یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کاروان صلح، اشغالگران سرزمینهای فلسطینی، روشنفکران ایرانی - رضا فانی یزدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : یکی از ۷۵ میلیون ایرانی که بوسیله ج.ا به گروگان گرفته شده است.

عنوان : به فرهاد اشتهاری،
«اسرائیل اشغالگر ست و تا زمانیکه به این کار ادامه میدهد، مطابق حقوق بین الملل مجرم ست. ربطی به ایرانی و غیر ایرانی بودن هم ندارد.
ثانیا : هر کس مختار ست از اشغالگر و متجاوز یا از مردم آواره و ستم کشیده دفاع کند»

در جواب به گفته شما در بالا،

اولا: رژیم ج. ا مشتی تبهکار بین المللی هستند که ایران را اشغال کرده اند و ملت ایران بدنبال آزاد کردن کردن خود از این اشغالگران است، مطابق حقوق بین الملل با همه آنچه به ملت ایران در این ۳۱ سال انجام داده است مجرم شناخته نمی شود. حقوق بین الملل هیچ اعتنایی به ملت ایران ندارد وقتی ما ملت می گوییم که این رژیم اشغالگر است، ما آنرا نمی خواهیم، نامشروع اعلامش کنید و با آن معامله نکنید. حقوق بین الملل شما آقای اشتهاری به ملت ما می گوید که آنچه بر ملت ما می رود هیچ ربطی به غیر ایرانی ندارد چون اعضاء رژیم اکثرا متولد ایران هستند و تابعیت ایرانی دارند و ربط فقط به ملت ایران دارد و بس. می گویند ما بسنده می کنیم به چند بیانیه علیه نقض حقوق بشر در ایران می گویند، طبق حقوق بین الملل که خودمان نوشته ایم حمایت از کشورهایی که قراردادهای میلیاردی نفتی و غیرو با رژیم بسته و می بندند هیچ ربطی با نقض حقوق بشر در ایران ندارد. می گویند، طبق حقوق بین الملل وضع اسفناک مردم ایران هیچ ربطی به غیر ایرانی ندارد و فقط ربط به مردم ایران دارد. بنابراین، ۷۵ میلیون ایرانی به گروگان گرفته شده بوسیله یک مشت تبهکار در ایران بحال خود بوسیله جهانیان تنها گذاشته شده و هیچکس کمکی به آن نمی کند که هیچ، با قراردادهای بزرگ از آن حمایت هم می کنند.

ثانیا: هر کسی منجلمه شما آقای اشتهای مختار ست از ج.ا اشغالگر و متجاوز یا از مردم ایران با ۵ میلیون آواره و فراری و ستم کشیده دفاع کند. بله، شما مختارید که منافع ملی ایران را فدای منافع حماس و حزب الله کنید. من از کسانیکه از حماس و حزب الله حمایت می کنند بیزارم چون این دو گروه تروریستی مردم خود را همانقدر به گروگان گرفته اند که رژیم در ایران مردم را به گروگان گرفته است.

من با ملت خودم هستم که می گوید نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران. غیر ایرانی ها مختارند که از این شعار خوششان نیاید.
۲۷٣۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : همشهری .

عنوان : راجع به شعار" نه غزه نه لبنان"
در پاسخ به این دو "هموطن"، که به کمک این شعار می خواهند کشتار زن و بچه بوسیله اسرائیل را توجیه کنند:

۱- شعار نه غزه نه لبنان، روی سخنش با ج.ا است که سرمایه های مملکت را می بایست برای مردم بیچاره ایران خرج کرد. این شعار به معنای انکار جنایات اسرائیل نیست. شما دوستان کفگیرتان به ته دیگ خورده است که اینگونه به هر خس و خاشاکی متوسل میشوید.

۲-اگر شعار می توانست واقعیت ها را تغییر دهد، هزاران بار بیش از شعار بالا، شعار مرگ بر اسرائیل و آمریکا در ج.ا سرداده شده و میشود. پس به شعار متوسل نشوید.

۳- در مقابل شعار بالا، عده ای هم شعار"هم غزه ، هم لبنان، جانم فدای ایران"، را میدهند.

۴- وحشی گری نظامیان اسرائیلی، ربطی به حمایت ج.ا از حماس ندارد. بسیار جلوتر از بوجود آمدن ج.ا این جنایات آغاز شده بود.

۵- فعلا این تمام جامعه بین المللی ، و نه فقط ایرانیان، می باشد که در مقابل جنایات اسرائیل از خود واکنش نشان می دهد. جوابی هم برای آن ها پیدا کنید.

۶- اسرائیل ، " افتخار" داشتن رکورد محکومیت در شورای امنیت سازمان ملل، بخاطر کشتن انسان های بی دفاع را دارد. هرچند برادر بزرگش آمریکا همه را وتو کرده است.

۷- در جهانی که آزار دادن حیوانات نیز موجب نفرت می شود، شما دوستان ، در سیاره ای دیگر به دنبال گوش شنوا برای "اراجـ..." خود باشید.
۲۷٣۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : ایرانشهر

عنوان : شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایرانی بعضی ها را خیلی رنج می دهد ولی ملت ایران برایش در خیایانها کشته داد.
همشهری، همه آنها که در ایران روز ایران (قدس سابق) شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران دادند یک نفر بودند و شما یک ملت هستید؟

شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایرانی بعضی ها را خیلی رنج می دهد ولی ملت ایران برایش در خیایانها کشته داد.

آیا این شعار یک نفر است؟ آیا این شعار بگوش شما خورده است یا نه؟
۲۷٣۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران

عنوان : به همشهری، شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را ما از خودمان درآورده ایم؟ این شعار ملت بحان آمده ایران ماست.
تکلیف خودمان را با ایران روشن کنیم. آیا ایران کشور ماست یا غزه یا اسرائیل؟ منافع ملی کدامیک از این کشورها برای یک ایرانی باید ارجحیت داشته باشد؟ آیا جرم است که یک ایرانی منافع ملی خود را در درجه اول قرار دهد؟ آیا ایران به اندازه کافی هزینه سیاست پشتیبانی از تروریست هایی مثل یاسر عرفات و حماس و حزب الله را با جان و مال خود نداده است آنهم بدون اجازه از ملت. رژیم با سیاست لبنان و فلسطین محورش پدر ایران را دراورده. کدام کشور و ادم عاقلی مردم و کشورش را هزینه مردم و کشور دیگر می کند که ما باید می کرددیم و بکنیم؟ همشهری ها سیاستی عین رژیم درباره فلسطین دارند و ایران را برایش حاضرند نابود کنند. هر کسی هم مخالفشان باشد، اتهام به او زده می شود که طرفدار اسراییل است. ملت ایران سیاست خارجی ای برعکس رژیم و همشهریها دارد. دعوای دو پسر عمو به خودشان مربوط است.

به همشهریها، شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را ما از خودمان درآورده ایم؟ یا شعار ملت بجان امده ایران است؟

چه خوشتان بیاید و چه نیاید، این شعار ملت ایران است.
۲۷٣۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : همشهری .

عنوان : تلاش در خور تقدیر
به نوبه خود قدر دانی می کنم ازتلاشی که برخی از همــوطنان عزیز، همچون فاخته و همدل وسابقا کمونیست و دانشجو و غایبینی که گویا در مرخصی هستند ، همیشه به هنگام مطرح شدن نام ایــسرائل ، به عمل می آورند. هرچند که همه آن ها ، یکی دو نفرهم بیشتر نباشند. این گوش بزنگی و حاضر به یراقی ، در جهت دفاع از عقایدو موجودیت خود واقعا تحسین برانگیز است.
زحمت می کشید ولی دوستان باور کنید که نتیجه عکس می دهد. زیرا مردم کشوری که از بیدادگری حکام خود این چنین به ستوه آمده است، نسبت به بیدادگری هر ظالم دیگری نیز احساس بد خواهد داشت. این اصرار شما برای تظهیر اسرائیل ، موجب سوءظن خواهد شد و رفته رفته حنایتان دیگر رنگی نخواهد داشت.
۲۷٣۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹       

    از : همدل

عنوان : نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
آفرین به دانشجو و ناشناس و آفرین به جوانان و دانشجویانی که بیانیه آن ۷۲ تن را نقد کرده اند.

این ۷۲ تن نمایندگان ملت ایران نیستند چون خواسته ها و افکار ما را دوست ندارند و به رسمیت نمی شناسند بنابراین حق ندارند از طرف ما سخن بگویند.

جوانان و دانشجویانی که بیانیه این ۷۲ تن را نقد کرده اند نمایندگان ما هستند چون حرف دل ما را زده اند و منافع ملی ایران را هم درک می کنند و هم نمایندگی می کنند.

واقع این ۷۲ تن بی شرم هستند که از جانب ما بیانیه ای می دهند و از هر بوق و کرنای بین المللی آنرا بدون اجازه ما و از جانب ما اعلام می کنند و جنبش سبز ما را بدنام می کنند، آنهم در آستانه ۲۲ خرداد. آیا اینها چنین قاطعانه بیانیه ای در علیه اعدام جوانان ما در ایران از احسان فتاحیان گرفته تا اعدام ۱۳ تن دیکر یکی دو روز قبل از این مثلا رویداد کشتی صلح داده بودند؟

حرف های دل ما را بهتر از این این جوانان و دانشجویان نمی شد زد. آفرین به دانشجویان و جوانان ما که جهان اولی فکر می کنند و بواقع روشنفکر هستند. افکار منجمد شده این ۷۲ تن در دهه ۴۰ و ۵۰ بدرد ملت ایرانی که در دهه ۹۰ زندگی می کنند نمی خورد. اینها روشنفکر نبوده و نیستند.

نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
فلسطینو رها کن فکری بحال ما کن

اینها شعارهای ملت ایران در این ۳۱ سال بوده است و هر کسی که خیال نمایندگی یا سخنگویی از جانب مات ایران را داشته باشد باید با آنچه مردم می اندیشند و می گویند همراه باشد و نه آنچه خودش می اندیشد و می گوید.
۲۷٣۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹       

    از : فرهاد اشتهاری

عنوان : هر کس مختار ست از اشغالگر و متجاوز یا از مردم آواره و ستم کشیده دفاع کند یا نکند
کامنتی با امضای «داشجو» و عنو ان « در نقد بیانیه ۷۲ تن: در نزاع اسرائیل و فلسطین، کسی نه حق مطلق است نه باطل مطلق»
را خواندم که تکرار یا کپی گزارش گونه ی «اخبار ر وز » از نامه ی جمعی از جوانان و دانشجویان ایرانی که در پاسخ به بیانیه ۷۲ فعال سیاسی درباره مسئله غزه نامه‌ای خطاب به آنان منتشر کرده بودند.

بنظر من لازم ست که در باره ی این واقعه و یا هر واقعه ی دیگری اصل موضوع بنیاید با منافع فردی و و علایق گروهی در آمیخت و بهره برداری نمود. دو نکته را کوتاه عرض می کنم.

اولا : اسرائیل اشغالگر ست و تا زمانیکه به این کار ادامه میدهد، مطابق حقوق بین الملل مجرم ست. ربطی به ایرانی و غیر ایرانی بودن هم ندارد.
ثانیا : هر کس مختار ست از اشغالگر و متجاوز یا از مردم آواره و ستم کشیده دفاع کند یا نکند این بستگی به «جنس» و « ماهیت» آدمها دارد.

آری اشغال سرزمین فلسطین و سایر ملل عرب تبعات وحشتناکی داشته ؛ جنگ و ترور و..و.. در نامه ی دانشجویان اصلا مسئله «اشغال» منتفی ست و به «نزاع» تقلیل یافته ست.
۲۷٣۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : گربه رقصانی
یکی دو روز پیش کامنتی زیر نوشته مسعود سرابچیان در اخبار روز گذاشتم و آنجا گفتم :

" پیشنهاد شما معقول و عمل کردنیست با در نظر گرفتن ایرادات زیر:
ا- چگونه میشود که زنگوله رفراندم را به گردن گربه جمهوری اسلامی انداخت؟ میفرمائید با پافشاری و استقامت که ان نیز صحیح است اما :
۲- پس از آنکه زنگوله به گردن گربه افتاد با گربه رقصانی زنگوله اندازان چه باید کرد؟
فکرمیکنم جواب آنست که بگذاریم قبلا آنقدر به سر و کله هم بزنیم که پس از افتادن زنگوله ، حال گربه رقصانی را نداشته باشیم. به عبارت دیگر هرچه زنگوله دیرتر بیفتد امید موفقیت بیشتر است و فرض بر آن است که گربه و زنگوله تا آن زمان پا بر جا باشند .".

شاهد غیب زودتر از آنکه فکر میکردم به کمک آمد.
"در نقد بیانیه ۷۲ تن: در نزاع اسرائیل و فلسطین، کسی نه حق مطلق است نه باطل مطلق : http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۳۰۰۹۷

در کودکی دراعتراض به هم بازی هایی که نظر متفاوتی داشتند میپرسیدیم که این حمام خرابه چند تا صاحب دارد؟
حالا نمیدانم حمام آباده جنبش سبز چند تا صاحب دارد.بهرحال به هر جا نگاه میکنم هر گوشه از این نمد دست یکی است از اتاق فکر بگیر تا جنبش سبز سکولار و همه خود را صاحب جنبش سبز میدانند نه تکه ای از آن .و این خوب است. خوب است که انقدر به سر و کله هم بزنیم تا در هنگام پیروزی ، انشاالله ، حال زدن نداشته باشیم . گر چه چشمم آب نمیخورد. صلح و صفا به اندازه گربه رقصانی هیجان انگیز نیست و آن کیف را ندارد.
۲۷۲۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹       

    از : کمونیست سابق

عنوان : رفقا!
بعد از پخش فیلمهای درگیری بین سربازان اسراییلی و به اصطلاح فعالین صلح در کشتی، تقریباْ به همه ثابت شد که این به اصطلاح فعالان صلح شروع کننده درگیریها بودند و آنان بودند که به بهانه کمک رسانی به مردم غزه سلاح و مهمات برای تروریستهای جنایتکار حماس ارسال میداشتند. امروز شاهدیم که از جوش و خروشهای روزهای اولیه در حمایت از این به اصطلاح فعالین صلح کاسته شده و همه بقول معروف دنبال کار خودشان میروند. من از این آقای نویسنده و دیگر رفقای چپگرایشان در سازمانهای چپ وطنی سوال میکنم که تا کی میخواهید واقعیت را فدای عقاید ورشکسته تان کنید. شما تا آنجا پیش میروید که برای خواباندن کینه چندین و چند سالتان به دنیای آزاد حتی از جنایتکاران حماس نیز حمایت میکنید و این دشمنان ملت ایران را آزادیخواه مینامید. این حماس است که مردم بیچاره غزه را به گروگان گرفته و آنجا را به یک زندان بزرگ تبدیل کرده. اگر واقعاْ اسراییل به منظور زجر و شکنجه فلسطینیها دست به محاصره غزه زده، پس چرا چنین کاری را با فلسطینیهای ساحل غربی انجام نمیدهد؟ دلیل آن روشن است. در ساحل غربی سازمان الفتح حاکم است که دارای سایستی نسبتاْ منطقی است و علی رغم اختلاف نظر با دولت کنونی اسراییل دست به ماجراجویی نمیزند.
رفقا! با وجودیکه سن و سالی را پشت سر گذاشته اید ولی همچنان کودکید. امیدوارم یک روز بزرگ شوید.
۲۷۲۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹       

    از : دانشجو

عنوان : در نقد بیانیه ۷۲ تن: در نزاع اسرائیل و فلسطین، کسی نه حق مطلق است نه باطل مطلق
http://akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۳۰۰۹۷
در نقد بیانیه ۷۲ تن: در نزاع اسرائیل و فلسطین، کسی نه حق مطلق است نه باطل مطلق



اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
پنج‌شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۰ ژوئن ۲۰۱۰


اخبار روز - گزارش دریافتی: جمعی از جوانان و دانشجویان ایرانی در پاسخ به بیانیه ۷۲ فعال سیاسی درباره مسئله غزه نامه‌ای خطاب به آنان منتشر کرده‌اند. در این نامه نگاه امضاکنندکنندگان بیانیه «ایدئولوژیک، یکسویه و نامنطبق با منافع ملی آنان» خوانده شده و مورد نقد قرار گرفته است. آنان در این نامه همسان فرض کردن جنبش خشونت‌پرهیز مردم ایران با جنبش فلسطین که از روش های خشونت‌آمیز چون ترور و انتحار و .. استفاده می‌‌کند را نادرست دانسته‌اند. متن بیانیه به شرح زیر است.


در حالیکه جنبش سبز یک ساله شده است و در یک سالگی خود بیش از پیش در معرض هجوم حکومت جائر است، وارد شدن به جدل با آن ۷۲ تن بر سر نزاع فلسطین و اسرائیل ما را بر سر دوراهی سختی قرار داده بود. اگر نگرانی ما تنها این بود که شما اشتباه می‌کنید و ابهام ها و پیچیدگی های نزاع فلسطین و اسرائیل را به دلخواه، یکطرفه و جانبدارانه نادیده می‌گیرید هرگز به این حیطه وارد نمی‌شدیم، مسئله اما تنها این نیست، بیش از آن، این است که آنچه شما می‌گویید سخت به زیان حال جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران است.
پیش از هر چیز شما اشتباه می کنید آنجا که بر «کشتار بی رحمانه ی چند تن از سرنشینان صلح طلب و غیر نظامی» انگشت می‌گذارید. تمامی جهان صحنه‌های واضحی از آن سرنشینان صلح طلب را دید که چگونه با چماق و میله آهنی و سلاح سرد سربازانی را که هنوز پا بر عرشه کشتی ننهاده بودند به قصد کشت، کتک می‌زدند. صدالبته می بایست قتل هر انسانی را محکوم کرد و ما نیز حادثه رخداده را محکوم می کنیم اما چگونه می‌توان آن صحنه ها را دید و مدعی شد تعدادی صلح طلب بیرحمانه کشتار شده‌اند؟ در قاموس شما به کسانی که با میله دیگران را به قصد کشت می‌زنند صلح طلب می‌گویند؟
جنبش سبز مردم ایران را «دوشادوش مقاومت تحسین برانگیز آزادی خواهانه و دموکراسی خواهانه و مبارزه ی دلیرانه ی ملت فلسطین علیه اشغال سرزمینشان» دانسته اید. براستی در مورد کدام جنبش سبز سخن می‌گویید؟ ما به گوش خود شنیده ایم که بخش قابل توجهی از مردم در خیابان ها، زیر سخت ترین فشارها و سرکوب ها «شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» را سر داده اند، شما چطور اینگونه با قطعیت به نمایندگی از جنبش سبز، جنبش سبز را به گونه دیگری تفسیر می کنید؟ جنبش سبز مردم ایران چگونه دوشادوش مردم فلسطین مبارزه می‌کند و مبارزات آنان را تایید می‌کند؟ آیا موافقید که از این پس جوانان ایرانی به خود بمب ببندند وخود را منفجر کنند؟ آیا موافقید که جنبش سبز مردم ایران تیم های ترور تشکیل دهد و چهره های شناخته شده سرکوب را ترور کند؟ آیا موافقید که جوانان ایرانی با تهیه راکت و خمپاره مراکز حساس حکومتی و مجتمع های مسکونی که سپاهیان در آن ساکنند را خمپاره‌باران کنند؟ آیا موافقید جنبش سبز مردم ایران نیروهای سرکوبگر بسیج و پلیس ضدشورش را بدزدد و در مقابل آزادی آنها، از حکومت آزادی اسرای خود را بطلبد؟ آیا موافقید کسانی را که به باور ما عوامل و خبرچینان حکومت خونریز جمهوری اسلامی هستند، در داخل و خارج کشور اعدام انقلابی کنیم؟ شما با یک کاسه کردن اهداف و روشهای مبارزات خشونت پرهیز مردم ایران با روشهای خشونت آمیز مبارزان فلسطینی از قبیل ترور، موشک پرانی، عملیات انتحاری، آدمربایی و اعدام مخالفین به بهانه جاسوسی تصویری بسیار وارونه از جنبش سبز مردم ایران در نظر افکار عمومی مردم جهان ساخته‌اید.
وقتی از فلسطین سخن می‌گویید از کدام فلسطین سخن می‌گویید؟ از حماس سخن می‌گویید یا از محمود عباس و حکومت خودگردان؟ فراموش کرده اید که این حماس بوده است که ملت فلسطین را تجزیه کرده است؟ هر چه بیشتر در بیانیه شما می‌نگریم آن را شبیه تر به سخنان احمدی نژاد درباره نابودی اسرائیل می‌یابیم. منافع ملی ایران در گروی صلح و ثبات در خاورمیانه است و تنها بستر صلح و ثبات هم قبول طرح دو دولت است که پیش شرط آن نیز قبول حق حیات و حق امنیت دو دولت و تلاش صادقانه دو طرف برای همزیستی مسالمت آمیز است. شما آرزوی پیروزی فلسطینیان در نبرد آزادیبخششان را کرده اید، اما سخنی از صلح و آشتی در آن سرزمین نگفته‌اید، سخنی از لزوم به رسمیت شناخته شدن حق حیات اسرائیل توسط حماس نگفته‌اید، گویا تعمد داشته‌اید به مخاطبان بفهمانید که چیزی از این جنس در نظر ندارید؟
اگر «جنبش سبز مردم ایران به اقتضای آزادیخواهی و احترام به حقوق اساسی همه ی مردم با نهضت های رهایی بخش سرتاسر جهان، بخصوص با حرکت آزادی جویانه ی فلسطین همراه و همقدم است» چرا در مسئله اویغورها در چین و جنبش مردم تایلند علیه کودتا و فاجعه انسانی دارفور و موشک پراکنی ها و آدم ربایی های حماس سخنی از شما شنیده نشده است؟ از این چراها بسیار است. از میان تمامی دعواها تنها این نزاع اعراب و اسرائیل است که وجدان حقوق بشری شما را آزرده می سازد و شما را وادار به موضع گیری می‌کند. چرا؟
پایان سخن آنکه، مسئله فلسطین و اسرائیل مسئله ای سخت پیچیده است. نه یکسو حق مطلق است و نه سوی دیگر باطل مطلق. هر چه هست چیزی میانه آن دو است و نیازمند بررسی ها و موشکافی های بسیار. واقعه ای که در غزه اتفاق افتاده را نباید ساده انگارانه به تقابل میان «قربانی و خبیث» فرو کاست. چه از نظر منافع ملی ما، چه از نظر اصول عدم خشونت، چه از نظر بهروزی مردم فلسطین و سرنوشت مردم غزه... چه جنبش سبز و ... بیانیه ۷۱ روشنفکر بیراهه رفته است. این بیانیه نشان از بازگشت دوباره نویسندگان آن به سنت روشنفکران جهان سومی نیم قرن گذشته دارد. سنتی که در آن مردم جهان را به دو گروه «قربانی» در مقابل «خبیث» تقسیم می کند و به بهانه دفاع از «قربانی» حاضر می شود «آزادی و حقیقت» را فدا کند.. از روشنفکران انتظار می رود که جانب انصاف را نگه دارند، با تامل و تعقل در اوضاع بنگرند و از موضع گیری های یکجانبه و هیجان زده بپرهیزند و این آن نکاتی است که در بیانیه شما به چشم نمی‌آید.
با احترام و بهترین آرزوها

آرش بهمنی
آرش مهدوی
امیر حسینی
بابک مهرنواز
بردیا پارس
پویا عزیزی
تینا احرامی
حسن زارع زاده اردشیر
حسن نامدار
داریوش دولتشاهی
داریوش صالحی
دامون گلریز
سعید قاسمی نژاد
سمانه فانی
شبنامه انصاری
کاوه قریشی
کیانوش آیلی زاده
مجتبی سمیع نژاد
محمد راد
مرجان مولوی
مریم شفازندی
مورا نامدار
مهرداد معمار
میترا حسینی
ناصح فریدی
وحید شعبانی
یلدا ولی نژاد
۲۷۲۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۶٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست