سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

از اینجا رانده، از آن جا مانده
افغان ها همچنان اخراج می شوند


مهرداد شاکری


• افغانی ها چگونه می توانند عامل بیکاری اکثریت جوانان ایرانی باتخصص و تحصیلات بالا باشند که مسلماً حاضر به کار کردن در شرایط مشابه کارگران افغانی نیستند؟، این امر را باید در مقابل خیل عظیم جوانان ایرانی متخصص گذارد و این سوال را پرسید که آیا کارگر ساده افغان جای پزشک یا مهندس بیکار ایرانی را اشغال کرده است؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۶ -  ۱۲ می ۲۰۰۷


مهاجرت همواره به عنوان پدیده یی خاص در میان جوامع مطرح بوده و هست؛ چرا که وضعیت هر دو سوی این مقوله یعنی جامعه یی که مردمانش برای فرار از شرایط نامساعد از آن کشور مهاجرت می کنند و جامعه یی که به عنوان هدف مهاجران برگزیده می شود، دستخوش تحول می شوند. مساله مهاجران افغان ساکن ایران علاوه بر آن که دارای خصوصیات کلی هر نوع مهاجرتی است، خود دارای ویژگی های خاصی است که با حدود سه دهه اقامت افغان ها در ایران، از زوایای گوناگون پیچیدگی های ویژه خود را پیدا کرده است.

برای آن که بتوان ویژگی مهاجرت افغان ها به ایران را مورد بررسی قرار داد باید یک شمای کلی از روند تاریخی مهاجرت افغان ها به جامعه ایران به دست آید. هرچند عمده ترین دلیل مهاجرت افغان ها به ایران جنگ و شرایط نامساعد زندگی در کشور افغانستان است اما در کل می توان چهار دوره را برای روند مهاجرت افغان ها به ایران و البته دیگر کشورها خصوصاً پاکستان تعریف کرد؛

۱- دوران سلطه و اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی که در آن زمان انگیزه اصلی از مهاجرت تقویت نیروهایی بود که به نحوی مشغول مبارزه با سلطه شوروی بر افغانستان بودند و اکثراً خانواده های مبارزان یا خود آنها به ایران می آمدند. سیاست رسمی ایران در این زمان حمایت از مهاجران مخالف دولت حاکم افغانستان بود. به همین دلیل، مهاجران اصلاً مشکلی نداشتند و حدود ۹۹ درصد مهاجرت ها در آن زمان بدون هیچ مشکل و البته با حمایت دولت ایران صورت می گرفت.

۲- دوره دوم همزمان بود با خروج نیروهای شوروی از افغانستان، در این دوره بیش از ۵۰ درصد مهاجران افغان به کشورشان بازگشتند. اما با گذشت زمان و پیش آمدن عواملی چون جنگ داخلی و تعارضات بین نیروهای داخلی افغان شرایط افغانستان به مراتب بدتر از گذشته شد و سیر جدید مهاجرت آغاز شد.

٣- دوره بعدی با روی کار آمدن گروه طالبان آغاز شد. در این دوره، به دلیل برخوردهای افراطی گروه طالبان و ایجاد مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی برای مردم افغانستان بار دیگر آنان مجبور شدند که افغانستان را ترک کنند.

۴- دوره آخر که تا زمان کنونی نیز ادامه دارد با سقوط طالبان به دلیل حمله امریکا و متحدانش به افغانستان شروع شد. در این دوره دولت جدید افغانستان اعلام کرده است کاملاً پذیرای مهاجران است و اعلام کرده که سعی در بازسازی کشور دارد اما به خاطر شرایط بسیار بد اقتصادی و معیشتی که محصول سه دهه بی ثباتی و جنگ داخلی است و همچنین ناامن بودن بسیاری از مناطق به خاطر درگیری با نیروهای طالبان و دیگر گروه های مسلح مساله بازگشت مهاجران چندان مورد استقبال قرار نگرفته است. انگیزه اصلی مهاجرت در شرایط فعلی یافتن کار و تامین اندک معیشت است. دولت فعلی افغانستان هنوز نتوانسته است زیرساخت اقتصادی مناسب برای اشتغال زایی و تقویت اقتصاد را فراهم کند و در نتیجه کارگران مهاجر تمایلی ندارند که به افغانستان بازگردند.

وضعیت مهاجران افغانی ساکن در ایران

مهاجران قانونی آنهایی هستند که در طرح وزارت کشور در سال های ۱٣٨۰و۱٣٨۴ و شرکت کردند و از وزارت کشور کارت شناسایی دریافت کردند. تعداد این افراد ۹۱۴۰۴۰ نفر است که به این افراد باید ۴۲ هزار نفر مهاجر دارای کارت هویت را افزود. تاکنون از این تعداد ۱۵هزار نفر به افغانستان بازگردانده شده اند. در مورد مهاجران غیرمجاز آمار دقیقی در دست نیست و بیشتر بر اساس حدس و گمان اعدادی بیان می شود. برآورد می شود که تعداد این افراد حدود یک میلیون نفر باشد. در این میان معضل این جاست که یک سیاست واحد که مبنای واحدی برای شناسایی اتباع قانونی و یا غیرقانونی افغان ساکن در ایران باشد، بین نهادهای دولتی مختلف وجود ندارد. به طور مثال وزارت کشور مهاجر افغانی را قانونی می داند که کارت شناسایی داشته باشد، در حالی که وزارت کار مهاجر افغانی را قانونی اعلام می کند که پروانه کار داشته باشد.

در این میان در چند سال اخیر خصوصاً بعد از سقوط گروه طالبان برای حل مساله مهاجران افغان هر از چند گاهی طرح های مختلفی از جانب مسوولان داده می شود که اصولاً محوریت اصلی این طرح ها بر اخراج وسیع مهاجران افغان استوار است.

امسال نیز از روز اول اردیبهشت طرح اخراج گسترده مهاجران افغان از طرف وزارت کشور به حالت اجرایی در آمده است. چند روز قبل از آغاز این طرح از طرف وزیر کشور این پیش بینی صورت گرفت که «این طرح نسبت به سال های گذشته موفقیت های بیشتری خواهد داشت و در نظر داریم یک میلیون تبعه بیگانه را از کشورمان خارج کنیم.»

اما اکنون بعد از گذشت حدود ۲۵ روز از آغاز طرح وزیر کشور اعلام کرده است که «از ابتدای اجرای طرح جمع آوری و طرد اتباع غیرمجاز تاکنون بیش از ۵۰ هزار تبعه غیرمجاز افغان از سطح کشور جمع آوری شده است . حدود ٣۶ هزار نفر از این تعداد در قالب این طرح از سطح کشور جمع آوری شده و ۱۵ هزار نفر خود به صورت خودمعرف و داوطلبانه آماده بازگشت به کشورشان شده اند.»براساس اظهار نظرهای رسمی از طرف مسوولان ایرانی، ایران سالانه ۵ میلیارد دلار برای مهاجران افغان هزینه می کند. این امر در حالی است که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل نیز ادعا دارد که برای هزینه های مهاجران ساکن در کشوری دیگر مبالغی را به کشور میزبان پرداخت می کند. در این میان براساس قوانین حقوق بین المللی برخورد دولت ایران مبنی بر اخراج گسترده مهاجران افغان قابل بررسی است.

وضعیت مهاجران اخراج شده

هرچند سیاست رسمی دولت افغانستان استقبال از مهاجران است و وزارت امور مهاجران افغانستان در ۲۹ استان این کشور زمین هایی برای ساخت شهرک و اسکان مهاجران اختصاص داده است که مهاجران با توجه به شرایط خود می توانند در آنجا ساکن شوند اما در حال حاضر، ساخت شهرک ها با کمبود بودجه مواجه شده است و یکی از مشکلات بازگشت مهاجران همین فقدان مناطق سکونت برای آنهاست و چون برخی از مهاجران اطمینان کافی از دریافت زمین در افغانستان ندارند، ترجیح می دهند خطر نکنند و همچنان در ایران بمانند.

از سوی دیگر به گفته رئیس عودت مهاجرین ولایت نیمروز، یک هزار و هفتصد خانواری که به اجبار از ایران اخراج شده اند بدون سرپناه به سر می برند و تنها کمک های اندکی مانند چند تانکر آب و چند باب خیمه همراه در اختیار این بی سرپناهان قرارداده شده است.

بیکاری جوانان ایرانی؛ عامل اخراج افغان ها؟

در کنار این همه یکی از مهمترین دلایلی که برای توجیه اخراج مهاجران افغان همواره چه در اذهان عمومی مردم وجود دارد و چه از طرف مسوولان اعلام می شود این مساله است که افغان ها فرصت های شغلی جوانان ایرانی را اشغال کرده اند و عامل اصلی بیکاری جوانان ایرانی هستند.

به عنوان مثال آقای صالحی مرام در بخش اتباع خارجی وزارت کار، تعداد افغانی های غیرقانونی را دو میلیون نفر اعلام کرده و مدعی است که افغانی ها یک میلیون و سیصد هزار فرصت شغلی را در ایران اشغال کرده اند. همچنین به اعتقاد برخی از مسوولان دولتی هم اکنون اتباع بیگانه غیرمجاز به عنوان کارگر در بخش های مختلف خصوصی، عمومی و حتی دولتی فعال هستند.حال با توجه به این که کارگران افغان شاغل در ایران اکثراً در مشاغل سختی همچون ساختمان سازی، خدمات شهری، کارگران روزمزد کشاورزی و... آن هم با شرایطی به مراتب نامساعدتر از دیگر کارگران ایرانی و با دستمزدی به مراتب اندک تر بدون هیچ پشتوانه یی مشغول به کار هستند، این سوال مطرح می شود که آنان چگونه می توانند عامل بیکاری اکثریت جوانان ایرانی باتخصص و تحصیلات بالا باشند که مسلماً حاضر به کار کردن در شرایط مشابه کارگران افغانی نیستند؟، این امر را باید در مقابل خیل عظیم جوانان ایرانی متخصص گذارد و این سوال را پرسید که آیا کارگر ساده افغان جای پزشک یا مهندس بیکار ایرانی را اشغال کرده است؟

در کنار این مساله باید این امر را نیز در نظر گرفت که ارزش افزوده یی که کارگران افغانی تولیدکننده واقعی آن هستند به مراتب از میزان هزینه و خدماتی که به این نیروی کار ارزان ارائه شده است، بالاتر است؛ خصوصاً در دوره یی که صنعت ساختمان سازی در جامعه ما رونق گرفته بود این کارگران افغانی بودند که در شرایط نه چندان مطلوبی در کارگاه های ساختمان سازی کارهای سخت و طاقت فرسا را با اندک دستمزدی انجام می دادند.

تبعات انسانی منفی اخراج مهاجران افغان

اما یکی دیگر از ابعاد انسانی و اجتماعی مساله اخراج اجباری و گسترده مهاجران افغان از ایران را می توان تاثیراتی منفی دانست که این طرح ضربتی بر زندگی اکثریت بزرگی از این مهاجران برجای می گذارد. این امر البته مورد اعتراض برخی افراد جامعه ما نیز قرار گرفته است. این افراد معتقدند که اخراج ضربتی و سریع مهاجران افغان موجب پایمال شدن بخشی از حقوق ابتدایی و بدیهی انسانی آنان می شود. در ضمن به خاطر آن که متاسفانه هنوز شرایط مساعد یک زندگی معمولی با حداقل استانداردهای انسانی در کشور افغانستان به وجود نیامده است این امر موجب قربانی شدن بخشی از انسان هایی می شود که هیچ امکانی برای ادامه زندگی در افغانستان ندارند. به گفته یکی از افغان های ساکن ایران اکنون افغان های مقیم ایران از ترس اخراج شدن، از خانه های شان بیرون نمی آیند و به محل کار سابق خود مراجعه نمی کنند و بعضاً با اخراج سرپرست خانواده که به نوعی نان آور اصلی یک خانوار افغانی محسوب می شود، خانواده او با مشکلات بسیاری در معیشت اولیه دست به گریبان هستند. در این میان مساله ازدواج بین افغان ها و ایرانی ها نیز خود به تنهایی موضوع مهم و قابل بحث است.

اما در این میان اولین گروهی که از مساله مهاجرت اجباری به یک کشور دیگر ضربه می خورد کودکان هستند. از شاخص ترین نابسامانی های موجود در میان کودکان مهاجر، می توان به مشکلات آموزشی- پرورشی این کودکان، بیماری کودکان و والدین آنها، فقر اقتصادی و فرهنگی خانواده ها، عدم تسلط به زبان کشور مورد نظر و... اشاره کرد. حال این مساله را در کنار ممنوعیت تحصیل کودکان افغان در ایران و برخوردهای نامناسبی که در محیط های زندگی و اجتماع با کل افغان ها و به خصوص این کودکان بی گناه که هیچ نقش و انتخابی در سرنوشت خود نداشته اند می شود بگذارید تا ابعاد این مساله ناهنجار انسانی را بهتر درک کنید. حال تصور کنید که این انسان های کوچک و بی پناه بدون هیچ امید و پشتوانه یی و بدون آن که حتی حداقل آموزشی هم دیده باشند در کشور جنگ زده و نابسامانی مثل افغانستان رها شوند؟ به احتمال قوی یک فاجعه انسانی دیگر رخ خواهد داد.

سخن آخر

جامعه ایران را می توان یکی از «مهاجر فرست ترین» جوامع جهان دانست که بیش از ۷ میلیون مهاجر در سرتاسر جهان دارد این مساله خود باعث این الزام انسانی می شود که جامعه ایران با دیدی موشکافانه تر و ظریف تر به مساله مهاجران ساکن در درون مرزهای خود بنگرد و با در نظر گرفتن تمام ابعاد حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و البته از همه مهمتر زوایای انسانی با این مساله برخورد کند. به نظر می رسد که اخراج ضربتی و گسترده مهاجران افغان هرچند که بر اساس تجربیات گذشته ناممکن و غیرعملی باشد، اما فقط در سطح پاک کردن صورت مساله «مهاجران افغانی» است و نه حل کردن معضلات عدیده دیگر، در این جا باید با مساله مهاجران افغان با ظرافت خاص و تحمل بیشتر و کارشناسی تر برخورد شود تا در این میان حقوق ابتدایی و بدیهی انسانی هر انسان ورای محل تولد و ملیت و قومیت اش رعایت شود و با پیش گرفتن یک سیاستگذاری از تبعات احتمالی منفی که احتمال به وجود آمدنش می رود جلوگیری شود. به نظر می رسد می بایست در یک پروسه بلندمدت تر با تعامل متقابل بین دولت ایران و افغانستان و با فراهم کردن امکانات یک زندگی مناسب برای مهاجران افغان و در نظر گرفتن حق انتخاب آزادانه آنان سعی در حل کردن ریشه یی این معضل داشت.

منبع: روزنامه ی اعتماد


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست