سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

فراخوانی به فراخوان دهندگان: هر آنچه کشت نشده چه انتظار درویدن


کاظم فرج الهی


• حال انتظار می رود که طبقه ی کارگری که به رغم بیش از یکصد سال حضور فیزیکی و فراز و فرودهای تاریخی متعدد، اما هم اکنون سازمان نیافته است و شناسنامه ندارد با هویت و پرچم طبقاتی خود وارد عرصه شده و زینت بخش و تعیین کننده اعتراضات و اعتصابات عمومی و سیاسی بشود؛ امری که بسیار ضروریست و اگر بشود بسیار مبارک. اما آنچه را که کشت نشده چگونه انتظار درویدن داریم؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۴ آذر ۱۴۰۱ -  ۵ دسامبر ۲۰۲۲


 آقای شهاب برهان نوشته کوتاه خود را که به درستی به آن عنوان ” فراخوانی به فراخوان دهندگان” داده اند با این پرسش آغاز می کنند: “به جز موانع محافظه کاری و معیشتی و ترس از سرکوب چه موانع ساختاری و دموگرافیک برای به حرکت درآمدن طبقه کارگر وجود دارد؟ چرا جنبش های کارگری و فرهنگیان و بازنشستگان که تا شب قبل از قتل مهسا امینی سالها در خیابان بودند و مدام خطر می کردند، از ابتدای جنبش جدید به محاق رفته اند؟”

اگر برای راحتی کلام در پیشبرد بحث، مجموعه کنش ها و واکنش های اجتماعی در اعتراض به وضعیت موجود، برآمد یا به گفته دیگر این خیزش عظیم اجتماعی که به گستردگی تمامی شهرها و استان های کشور است، را با اندکی آسانگیری، “جنبش اجتماعی” بنامیم آنگاه با جنبشی روبرو هستیم که موتور پیشران پر قدرت آن جوانان نسل z یا دهه هشتاد و نودی ها هستند. جنبشی که در حاشیه خود فقط به این نسل محدود نمانده است؛ حاشیه ای که گاه در جاهایی از خود متن بزرگتر و گسترده تر است. موتور پیشران این جنبش از همان آغاز با تکیه بر دو مقوله مخالفت با “حجاب اجباری” و تاکید بر “زن-زندگی-آزادی” کلیت قدرت سیاسی حاکم را مورد چون و چرا قرار داد و خواهان برکناری حکمرانان حاکم و تغییر شیوه حکمرانی شد. این موتور پیشران همانند بذری که در زمینه ی چهار دهه حاکمیت تمامیت خواه و آمرانه ی سنت و روایتی خاص از مذهب شیعه و اعمال تبعیض در همه ی عرصه ها به ویژه تبعیض جنسی، بی عدالتی و فساد و خشونت و مهمتر از همه، اما با چراغ خاموش، سرکوب هوشمندانه طبقاتی روییده و رشد کرده، پس از سر برآوردن، بسیار پرقدرت و با شتاب به پیش رفت و نسل های پیش از خود را به حمایت و حرکت و مشارکت و شماری را به تماشا و نظاره ی فعال به خیابان ها، پشت بام ها و پنجره ها و گروه های بزرگی را به راهپیمایی و تسخیر شبانه خیابان ها کشانده است. در آغاز شکفتن این جنبش، کنشگران این نسل در خیابان ها و گورستان ها و در بزرگداشت های جانباختگان، پر شمار و توفنده و همزمان در دانشگاه ها با شمار جمعیت کمتر اما سنجیده و با جسارت و انسجام بیشتر پایداری و صلابت خود را در کار نمایاندند و از همان آغاز در عمل نشان دادند که بسیاری از سنت های گذشته را به درود گفته اند؛ و از جمله رهبری و مرکزیت مقتدر و تصمصیم گیری های پیشوایی و عملکرد مرید و مرادی را بر نمی تابند. اینان در هر هسته، جمع یا گروهی که در این راستا با یکدیگر کار و کنشکری می کنند در گزینش راه و روش، برنامه ریزی برای ادامه حرکت و تصمیم گیری ها، در نشست های حضوری یا در فضای مجازی، شیوه ی گفتگو و مراجعه به خرد جمعی و “یک نفر یک رای” را برگزیده اند که نشانه پیشرفت و تکامل و ناگفته و نا نوشته اما به هر حال ترجمان شیوه مدیریت شورایی است. ضرورت رعایت برخی نکات به منظور پیشگیری از شناسایی و اخراج یا بازداشت کنشگران پیشرو که تبلور آن خالی بودن جایگاه یا معرفی نکردن سخنگو و نماینده است، امکانات موجود در عرصه فضای مجازی و در عین حال ناگزیری بهره گیری از گروه های واتساپی و تلگرامی در راستای ایجاد و تحکیم انسجام لازم برای ادامه روند کنشگری (در عرصه مطالبات صنفی، مدنی و سیاسی) و همچنین برداشتن گام های بعدی در مجموعه حرکات اعتراضی و اجتماعات کارگران شاغل و بازنشسته و دیگر گروه های صنفی و فعالان اجتماعی و بالاخره ضرورت مراجعه به خرد و رای جمعی در روند مبارزه که ناشی از رشد آگاهی عمومی و پرهیز از خطاهای گذشته و اطاعت کورکورانه است، همه و همه ی این ها تحقق و اجرای این شیوه تصمیم گیری و هدایت را ممکن و در عین حال ناگزیر کرده است.

همزمان بیشترین شمار نیروها و جمعیت حاضر و فعال در جنبش زن- زندگی- آزادی حتا در حد فضای مجازی نیز منسجم و سازمان یافته نیستند؛ انبوهه جمعیتی هستند که متاثر از مجموعه فشارها، محدودیت و محرومیت ها و برخوردار از سطوح مختلف آگاهی های اجتماعی و بسته به مقتضیات شرایط زندگی شخصی خود در جای جای این جنبش قرار گرفته و بسته به تشخیص شخصی و امکانات خود به فراخوان ها پیوسته و نسبت به آن پاسخ مثبت یا بی توجهی نشان می دهند.

با توجه به میزان آگاهیِ رشد یابنده در لایه ها و گروه های مختلف اجتماعی که در بالا اشاره شد و پراکندگی و نبود انسجام نزد انبوهه جمعیت حاضر در این جنبش و در نبود احزاب یا سازمان های سیاسی پرنفوذ و قدرتمند – مانند مناطق کرد نشین که جای بررسی جداگانه دارند- که توان بسیج توده ای داشته باشند یا نبود نهاد رهبری – الزاما گروهی- که مقبولیت عام داشته باشد، طبیعی است که علی رغم ضرورت پیوستن اما، پاسخ گروه ها و لایه ها و انبوهه جمعیت به فراخوان هایی که منبع آن ها ناشناس و مبهم یا بی بهره از مقبولیت عام باشد یک دست و یک پارچه و در مواقع و جاهایی جانانه نباشد.

بسیار پرسیده یا مطرح می شود که چرا کارگران (بطور عموم) اعتصاب نمی کنند؟ روند کار (تولید کالا یا ارایه خدمات) را متوقف نکرده و به اعتصابات عمومی نمی پیوندند، چرا اعتصاب عمومی کارگری رخ نمی دهد و از این طریق نظام حکمرانی فلج نمی شود؟ یا در سطح پایین تر گفته می شود که چرا آن کارگران شاغل و بازنشسته، در بخش های مختلف صنعت و خدمات، که در راستای تحقق مطالبات خود گاه اعتصاب و تحصن می کردند و گاه در اعتراض به خیابان می امدند الان کجایند و چرا به روند اعتراضات عمومی نمی پیوندند؟

با اندکی دقت، پاسخ روشن است. اگر منظور حضور فیزیکی کارگران (شاغل و بازنشسته) در خیابان و در این اعتراضات همگانی است باید گفت کارگرانِ شاغل و بازنشسته ای که تا دیروز، از شدت درماندگی و تحمل فشارهای معیشتی و اقتصادی، به تنگ آمده و اغلب خودجوش یا با سازمان یافتگی بسیار ابتدایی برای تحقق مطالبات صنفی خود (بیشتر مزد و مزایای عقب افتاده و گاه تمدید قرارداد کار و نه حتا افزایش دستمزد) در محل های کار یا مقابل دستگاه ها و سازمان های مسئول به اعتراض برخاسته یا به تحصن می نشستند و گاه خطرهای ضرب و شتم یا بازداشت و تعقیب های قضایی را نیز می پذیرفتند، هم اکنون و این روزها باز هم حضور دارند؛ اما حضوری مانند دیگر افراد جامعه و اعضای دیگر گروه ها و لایه های اجتماعی؛ به صورت فردی در میان انبوهه ی جمعیت معترض و شورشی. حتا در میان بازداشتی ها یا متاسفانه کشته شدگان نیز نام و نشان ها و موقعیت های شغلی به تعداد زیاد نشان از این حضور دارد؛ به صورت فردی در میان انبوهه ی جمعیت و نه با پرچم و هویت طبقاتی. زمانی می توان از حضور “طبقه کارگر” و شرکت “طبقه” در اعتراضات و حرکات اجتماعی سخن گفت یا انتظار حضور داشت که انبوه کارگران با هویت و شناسنامه طبقاتی خود در جامعه حضور داشته باشند و از این طریق مواضع سیاسی طبقاتی خود را اتخاذ و اعلام کنند. هویت و شناسنامه طبقاتی در سازمان یافتگی و حضور پویای تشکل های ویژه کارگری، اعم از تشکل های منطقه ای و سراسری یا تشکل های محیط کار، عینیت می یابد. سازمان یافتگی طبقه، شکل گیری و پویایی و پایداری تشکل های طبقه کارگر امری نیستند که به خودی خود یا خودجوش درون طبقه تحقق یافته و ایجاد بشوند و پایدار بمانند. تحقق سازمان یافتگی نیازمند وجود و جلوه ی حد معینی از آگاهی طبقاتی در میان طبقه کارگر است. آگاهی طبقاتی نیز نه خود بخود بلکه توسط عناصر آگاه و متعهد به طبقه به میان طبقه کارگر راه یافته و شکل می گیرد. آگاهی طبقاتی و سازمان یافتگی کارگران تنها با صدور بیانیه و نشر اطلاعیه به طبقه تزریق نمی شود یا درون طبقه به وجود نمی آید. تحقق این مهم به حضور مداوم و کنشگریِ هدفمند، برنامه دار و سازمان یافته ی عناصر آگاه و پیشرو طبقه درون طبقه و در میان کارگران نیاز دارد. عناصر آگاهی که درون طبقه زیست و فعالیت کرده، بیاموزند و بیاموزانند و بتوانند در بزنگاه ها برای برداشتن موانع و حل مشکلات متعدد و گذر از دشواری های در راه راهکارهای مناسب بیابند. واقعیت مهم و امری که متاسفانه طی چند دهه گذشته، اگر نگوییم بی توجهی دست کم به آن توجه کافی نشده، از نظرها دور مانده و به دلایل مختلف تحقق نیافته است؛ مشکلات و موانع در این زمینه و از جمله موانع ذهنی کارگران و فعالان این عرصه بارها بررسی و به آنها پرداخته شده و نیاز به بازگویی نیست با این همه، متاسفانه فعالان این عرصه بیشتر به کارهای تبلیغی و رسانه ای پرداخته اند تا بطور واقعی به امر سازمانگری. و حال انتظار می رود که طبقه ی کارگری که به رغم بیش از یکصد سال حضور فیزیکی و فراز و فرودهای تاریخی متعدد، اما هم اکنون سازمان نیافته است و شناسنامه ندارد با هویت و پرچم طبقاتی خود وارد عرصه شده و زینت بخش و تعیین کننده اعتراضات و اعتصابات عمومی و سیاسی بشود؛ امری که بسیار ضروریست و اگر بشود بسیار مبارک. اما آنچه را که کشت نشده چگونه انتظار درویدن داریم؟

*فراخوانی به فراخوان دهندگان - شهاب برهان https://www.akhbar-rooz.com/۱٨۲۱۹۶/۱۴۰۱/۰۹/۰۷/


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست