سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

اتحاد جمهوری خواهان ایران بعد از سه سال
گفتگوی اخبار روز با مهدی فتاپور به مناسبت همایش سوم اتحاد جمهوریخواهان


مهدی فتاپور


• اتحاد جمهوریخواهان ایران با هدف متشکل شدن نیروهای جمهوریخواه سکولار و تقویت نقش آنها در حیات سیاسی اجتماعی ایران شکل گرفت و طبیعتا هدف آن جایگزین کردن جمهوری دمکراتیک سکولار به جای جمهوری اسلامی است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۹ ارديبهشت ۱٣٨۶ -  ۲۹ آوريل ۲۰۰۷


اشاره: آقای مهدی فتاپور از فعالین پرسابقه ی چپ ایران، از بنیانگذاران اتحاد جمهوری خواهان ایران و عضو هیات سیاسی – اجرائی آن است. اجلاس سوم این اتحاد قرار است در ماه آینده برگزار شود. به این مناسبت اخبار روز با مهدی فتاپور گفتگویی در باره ی روند تشکیل اتحاد جمهوری خواهان ایران و سیاست های آن انجام داده است.

اخبار روز: تشکیل اتحاد جمهوری خواهان ایران با توجه بسیاری در محافل سیاسی همراه بود، اما به نظر می رسد که امید و اشتیاقی که این تشکل ایجاد کرده بود، زیاد دوام نیاورد. اتحاد جمهوری خواهان ایران، الان در چه وضعیتی است و چه فعالیت هایی را انجام می دهد؟

مهدی فتاپور: اتحاد جمهوریخواهان با هدف تلاش در راه حضور متشکل و یا حداقل هماهنگ نیروهای سکولارجمهوریخواه و تقویت این نیرو در حیات سیاسی کشور شکل گرفت. جریانهای سیاسی مطرح در کشور، اقتدارگرایان و محافظه کاران حاکم، اصلاح طلبان اسلامی، هواداران رژیم پادشاهی، مجاهدین خلق … همگی دارای رهبری بوده و بطور نسبی متشکلند. جمهوریخواهان سکولار کشور چند پارچه بوده و با وجود نقش پراهمیتی که در فعالیت های اجتماعی ایفا میکنند در عرصه سیاست حضوری متناسب با وزن اجتماعی خود ندارند. استقبال گسترده ای که از این ایده بعمل آمد نشان داد که بخش وسیعی از کادرها این نیاز را احساس کرده و تلاش برای غلبه بر آن را ضروری میدانند.
برای من و بخش عمده کسانیکه با این حرکت همراه بودند، آشکار بود که دستیابی به این هدف تنها در ارتباط با فعالیت جمهوریخواهان سکولار در داخل کشور امکان پذیر است و مستقیما و بلاواسطه در خارج از کشور ممکن نیست و دشواریهای متشکل شدن نیروهایی با گرایش ها و تاریخ های متفاوت و همچنین مقاومت هایی که بدلایل متفاوت در این راستا صورت خواهد گرفت روشن بود. تجربه فعالیت ٣ ساله اتحاد جمهوریخواهان نشان داد که هم این دشواریها واقعی بود و هم ارزیابی کسانی که تداوم فعالیت چنین تشکلی را ناممکن می دانستند خطا بود.
در این سه سال در داخل کشور امکان حضور متشکل جمهوریخواهان فراهم نگشته و ما در این زمینه در موقعیتی بهتر از گذشته بسر نمیبریم. در این دوره در مقایسه با گذشته اعمال فشار به نیروهای متشکل افزایش یافت و نه تنها فعالین سیاسی سکولار بلکه تشکل های مدنی با محدودیت های بیشتری مواجه بودند. از سوی دیگر گسترش مبارزات اجتماعی و مطالباتی امکانات بیشتری برای فعالیت فراهم ساخته است که البته این جنبش ها در رابطه با بحث ما نتیجه فوری و بلاواسطه نخواهد داشت و در میان مدت تاثیرگذار خواهد بود. هدف اصلی شکل گیری اتحاد جمهوریخواهان یعنی تلاش در در راه حضور متشکل جمهوریخواهان سکولار کماکان بقوت خود باقیست و این جریان در راستای تحقق آن هدف میکوشد.
در همایش دوم اتحاد جمهوریخواهان که سال گذشته در فرانکفورت برگزار گردید، سه راستا بعنوان عرصه های اصلی فعالیت سیاسی این جریان مورد تاکید قرار گرفت. تلاش برای متشکل کردن نیروهای جمهوریخواه سکولار و ارایه یک بدیل جمهوریخواه؛ عرضه و گسترش گفتمان جمهوریخواهی، تقویت جامعه مدنی و در این راستا شرکت در مبارزات و تقویت تشکل هایی که تحقق خواستهای مشخص مدنی و یا مطالباتی را هدف خود قرار داده اند.
اتحاد جمهوریخواهان میکوشد در حدی که امکانات یک نیروی خارج از کشور اجازه میدهد در راستاهای فوق تاثیر گذار باشد.

اخبار روز: تلاش برای متشکل کردن نیروهای جمهوری خواه و سکولار و ارایه یک بدیل جمهوری خواه، یک برنامه ی حداقلی و توافقی میان گرایش های مختلف را ضروری می سازد. اما جمهوری خواهان با یک برنامه ی تقریبا کامل سیاسی که از گرایش معینی حمایت می کرد، آغاز کرد. آیا سنگ بنای این اتحاد در همایش برلین کج گذاشته نشد؟

مهدی فتاپور: من نمیدانم شما کدام مصوبه همایش اول اجا (اتحاد جمهوریخواهان ایران) را دارای چنین خصوصیتی میدانید. در همایش اول سندی به تصویب رسید که ارزش ها، سمت گیری های عمومی و برنامه جمهوریخواهان را برای آینده ایران ارائه میداد. در مباحث، پیش نویس ها و مقالات افراد طبیعتا سمت گیری های سیاسی طرح شده و مورد بحث قرار میگرفت ولی چنین مباحثی در سند همایش مطرح نبود. شاید افراد در این یا آن مورد فرمول بندی های دقیق تری پیشنهاد داشتند ولی به جز دو مورد همه مواد مطرح در سند مورد تایید اکثریت قریب باتفاق شرکت کنندگان بود. یکی پیشنهاد طرح رفراندوم تغییر قانون اساسی بعنوان راه تحول در ایران بود که توسط همایش رد شد. اکثریت شرکت کنندگان بر این نظر بودند که رفراندوم میتواند یکی از راههای گذار باشد و بهمین شکل هم در سند مطرح شد. این اگر این پیشنهاد پذیرفته میشد ایراد شما وارد بود. همانطور که پس از کنفرانس برلین روشن شد، پذیرش رفراندوم بعنوان استراتژی سیاسی یکی از موضوعات مورد اختلاف جریانات جمهوریخواه بود. موضوع دوم فرمول مربوط به برنامه جمهوریخواهان در قبال اقوام و یا ملیت های ایرانی بود. در این زمینه همه شرکت کنندگان بر ضرورت شرکت و حمایت از مبارزاتی که علیه تبعیضات و برای احقاق حقوق مدنی اقوام و یا ملیت های ایرانی صورت میگیرد و برعدم تمرکز در اداره کشور تاکید داشتند ولی پیشنهادات متفاوتی برای تحقق این اهداف ارایه میدادند. همایش تصمیم گرفت که در این زمینه بر همان کلیات تاکید کرده و بحث برای تدقیق فرمول بندی ها را باز بگذارد که به نظر من تصمیم درستی بود.
ولی جدا از مباحث مربوط به سند پایه ای بحث دیگری که مطرح شد پیشنهاد تصمیم گیری در رابطه با اعلام عدم شرکت در انتخابات مجلس هفتم بود. من نیز با این پیشنهاد موافق بودم و معتقد بودم این همایش و توجهی که به خود جلب نموده موقعیت مناسبی است که ما این سیاست را که برای من روشن بود اتخاذ خواهیم کرد، اعلام نماییم. اکثریت همایش تصمیم گرفت این امر توسط شورای هماهنگی منتخب صورت گیرد. البته شورای مرکزی بعدی پس از چند هفته سیاست عدم شرکت در انتخابات را برگزید ولی بهرحال همایش تصمیم گرفت در این زمینه موضع گیری ننماید و احتمالا اشاره شما به این تصمیم است. اتحاد جمهوریخواهان یک جریان سیاسی است و تشکیل شده است که در تحولات سیاسی مشارکت نموده و در قبال آنها موضع گیری نماید. موضع گیری های سیاسی هیچگاه نمیتواند مورد تایید همه باشد و همیشه بخشی از نیروهای این جریان آنرا نمی پسندند. به نظر من آنچه اهمیت دارد اینست که نیروهای شرکت کننده در جریانهایی چون اتحاد جمهوریخواهان که از گرایش های متفاوتی تشکیل شده اند نباید بکوشند که چهره جریان را با یکی از گرایش های آن تعین بخشند. مثلا گرایش های چپ و یا لیبرال های درون اتحاد جمهوریخواهان حتی اگر اکثریت قوی اعضا این جریان ایده های آنان را تایید کند نباید بکوشند که مصوباتی که این جریان را با یکی از این دو گرایش هویت می بحشد به تصویب برسانند. ولی در زمینه سیاست عملی چنین نیست و یک جریان سیاسی باید حرکت و موضع گیری کند.

اخبار روز: من البته نه سند خاص، بلکه تصویری را که این همایش از خود به جای گذاشت، مورد نظرم دارم. سوال را این طور طرح می کنم: آیا این همایش توانست پیام مثبتی برای آن دسته از جمهوری خواهانی که یا منتظر بودند، یا مردد و یا مخالف ارایه دهد. بعد از این همایش، اتحاد جمهوری خواهان آن طور که می خواست، به هدف خود که چتری برای پوشش دادن به همه ی جمهوری خواهان باشد نزدیک تر شد، یا بیشتر به تشکل بخشی از جمهوری خواهان که دیدگاه های معینی دارند، تبدیل گردید؟

مهدی فتاپور: البته فضای غالب همواره در مصوبات و موضع گیری ها منعکس میشود و نه در سخنرانی این یا آن فرد. ولی مضمون سوال شما که بر دشواری های متشکل شدن جمهوریخواهان انگشت میگذارد, واقعی است و از آنجا که موضوعات مطرح در ٣ سال پیش هنوز موضوعیت سیاسی خود را از دست نداده بحث در این رابطه ضرور است.
اتحاد جمهوریخواهان نمیتوانست همه گرایشهای جمهوریخواه را متشکل کند. در آنزمان صرف نظر از کسانیکه بدلایلی مثلا نظر منفی نسبت به برخی فعالین اصلی این جریان و یا بی اعتمادی بتشکل های سیاسی نسبت به این تشکل نظر مثبت نداشتند، و یا کسانیکه تلاش برای شکل دهی اتحادهای وسیع را در شرایط عدم وجود سازمانها و احزاب نیرومند با سمت گیری اجتماعی مشخص نادرست میدانستند ما با این سوال مواجه بودیم که برای شکل دهی چنین اتحادی تا چه حد نزدیکی های سیاسی ضرور است.
بخشی از جمهوریخواهان تفاوت مابین جمهوریخواهی و هواداری از رژیم مشروطه پادشاهی را اختلاف نظر بر سر یک فرم حکومتی میدانند و معتقدند باید کوشید این دو نیرو در چهارچوب یک جریان دمکراسی خواهی متشکل شوند و تلاش برای متشکل شدن جمهوریخواهان را که معنایش اعتقاد به متمایز بودن این دو نیروی اجتماعی است را مغایر سمت گیری خود دانسته و طبیعتا باتحاد جمهوریخواهان نپیوسته و حتی بعضا برخوردهای تندی با این جریان داشته و دارند.
بخشی از نیروهای جمهوریخواه بمبارزه بلاواسطه برای سرنگونی رژیم معتقدند. در چهارچوب چنین سیاستی مبارزه برای خواستهای مشخص مطالباتی و اصلاحی تنها در صورتی مفید است که در خدمت سیاست سرنگونی رژیم باشد. نیروهای متشکل در اتحاد جمهوریخواهان تقویت تشکل های مدنی و مشارکت در مبارزات مشخص مردم را وظیفه خود میدانستند. چنین مبارزاتی امروز عمدتا خصلت مطالباتی داشته و هدف خود را تغییراتی در شرایط زندگی و یا بعبارت دیگر پیشبرد اصلاحاتی معین قرار داده اند. طبیعتا کسانی که مبارزه برای اصلاحات معین را یکی از اجزا مبارزه خود میدانند با کسانی که چنین تلاشهایی را بی فایده و یا حتی مضر میدانند دشوار میتوانند در یک جریان فعالیت کنند. چنین جریانهایی از همان ابتدا نسبت به تشکل هایی مانند اتحاد جمهوریخواهان موضع منفی داشتند .
ولی جدا از نیروهای فوق که سیاستی متفاوت با نیروهای متشکل در اتحاد جمهوریخواهان دارند، اکثریت قاطع جمهوریخواهان شرکت در مبارزات مشخص مردم؛ تقویت تشکل های مدنی دفاع از خواستهای مطالباتی و اصلاحات را وظیفه خود میدانند. و اختلافات آنان عرصه هایی چون نقش و آینده اصلاحات و نیروهایی که در این راستا موثرند و بطور معین نقش اصلاح طلبان اسلامی را در بر میگیرد. یکی از مباحث جدی آنروز این بود که برای متشکل شدن در یک جریان جمهوریخواهی تا چه حد همسویی سیاسی ضرور است و آیا با توجه به اختلافات سیاسی موجود بین نیروهای جمهوریخواه، حضور آنان در یک تشکل جمهوریخواهی ممکن و مفید است.
این مباحث در نوشته هایی که در آستانه همایش اول و پس از آن منتشر گردیده منعکس است. بخشی از نیروهای جمهوریخواه که نظر منفی تری به نیروهای اصلاح طلب اسلامی داشته و به سیاست های رادیکالتری اعتقاد داشتند؛ کار مشترک با کسانی را که در این عرصه نظرات دیگری داشتند، رد میکردند. طبیعی است که کار مشترک در صورت پذیرش همه گرایشها بضرورت آن امکان پذیر است و اگر برخی از گرایشهای سیاسی کار مشترک با برخی دیگر را نادرست بدانند چنین کار مشترکی شکل نخواهد گرفت.
من و نیروی غالب در اتحاد جمهوریخواهان دامنه اختلاف نظرهای سیاسی را که میتواند در یک اتحاد سیاسی مورد پذیرش قرار گیرد وسیعتر میدانستیم و معتقد بوده و هستیم که مثلا ارزیابی متفاوت نسبت به نیروهای اسلامی و یا نیروهای هوادار رژیم پادشاهی نمیتواند و نباید مانع کار مشترک کسانی گردد که به نیروهای اجتماعی واحدی اتکا دارند و در عمل سیاسی میکوشند در راستای عمومی واحدی تاثیر گذار باشند. من براین اعتقاد بوده و هستم که چنین تمایزاتی در هر جریان سیاسی که وجود گرایشهای مختلف را دردرون خود میپذیرد اجتناب ناپذیر است و تنها جریانهای معتقد به سانترالیزم (دمکراتیک و یا غیردمکراتیک) و محفل ها و گروه های کوچک میتوانند منسجم بوده و با چنین تمایزاتی در درون خود مواجه نشوند. حتی اگر در یک مقطع معینی نیروهایی که تصور میکنند در سیاست موضع واحدی دارند متشکل شوند، در تحولات سیاسی مسایل جدیدی طرح خواهد شد و پاسخ های متفاوت به آنها و شکل گیری بلوک بندی های درونی جدید در یک جریان سیاسی جدی غیرسانترالیزه اجتناب ناپذیر است. در همین سه سال اخیر مباحث مطرح شده در درون جمهوریخواهان لاییک دمکرات؛ سازمان اکثریت، جبهه ملی، دفتر تحکیم وحدت، حزب مشارکت و... اثبات گر این ادعاست. به نظر من اختلاف برداشت در رابطه با بلوک بندی های سیاسی و حد ضرور نزدیکی های سیاسی برای کار متشکل، در مخالفت بخشی از نیروها با ایده اتحاد وسیع جمهوریخواهان بیش از خود گرایش های سیاسی موثر بود. چه این گرایش ها به هر حال در شکل غالب و یا غیرغالب در چنین جریانی وجود خواهند داشت. البته بخشی از نیروهای رادیکال به اجا پیوستند و هم اکنون نیز در این تشکل فعالیت می کنند. و من با برداشت شما که اجا تنها یک گرایش سیاسی را در خود متشکل نمود موافق نیستم. در همین یکماه گذشته و در رابطه با مباحث مطرح در همایش سوم، مطالب منتشر شده توسط آقای نگهدار و موضع گیری های من و آقای چرندابی و ملک محمدی در همین رابطه و یا مطالب منتشر شده توسط آقای مشایخی که همگی از مسئولین اجا هستند، گرایشهای سیاسی متفاوت در اجا را منعکس میکند.
البته این مباحث تنها مابین نیروهای متشکل در اجا و مخالفین آن جریان نداشت. در درون اجا نیز بسیاری از دوستان ما معتقد بوده و هستند که گسترش دامنه گرایش های سیاسی در یک تشکل میتواند چنین تشکلی را فلج نماید و نباید کوشید که نیروهای رادیکالتر و معتدلتر جمهوریخواه را در یک تشکل یا اتحاد گرد هم آورد وباید کوشید که از لحاظ سیاسی اجا را بیک جریان منسجم بدل نمود. اگر به سوال شما برگردم وجود این مباحث در درون اجا نیز در جهت تقویت گرایشهایی که وجود چند جریان جمهوریخواه را تعقیب میکردند، عمل نمود.
چنین مباحثی همین امروز نیز موضوعیت خود را از دست نداده است. نه تنها درعرصه شکل دهی اتحادها بلکه حتی در اقدامات معین ما کماکان با این مباحث و مرزبندی ها مواجهیم. تلاشهایی که ما در جریان انتخابات پیشین ریاست جمهور برای معرفی یکی از شخصیت های مورد قبول وسیعترین نیروهای اپوزیسیون بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری و از این طریق طرح برنامه و چهره عمومی این نیروها بعمل آوردیم شکست خورد نه فقط باین دلیل که ضرورت اتخاذ چنین تاکتیک و یا تاکتیک هایی مورد تایید نیروها نبود. در چند ماه گذشته تلاشهای زیادی صورت گرفت تا با توجه به خطراتی که کشور ما را تهدید میکند، نیروهایی که در این رابطه موضع عمومی مشابهی دارند، موضع گیری و اقدامات واحدی کرده و بتوانند بعنوان یک نیرو در این شرایط حساس در حد امکانات خود موثر باشند. موضع گیری مشترک فعالین داخل و خارج از کشور بدلایلی که در مصاحبه شما با آقای سحرخیز منعکس گردید، ممکن نشد و موضع گیری مشترک مابین نیروهای سیاسی خارج از کشور نیز بدلایلی که بنظر من قابل دفاع نیست، تا این لحظه عملی نگردیده.
من تصور میکنم که مباحثی که در جریان شکل گیری اجا مطرح شد و کماکان موضوعیت خود را از دست نداده، حاصل یک دوران طولانی کار در گروههای کوچک چند نفره و یا کار منفرد است و ما با این مباحث در آینده نزدیک نیز مواجه خواهیم بود. به نظر من هر انقدر که برای کار در یک محفل و یا گروه فکر ساز انسجام نظری ضرور است، فعالیت در یک تشکل سیاسی وسیع نیازمند هنر جلب وسیعترین گرایشهای متعلق بیک سمت گیری عمومی واحد و یافتن راههایی است که آنها بتوانند در یک فعالیت مشترک خود را سهیم بدانند.

اخبار روز: تشکیل چنین اتحادهایی در عین حال، فضای سیاسی اپوزیسیون را کمی پیچیده کرده است. اتحاد جمهوری خواهان برای گسترش همکاری و فعالیت جبهه ای در میان جمهوری خواهان، خود را در ردیف احزاب موجود می داند و می خواهد با آن ها وارد ائتلاف شود، یا قصد دارد با گسترش صفوف خود، به این هدف برسد؟ مناسبات اتحاد جمهوری خواهان با احزاب و سازمان های سیاسی به چه صورتی هست یا باید باشد. مثل مناسبات دو حزب سیاسی یا باید از الگوی دیگری تبعیت کند؟

مهدی فتاپور: در این رابطه ما با مشکلی مواجهیم که هم به ترکیب و فعالیت کنونی اتحادهای شکل گرفته برمیگردد و هم به سازمانها و احزاب سیاسی موجود که بناروشنی تمایز عرصه ها و چگونگی فعالیت این جریانها منجر شده.
سازمانهای سیاسی که امروز در خارج از کشور فعالیت میکنند پس از یک دوره عدم ارتباط مستقیم با نیروهای اجتماعیشان در داخل کشور به تشکلی از کادرها بدل گردیده اند و در نتیجه پس از از سرگذراندن انشعابات مختلف امروز در شرایطی قرار گرفته اند که در بسیاری از موارد توضیح دلایل جدایی آنها و این تعداد سازمانها و احزاب چپ و میانی دشوار است و همچنین فعالیت آنها به عرصه های عمومی سیاسی محدود گردیده و دشوار میتوان تعلق آنان به جریان چپ یا میانی را از خلال فعالیت ها و موضع گیریهایشان تشخیص داد.
در مورد اتحادها همانطور که در بالا توضیح داده شد، کار در جریانهایی با حضور گرایش های سیاسی و اجتماعی مختلف نیازمند فرهنگی متفاوت با فعالیت در یک جریان کوچک و منسجم است و اگر چنین فرهنگی ضعیف باشد چنین جریانهایی هم بطور مداوم به سمت محدود شدن گرایشهای تشکیل دهنده آنها و بکارگیری عرصه ها و اشکال فعالیت دیگر سازمانهای سیاسی تمایل مییابند.
من تصور میکنم ما هم بسازمانهایی با سمت گیری اجتماعی معین چپ و میانی نیاز داریم و هم به سازمانهای که بتواند در عرصه عمومی سیاسی گرایشهای مختلف را متشکل کرده وتاثیر گذار باشد. باید کوشید تمایزات مابین این دو نوع تشکل را دقیق تر تعریف کرده و بکار گرفت. اتحادها میتواند به شناخت و کار نزدیکتر نیروها منجر شده و به تقویت تشکل های نیرومند تر چپ یا میانی کمک کند و احزاب سیاسی میتوانند با فعالیت نیروهایشان در این اتحادها به تقویت فعالیت آنان یاری رسانند. من نمیتوانم در رابطه با آینده پیش بینی کنم ولی فکر میکنم مناسب ترین آینده، نزدیکی و ادغام جریانهایی است که با هویت عمومی جمهوریخواهی شکل گرفته اند و شکل گیری فراکسیونهایی با سمت گیری اجتماعی سیاسی معین در درون این تشکل که هریک از آنها با احزاب خارج از آن همسویی و نزدیکی خواهند داشت.

اخبار روز: شما به بحث ها و اختلافات در میان مسئولین اتحاد جمهوری خواهان اشاره کردید. آیا می توان از وجود گرایش ها یا جناح های مختلف در اتحاد جمهوری خواهان ایران سخن گفت. اگر آری، این گرایش ها در چه زمینه هایی شکل گرفته اند و چه می گویند؟

مهدی فتاپور: طبیعتا ما با گرایش ها و جناح های مختلف در درون اتحاد جمهوریخواهان مواجهیم. این جریان با پذیرش حضور گرایش های مختلف در درون خود شکل گرفت.
پایدارترین تمایز نظری در درون این جریان سمت گیری های متفاوت در قبال برنامه اجتماعی، اقتصادی و آینده ایران است. حضور افرادی با سوابق فعالیت و وابستگی به جریانات چپ و میانی جامعه چنین تمایزی را اجتناب ناپذیر میکند. چنین تمایزاتی به نظر من بطور نسبی پایدارتر بوده و در درون اجا ما همواره گرایشهای سوسیالیستی و لیبرالی خواهیم داشت. هرچند نیروهای رادیکال هر دو گرایش یعنی تمایلات کمونیستی و یا نئولیبرالی امروز در درون اتحاد جمهوریخواهان حضور ندارند و یا کمتر حضور دارند و بهمین دلیل کار مشترک مجموعه نیروهای متشکل در این جریان در بسیاری از عرصه های اجتماعی نیز امکان پذیراست ولی به هر حال چنین گرایشاتی نمیتوانند در این عرصه ها پاسخ های متفاوت نداشته باشند. مباحث در این عرصه ها تا بحال در درون اجا در حد بیان سمت گیری ها و ارزشها بوده و هنوز به پاسخگویی به مسائل مشخص جامعه ارتقا نیافته است.
در زمینه های سیاسی تمایزات مشخص تر بیان شده و همه کسانی که مسائل سیاسی را تعقیب میکنند از طریق اظهار نظرها و مقالات کادرهای این جریان با گرایش های متفاوت در درون اجا آشنا هستند. من در سوال قبلی شما یک مثال از موضع گیری هایی که در یکماه اخیر در رابطه با استراتزی سیاسی بیان گردیده ذکر کردم. این تمایزات هم عرصه استراتژی سیاسی، نوع تلقی و مناسبات ما با سایر نیروهای عمده سیاسی و بطور مشخص اصلاح طلبان مذهبی و تا حدی هم مشروطه خواهان هوادار رژیم پادشاهی را در بر میگیرد و هم نوع تلقی ما از مسائل جهانی و بطور مشخص سیاست دولت آمریکا و یا چگونگی برخورد با دولت اسراییل و نیروهای سیاسی در لبنان و فلسطین.
البته در همه زمینه های فوق اتحادجمهوریخواهان موضع رسمی خود را در همایش گذشته و یا از طریق اطلاعیه ها اعلام نموده وطبیعتا نظرات روشن تر هر یک از مسئولان اتحادجمهوریخواهان در مقالات و موضع گیری های فردی آنان منعکس است.   
در رابطه با همایش آینده در برلین چند سند تهیه شده که در سایت جمهوری منتشر گردیده و مباحثی که نیز در هر عرصه طرح گردد، در همانجا منعکس خواهد شد

اخبار روز: اتحاد جمهوری خواهان ایران چه مکانیزمی برای همزیستی این گرایش ها در درون خود را مورد نظر دارد. آیا فعالین فراکسیونی مجاز است یا احیانا اشکال دیگری دنبال می شود؟

مهدی فتاپور: پذیرش وجود گرایشهای متفاوت در یک جریان نمیتواند با پذیرش امکانات حرکت برای این گرایشها همراه نباشد. وجود گرایشها و جریانهای مختلف و آزادی حرکت آنان در اساسنامه اجا مورد تاکید قرار گرفته است. مکانیزمهای مناسب در این راه از مباحث مطرح در درون اجاست
ما در ایران تجربیات کمی در رابطه با فعالیت مشترک گرایشهای مختلف در یک جریان سیاسی داریم. تشکل های سیاسی در کشور ما تقریبا همگی یا بر اساس سانترالیزم دمکراتیک (جریانهای چپ) ویا سانترالیزم متکی بر یک یا چند شخصیت (جریانهای ملی و مذهبی) شکل گرفته اند. هر چند میتوان در این عرصه از تجربیاتی مثل فعالیت جبهه ملی در جریان مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت و یا بالاخص تجربه مثبت کنفدراسیون دانشجویان در سالهای قبل از انقلاب و در دوره اخیر تجربه حضور گرایشهای سیاسی متفاوت در سازمان فداییان (اکثریت) و یا در حزب مشارکت استفاده کرد که طبیعتا با توجه به تفاوت های اتحاد جمهوریخواهان با هریک از آنها این تجربیات در حد معینی قابل استفاده است.
در عرصه نظری نیز متاسفانه برای نیروهای غیرچپ کمتر چنین مباحثی مطرح بوده و نیروهای چپ نیز عمدتا به مباحثی که در جریان شکل گیری و یا پس از تشکیل احزاب کمونست مابین آنان و سوسیال دمکراتها طرح بوده آشنایند در حالیکه در سالهای پس از جنگ مباحث در این زمینه در سطج دیگری مطرح گردیده است و ما امروز باید بکوشیم به این تجربیات تکیه کنیم
در این مکانیزم ها آنچه مورد تاکید است آنست که اتحاد جمهوریخواهان ایران بعنوان نیروی سیاسی باید بتواند بر اساس سمت گیری سیاسی غالبش در هر زمان عمل کند و در معادلات سیاسی تاثیر گذار باشد و همچنین گرایشهای غیر غالب خود را با حرکت عمومی بیگانه ندیده و امکانات تاثیر گذاری خود را منتفی ندانند و همچنین فعالیت در درون اجا برای آنها محدودیتی در پیشبرد فعالیت هایشان پدید نیاورد.

اخبار روز: گرایشات مورد اشاره ی شما به طور مشخص در مورد استراتژی سیاسی و نظام سیاسی حاکم بر ایران چه نظراتی را مطرح می کنند. نظر رسمی اتحاد جمهوری خواهان ایران در مورد حکومت جمهوری اسلامی و برقراری یک نظام دموکراتیک در ایران چیست؟

مهدی فتاپور: اتحاد جمهوریخواهان ایران با هدف متشکل شدن نیروهای جمهوریخواه سکولار و تقویت نقش آنها در حیات سیاسی اجتماعی ایران شکل گرفت و طبیعتا هدف آن جایگزین کردن جمهوری دمکراتیک سکولا ر به جای جمهوری اسلامی است.
دست یابی به این هدف همانطور که در سوالات قبلی طرح شد از یکسو در گرو متشکل شدن نیروهای اجتماعی، نهادهای مدنی و تقویت جنبشهای اجتماعی است و از سوی دیگر در گرو تقویت گفتمان جمهوریخواهی و دمکراسی و مشکل شدن نیروهای معتقد به این سمت گیری، تقویت آنان در تحولات اجتماعی بعنوان بدیل جمهوری اسلامی است. مشارکت در مبارزات مطالباتی و مشخص گروه های اجتماعی؛ دفاع و مبارزه برای هر گونه اصلاحاتی که بتواند در زندگی مردم موثر باشد و یا فضای مناسب تری برای فعالیت های سیاسی اجتماعی پدید آورد یک وجه از مبارزه این نیرو و شکل دهی امکانات برای تحولات بنیادین سیاسی وجه دیگر مبارزه اتحاد جمهوریخواهان است.
لازمه تقویت نقش جمهوریخواهان در حیات سیاسی اجتماعی کشور، همکاری، نزدِیکی و اتحاد نیروهای مختلف مدافع این سمت گیری است. اصلاح طلبان اسلامی هم از نظر هدف، هم از نظر نیروهای اجتماعی که به آنان تکیه دارند نیرویی هستند متمایز و رابطه جمهوریخواهان با این نیروها و سایر نیروهای اجتماعی تابعی است از ضرورت های سیاسی و مواضع آنان و حد دفاع آنان از اصلاحاتی که بتواند درحیات اجتماعی کشور موثر باشد. پیش نویس سند استراتژی سیاسی تهیه شده برای ارائه به همایش برلین با این دیدگاه تنظیم شده است.
ما از هر دو سمت منتقدینی به سمت گیری های فوق داریم. بخشی از جمهوریخواهان با این تحلیل که مبارزه برای پیشبرد اصلاحات در چهارچوب ساختار موجود جمهوری اسلامی امکان پذیر است و رژیم اسلامی در شرایط فشار توده ای عقب نشینی کرده و فضا برای فعالیت گسترده تر و دست یابی به تحولات بنیادین در چنین شرایطی ممکن خواهد بود، مبارزه برای دست یابی به دمکراسی را در یک چنین چارچوبی ممکن دیده و توصیه میکنند. در اِین سیاست مذهبیون هوادار اصلاحات در حاشیه و درون حاکمیت و جمهوریخواهان سکولار از نظر استراتژیک در یک بلوک قرار داشته و متحد یکدیگرند و کسانی که پیشبرد تحولات تدریجی را تعقیب نمیکنند در این بلوک نمی گنجند. در سوی دیگر هم همانطور که قبلا توضیح دادم ایده هایی وجود دارد که سرنگونی رژیم اسلامی را طرح کرده و هرگونه مبارزه در راه اصلاحات و تغییرات معین را رد میکند. هر چند بیان یک سمت گیری در چند جمله میتواند به تقلیل گرایی منجر شود و بهتر آنست که به مقالات و نوشته های هر یک از دوستان که مواضع خود را تشریح کرده اند مراجعه شود ولی در خطوط کلی من فکر میکنم میتوان تمایزات یا طیفی از تمایزات در حدی که توضیح داده شد را برشمرد.
به نظر من زمانی میتوان از گرایش های متفاوت سیاسی سخن گفت که سمت گیری های عمومی از حوزه تئوریک خارج شده و به موضع گیری های متفاوت در رابطه با برنامه های میان مدت و موضع گیری های سیاسی در قبال عمده ترین مسائل روز منجر شود.
برای مثال در انتخابات ریاست جمهورگذشته اکثریت اعضا شورای هماهنگی اتحاد جمهوریخواهان تلاش برای معرفی یک کاندیدا از میان چهره های شناخته شده و مورد قبول اپوزیسیون دمکرات کشور و از این طریق ارائه برنامه و سیاست های جمهوریخواهان را سیاست مناسبی تشحیص میدادند. این دیدگاه تلاش برای متشکل شدن نیروهای سکولار جمهوریخواه و ارائه چهره مشخص انان در شکل برنامه های معین برای حل مسائل کشور را وظیفه ای مقدم میدانست. در درون اجا بخشی از اعضا رهبری معرفی کاندیدای مستقلی که طبیعی است صلاحیتش مورد تایید قرار نمیگیرد را بی حاصل و نتیجه آنرا تضعیف جبهه اصلاحات میدانستند و تلاش برای موفقیت یک چهره اصلاح طلب را مقدم میدانستند و بخشی از جمهوریخواهان هم تماس با امرانتخابات را مشروعیت بخشیدن به آن دانسته و خواهان تحریم آن از همان ابتدا بودند.
از سوی دیگر در درون جمهوریخواهان کشور، بخشی تمایز مابین جمهوریخواهی و مشروطه پادشاهی را تمایزی در فرم حکومت و فرعی دانسته و به شکل گیری بلوکی از این دو نیرو برای پایین کشیدن رژیم اسلامی و استقرار یک رژیم دمکراتیک معتقدند. طبیعتا معتقدین به این سمت گیری در برخورد با اصلاحات، چگونگی بهره گیری از امکانات موجود درداخل کشور و رابطه با نیروهایی که در داخل کشور فعالیت مشروع یا نیمه مشروع دارند با سمت گیری سیاسی که در بالا ذکر شد متقاوتند. این گرایش در درون اتحادجمهوریخواهان ضعیف است و یا کمتر مطرح شده است.

اخبار روز: در مورد مسایل سیاست خارجی و خطر جنگی که کشور ما را تهدید می کند، چه؟ آیا در این زمینه هم گرایش ها و سیاست های مختلف در درون جمهوری خواهان ایران وجود دارد یا آن ها از سیاست و موضع گیری واحدی برخوردارند؟ مرز همکاری هایی که اتحاد جمهوری خواهان ایران برای مقابله با خطر جنگ و ایجاد جبهه ی احتمالی صلح رعایت می کند، در کجاست؟

مهدی فتاپور: در این زمینه در سیاست عمومی همسویی نظری در درون اجا وجود دارد و در اطلاعیه های رسمی اجا منعکس شده است. اجا راهی را که مسئولان جمهوری اسلامی در این زمینه برگزیده اند، خطرناک و بر خلاف مصالح ملی کشورمان میشناسد و همچنین با سیاست های افراطی که راه حل مساله را از طریق عمل نظامی و اعمال فشار از این طریق میشناسند مخالف است.
در این چارچوب بحث های ما در زمینه تحلیل و نحوه برخورد ما با نیروهای افراطی در درون دولت آمریکا و اسراییل بوده که تفاوت ارزیابی و موضع گیری داشته ایم و همچنین در نحوه برخورد با نیروهایی در درون و پیرامون حکومت که به سیاست خارجی کنونی منتقدند و خواهان تغییر این سیاستند.
اگر بپذیریم که امروز کشور ما را خطر بزرگی تهدید میکند، مقابله با این خطر بعمده ترین مساله روز بدل میشود. امروز بخش بزرگی از اپوزیسیون و بخشی از نیروهای درون و پیرامون حکومت بر این خطر تاکید داشته و موضع خود را اعلام نموده اند. این موضع گیری ها تا بامروز قادر نگردیده بیک نیروی تاثیر گذار در جامعه ما بدل گردد. ما نیازمند آنیم که باشکال گوناگون این همسویی گسترده در مخالفت با سیاست های کنونی مسئولان رژیم و مخالفت با بکارگیری نیروی نظامی علیه ایران را منعکس کنیم و در تقویت انعکاس این صدا در داخل کشور و مجامع بین المللی بکوشیم. آنچه در اینجا اساس است مواضع مشترک در قبال همین امر است و نه مواضع مشترک دیدگاهی و استراتژیک.
در رابطه با سوال شما در زمینه همکاری در این عرصه ها، به نظر من همکاری در چنین عرصه ای مثل همه عرصه های موضوعی دیگر میتواند در چارچوب نهادها و سازمانهایی که مقابله با همین خطر را وظیفه خود قرار داده اند پیش برده شود. موضع اجا در رابطه با نهادهای دمکراتیک و مدنی همواره این بوده که چنین نهادهایی وظیفه معین دارند و فعالیت در آنها ارتباطی به سمت گیری سیاسی اعضا در دیگر زمینه ها ندارد.   

اخبار روز: در مورد سمتگیری های اقتصادی اجتماعی چه گرایشهایی در درون اتحاد جمهوری خواهان وجود دارد. تمایزات این گرایش ها چیست و در رابطه با مسائل مطرح در جامعه ایران چه تمایزاتی در پیشنهادات آنها وجود دارد؟

مهدی فتاپور: همانطور که توضیح دادم دردرون اجا طیفی از سمت گیری های لیبرال دمکراتیک و سوسیال دمکراتیک حضور دارند. همه گرایشهای درون اجا اقتصاد بازار را تایید کرده و با سیاست های اقتصادی رژیم اسلامی که به شکل گیری فساد و اقتصاد رانتی منجر شده مخالفند. دخالت دولت و سپاه در عرصه های مختلف اقتصادی شکل گیری یک اقتصاد پرتحرک را مانع شده. سمت گیری های لیبرالی در درون اجا بر عدم دخالت دولت در اقتصاد تاکید داشته و براین نظرند تفویت بخش خصوصی و حرکت آزاد سرمایه و رقابت آزاد امکانات رشد اقتصاد و بهره مند شدن همه اقشار جامعه را فراهم خواهد کرد. نقش دولت باید به شکل دهی شرایط و تداوم چنین اقتصادی محدود شود و الگوهای رشد کره جنوبی و شیلی را برای ایران توصیه میکنند.
گرایشهای سوسیالیستی ضمن تاکید بر اقتصاد بازار و ضرورت تقویت بخش خصوصی از نقش دولت در باز توزیع ثروت جامعه در راستایی که به تضعیف شکافهای اجتماعی و تقویت اقشار میانی در جامعه منجر شود و بهره گیری از در آمد نفت در راستای پایه ریزی و تقویت زیر ساخت های اقتصادی دفاع میکنند.
چنین گرایشاتی تا بامروز تنها در حد کلیات و ارزش ها بیان شده و کمتر در حد پاسخ های معین و متفاوت به مسائل مطرح در جامعه، چگونگی توزیع در آمد نفت، چگونگی ورود به سازمانهای بین المللی اقتصادی، چگونگی واگذاری واحدهای دولتی به بخش خصوسی، راه حل های پیشنهادی برای بیکاری و ....منعکس گردیده. چنین مباحثی امروز در درون کشور هم در بین اقتصاد دانان و هم احزاب و نیروهای سیاسی جدی مطرح است و بخشا توسط تحلیل گرایان هر دو گرایش کوشش شده است که پاسخ های کارشناسانه باین مشکلات داده شود. کارشناسان درون اجا نیز طبیعتا میتوانند در مباحث خود از این تحلیل ها بهره گیری کرده و در تدقیق و گسترش آن بکوشند

اخبار روز: آقای فتاپور سومین گردهمایی اتحاد جمهوری خواهان قرار است به زودی برگزار شود. در این گردهمایی قرار است چه مسائلی مورد بحث قرار گیرد. چه کسانی در آن شرکت خواهند کرد؟

مهدی فتاپور: در این همایش سندی در رابطه با استراتژی سیاسی اتحاد جمهوریخواهان و سندی دررابطه با تحلیل اوضاع سیاسی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
در عین حال پیشنهادهایی که در رابطه با سمت گیری اقتصادی اجتماعی اتحاد جمهوریخواهان و سندی در رابطه با سیاست اجا برای حل نابرابری های قومی در ایران و اهمیت این امر مورد بحث و تصمیم گیری قرار خواهد گرفت. همه اسناد پیش نویس در سایت جمهوریخواهان (www. Jomhouri.com) منتشر گردیده است.
در این همایش طبیعتا همه کسانی که خود را وابسته به اجا میدانند مشارکت خواهند داشت. اجا از نمایندگان احزاب وسازمانها و همچنین شخصیت های سیاسی اجتماعی برای مشارکت در مباحث دعوت بعمل خواهد آورد. در عین حال همایش اجا باز است و همه کسانی که علاقمندند که از مباحث مطلع شده و یا در آن شرکت نمایند میتوانند در اجلاس شرکت نمایند.

گفتگو از ف. تابان


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست