از : رحمت ...
عنوان : پاسخ به سوال
خانم مریم عزیز با سلام. من سعی می کنم در حد اطلاعات خودم به سوال شما پاسخ دهم. مجاهدین از قدیم دارای یک تشکیلات منسجم و سانترالیزه هستند که معمولا در مورد مسایلی از این دست به صورت تشکیلاتی و نظر واحد، تصمیمات شان اعلام میشود. این که مثلا تعدادی نظردیگری داشته باشند یا نه، مساله فرعی است و طبعا هیچ وقت مشخص نخواهد شد. ضمن این که طبیعی است که تعدادی مایل به ترک قرارگاه باشند، اما واقعیت این است که مجاهدین به لحاظ اتوریته تشکیلاتی و شرایط نظامی اطراف شان الان در موقعیتی نیستند که تعداد زیادی را با زور نگاه دارند. لابد می دانید که طی ۴ - ۳ سال اخیر صدها نفر تشکیلات را ترک کرده اند و راه ، چندان برای بقیه بسته نیست. همان طور که تعداد محدودی هم داخل قرارگاه اشرف، از تشکیلات کناره گرفته اند، اما خواهان ماندن در کنار دوستان سابق شان شده اند تا موقعیت مناسبی برای خروج از عراق برایشان فراهم آید. در نتیجه، باید این طور نظر داد که اکثریت کسانی که در آن جا مانده اند، مطابق انتخاب فردی و ایدئولوژیک و سیاسی شان بوده و از این نظر باید به این انتخاب آن ها احترام گذاشت و از افتادن در دام تبلیغات رژیم که آن ها را فریب خورده می نامد، پرهیز نمود.
نکته دیگر این که تعداد مجاهدین مستقر در قرارگاه اشرف بالغ بر ۳۵۰۰ نفر است. اگر با مشکلات پذیرش حتی یک پناهنده در خارجه در شرایط امروز که کار پناهندگی بسیار سخت تر و برای برخی کشورها تقریبا غیرممکن شده، متوجه خواهید شد که تصمیم گیری در مورد این تعداد چقدر سخت است. به خصوص در نظر بگیرید که مجاهدین هم در آمریکا و هم در اتحادیه اروپا در لیست تروریستی قرار دارند. این طوری نیست که دولت ها بدون اعتنا به این لیست، مجاهدین را در خاک شان بپذیرند. این که مجاهدین علیرغم مارک تروریستی در مناسبات منفرد پارلمانی یا برخی مدیا پذیرفته می شوند، نشان می دهد که غرب آن ها را در محتوا تروریست نمی داند و فقط برای اهداف اقتصادی و سیاسی خود، این مارک را به آن زده، با این حال، دموکراسی های غربی قادر نیستند بدون خارج کردن مجاهدین از لیست تروریستی، آن ها را در خاک خودشان بپذیرند. چون که از فردابه هنگام رسیدگی به پرونده پناهندگی آن ها انبوهی تضاد در مناسبات درونی و ادارات خودشان - که از روی قوانین عمل می کنند - بروز خواهد کرد و سرو صدای به خصوص رقبایشان در حاکمیت را در خواهد آورد. تصور کنید که یک مرتبه هزار نفر را ببرند آلمان. هزار نفر را ببرند انگلیس. پانصد نفر را ببرند ایتالیا. ابعاد بزرگ است و مشکلات پیچیده. کشورهای عربی اطراف هم که اصلا پناهنده پذیر نیستند و به خصوص اصلا ظرفیت تحمل دردسرهای این چنینی را در رابطه با حکومت ایران ندارند و برخی از آن ها هم که از خود عراق برای مجاهدین خطرناک ترند! چنان که ملاحظه می کنید، موضوع ترک عراق آن چنان هم در دسترس نیست. اما تمرکز رهبری مجاهدین روی این خواسته، و حمایت سایرین از آن، - با توجه به فشاری که دولت رسمی عراق و پارلمان اش روی این خواسته گذاشته و از نظر ملل متحد نیز خواسته منطقی یک کشور مستقل است- می تواند راهی به این سمت بگشاید. حد اقل این که یک چنین درخواستی منطقی است و تا حدودی شدنی. مشکل دراین جاست که مجاهدین بر روی ماندن در قرار گاه خودشان در حومه بغداد پافشاری می کنند که چیزی نیست جز ریسک قلع و قمع عنقریب، بدون کم ترین تضمین محلی و بین المللی. اقامت در خاکی که هم همسایه اش دشمن خونی آن هاست و هم صاحب خانه اش، با هیچ ملاک و معیار منطقی و سیاسی و نظامی و اخلاقی جور در نمی آید. شعار و تهییج در شرایط بحرانی و سرنوشت ساز نمی تواند جای منطق و عقلانیت را پر کند. گاه منظومه کوچکی از زندگان با ایمان، بیشتر از کهکشان شهیدان در خدمت منافع ملی است. این را کسی می گوید که هر لحظه تداوم حکومت جبار خمینی را توهین به مردم شریف ایران می داند.
٣۰۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣٨۷
|
از : مریم آرامیان
عنوان : سئوال:
با سلام به همه
سئوال:
آیا اعضائ سازمان مجاهدین بطور فردی و یا جمعی قادر به اظهار نظر و تصمیم گیری در مورد سرنوشت خود "ماندن در عراق یا خروج از عراق" نیستند؟
٣۰۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۷
|
از : آزاده سپهری
عنوان : تصویری غیرواقعی از رژیم
آقای فرهاد، با وجود نکات مثبتی که مطلب شما داشت، فکر میکنم تصویری غیرواقعی از جمهوری اسلامی ارائه داده اید. نوشته اید:
"حداکثر تمایل حکومت ایران، تحویل گرفتن مجاهدین و محاکمه برخی از مسولان آن ها می باشد (عمدتا از موضع انتقام جویی!)، و تخفیف احتمالی در قبال بدنه تشکیلاتی آن ها، (عمدتا از موضع تبلیغ حقوق بشری در داخل و خارج ایران)".
جالب است که شما "محاکمه برخی از مسولان" را "حداکثر تمایل" رژیم دانسته اید!
از نظر من "حداکثر تمایل" رژیم محاکمه ناعادلانه و کشتار همه مسئولان مجاهدین و بسیاری از اعضای آن، و به توبه و همکاری کشاندن باقیمانده اعضای آن است. این خواست رژیم ممکن است بنا به دلایل گوناگون در حال حاضر عملی نباشد، ولی هیچ کس نمیتواند این تضمین را به مسئولان و اعضای مجاهدین بدهد که آنان در صورت بازگردانده شدن، دستگیر و شکنجه و اعدام نخواهند شد. این خطری ست که باید جدی گرفته شود.
٣۰٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۷
|
از : دائی جان ناپلئون
عنوان : با تشکر از انساندوستی فرهاد عزیز
اینکه مجاهدین چه هدف حداکثری را دنبال میکنند فکر کنم همه انرا میدانند.رسیدن به اریکه قدرت وجانشینی ولایت فقیه مسعود رجوی به جای خامنه ای, ولی انچه که به نیروهای دمکراتیک و ازادیخواه برمیگردد دفاع از حقوق انسانی همه کسانی است که در عراق گرفتارند.این دفاع در درجه اول باید متوجه جلوگیری از سازش محور امریکا-عراق-ایران برای تحویل انها به رژیم جنایتکار اسلامی باشد.هرچند مجاهدین نیز کارنامه درخشانی در زندانی وشکنجه کردن افراد خود دارند ولی رژیم اسلامی بدون توجه به حقوق انسانی انها به جانشان تعرض خواهد کرد وهمانطور که مجاهدین هم اعلام کرده اند فاجعه انسانی بوقوع خواهد پیوست.ولی در کنار حمایت همه جانبه از نظرات انساندوستانه فرهاد عزیز موضوع دیگری که ذهنم را بخود مشغول نمود همان فاجعه به اتش کشیدن بدن خود توسط افراد تشکیلاتی مجاهدین در چند سال قبل به خاطر دستگیری مریم مهر تابان بود. چنانچه دوباره سران احمق مجاهدین عرصه را تنگ ببینند بعید نیست دست به چنین جنایتی بر علیه افراد خودی برای پیشبرد اهداف خود بزنند.حمایت متحدانه ازادیخواهان از مجاهدین گرفتار در عراق میتواند جان انها را نجات دهد.
٣۰٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۷
|
از : رحمت ...
عنوان : موضوع اصلی فراموش نشود.
بهتر است که موضوع اصلی فراموش نشود.نویسنده محترم قبل از همه تاکید کرده که الان وقت نقد استراتژی و رفتار مجاهدین نیست. آمریکا حتی اگر بخواهد دراز مدت در عراق (و کل منطقه) حضور نظامی داشته باشد، باز ناچار است برای دادن پیام مناسب به افکار بین المللی و به ویژه کشورهای عربی منطقه، نمایش دموکراسی خود را ادامه دهد و این یعنی، حق حاکمیت دولت کنونی را که با رای اکثریت شیعی سرکار آمده را رعایت کند و این یعنی که مصوبات پارلمان این کشور را به رسمیت بشناسد. آمریکا هرچقدر که در داخل شهرهای عراق بماند یا به بیابان های اطراف آن کوچ کند؛ خود را ناگزیر از این پذیرش "دموکراتیک" می بیند. این، یعنی سرمایه گذاری استراتژیک در منطقه و نیز توجیه مناسب برای لشکر کشی اش به عراق! سوال نویسنده این است که در شرایط اعمال حاکمیت ملی دولت اکثریت شیعی عراق (و به قول مجاهدین تا فرق سر وابسته به رژیم خمینی)، مجاهدین در کجای این معادله جای دارند و اصرارشان بر اقامت در یک چنین شکاف باریک خطرناکی چه توجیه عقلانی دارد؟ قرارگاه بی حفاظ و خلع سلاح شده اشرف، بهترین سیبل برای همین نیروهای دست نشانده بدر است که فاجعه هایی به مراتب وحشت ناک تر از قبل بیافرینند. آن ها حتی در زمان حضور صدام، از مجاهدین تلفات می گرفتند، چه برسد به این که الان به سیبل دست بسته ای در ده قدمی شان تبدیل شده اند. این را هم بدانید که هر فاجعه ای از این دست فقط یکی دو هفته محکومیت بین المللی و ابراز تاسف هایی از این دست (و تا آن جا که به دولت عراق بر می گردد: تبری جستن از جنایت با شعار: کی بود کی بود من نبودمِ!)، در پی دارد؛ حتی نه توسط دولت ها؛ که کاری جز پی گیری منافع سیاسی و اقتصادی خود با رژیم خمینی ندارند، بلکه محکومیت هایی توسط همین پارلمانترهای لابی مجاهدین که اساسا جنبه اخلاقی دارد و گوش شنوای سیاسی و دیپلوماتیک برای شنیدن آن نیست. البته این ها برای مالاندن جنایت راه های دیگری هم بلد هستند. دو سه روزی از فاجعه در عراق نگذشته مثلا داستانی را در اپغاز و اوستیا علم می کنند و توجه تمام مدیا را به آن سمت می کشانند. بحث اصلا بر سر حقانیت مبارزه با رژیم خمینی نیست، بحث بر سر فداکاری و از خود گذشتگی ارزشمند مجاهدین نیست، بحث این است که فردا بیشتر دچار نفرین و لعنت نشویم که این نقطه اشتباهی ، زمان تاریخی مناسبی برای خرج کردن نیرو نبود؛ به خصوص که با پافشاری غیر منطقی بر سر استقرار غیر مسلح در کنار دشمن و در خانه سوگلی دشمن، بدون داشتن تامین بین المللی (که اصلا خواسته ای واقعی و منطقی نیست و هرگز جواب مساعدی در این زمینه از سازمان ملل نخواهیم گرفت)، هیچ توجیه عقلانی نداریم. گیریم تمام چپ ایران و نیروهای دموکراتیک نفر به نفر با اسم و رسم امضا کردند که ما خواهان استقرار مجاهدین کت بسته در عراق هستیم، آیا تغییری در این موقعیت و معادله خطرناک ایجاد می شود؟ لطفا روی این موضوع متمرکز شوید.
٣۰٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۷
|
از : ناصر مستشار
عنوان : اگر امریکا بجای حمله به عراق به ایران حمله می کرد،شاید مجاهدین به قدرت می سیدند ـ آنموقع هیچکس به مجاهدین خائن نمی گفت و پیروزی آنها تبریک می گفتند تا پست و مقامی بگیرند!
در باره سازمان مجاهدین کمی باید انصاف داشته باشیم و همسو با رژیم اسلامی علیه آنها موضع نگیریم!بنده از آغاز انقلاب ایدولوژیک و همسر گزینی رجوی در سال ۱۳۶۳ در بسیار مواضع دیگر با سازمان مجاهدین موضع داشته ام و همچنان بر این اصل تاکید می نمایم که سازمان مجاهدین یک جریان اسلامی و غیر دمکراتیک است!اما اگر آنها می خواستند با حمایت عراق در ایران به قدرت برسند از طرف دیگر مجلس اعلای عراق و اتحادیه میهنی کردستان عراق به رهبری جلال طالبانی نیز زیر حمایت جمهوری اسلامی می خواستند در عراق به قدرت برسند که بالاخره بخت با این یکی ها یارشد و آنها توانستند زیر اتش توپخانه و حمله نظامی امریکا به قدرت برسند و هیچ یک از نیروهای سیاسی مخالف مجاهدین ،اعمال اینهائی را که بایاری های جمهوری اسلامی و امریکا همکاری کردن را محکوم نمی کنند و جمهوری اسلامی نیز با دست نشانده های قبلی خود روابط هم حسنه و نیز خصمانه دارد!در ضمن در دوران حضور مجاهدین در عراق بیشتر نیروهای چپ وراست تا حزب دمکرات کردستان نیز در عراق علیه جمهوری اسلامی حضور داشتند!پس آنها را نیز باید محکوم کرد؟
٣۰٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۷
|
از : روزبه زریننعل
عنوان : آیا واقعا راه خروج برای مجاهدین وجود دارد؟
با تشکر از نوشته وزین آقای فرهاد و نظرات دوستان. موردی که من دوست دارم به آن اشاره کنم این است که ما اغلب فرض را بر این می گیریم که عزیزان مجاهد راه خروج از عراق را دارند و این رهبری مجاهدین و بخصوص آقای رجوی می باشند که باعث جلوگیری این مورد هستند اما آیا این واقعیت دارد و اصلا این امکان عملا وجود دارد؟
مطمنا سلامت دوستان مجاهد باید تضمین شود و دیگر بخش های اپوزیسیون انقلابی باید نقشی فعال در یاری به همرزمان هموطن انقلابی بکنند. امیدوارم که سیاستهای رهبری مجاهدین توطئه رژیم های ایران و عراق و آمریکا را به خوبی شناسائی کرده باشند و بدانند که هرگز این سه رژیم علاقه ای به مبارزات بر حق مردم ایران و عراق برای احقاق حقوق بر حق خود نداشته اند و ندارند.
٣۰۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣٨۷
|
از : نیما ازاد
عنوان : شهر اشرف
مجاهدین خلق بدون سلاح خطرناکتر هستند برای نظام سنگسار و وحشت فقها. بیرون امدن از عراق هم در آینده به سود آنهاست. غرب رژیم را به مجاهدین ترجیح می دهد. در این مبارزه باید از حقوق انسانی افراد اشرف حمایت نمود. سکوت ما به سود نظام فاشیسم دینی است.
٣۰۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣٨۷
|
از : منصور عدالت
عنوان : آفرین بر شما
که در یک کلام حرف دل را زدی. آفرین بر این همه انسانیت. امیدوارم این درد دل ما به گوش رهبر عقیدتی شان هم برسد و این حضرت دست از این لجاجت غیر کودکانه در جهت حفظ "اشرف"و ممانعت از انتقال هزاران قربانی نظام جن زدهء جمهوری اسلامی از "جوار خاک میهن"، به مناطقی امن دست بردارد.
آرزوی محال که محال نیست شاید ایشان بشنود و از آرزوهای محالش دست بردارد و چند هزار قربانی دیگر به لیست جنایات این نظام ظلم اضافه نشود.
فراموش نکنیم هنوز و همه جا هستند کسانی در رهبری این و یا آن جماعت که اصل حداقل تلفات در مبارزه با این نظام را نمی پذیرند و می خواهند آسمان پر ستارهء شاهدان ظلم این نظام را پر ستاره تر کنند.
بس است. بس نیست این همه تلفات؟ آیا این است سیاست درست حفاظت از "گاو صندوق" کادرهای مجاهد؟
این که پس از بیست سال بحث های ِمداوم کادرهای مجاهد، پنبه از گوش های رهبر یک امامی سیدالشهدائی این "سازمان" بدر خواهد آمد و خواست خانواده ای مریدان، برای انتقال فرزندانشان به محلی امن، در سطح درک این حضرت خواهد بود و یا در سطح درک ایشان نخواهد بود را در آیندهء نزدیک به عیان خواهیم دید.
من با شناختی که از کلیت این "سازمان" دارم بر این باورم که در صورتی که این "رهبری عقیدتی" واحد، انرژی خود را بجای برداشتن حکم تروریستی این "سازمان" جهت دستیابی به اسلحه های قراضه شان و حمله به ایران، تا امروز بر سر انتقال این اسرا به محلی امن خرج کرده بود، این عزیزان امروز در جائی امن و در وضعیتی نزدیک به ما بودند.
باز هم بر مبنای این شناخت بر این باورم که اگر "حضرتش" اراده بفرماید، بوسیلهء خود اصحابش در خارج از کشور، این اسرا در چند ماهی به کشورهائی امن منتقل خواهد گردید.
پس من هم در یک جمله حرفم را خلاصه می کنم شرط لازم برای نجات این قربانیان اسیر در کلیتشان فرو کردن خواست "حفاظت کامل" از این عزیزان در مغز خود "رهبر عقیدتی" می باشد و بس. این گوی و این میدان.
تجربهء من در یک کلام حکایت از این دارد که این "رهبر" در خارج از کشور در درک منافع دراز مدت خود همانقدر علیل است و در زمینهء شنیدن بحث شما همانقدر ناشنواست که آن یکی "رهبر" در ایران از فهم لزوم توقف اعدام، شکنجه و زندان ِدگراندیشان کور، کر، لال و نافهم می باشد.
الله یحب الصابرین
٣۰۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣٨۷
|