سفر در برهوت
جهانگیر صداقت فر
•
بدین گونه که در گذرای فرصت ها سوده شدم
تقدیر را جسارت دعوی ِ داعیه نیست.
هستی بس جانفرساینده دشوار بود
حّتا در قناعتی که ما پیشه کردیم-
و سفر در برهوت .
...
اخبار روز:
www.akhbar-rooz.com
سهشنبه
۵ تير ۱٣۹۷ -
۲۶ ژوئن ۲۰۱٨
بدین گونه که در گذرای فرصت ها سوده شدم
تقدیر را جسارت دعوی ِ داعیه نیست.
هستی بس جانفرساینده دشوار بود
حّتا در قناعتی که ما پیشه کردیم-
و سفر در برهوت .
هم کاروانیان ِ زردک به خورجین
سودای ِ زر به سر داشتند
و چاووشان :
ارواح ِخبیثه یی با قیر در اعماق حفره ی چشم
و تیغستان در بادگیرِ حنجر.
□□
به پَساپشت ِ جدار فاصله چون نظر برمی افکنم
عشق،
در لهیبِ هرم ِ هوس بخارگونه محو شد،
بهار در نسیانی ِ ارضاء غرائز
به خزان نشست ،
چلّه در غفلتای ِ باور
کاهلانه ماند
تا قاطعیّتِِ شصت،
و پنبه بار برفی نابهنگام
مترسکی شد بر آستان بلوغ ِ طلایی گندم زار
در آغاز فصل درو .
□□
با این همه
واحه سرسبز بود و بسیار بود
و ما ـ غافلان ِ قافله ـ افسوس سفره نگستردیم
بر بافه ی سبزِ سایه و پونه
در بستر جوبار...
]زهی بلاهت
که هرآینه
هر ضربه ی نبضم غریو ِ اشارتی بود.[
وعقوبتِ اهمال، اینک
نیش زخم ِ حسرتی بی زوال است
در معبر شورابِ سرشک.
□□
نه،
بدینگونه که در گذرای ِ فرصت فرسوده شدم
تقدیر را هرگز جسارت دعوی ِ داعیه نیست.
□□□
تیبوران ـ ۹ سپتامبر ۲۰۰۱
|