چشم هایش
دو سروده ی کوتاه
یوسف صدیق
•
چشم هایش شعر بودند.
چشم هایش، کهکشان راز .
چشم هایش، توری ناپیدا
که دریا دریا دل می گرفت.
...
اخبار روز:
www.akhbar-rooz.com
پنجشنبه
۲۹ آذر ۱٣۹۷ -
۲۰ دسامبر ۲۰۱٨
(۱)
چشم هایش شعر بودند.
چشم هایش ، کهکشان راز .
چشم هایش، توری ناپیدا
که دریا دریا دل می گرفت.
من با چشم هایش
نمی دانستم گل سر خ ام یا شبگیر
من با چشم هایش دیوانه ای
که به راز زیبایی ها پی برده بود.
من با چشم هایش، خودم بودم.
(۲)
زین پس
شاید همه ی عکس هایش
پشت پرده ای از مه.
من اما به دیده ی دل
تماشایش می کنم.
آه، این برف، این برف
پلک هایم را می بندد،
در برابر آن چشم ها
که از جنگل آهو می آیند.
پاییز ۱۳۹۷
|