سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دیدار فیزیک با ادبیات


یسپر اولسون - مترجم: رباب محب


• می توان با رجوع به مقاله قرن گذشته اثر میشل سره، داستان ملاقات موش دهاتی و موش شهری به منطق مهمان نوازی و تمایل انسان به کسب اطلاعات دست یافت و آنجا که بره تلاش می کند به آب برسد و گرگ پا به زنگ می ایستد در واقع فرم و فنکسیون علم و دانش به نمایش گذاشته شده است: آنجا لا فونتین و دکارت متعلق به یک و همان فرهنگند، بی آنکه تفاوت های اهل عمل و اهل کلام در رود جاری زمان حل شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲ ارديبهشت ۱٣٨۶ -  ۲۲ آوريل ۲۰۰۷


"انسان غربی خوره ی ِ علم است." این آخرین جمله یکی از مقالات میشل سِره فیلسوف فرانسوی (۱۹۷۰) است که از خیلی پیش گوشه ای در خاطرم جای گرفته و بر گرد خود آنچنان می چرخد که می رود تا به همه سوی قد بکشد. من سرچشمه الهام گفته سره را در یکی از نوشته های ادبی فرانسه ۱۶۰۰ می یابم، در قصه گرگ و بره. بره تشنه در راه رودخانه توسط گرگی متوقف می شود. وقتی بره برای نجات خود به سخن می آید خواننده با سیل نوشته های علمی "خود آگاه غربی" روبرو می شود. دانش نوی ِ بیکن، تردید و شک عقلانی دکارت، ایمپریسم ِ لاک، و همینطور کشف های گالیله و نیوتن و بروانو و یکچند تئوری دیگر چند قدم آنطرفتر، همانند سره، تأتر مولر و یا افسانه های لافونتین راههای تازه ای بر جهان علم باز کرده اند. ما نزد سره همواره با رابطه، تانژانت و تماس میان ادبیات و علوم طبیعی، یعنی آنچه که سی پی اسنو «دو فرهنگ» می نامد، روبرو می شویم.
حال با خواندن کتاب تازه منتشر شده ربرت کرافورد ِ شاعر و ادیب «شعر معاصر و علم معاصر، نشر دانشگاه آکسفورد در ۲٣۴ صفحه» ملاحظه می کنم که سره فقط و فقط وقت خود را صرف یک و همان اندیشه نکرده است بلکه بسیار جلوتر رفته است. کرافورد جزء آندسته از شاعران ۱۹٨۰ اسکاتلند است که به «اینفورمیشنیست» مشهورند. اشعار به ظاهر پسامدرنی این شاعران غیرمتجانس و گستاخانه و پرتناقض نیست و بیشتر حاوی حرکت میان زبان ها و ترم ها و حوزه های علمی، بخصوص علوم طبیعی و تکنولوژی است. آنچه کرافورد مطرح می کند امروز شرایط دیدار آنچه را که اسنو «دو فرهنگ» می داند فراهم می سازد یعنی: تفاوت ها و تشابهات، توضیحات و تفسیرات شاعران و محققان، متدها و روش ها، و شعر در حطیه علوم طبیعی زمان معاصر حرکت می کند و – شاید بیش از هر چیز غیرمنتظرانه – اینکه دانشمندان علوم طبیعی به این منظور شعر می خوانند که در کار علمی خود – بیوشیمی، داروشناسی، ایمنی شناسی و ریاضیات - به محتوا و معنا برسند. کتاب ِ «شعر معاصر و علم معاصر» اثر مرافورد حاوی مقالاتی است که در حوزه های آمده دور می خورد. (عنوان کتاب نیز به نوبه خود جالب و پرکشش است.) گرچه نتایج بدست آمده چندین و چندتاست، اما بدون شک تلاش کرافورد قابل ارزش است.
امروزه کتاب هائی از ایندست کم نیست و هرازگاهی زمزمه هائی از دلایل اصلی چاپ چنین کتاب هائی به گوش می رسد. شاید که خواننده مشکوک دلیل ِتلاش مذبوحانه نزدیک کردن علوم انسانی به علوم طبیعی را قدرت بازاریابی علوم طبیعی بداند. با کمال تأسف هومانیست هائی هم هستند که چنین فکر می کنند و ما در کتاب کرافورد با نظریاتی از این قبیل برخورد می کنیم. البته ناگفته نماند که مشکل ما، خود ِ مسئله یا طرح سوال – که بسیار مهم است، نیست، بلکه ارائه اختلاط علوم است که در سطح می ماند.
مسئله دیگری که ما همواره با آن روبرو هستیم عنوان کتاب هاست که اغلب کلیشه وار به ایندو حوزه علمی، فرهنگی گوشه می زنند: دیسکلکی که خود را وقف شعر می کند و مغز بی روح ریاضیدانی که اطلاعات تکنیکی را در گوش معشوقش زمزمه می کند. ناگفته نماند که بسیاری از مقالات کتاب «شعر معاصر و علم معاصر» از ایندست کلی گوئی های بی پایه و اساس بدور است. اما مشکل ریشه ای کلی گوئی و ارائه آنالیز بدون پشتوانه تاریخی است که ما با آن روبرو می شویم. ارتباط ادبیات و علوم طبیعی خبر تازه ای نیست و از دیرباز محققان بدان پرداخته اند. اما از سال ۱۷۰۰ وقتی کانت با بحث های فلسفی به اثبات جدائی علوم پرداخت سوال بیش از بیش بزرگتر شده است. گرچه نظرات کانت باعث نشد که شاعران از استفاده واژه ها و اصطلاحات علمی و تکنیکی در شعرشان بپرهیزند و همچنین اهل علم از آذین نوشته های خود به شعر سرباز زنند.

کرافورد در مقدمه کتابش به رابطه علت و معلولی و یا کنش و واکنش ایندو حوزه پرداخته است و از آنجائی که او بر آن است تا به زمان معاصر خود بپردازد به بررسی علوم فیزیک و ریاضیات و ادبیات ۱۹۰۰ به بعدروی می کند: ماکسوول، انشتاین، نوربرت، وینر از یکسوی و از سوی دیگر الیوت، جویس و هاگ مکدایرمید را کنار هم حمع می کند. کرافورد با ارائه متون جالبی به رسم اسکاتلندی، به شاعرانی چون جان داویدسون، مکدایرمید و ادوین مُرگان نیز می پرازد. او با پرداختن به کشفیات و تئوری های علم فیزیک مثل تئوری نسبیت، کوانت فیزیک، روابط نامعین، پیچیدگی و تئوری بی نظمی و آشفتگی که به احتمال قوی خمیر مایه شان از شعر و حرکت درونی شعر گرفته شده است، تلاش دارد رابطه این علوم را با هم به اثبات برساند. این اندیشه در قسمت های مختلفی از کتاب تکرار می شود، اما کرفورد از آنچه که اِن کاترین هیلِس نوشته، یعنی از مقایسه میان ادبیات از یکطرف و پیچیدگی و تکنولوژی سایبرتنیک از طرف دیگر – غافل مانده است. در اینصورت باید از خود پرسید پس مقالات کتاب «شعر معاصر و علم معاصر» از چه سخن می گوید؟
از آنجائیکه محور اندیشه کرافورد «اینفورمیشنیسم» است، او بگونه ای به مسائلی چون «اطلاعات»، «اطلاعات تکنولوژی» و «کامیپوتر» در حیطه شعر پرداخته است. کرافورد در مقاله ی «سرزمین نیمه رهبری شده» که بیوگرافی اوست، به بررسی شعر و واژه هائ مرسومی چون «محموله» یا «ماشین روحانی/ معنوی» می پردازد.
علاوه بر کرافورد ما چنین مطالعاتی را نزد دابل و ان هربرت نیز می یابیم.
یکی از جالب ترین نوشته ها در این زمنیه «شعر و واقعیت ظاهری» ادوین مرگان هشتاد و شش ساله است. او با تأکید می نویسد: "رابطه میان شعر و علوم طبیعی بیش از آنکه عجیب و غیرمعمول باشد، سخت اجتناب پذیر است." علاوه بر این او بطور گذرا به نوشته اش بُعدی تاریخی می دهد که به لوکرتیوس و ورجیلیوس بر می گردد و با این ترتیب صورت دیگری از شعر را در عمل ارائه می دهد. و این سفری هیجان انگیز است که از سال ۱۹۰۰ تاکنون میان شعر عینی و شعر پیچیده و مبهم، میان زبان رمز و سایبرتنیک و مغزشناسی و فیزیک مدرن و پتانسیال کامیپوتر در جهات گوناگون ادامه دارد.

تضاد میان نوشته های موجود زیاد است از جمله میان کرافورد و میروسلاو هولوب داروشناس و شاعر. هولوب می نویسد: "من از اینکه به علوم طبیعی می پردازم افتخار می کنم." و به دنبال آن از نرمی و فروتنی، دقت و پایائی علوم طبیعی می نویسد. (برخلاف هومانیست های معاصر، او این حس را به ما انتقال می دهد که اینگونه نوشته ها اتحاد خود را با مابقی جامعه از دست داده اند.) هولوب در ادامه با ارائه نوشته های پیش پا افتاده ای از تضاد فرضی میان عقل و احساس، و با اشاره به خود به عنوان شاعر و عالم و طبیعدان، می کوشد از نزدیکی این دو حوزه حرف بزند. دانش و اطلاعات آمده ی ِ هولوب از سایر نویسندگان که بدین زمینه پرداخته اند، کاملتر است. وقتی پای فُرم و ساختار شعری به میان می آید هولوب تا آخرین مقاله درج شده در کتابش نظری نمی دهد. در مقاله «واکنش ذهن: بررسی شعر جوریس گراهام و لسلی و سالاپینو» اثر آدلید موریس ما با تئوری هائی که ما را مستقیمأ به تحقیقات پانزده سال اخیر راه می برد، روبرو هستیم. او با ارائه و آنالیز دو شاعر کاملا متفاوت به مسئله فرم و انتخاب واژگان، زبان رمز و ساختار شعر و رابطه علت و معلولی علوم و ادبیات و حادثه در فیزیک معاصر پرداخته است. یکی دیگر از نویسندگانی که به این مسئله پرداخته است درو میلنه در متن «هنر عقل و پارک علم کمبریج» است. گرچه نوشته های درو میلنه تا حدودی پراکنده و مبهم است اما او با طرح «عقل» به پروسه های درونی می پردازد که می تواند گوشه ای از شعر معاصر را به ما بنمایاند.
علاوه بر آنچه آمد «شعر معاصر و علم معاصر» به ارتباط شعر با حوزه های دیگری چون روانشناسی و ستاره شناسی نیز پرداخته است. همانطور که در مقدمه آمد کتاب، شرح ِ روبروئی شاعران و طبیعدانان است. دیدارها بطور واقعی نیز رخ داده اند: بطور مثال یک شاعر و یک محقق برای صرف ناهار با هم ملاقات می کنند و سپس یکی از آنها (شاید شما بتوانید حدس بزنید کدامیک) در باره این ملاقات شعری می نویسد که آن دیگری به نوبه خود آنرا به نقد می کشد. احترام متقابل پایه این برخورد است. اما مسلمأ گاه زبان تند می شود – بخصوص وقتی شعر از جانب علم به نقد کشیده شود. بدون شک هومانیسم معاصر به این دو فرهنگ علاقه وافر نشان می دهد که به آن در کتاب «شعر معاصر و علم معاصر» سطحی و گذرا اشاره می شود. ما مطالعات گسترده تری در این زمینه در دست داریم.
و به یقین می توان با رجوع به مقاله قرن گذشته اثر میشل سره، داستان ملاقات موش دهاتی و موش شهری به منطق مهمان نوازی و تمایل انسان به کسب اطلاعات دست یافت و آنجا که بره تلاش می کند به آب برسد و گرگ پا به زنگ می ایستد در واقع فرم و فنکسیون علم و دانش به نمایش گذاشته شده است: آنجا لا فونتین و دکارت متعلق به یک و همان فرهنگند، بی آنکه تفاوت های اهل عمل و اهل کلام در رود جاری زمان حل شود.

استکهلم / آوریل دوهزار وهفت
-------------------------------------------------------------
حاشیه :
مطلب بالا به تاریخ هفدهم آوریل دو هزاروهفت در روزنامه سونسکا داگ بلادت (اس و د) صفحه دوازده بخش فرهنگی به چاپ رسِده است.
اسامی :
Jesper Olsson – Serre – Bacon- Descartes – Locke – Galilé - Bruno – Newton- Moliér – La Fontaine – CP Snow – Informationist – Maxwell – Einstein – Norbert – Wierner – eliot – Joyce – Hugh – MacDairmid – Edwin Morgan – N Katherine Hayles – WN Herbert- Lucretius – Vergilius – Adelaid Morris - Drew Milne -

عنوان کتاب های آمده در متن:
Contemporary Poetry and Contemporary Science (Oxford University press, ۲٣۴ s).
”Semiconductor Country”
“Poetry and Virtual Realities”
“ The act of the Mind : Thought Experiments in the poetry of Jorie Graham and Leslie Sxalapino”
“The Art of Wit and the Cambridge Science Park”

ترجمه عنوان کتاب ها از من است. رباب محب


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست