شکایت قاتل!*
نمایشی مستند در یک پرده
هادی خرسندی
•
- پدر تفهیم اتهام شدی؟
- نه هنوز.
- باید سعی کنی زودتر تفهیم اتهام بشی. دادگاه علاف شما نیست.
- آخه حاج آقا اتهامی که میزنید خیلی قابل فهم نیست.
- میخوای تا آخر عمر توی زندون بمونی؟ ببین شما وارث و ولیِ دَم پسرت هستی.
...
اخبار روز:
www.akhbar-rooz.com
چهارشنبه
۱۴ تير ۱٣۹۶ -
۵ ژوئيه ۲۰۱۷
- پدر تفهیم اتهام شدی؟
- نه هنوز.
- باید سعی کنی زودتر تفهیم اتهام بشی. دادگاه علاف شما نیست.
- آخه حاج آقا اتهامی که میزنید خیلی قابل فهم نیست.
- میخوای تا آخر عمر توی زندون بمونی؟ ببین شما وارث و ولیِ دَم پسرت هستی.
- پسرم. آخ پسرم.
- گریه نکن . تفهیم بشو! ببین، قاتل پسرت از مقتول شکایت کرده. دیه میخواد، خسارت میخواد!
- اون پدرسگ خودش پسرمو کشته.
- باشه، اون مربوط به این دادگاه نیست . اینجا ما به دیات رسیدگی میکنیم.
- اون خودش کلی دیه به ما بدهکاره.
- باشه اینجا حساب میکنیم، مابه التفاوتش تسویه میشه.
- یعنی کمتر میشه پرداختیش؟
- نه اصلن ممکنه شما بهش بدهکار بشی!
- اون قاتله.
- باشه، پسر شما هم مقتوله!
- مقتول هم باید به قاتل دیه بده؟
- البته اگه قاتل شکایت بکنه و شکایتش وارد باشه . الکی نه.
- حالا قاتل ما شکایت کرده؟
- بعله. پسر شما هلش داده خورده به دیوار کله ش باد کرده این هوا.
- آخه این میخواست سرشو ببره.
- از کجا معلوم؟ اون موقع که هنوز سرشو نبریده بود. پسر شما که از عالم غیب خبر نداشته . فقط ائمه ی اطهار و چهارده معصوم، این ۲۶ نفر از عالم غیب خبر دارند.
- حاج آقا مگه ائمه ی اطهار توی همون چهارده معصوم محاسبه نشده اند؟
- ما الان فقط برای محاسبه ی خسارت وارده به قاتل اینجائیم . شما به ایشان گفتی بیشرف؟ !از کجا میدونستی؟
- از کجا میدونستم بیشرفه؟
- نه، از کجا میدونستی میخواد پسرت را بکشه؟ چرا فحش پیشکی دادی؟
- بعدش گفتم. وقتی چاقو زد.
- دیگه بدتر . اگه قبلش گفته بودی، اقلاَ میشد گفت میخواستی از جنایت پیشگیری کنی.
- قبلش از کجا میدونستم. فقط ائمه ی اطهار و چهارده معصوم و پنج تن آل عبا، این سی و یک تن از عالم غیب خبر دارند.
- خفه. نمیخواد دادگاهو مسخره کنی. متهم کارد از کجا آورد؟
- منظورتون از متهم همون قاتله؟
- اتهامش هنوز همچین ثابت ثابت هم نشده . اصلاَ چرا در آشپزخونه ی شما کارد به اون بزرگی بوده؟
- کارد مال ما نبود. متهم خودش قمه شو همراه آورده بود.
- دمش گرم. معلوم میشه چشمش به مال دیگرون نیست. حروم و حلال سرش میشه.
- ولی اومده بود ماشین پسرمو به زور ازش بگیره.
- ماشین با کارد فرق میکنه. متهم سعی نکنه دادگاهو منحرف کنه!
- پسرم حاضر نشد سوئیچو بهش بده.
- پس سوئیچو میخواسته نه ماشینو.
- سوئیچو میخواست که ماشینو ببره.
- از کجا معلوم؟ شاید میخواسته گوششو بخارونه . پیش میاد.
- نه خیر. به من هم گفت پول بدم بنزین بزنه.
- دادی؟
- نه.
- پس شما هم در قتل مشارکت داشتی! میدادین پول و سوئیچو بهش میرفت. بهتر از این بود که پسرت کشته بشه. ما مردم اصلاَ لیاقت دمکراسی نداریم!
- دمکراسی از این بهتر که قاتل میتونه علیه مقتول شکایت کنه پدر مقتولو بنذازه زندان؟!
- پدر مقتول خودش میخواد به زندان بیفته . چقدر ما گفتیم بابا بیرون دادگاه یک چیزی بهش بدین قضیه کش پیدا نکنه . الانم که نگهت داشتیم بیشتر بخاطر امنیت خودته. این یارو قاتله خیلی جدیه تو کارش . حقشو ندین ممکنه یک بلائی سر خودت بیاره، خدای نکرده . پسرت هنرمند هم بوده؟
- بله، خواننده بود.
- میدونم. شش دانگ هم صدا داشت.
- از کجا میدونین؟
- قاتل نوشته . ادعا کرده وقتی میخواسته سر پسر شما رو ببره، مقتول اونقدر داد زده که پرده ی گوشش آسیب دیده . بفرما، این گواهی پزشک قانونی، این هم گواهی صدا و سیما،
- صدا و سیما واسه چی؟
- نوار صدای پسرت رو آزمایش کرده اند، ششدانگ صدا را تأئید کردند. قاتل ازشون خواسته . پول داده بهشون. البته اینم به حساب شماست.
- دیگه؟
- دیگه سلامتی شما . البته شیشه ی روی میز مقتول ترک داشته، قاتل وقتی مشت کوبیده، قدری دستش خراش برداشته، که اون را لحاظ نکردیم، اما نکته ی اصلی شکایت قاتل اینه که مقتول اعصابشو خرد کرده!
- سر ماشین؟
- نه خیر، سر قتل ! ادعا کرده که مقتول همکاری نمیکرده، نمیذاشته راحت سرش را ببرم، اعصابم داغون شده!
- جدی؟
- بعله. میگه پدر مقتول هم به جای اینکه بیاد کمک کنه ....
- کمک به قاتل یا به مقتول؟
- اینشو تصریح نکرده . میگه پدر مقتول هی با تلفن کلنجار میرفت که شماره پلیس رو بگیره. راست میگه؟
- بله.
- اشغال بود هرچی میگرفتی؟
- بله.
- پس راست میگه پدر مقتول هی با تلفن کلنجار میرفت که شماره پلیس رو بگیره، هی میگفت بیشرفها اشغالند. درسته؟
- والله در اون لحظه یادم نیست چی میگفتم.
- قاتل یادشه. شما به نیروی زحمتکش انتظامی توهین کردی. چند بار گفتی بیشرفها اشغالند؟
- بابت این هم قاتل خسارت میخواد؟
- نه خیر، اون یک پرونده ی دیگه ست میره دادستانی. علی ایُحال قاتل ادعای لطمه ی روحی کرده و میگه وقتی داشتم سرش رو میبریدیم مقتول نافرمانی مدنی میکرد.
- چرا مدنی؟
- قاتله دیگه، اینجوری نوشته. منظورش اینه که مقتول بدقِلِق بوده . بچه رو که درست تربیت نمیکنین.
ـ حالا تکلیف چیه؟
- باید مرتب بره پیش مشاور و روانشناس برای روان درمانی.
- مگه توی زندان این چیزا نیست؟
- هست ولی ایشون که توی زندان نیست. فعلاَ با رضایت ولیِ دَم، آزاده!
- ولی دم؟ ولیِ دم مگر من نیستم؟
- چرا. شمائی انگار!
- من رضایت دادم اون آزاد بشه؟
- حوصله داریا ! ول کن این حرفارو. یارو هرچی زودتر خوب بشه، به نفع شماست. عجالتاَ که باید خرج معالجاتشو بدین . البته اونم حد و حدودی داره . این نمیتونه بره پیش گرونترین روانپزشکان و خرج بیخود برات بتراشه. موازین داره. جوانب انصاف رعایت میشه. حالا موضوع پرده ی گوش را من یکجوری ماستمالی میکنم برات، چون این موضوع و سرش که خورده به دیوار و فحشی که بهش دادی و لطمه ی روانی و شوک عصبی، اگه همه با هم جمع بشه، دیه ی پسرت هم ازش کم بشه، باز پنجاه درصدش میمونه . یعنی اون میتونه یک پسر دیگه هم ازت بکشه!، مفت. ........... چند تا فرزند داری؟
- یک پسر دیگه دارم با دو تا دختر.
- خودت میدونی. دختراتو جفتش با هم که رقمی نمیشه، ولی مواظب هر سه شون باش.
- حالا چکار کنم؟
- برو توی سلولت فکراتو بکن. مخصوصاَ انداختیمت انفرادی که کسی مزاحم افکارت نشه. شکر خدا خونه و باغ حسابی داری .... ببین چی میگم . به جون این سه تا جوون باقیمونده ت رحم کن. ضمناَ رسانه ای نشه.
پایان
---------------------------------------------------------
*این را پس از شنیدن این خبر از برنامه ی تلویزیونی مهدی فلاحتی نوشتم:
«مهرداد گریوانی با شکایت سعید طوسی -قاری قرآن- به سلول انفرادی افتاد.» مهرداد یکی از پسرانی است که از تجاوز جنسی قاری قرآن به خودش، شکایت کرده بود.
------------------------
متاسفانه انتقالات کامپیوتری و آب به آب شدن فونت ها، یک مقدار وسواس دیوانه وار مرا در نقطه گذاری و فاصله گذاری به هم میریزد انگار. ببخشید.
لندن - ۱۱ تیر ۹۶ - ۲ ژوئیه
|