاعاتی و بعضا شخصیت های سمپات جمهوری اسلامی است که با این جو سازی ها میخواهند روی رقبای دیروز خود – اصلاح گرایان و موسوی و کروبی-فشار بیاورند و جنبش سبز را که به دلایل مختلف که اینجا مجال باز کردن آن نیست به همان محدوده مناطق مرکزی و شمال تهران محدود و بازهم محدود ترش کنند.
۲٨۱٣۱ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : دانشجوی سبز ایرانی
عنوان : تحلیل به سبک آقای احمد رحیمی
به جهاتی کار آقای احمد رحیمی قابل توجه است. من به غیر از آخوندها کمتر کسی را دیده ام که بتواند همچون آقای احمد رحیمی اینقدر راحت دروغ بگوید و برای عرضه بهتر دروغهایش از بعضی خوشمزه بازیها و نمکپرانیها نیز غافل نشود (همچون آخوند قرائتی). آقای رحیمی میفرمایند
«کشوری (منظور آقای رحیمی اسراییل است) که با قطعنامه ی شورای امنیت بوجود آمده، ولی بلافاصله و مسلحانه با نصف دیگر آن قطعنامه که متضمن ایجاد دولت فلسطینی همزمان با اسرائیل بود بمخالفت برخاسته»
این یک دروغ بزرگ است که همواره توسط نیروهای چپ عنوان میشود و آقای احمد رحیمی نیز آنرا تکرار میکند. قطعنامه ۱۸۱سازمان ملل که در سال ۱۹۴۹ تصویب شد متضمن ایجاد دو کشور مستقل یهودی و عرب مسلمان در قلمرو اسراییل کنونی شد. این تصمیم با استقبال یهودیان مواجه گشت ولی اعراب با آن به مخالفت پرداختند و خواستار اخراج یهودیان از منطقه شدند. متاسفانه بخش قابل توجهی از اعراب فلسطین نیز آلت دست جامعه عرب شدند و این جنگ خانمان سوز را بر ملت خود و بر منطقه تحمیل کردند. آقای رحیمی در ادامه افاضات خودشان میفرمایند
«هدف غایی اسرائیل تصاحب تمام سرزمین فلسطین است، بدون یک فلسطینی بر روی آن»
من به آقای رحیمی توصیه میکنم که حتماْ شال و کلاه کرده و به عنوان یک "مبارز راه آزادی" به جنگ سازمان آزادیبخش فلسطین رود. چرا که "خائنین الفتح" بدون درنظر گرفتن نکته مورد بحث ایشان موجودیت اسراییل را بطور رسمی برسمیت شناخته اند. اصولاْ چنین به نظر میآید که جناب آقای محمود عباس رییس جمهور منتخب ملت فلسطین و مبارزان سازمان آزادیبخش فلسطین بهیچ عنوان مصلحت ملتشان را، آنگونه که رفقای چپ ایرانی ما و یا آخوندهای ما تشخیص میدهند، نمیبینند. ولابد به همین دلیل است که ایشان نیز از رهروان راه "امپریالیزم" هستند.
آقای احمد رحیمی با "تیزبینی" خاص خودشان در مورد کسانیکه شعار زیبای نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را میدهند میگویند
« ولی اینان تنها بخشی از جنبش سبز، و بخش هنوز کوچکتری از مردم را تشکیل میدهند» و سپس با یک رندی خاص که
«از قرار معلوم فلسطینی ستیزی هم از برکت سر جمهوری اسلامی وارد رپرتوار موزیکال برخی از ناسیونالیست های فارسی زبان شده و در کنار ترک ستیزی و عرب ستیزی در حال جا خوش کردن است»
تو گویی که تمام کسانیکه در ایران با تروریستهای حماس مخالفند فارس هستند و لابد حامیان تروریزم فلسطینی ترک و لر و کرد و غیره هستند. من نمیدانم که آقای رحیمی از کجا میداند که آن گروه از فعالین جنبش سبز فقط بخش کوچکی را از این جنبش تشکیل میدهند. آیا در مقابله با این "افراد کوچک" گروه بزرگتری نیز وجود داشتند که خواستار همگامی ایرانیان با تروریستهای فلسطینی شوند؟ آقای احمد رحیمی چگونه کشف کردند که شعار دهندگان "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" همگی فارس بودند و میخواستند "ضدیت با فلسطین" را نیز در کنار ضدیت با ترک و لر رسمیت بخشند؟ و چگونه است که این کشفیات گرانبها فقط به چشم آقای رحیمی میآید و بس؟
در خنده دار ترین بخش افاضاتشان، آقای احمد رحیمی میفرمایند که
«علم کننده واقعی شیخ یاسین و بنیانگزار حماس نه مردم فلسطین که دولت اسرائیل بوده است». این حرف ایشان حتی فلسطینیانی را که ایشان به دروغ سنگشان را به سینه میزند نیز به خنده میاندازد. من از ایشان ممنون میشوم که مدارک این حمایت را در یک دادگاه بین الملل ارائه دهند تا مشت اسراییل را در این زمینه باز کنند. در پایان به عنوان یک ایرانی از هموطنان عزیزم (و یا بقول آقای احمد رحیمی آرش ها، امیرها، بابک ها، بردیا، پویا، میترا، یلداها) ممنونم که راه خود را، نه تنها از راه ارتجاع حاکم بر منطقه به نمایندگی آخوندهای رژیم جدا کرده اند، بلکه بر عقاید پوسیده چپ انقلابی نیز وقعی نمیگذارند و چنین موجب عصبانیت آقای رحیمی و امثال ایشان شده اند. امضا کنندگان بیانیه حمایت از حماس نه از سر انسانیت بلکه از روی تعصب و کوردلی عقیدتی و در ضدیت با جنبش نوین ایران از تروریسم و قلدری حماس حمایت میکنند.
درود بر ملت شریف ایران و جنبش سبز.
۲٨۱۲۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹
|